بانوی محبوب من عامه‌پسند نیست

انگ به نمایش‌ها نچسبانیم



رضا آشفته
منتقد
از آنجا که ما اغلب ژانرها و سبک‌های هنری و نمایشی را نمی‌شناسیم؛ بیشتر وقت‌ها به اشتباه درباره نمایش‌های روی صحنه اظهار نظر می‌کنیم چنانکه به نمایش «بانوی محبوب من» کار گلاب آدینه انگ عامه‌پسند، تجاری و حتی لاکچری می‌زنیم، بی‌آن‌که این نمایش هیچ یک از اینها باشد.
بانوی محبوب من، یک نمایش کمدی رمانس و موزیکال است و همین خود به سادگی دارد بیان می‌کند که ضمن آن‌که بر فهم عمومی تأکید می‌کند اما اجرایش کار هر کسی نیست چون اشراف بر موسیقی و حرکات موزون از یک‌سو و از سوی دیگر شناخت شعر و ترانه و زبان کوچه و بازار و به اصطلاح ته شهری چندان هم ساده نیست که بتوان از همگرایی و همنشینی این موارد متفاوت و گسترده به اجرایی درخور رسید.
نمایش عامه‌پسند، یعنی نمایشی که به ساده‌ترین شکل ممکن نوشته و اجرا شود و هر کسی با دایره واژگان محدود نیز در درک و فهمش موفق باشد و نمایشی که ساده‌ترین و گاهی نیز پیش پاافتاده‌ترین حرف‌ها و پیام‌های اخلاق محور را دراختیار تماشاگرانش می‌گذارد. اما در نمایش کلاسیک قاعده بر این است که فهم عمومی را در نظر بگیرند اما این فهم همراه با دنگ و فنگ‌های بسیاری است و در آن، قابلیت‌های بسیاری مثل آموزنده بودن و نوآوری و پرداختن به مسائل قابل ملاحظه در پیوند با طبیعت، بویژه فهم انسان ملاک و سنجه‌ای آزمودنی است چنانکه در همین نمایش نیز یک دختر از طبقه پایین جامعه به بالا و در میان اشراف کشانده می‌شود که زبان و فرهنگ‌اش را طی شش ماه دگرگون کند و بتواند به مرحله تثبیت و تأثیرگذاری نیز برسد.  چنانکه دختر مرد تعلیم دهنده را که استاد آواشناسی است، عاشق می‌کند و پس از سال‌ها وامی دارد که با خودش ازدواج کند. این دگرگونی، نه در روایت ساده است و نه در انجام و اجرا، زیرا که این دختر لهجه پیش پا افتاده دارد و با کلی اشتباه لفظی همراه است و ضمن آنکه در خیابان بزرگ شده و از ادب و نزاکت نیز برخوردار نیست. حالا باید در مواجهه با یک شرایط دشوار بتواند همه این موارد را در دوره فشرده بیازماید و بیاموزد. چنین نیز می‌شود چون او یک انسان است و از هوش و درایت برخوردار است و با تعالیم درست در مسیر راستین قرار می‌گیرد.
بنابراین مسیر سخت و دشوار است اما فهمیدنی است و هدف عمده تئاتر نیز در نهایت رسیدن به همین درک و فهم همگانی است. از سویی هم به نمایش بانوی محبوب من، انگ تجاری می‌چسبانند و تنها دلیلش فروش و کامیابی در گیشه است. کاری که از موسیقی برخوردار باشد و در آن حرکات موزون و آواز نیزدلبری کند؛ خواه ناخواه با تماشاگران بیشتری همراه می‌شود چون مردم در تئاتر علاوه بر درک و شعور به دنبال جاذبه‌های بصری و نمایشی و شنیداری هستند و می‌خواهند از دیدن آثار نمایشی نهایت لذت را ببرند و اصل لذت هیچ منافاتی با یک کار موفق و کامروا ندارد و باید هم چنین باشد.
در نهایت انگ لاکچری می‌زنند درحالی که در این مجموعه که صددرصد اهل تئاتر و موسیقی در آن کار می‌کنند، ما با یک مورد غیر حرفه‌ای همراه نمی‌شویم که بخواهد ناکوک باشد و اصطلاحاً خارج بزند.
در حالی که همه عوامل حرفه‌ای و کار بلد هستند و سال‌ها پیشه و پیشینه‌اش همین هنر بوده و حالا اگر در سینما و تلویزیون نیز به کسب تجربه پرداخته‌اند این همان ارزش افزوده‌ای است که دارد به خود تئاتر که ریشه و اصالت آنان است برمی‌گردد.
در جمع‌بندی یادآور می‌شویم؛ شناخت هنر هم برای خود دانش و مطالعه می‌خواهد و نمی‌توان باری به هر جهت درباره هنر و هنرمندان داوری کرد بنابراین با برچسب و انگ زدن نمی‌توان به فهم همگانی برای رسیدن به هنر ناب در برابر هنر ناباب و منحط که بانی انحراف و ابتذال همگانی می‌شود، کمک کرد. بگذاریم هنر با زبان و بیان هنرشناسان و منتقدان حقیقی همیشه راه نفوذ و ماندگاری‌اش در میان مردم را بیابد و خود را بی‌خود و بی‌جهت در بازدارندگی آن سهیم نگردانیم.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7824/14/597588/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها