چهرههای درخشان روحانی در لباس بسیج
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
شیخ محمود لباس روحانیت را درآورده و لباس رزم پوشیده بود. به رزمندگان میگفت: «من پا به پای شما تا شهادت هستم» واقعاً هم همینطور بود. نحوه شهادتش را هیچ وقت فراموش نمیکنم. یک روز جلوی در سنگر نشسته بودم و حاج محمود داخل داشت نماز میخواند. نماز خواندش خیلی طولانی شد. پشت سرهم قامت میبست و نماز میخواند. در همین حین صدای اصابت خمپاره کنار سنگر آمد و موج انفجار مرا از جای خود به طرف دیگر پرتاب کرد. تا به خودم آمدم، دویدم طرف سنگر. دیدم حاج محمود در حال عروج است. (ابراهیم شفیعی یکی از فرماندهان در عملیات بازی دراز)
روحانی شهید حجتالاسلام «محمود غفاری» دیدهبان یگان ادوات در ارتفاعات بازی دراز بود. او روحانی وارسته و عارفی دلسوخته بود که با آغاز جنگ لباس رزم بر تن کرد و با گذراندن دوره آموزش دیدهبانی کنار سایر رزمندگان به مقابله با دشمن بعثی پرداخت و در 17 شهریور 1360 در مرحله دوم عملیات آزادسازی ارتفاعات بازی دراز آسمانی شد.
این روحانی بسیجی از شاگردان ممتاز آیتالله حقشناس از روحانیون سرشناس تهران بود که بهواسطه حسن سلوک و تواضع، همرزمانش او را بسیاردوست میداشتند. وی در عملیات بازی دراز نقش برجستهای ایفا کرد و با قبول پست حساس دیدهبانی، رزمندگان را در خاموش کردن آتش ادوات دشمن یاری رساند.
نام فامیل اصلی او «قره گوزلو» بود و به واسطه سخنرانیهای تند و آتشینی که در دوران مبارزه با طاغوت داشت، تغییر نام داد. پیش از آغاز جنگ از جمله اولین کسانی بود که برای حمایت از انقلاب به کردستان رفت. شهید حجتالاسلام محمود غفاری، مدتی در واحد عقیدتی – سیاسی لشکر ۸۱ زرهی خدمت میکرد. اما با آغاز جنگ به خط مقدم جبهه در سرپل ذهاب رفت و دوره دیدهبانی را در ارتش گذراند و یکی از دیدهبانان فعال جبههها بود. «مهدی مرندی» یکی از همرزمان شهید در این ارتباط میگوید: «استفاده از توپخانه با وجود یک دیدهبان خوب میسر بود. در آن روزها حاج محمود غفاری برای توپخانه ما یک دیدهبان توانا بود. او اولین روحانی بود که در روزهای اول جنگ میدیدم. حضور او با لباس نظامی، آن هم در کار مهم و خطرناک دیدهبانی، برای ما ارزشمند بود. هیچ وقت لذت نمازهایی را که پشت سر او خواندم فراموش نمیکنم.
روحانیت که وامدار تلاش هزار ساله حوزههای علمیه شیعی بوده و از آن منبع فیاض اعتبار کسب کرده است، با اتکا به تعالیم اسلام موفق به نفوذ در دلها و چراغداری هدایت مردم به سعادت ابدی بوده است. این اعتبار حاصل زهد و پرهیزگاری هزاران انسان متقی است که نقد عمر را به طهارت و تقوا گذرانده و به تدریج اعتماد مردمان را جلب نمودهاند.
روحانیت میراثدار جهاد علمی و عملی فرزانگان و نخبگانی است که با الهام از سرچشمه تفکرات ناب دینی، توانست بذر ایمان را در جامعه پراکنده و شهد اعتقاد و باور دینی را در کام جانها بریزد.
در ایام دفاع 8 ساله روحانیت با حضور مؤثر خود کنار رزمندگان نقش تعیینکنندهای در جبههها و دمیدن روحیه جهاد و مقاومت در نیروهای خودی داشت. یکی از فرماندهان سپاه در این ارتباط میگوید: من در عملیات کربلای پنج، در شدیدترین پاتک دشمن، شاهد بودم که چند نفر روحانی، کار فرماندهی را انجام میدادند و چند نفر روحانی که در کانال خطوط مقدم حضور داشتند، کنار رزمندگان بسیجی میجنگیدند.
در عملیات «والفجر هشت» در یکی از تیپها، 25 روحانی غواص در شب عملیات برای رزمندگان معبر گشودند و در یکی از لشکرها، فرمانده غواصان آن لشکر یک روحانی بود. شوق روحانیون برای حضور در جبههها کمتر از رزمندگان بسیجی نبود. کار روحانیونی همانند شهید حجتالاسلام عبدالله میثمی که حاضر نشد برای زیارت دو هفتهای خانه خدا، جبهه را ترک کند و میگفت: «ما در این جبههها اجر زیارت خانه خدا را هم میبریم» تنها نمونهای از این شوق اشتیاق میباشد. حضور آیات عظام همچون؛ آیتالله العظمی بهاءالدینی در قرار گاه عملیاتی والفجر مقدماتی، آیتالله میرزا جواد آقا تهرانی، با پشتی خمیده و عصا به دست، درحالی که لباس بسیجی به تن داشتند مفهوم ارزشمندی در برداشت. شهید آیتالله سید اسدالله مدنی بارها در جبههها حضور پیدا کردند. همچنین شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، چهارمین شهید محراب، نیز با وجود هشتاد سال سن، با شور فراوان به جبهههای غرب و جنوب میشتافت و میفرمود: «وقتی به جبهه میروم تا مدتی روحیهام قوی است. قدرت خدا در جبهههاست. هرکس میخواهد خدا و دست خدا را ببیند، به جبههها برود. باور کنید اگر من دستم رعشه نداشت، چند روزی برای اسلحهآموزی میرفتم و با کمال افتخار مانند حبیب بن مظاهر، آنجا در راه اسلام کشته میشدم....»
دبیر گروه پایداری
شیخ محمود لباس روحانیت را درآورده و لباس رزم پوشیده بود. به رزمندگان میگفت: «من پا به پای شما تا شهادت هستم» واقعاً هم همینطور بود. نحوه شهادتش را هیچ وقت فراموش نمیکنم. یک روز جلوی در سنگر نشسته بودم و حاج محمود داخل داشت نماز میخواند. نماز خواندش خیلی طولانی شد. پشت سرهم قامت میبست و نماز میخواند. در همین حین صدای اصابت خمپاره کنار سنگر آمد و موج انفجار مرا از جای خود به طرف دیگر پرتاب کرد. تا به خودم آمدم، دویدم طرف سنگر. دیدم حاج محمود در حال عروج است. (ابراهیم شفیعی یکی از فرماندهان در عملیات بازی دراز)
روحانی شهید حجتالاسلام «محمود غفاری» دیدهبان یگان ادوات در ارتفاعات بازی دراز بود. او روحانی وارسته و عارفی دلسوخته بود که با آغاز جنگ لباس رزم بر تن کرد و با گذراندن دوره آموزش دیدهبانی کنار سایر رزمندگان به مقابله با دشمن بعثی پرداخت و در 17 شهریور 1360 در مرحله دوم عملیات آزادسازی ارتفاعات بازی دراز آسمانی شد.
این روحانی بسیجی از شاگردان ممتاز آیتالله حقشناس از روحانیون سرشناس تهران بود که بهواسطه حسن سلوک و تواضع، همرزمانش او را بسیاردوست میداشتند. وی در عملیات بازی دراز نقش برجستهای ایفا کرد و با قبول پست حساس دیدهبانی، رزمندگان را در خاموش کردن آتش ادوات دشمن یاری رساند.
نام فامیل اصلی او «قره گوزلو» بود و به واسطه سخنرانیهای تند و آتشینی که در دوران مبارزه با طاغوت داشت، تغییر نام داد. پیش از آغاز جنگ از جمله اولین کسانی بود که برای حمایت از انقلاب به کردستان رفت. شهید حجتالاسلام محمود غفاری، مدتی در واحد عقیدتی – سیاسی لشکر ۸۱ زرهی خدمت میکرد. اما با آغاز جنگ به خط مقدم جبهه در سرپل ذهاب رفت و دوره دیدهبانی را در ارتش گذراند و یکی از دیدهبانان فعال جبههها بود. «مهدی مرندی» یکی از همرزمان شهید در این ارتباط میگوید: «استفاده از توپخانه با وجود یک دیدهبان خوب میسر بود. در آن روزها حاج محمود غفاری برای توپخانه ما یک دیدهبان توانا بود. او اولین روحانی بود که در روزهای اول جنگ میدیدم. حضور او با لباس نظامی، آن هم در کار مهم و خطرناک دیدهبانی، برای ما ارزشمند بود. هیچ وقت لذت نمازهایی را که پشت سر او خواندم فراموش نمیکنم.
روحانیت که وامدار تلاش هزار ساله حوزههای علمیه شیعی بوده و از آن منبع فیاض اعتبار کسب کرده است، با اتکا به تعالیم اسلام موفق به نفوذ در دلها و چراغداری هدایت مردم به سعادت ابدی بوده است. این اعتبار حاصل زهد و پرهیزگاری هزاران انسان متقی است که نقد عمر را به طهارت و تقوا گذرانده و به تدریج اعتماد مردمان را جلب نمودهاند.
روحانیت میراثدار جهاد علمی و عملی فرزانگان و نخبگانی است که با الهام از سرچشمه تفکرات ناب دینی، توانست بذر ایمان را در جامعه پراکنده و شهد اعتقاد و باور دینی را در کام جانها بریزد.
در ایام دفاع 8 ساله روحانیت با حضور مؤثر خود کنار رزمندگان نقش تعیینکنندهای در جبههها و دمیدن روحیه جهاد و مقاومت در نیروهای خودی داشت. یکی از فرماندهان سپاه در این ارتباط میگوید: من در عملیات کربلای پنج، در شدیدترین پاتک دشمن، شاهد بودم که چند نفر روحانی، کار فرماندهی را انجام میدادند و چند نفر روحانی که در کانال خطوط مقدم حضور داشتند، کنار رزمندگان بسیجی میجنگیدند.
در عملیات «والفجر هشت» در یکی از تیپها، 25 روحانی غواص در شب عملیات برای رزمندگان معبر گشودند و در یکی از لشکرها، فرمانده غواصان آن لشکر یک روحانی بود. شوق روحانیون برای حضور در جبههها کمتر از رزمندگان بسیجی نبود. کار روحانیونی همانند شهید حجتالاسلام عبدالله میثمی که حاضر نشد برای زیارت دو هفتهای خانه خدا، جبهه را ترک کند و میگفت: «ما در این جبههها اجر زیارت خانه خدا را هم میبریم» تنها نمونهای از این شوق اشتیاق میباشد. حضور آیات عظام همچون؛ آیتالله العظمی بهاءالدینی در قرار گاه عملیاتی والفجر مقدماتی، آیتالله میرزا جواد آقا تهرانی، با پشتی خمیده و عصا به دست، درحالی که لباس بسیجی به تن داشتند مفهوم ارزشمندی در برداشت. شهید آیتالله سید اسدالله مدنی بارها در جبههها حضور پیدا کردند. همچنین شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، چهارمین شهید محراب، نیز با وجود هشتاد سال سن، با شور فراوان به جبهههای غرب و جنوب میشتافت و میفرمود: «وقتی به جبهه میروم تا مدتی روحیهام قوی است. قدرت خدا در جبهههاست. هرکس میخواهد خدا و دست خدا را ببیند، به جبههها برود. باور کنید اگر من دستم رعشه نداشت، چند روزی برای اسلحهآموزی میرفتم و با کمال افتخار مانند حبیب بن مظاهر، آنجا در راه اسلام کشته میشدم....»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه