در نشست «یک هفته با داستایفسکی» مطرح شد
نویسندهای که بهجزئیات اهمیت میداد
گروه فرهنگی: بیستم آبان دویستمین سالروز تولد نویسنده شهیر و جهانی روس، فئودور داستایفسکی است و به همین بهانه، مرکز فرهنگی و بینالملل شهر کتاب با همکاری بنیاد روسکینیمیر برنامه «یک هفته با داستایفسکی» را ترتیب داده که در آن در قالب سخنرانی، یادداشت یا مقالاتی از صاحبنظران، دانشگاهیان، مترجمان و اهل ادب و رسانه به بازخوانی و تأمل در آثار و شخصیت داستایفسکی پرداخته میشود. آبتین گلکار در یکی از این نشستها که در شهر کتاب مرکزی برگزار شد، با اشاره به این موضوع که داستایفسکی در مقایسه با نویسندگان و اشراف روس زمانه خودش با زنان و کودکان مهربانتر بوده و چنانکه از خاطرات همسر و فرزندان او برمیآید با همسر و فرزندانش اوقات خوشی را میگذرانده و به فرزندان خود احساسات شدیدی داشته است، حضور کودکان را در نقش قهرمانهای فرعی در رمانهای داستایفسکی به این مسأله مربوط دانست. وی در عین حال تأکید کرد که داستایفسکی به جزئیات کارهای خود اهمیت زیادی میداده و توجه به این شخصیتهای فرعی و مهم میتواند جنبههای پنهانتری از تفکر داستایفسکی را برای ما مشخص بکند. او در بخشهایی از سخنان خود گفت:« در آثار داستایفسکی اغلب بچهها را در ارتباط با دیگر شخصیتها مییابیم. انگار این عنصر برای ایجاد درکی درستتر از دیگر شخصیتها تمهید شده است.» او افزود: «با بررسی کودکان در آثار داستایفسکی سیری تکاملی در نگرش او به کودکان را مییابیم. در آثار اولیه شاهد کودکان قربانیشده هستیم. این کودکان تحت تأثیر شرایط، از فقر گرفته تا پدر و مادر و سایر عوامل اجتماعی، به نوعی قربانی اجتماع به حساب میآیند. نیهتوچکا در «نیهتوچکا» و نلی در «بیچارگان» نمونههایی از کودکان آسیبدیده اولیه داستایفسکی هستند. اینها معمولاً سرنوشت خوبی هم ندارند. اما از «جنایت و مکافات» به بعد در شخصیت کودکان قدری تفاوت مشاهده میشود. راسکولنیکف که تصادفاً در میخانهای با مارملادوف آشنا شده است، بعد از مرگ او به خانهاش میرود و بچههای او را میبیند. او از میان کودکان مارملادوف مجذوب پولیا میشود و با خودش میگوید، این دختر جنم، شور، هیجان درونی و توان بالایی دارد. اینبار دیگر اینطور نیست که انگار این شخصیت محکوم به فناست یا سرگذشت بدی انتظارش را میکشد. پولیا دختری بسیار باعرضه و شبیه سونیا است که قدرت اداره خانواده را در سونیا الگوی خودش قرار داده است و حتی در اواخر رمان زندگی مادر، بچههای دیگر را اداره میکند. پولیا سختی زیادی میکشد، ولی نیرویی بیشتر از قهرمانهای دیگر دارد.» گلکار اضافه کرد: همین سیر تکاملی در رمان «ابله» هست. کولیا، برادر گانیا، در این رمان نیز مشابه پولیا قدرت بیشتری دارد. گرچه این شخصیت چندان نظر خواننده را به خودش جلب نمیکند. این سیر نشان میدهد که چیزی در پس ذهن داستایفسکی هست. او اشاره میکند که این کودکان به واسطه رنجهایی که در کودکی کشیدهاند، عقل زودرس دارند و خیلی اوقات تکیهگاه بزرگترها هستند. پس هم کولیا در «ابله» و هم پولیا در «جنایت و مکافات» تکیهگاه خانواده و پدر و مادرشان هستند و حتی عاقلتر نشان داده میشوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه