سیره رسول خدا(ص) -16
ابراز محبت و جلب اعتماد
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
در سیره و منش اخلاقی پیامبر اکرم(ص) جلوههای محبت بیش از هر چیز دیگر هویدا است. از اینرو بود که این وجه بارز رسول خدا(ص) را رحمت نامیدند. آن حضرت(ص) بذر محبت میکاشت و اعتماد و اعتقاد درو میکرد. همگان میدانند که میوه محبت سریع الحصولتر و سهل الوصولتر از هر میوهای است. این استراتژی در تمام مراحل دعوت نبوی به کار بسته شد و نتایج مطلوبی به بار آورد، طوری که رسول گرامی اسلام(ص) را در یک سخن، پیامبر رحمت لقب دادهاند: «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» (ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم). آن حضرت(ص) حرص و پافشاری زیادی بر نجات انسانها و بویژه مؤمنان داشت. «لقد جاء کم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم» قطعاً برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج افتید به (هدایت) شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است (توبه آیه۱۲۸) و از بیایمانی و عناد مردم به خود میپیچید و تأسف بسیار میخورد: «فلعلک باخع نفسک علی آثار هم اَن لو یؤمنوا بهذا الحدیث اسفا» شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند تو جان خود را از اندوه در پیگیری کارشان تباه کنی(کهف آیه ۶). امام حسین(ع) در وصف پیامبر(ص) به نقل از امیرالمؤمنین علی(ع) چنین میفرماید: «کان دائم البشر سهل الخلق لین الجانب لیس بفظ ولا غلیظ» رسول خدا(ص) همیشه شاداب و خوشرو، نرمخو و خوش مشرب بود و خشن و درشتخوی نبود (مکارم الاخلاق ص ۱۴).
خوشبینی به مردمان
براساس آیه کریمه: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثم» ای ایمان آورندگان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها گناه است.(حجرات آیه۱۲)مبلغ هوشیار نمیتواند در ارتباط متقابل با مخاطبان راه بدبینی بپیماید از سویی اگر اعتماد آنان را طالب است خود نیز ناگزیر از اعتماد به آنهاست. پیامبر اکرم(ص) با عنایت به کرامت و عزتی که برای آدمی بویژه مؤمن قائل بود هرگز با چشم بدبینی و سوء ظن به گفتار و کردارشان نمینگریست و حتی الامکان حمل بر صحت مینمود، بهگونهای که حتی برخی ظاهربینان این صفت را ناشی از غفلت یا بیتفاوتی آن حضرت پنداشته و میگفتند؛ او همانند گوش است، میشنود و باور میکند و عکسالعملی ابراز نمیدارد. در سیره ابن هشام ماجرا این گونه ذکر شده است که پیامبر(ص) در حسن ظن به اصحاب و تصدیق خوشبینانه کلامشان اصرار داشت تا آنجا که گاهی دشمنان و منافقان آن را دستاویزی برای کاهش منزلت پیامبر قرار میدادند. این رفتار پیامبر(ص) حاوی درس بزرگی برای مبلغان و مربیان جوامع است که به مخاطبان خویش بدبینانه ننگرند و به این سخن امیرمؤمنان علی(ع) که ترجمان کامل سیره نبوی است توجه نمایند که: «کار برادر دینی ات را به بهترین وجه حمل کن تا آنجا که ظن غالب برای تو پیدا شود و نسبت به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید تا وقتی که میتوانی محمل خوبی برای آن بیابی گمان بد نبر.» (سیره نبویه دفتر دوم ص ۴۷۸)
عفو و گذشت
اگر انتقام حالت انبساط و تشفی خاطر زودگذری فراهم میسازد، عفو و گذشت شادمانی و انبساط روحی طولانی تری حاصل میکند.
بهعلاوه این که کرامت و بزرگواری عفوکننده را همواره در ذهن مخاطبان تداعی میکند، رسول خدا(ص) درعرصه تبلیغ و در برخورد با اصرار مشرکان بر شرک و تفرقه نه تنها عفو و گذشت در پیش میگرفت بلکه با ارشاد الهی برای آنان استغفار نیز میکرد و هدایتشان را از خداوند میطلبد. (و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه (آل عمران آیه ۱۵۹) ابن اسحاق نقل میکند که روز فتح مکه سعدبن عباده چنین رجز میخواند« الیوم یوم الملحمه، الیوم تستحل الحرمة» (امروز روز کشتار و انتقام است، امروز روز شکستن حرمتهاست) پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع) را مأمور کرد تا پرچم را از او بگیرد و این شعار را سر دهد که: «الیوم یوم المرحمة» (امروز روز رحمت و مهربانی است) و فرمود: ای قریشیان تصور میکنید من با شما چه رفتاری میکنم؟! گفتند: رفتارنیکو، چون تو برادر کریم و برادرزاده بزرگوار ما هستی. پس حضرت فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء» بروید که همه آزادید(سیره نبویه ج۴ ص۴۶) رسول خدا(ص) درادامه فرمود: من همان سخن را میگویم که یوسف به برادرانش گفت: «سرزنشی بر شما نیست، امروز خدا شما را میآمرزد، که او مهربانترین مهربانان است.» (سوره فصلت آیه ۳۴)
نمونه دیگر رفتار کرامتآمیز و عفو رسول خدا در برخورد با «عکرمه بن ابی جهل» مشهود است. مطابق نقل سفینة البحار وی یکی از چهارنفری بود که پیامبر در فتح مکه خونشان را به سبب جنایتهای بیشمارشان مباح دانسته بود. عکرمه پس از فرار به بیابان و دریا، پس ازمدتی بازگشت و اسلام آورد و بیعت کرد. پیامبر اکرم(ص) او را در آغوش گرفت و فرمود: سوار مهاجر خوش آمد، مسلمانان گفتند: این پسر دشمن خدا ابوجهل است او به پیامبر شکایت آورد و پیامبر اکرم(ص) آنان را منع کرد و سپس او را عامل دریافت زکات قبایل هوازن قرارداد (سفینة البحار ج۲ ص ۳۱۶).
دبیر گروه پایداری
در سیره و منش اخلاقی پیامبر اکرم(ص) جلوههای محبت بیش از هر چیز دیگر هویدا است. از اینرو بود که این وجه بارز رسول خدا(ص) را رحمت نامیدند. آن حضرت(ص) بذر محبت میکاشت و اعتماد و اعتقاد درو میکرد. همگان میدانند که میوه محبت سریع الحصولتر و سهل الوصولتر از هر میوهای است. این استراتژی در تمام مراحل دعوت نبوی به کار بسته شد و نتایج مطلوبی به بار آورد، طوری که رسول گرامی اسلام(ص) را در یک سخن، پیامبر رحمت لقب دادهاند: «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» (ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم). آن حضرت(ص) حرص و پافشاری زیادی بر نجات انسانها و بویژه مؤمنان داشت. «لقد جاء کم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم» قطعاً برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج افتید به (هدایت) شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است (توبه آیه۱۲۸) و از بیایمانی و عناد مردم به خود میپیچید و تأسف بسیار میخورد: «فلعلک باخع نفسک علی آثار هم اَن لو یؤمنوا بهذا الحدیث اسفا» شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند تو جان خود را از اندوه در پیگیری کارشان تباه کنی(کهف آیه ۶). امام حسین(ع) در وصف پیامبر(ص) به نقل از امیرالمؤمنین علی(ع) چنین میفرماید: «کان دائم البشر سهل الخلق لین الجانب لیس بفظ ولا غلیظ» رسول خدا(ص) همیشه شاداب و خوشرو، نرمخو و خوش مشرب بود و خشن و درشتخوی نبود (مکارم الاخلاق ص ۱۴).
خوشبینی به مردمان
براساس آیه کریمه: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثم» ای ایمان آورندگان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها گناه است.(حجرات آیه۱۲)مبلغ هوشیار نمیتواند در ارتباط متقابل با مخاطبان راه بدبینی بپیماید از سویی اگر اعتماد آنان را طالب است خود نیز ناگزیر از اعتماد به آنهاست. پیامبر اکرم(ص) با عنایت به کرامت و عزتی که برای آدمی بویژه مؤمن قائل بود هرگز با چشم بدبینی و سوء ظن به گفتار و کردارشان نمینگریست و حتی الامکان حمل بر صحت مینمود، بهگونهای که حتی برخی ظاهربینان این صفت را ناشی از غفلت یا بیتفاوتی آن حضرت پنداشته و میگفتند؛ او همانند گوش است، میشنود و باور میکند و عکسالعملی ابراز نمیدارد. در سیره ابن هشام ماجرا این گونه ذکر شده است که پیامبر(ص) در حسن ظن به اصحاب و تصدیق خوشبینانه کلامشان اصرار داشت تا آنجا که گاهی دشمنان و منافقان آن را دستاویزی برای کاهش منزلت پیامبر قرار میدادند. این رفتار پیامبر(ص) حاوی درس بزرگی برای مبلغان و مربیان جوامع است که به مخاطبان خویش بدبینانه ننگرند و به این سخن امیرمؤمنان علی(ع) که ترجمان کامل سیره نبوی است توجه نمایند که: «کار برادر دینی ات را به بهترین وجه حمل کن تا آنجا که ظن غالب برای تو پیدا شود و نسبت به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید تا وقتی که میتوانی محمل خوبی برای آن بیابی گمان بد نبر.» (سیره نبویه دفتر دوم ص ۴۷۸)
عفو و گذشت
اگر انتقام حالت انبساط و تشفی خاطر زودگذری فراهم میسازد، عفو و گذشت شادمانی و انبساط روحی طولانی تری حاصل میکند.
بهعلاوه این که کرامت و بزرگواری عفوکننده را همواره در ذهن مخاطبان تداعی میکند، رسول خدا(ص) درعرصه تبلیغ و در برخورد با اصرار مشرکان بر شرک و تفرقه نه تنها عفو و گذشت در پیش میگرفت بلکه با ارشاد الهی برای آنان استغفار نیز میکرد و هدایتشان را از خداوند میطلبد. (و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه (آل عمران آیه ۱۵۹) ابن اسحاق نقل میکند که روز فتح مکه سعدبن عباده چنین رجز میخواند« الیوم یوم الملحمه، الیوم تستحل الحرمة» (امروز روز کشتار و انتقام است، امروز روز شکستن حرمتهاست) پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع) را مأمور کرد تا پرچم را از او بگیرد و این شعار را سر دهد که: «الیوم یوم المرحمة» (امروز روز رحمت و مهربانی است) و فرمود: ای قریشیان تصور میکنید من با شما چه رفتاری میکنم؟! گفتند: رفتارنیکو، چون تو برادر کریم و برادرزاده بزرگوار ما هستی. پس حضرت فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء» بروید که همه آزادید(سیره نبویه ج۴ ص۴۶) رسول خدا(ص) درادامه فرمود: من همان سخن را میگویم که یوسف به برادرانش گفت: «سرزنشی بر شما نیست، امروز خدا شما را میآمرزد، که او مهربانترین مهربانان است.» (سوره فصلت آیه ۳۴)
نمونه دیگر رفتار کرامتآمیز و عفو رسول خدا در برخورد با «عکرمه بن ابی جهل» مشهود است. مطابق نقل سفینة البحار وی یکی از چهارنفری بود که پیامبر در فتح مکه خونشان را به سبب جنایتهای بیشمارشان مباح دانسته بود. عکرمه پس از فرار به بیابان و دریا، پس ازمدتی بازگشت و اسلام آورد و بیعت کرد. پیامبر اکرم(ص) او را در آغوش گرفت و فرمود: سوار مهاجر خوش آمد، مسلمانان گفتند: این پسر دشمن خدا ابوجهل است او به پیامبر شکایت آورد و پیامبر اکرم(ص) آنان را منع کرد و سپس او را عامل دریافت زکات قبایل هوازن قرارداد (سفینة البحار ج۲ ص ۳۱۶).
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه