گفت‌و‌گوی «ایران» با وزیر بهداشت دولت سیزدهم پیرامون آنچه در پیک پنجم بیماری و اقدامات تأمین واکسن کرونا گذشت

برای مواجهه با امیکرون مجهز شدیم


فریبا خان احمدی
خبرنگار
بهرام عین اللهی چشم پزشک 63 ساله‌ای است  که پس از گرفتن 214 رأی موافق از مجلس شورای اسلامی در شرایطی بر کرسی وزارت بهداشت تکیه زد که نظام سلامت کشور با مشکلات فراوانی روبه رو بود. او دومین وزیر بهداشت چشم پزشکی است که در کارنامه اش، معاونت آموزشی و دبیر شورای آموزش پزشکی و تخصصی و ریاست بیمارستان شهید دکتر لبافی‌نژاد را دارد. اواسط مرداد ماه 1400 عین اللهی سکان وزارتخانه پرچالشی را عهده دار شد که ویروس کرونا در همه 31 استان کشور بیداد می‌کرد، تخت‌های بیمارستانی جوابگوی حجم بیماران نبود و ذخایر صفر واکسن کمر نظام سلامت را خم کرده بود.تحریم‌ها از یک سو و واکسینه شدن درصد بسیار اندکی از جمعیت هدف تحت پوشش واکسیناسیون، وزیر بهداشت ،درمان وآموزش پزشکی را با چالشی روبه رو کرده بود که فائق آمدن بر این مشکلات بدون کمک رئیس دولت سیزدهم میسر نمی شد. دولتی که پس از روی کار آمدنش در عمل نشان داده دغدغه اولش سلامت و بهبود معیشت مردم است و ترجیح می‌دهد تمرکز اصلی اش خدمت به مردم باشد. در تلاطم کرونا مدیریت کشور پس از آرای مردمی به دولت سیزدهم واگذار شد، آن هم در شرایطی که از یک سو تورم و فشار اقتصادی پا روی   گلوی مردم گذاشته بود و از سویی کرونا بشدت وضعیت بحرانی را در کشور به‌وجود آورده بود. نگاه وِیژه دکتر رئیسی به مؤلفه مهم سلامت، در نهایت به مأموریت ویژه وزرای بهداشت و امور خارجه و  جمعیت هلال احمر انجامید و از همان روزهای ابتدای شروع دولت تهیه و تأمین واکسن بر مدار سرعت قرار گرفت. حالا کمتر از 6 ماه از آغاز به کار دولت می‌گذرد و بدون تردید افکار عمومی شاگرد اول کابینه دولت سیزدهم را وزیر بهداشت آن می‌دانند چرا که این روزها تنها چند قدم به افزایش بیش از 80 درصدی پوشش واکسیناسیون در ایران باقی مانده است با وجود آنکه کشورهای تولیدکننده واکسن با برخی بدعهدی ها، موانع پیچیده‌ای را بر سر راه دسترسی  ما به واکسن قرار دادند. با همه این تفاسیر اگر رد اخبار را بگیریم و به نقشه کرونایی کشورهای دنیا نگاهی بیندازیم، می‌بینیم هیچ نقطه قرمزی روی نقشه کرونایی کشور نیست و ایران یکدست به رنگ آبی تغییر رنگ داده است اما در همین نقشه شیوع سویه اُمیکرون در جهان به روشنی می‌بینیم که مرگ و میر در امریکا و اروپا همچنان سه رقمی شده است و مدعیان ساخت فایزر و مدرنا این روزها در میانه‌های شعله‌های آتشین واریانت اُمیکرون گرفتار شده‌اند. تخت‌های بیمارستانی به دلیل ابتلای بالای موارد سرپایی  و سرزیر شدن بیماران بدحال به بخش‌های بستری اشباع شده‌اند از طرفی دولت امریکا هنوز برای واکسیناسیون جمعیت زیادی از افراد مشمول واکسیناسیون نتوانسته افراد را برای تزریق واکسن اقناع کند. وضعیت در ایران اینگونه است؛ واکسن‌های تولید داخل روی میز تولید است و سیل واکسن‌های وارداتی با تدبیر و اهتمام دولت سیزدهم و جدیت در اجرای واکسیناسیون گسترده تا حد زیادی سلامت را به مردم بازگردانده است. با همه این تفاسیر گرچه این روزها برخی از مخالفان و هم صنفی‌های وزیر بهداشت نسبت به عملکرد چند ماهه وی به‌دلیل عدم اجرای پزشک خانواده گلایه می‌کنند ولی نکته‌ای که از عملکرد وزیر رزمنده رئیسی در تاریخ نظام سلامت کشور مغفول نمی‌ماند، رضایت مردم از اجرای طرح واکسیناسیون سراسری و واکسینه شدن بیش از 80 درصد ایرانی‌ها است. عین اللهی از وزرای کارآمد دولت دکتر رئیسی است که پس از انتصابش به‌دنبال افزایش پوشش واکسیناسیون علیه بیماری کووید19 بود و با تلاش و پیگیری مصرانه وی و دیگر اعضای کابینه دولت سیزدهم موفق به اجرای مأموریت ویژه‌ای شدند که حالا به مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین طرح دولت سیزدهم معروف است. گفت‌وگوی «ایران» با وزیر بهداشت دولت سیزدهم را پیرامون آنچه در 161 روز از وزارتش گذشت در زیر می‌خوانید؛

در پیک پنجم بیماری طبق اذعان رؤسای دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور،  نظام درمان کشور در آستانه فروپاشی بود. از طرفی رؤسای بیمارستان‌ها مدام اعلام می‌کردند؛ زیرساخت‌ها پاسخگوی حجم بیماران نیست و حجم زیاد بیماران همه ذخایر نظام سلامت را بلعید. کارشناسان هم می‌گویند که با وجود موفقیت در مداخلات درمانی اما مداخلات بهداشتی آن‌طور که باید برای پیشگیری از اوج پیک پنجم انجام نگرفت. دلیل همه اینها را چه می‌دانید؟ تحلیل شما از اینکه چرا پیک پنجم نسبت به چهار پیک قبلی شدیدتر بود چیست؟ در حالی که بالاخره درصد کمی از سالمندان و بیماران خاص واکسینه شده بودند؟
مداخلات عمده‌ای در موج چهارم و پنجم در حوزه درمان و بستری کشور صورت گرفت؛ از جمله این مداخلات راه‌اندازی کلینیک‌های تنفسی و تزریق رمدسیویر بر اساس پروتکل‌های ابلاغی و پیشگیری از بستری شدن تعداد قابل توجهی از بیماران کووید19 بود. همچنین در پیک پنجم بیماری تیم‌های تنفسی در بیمارستان ها تشکیل شد که در خصوص درمان و مداخلات کمک تنفسی بیمار تصمیم‌گیری می‌کنند. نظام سلامت کشور با تهیه و توسعه دستگاه‌های اکسیژن ساز در بیمارستان‌های کشور اکسیژن مورد نیاز بیماران را تأمین کرد. همچنین با راه‌اندازی تیم ترخیص در موج چهارم بیماری از بستری بیش از انتظار بیماران جلوگیری شد. با توجه به اینکه حجم بیماران بسیار بالا بود و احتمال تکمیل ظرفیت بخش‌های بیمارستانی خصوصاً بخش‌های ویژه وجود داشت، با بازدیدهای نظارتی مکرر و آموزش گسترده مجازی به تفکیک بخش‌های اورژانس، مراقبت ویژه و مامایی و کنترل عفونت در همه بیمارستان‌ها کار نظارت بر مداخلات درمانی بیماران کرونایی در دستور کار قرار گرفته بود. با همه اینها مدیریت موج چهارم و پنجم در عرصه درمان کشور دستاوردهای مهمی را به‌همراه داشت. شروع پیک پنجم از استان‌های جنوب شرقی در تاریخ چهارم تیرماه رخ داد و به‌دلیل موفقیت‌های پیشگیرانه با سیر کندی به سمت استان های شمال غربی گسترش یافت و این پیک تا اواسط مهرماه ادامه داشت. این امر موجب طولانی شدن پیک و جلوگیری از رشد انفجاری بیماران شد. در مجموع این کنترل و مدیریت بیماری موجب شده است در شرایط فعلی درصد موارد بستری بیماران به نسبت کل مبتلایان در پیک چهارم و پنجم نسبت به پیک‌های قبلی کاهش پیدا کند. همچنین درصد کشندگی در بیماران بستری در پیک چهارم و پنجم نسبت به پیک‌های قبلی نیز کم شده است. حداکثر بستری در پیک پنجم به 52388 نفر با اشغال 35 درصد و دربخش ویژه به 8568 نفر و موجب اشغال تخت ویژه با اشغال 78 درصد رسید. همچنین درصد ابتلا و کشندگی در کادر درمانی، به‌دلیل آمادگی، واکسیناسیون و تجهیزات حفاظت فردی در پیک پنجم بسیار کاهش یافت.
اقدامات تأمین واکسن علیه ویروس کرونا از چه زمانی آغاز شد  و چه اتفاقی باعث شد بسرعت واکسیناسیون گسترده شود تا جلوی ادامه آن شرایط گرفته شود؟
اقدامات تأمین واکسن علیه ویروس کرونا به محض آنکه سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد چهار نوع واکسن توسط کمپانی‌های مختلف در دنیا تولید شده که مورد تأیید آن سازمان قرار گرفته است بلافاصله به‌دنبال آن سازمان جهانی بهداشت سبد کوواکس را تشکیل داد و درخواست عضویت در فرایند خرید این واکسن‌ها از سبد کوواکس از کشورها آغاز شد (تاریخ 29/6 1399) بعد از آن بلافاصله به سازمان جهانی بهداشت اعلام شد که ایران هم درخواست عضویت در این سبد را دارد و درخواست ما به آن سازمان اعلام شد و ایران در اولویت صادرات واکسن از سبد کوواکس سازمان جهانی بهداشت قرار گرفت. بتدریج این واکسن‌ها طی یک بازه زمانی که توسط آن سازمان تعیین شده بود، در اختیار کشور قرار گرفته و می‌گیرد. در کنار این موضوع خرید واکسن از منابع دیگری غیر از کوواکس نیز در دستور کار وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه قرار گرفت و مذاکرات با کشورهای چین و روسیه و هندوستان آغاز شد که درخواست واکسن با هماهنگی سازمان غذا و دارو، هیأت امنای ارزی، اداره کل امور بین‌الملل و معاونت بهداشتی وزارت بهداشت تنظیم و به کشورها ارسال شد. این‌طور بود که هر کشوری که تقاضای واکسن وزارت بهداشت را اجابت کرد بلافاصله قرارداد‌های لازم منعقد می شد. فرایند تأمین واکسن از همان ابتدای امر تحت تأثیر تصمیم‌گیری‌های بانک مرکزی جهت تأمین ارز لازم قرار داشته و دارد.
تا پیش از دولت  سیزدهم حدود 14 میلیون دوز واکسن تحویل کشور شده و بلافاصله پس از طی فرایند‌های فنی مورد نظر سازمان غذا و دارو تحویل معاونت بهداشت شد و در کشور توزیع و مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدای امر تنها واکسن اسپوتنیک از روسیه آن هم به تعداد بسیار محدود (در نوبت اول حدود 200 هزار دوز) در دسترس قرار داشت. اما پس از آنکه قرارداد با کشور چین عملیاتی شد این فرایند سرعت گرفت و تعداد واکسن‌های بیشتری در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفت و توزیع شد.

با آغاز دولت سیزدهم فرایند‌های پرداخت وجوه واکسن به کمپانی‌های سازنده به مراتب بیشتر از گذشته تسریع شد و وزارت بهداشت توانست تعداد زیادی واکسن فراهم کند در اختیار مردم قرار دهد، به گونه‌ای که در حال حاضر حدود 124 میلیون دوز واکسن در نوبت‌های اول و دوم و سوم تزریق شده و ذخیره حدود 31 میلیون دوز نیز در کشور موجود است. باید این را هم بگویم که همه کمپانی‌های تولیدکننده واکسن داخلی، فرایند‌های فنی تولید خود را با موفقیت گذرانده و از سازمان غذا و دارو مجوز‌های لازم را دریافت کرده‌اند، بلافاصله واکسن‌های آنها خریداری و مورد استفاده قرار گرفته  یا ذخیره شده است.
یکی از مسائلی که مردم می‌پرسند و شاید باعث عدم استقبال از واکسن‌های داخلی شده عدم تأییدیه‌های واکسن‌ها از سوی سازمان بهداشت جهانی است نه اینکه واکسن‌های داخلی ناایمن هستند. بیشتر مشکل صدور ویزای برخی کشورها با کارت واکسن است که واکسن‌های ایرانی را تأیید نمی‌کنند. یکی از مسائلی که باعث شد آسترازنکا دچار کمبود شود همین بود.صدور تأییدیه‌ها چقدر زمان می‌برد؟
اخذ تأییدیه سازمان جهانی بهداشت برای صادرات بین‌المللی و استفاده از واکسن در خارج از کشور اعتبار دارد. سازمان غذا و داروی ایران از سوی سازمان جهانی بهداشت این مجوز را دارد که هر واکسنی را که مورد تأیید قرار می‌دهد در داخل کشور اجازه مصرف بدهد و اجازه مصرف دیگر ربطی به سازمان جهانی بهداشت نخواهد داشت. مجوز مصرف سازمان جهانی بهداشت صرفاً برای صادرات می‌تواند اعتبار داشته باشد. در مورد مسافرت خارج از کشور هم باید بگویم که هر کشور برای صدور ویزا قوانین و مقررات خاص خود را دارد. معدودی از کشورها از جمله آلمان، فرانسه، امریکا و کانادا و... برای صدور ویزا درخواست واکسن‌های خاصی را دارند که یکی از آنها آسترازنکاست که تنها واکسن موجود در کشور است که مورد تأیید این کشورها قرار دارد، بخشی از واکسن آسترازنکای مورد نیاز کشور قبلاً از سبد کوواکس خریداری و مورد استفاده قرار گرفته و اکنون تعداد مورد نیازی هم به‌صورت اهدایی از کشورهای دیگر دریافت می‌شود و لزومی به خرید این واکسن نیست. البته پروسه اهدا در برخی موارد دچار تأخیر شد که تلاش شد به هر شکل ممکن طوری برنامه‌ریزی شود که این تأخیر‌ها در روند واکسیناسیون کشور و درخواست مسافرین تأثیر منفی نداشته باشد. اما در موارد معدودی این تأخیر‌ها مشکل آفرین بوده که نهایت تلاش به کار گرفته شده تا به حداقل برسد. با برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته موضوع کمبود واکسن آسترازنکا مرتفع شده و بعید به نظر می‌رسد که در آینده در این زمینه مانعی وجود داشته باشد.
برخی گمانه زنی‌ها می‌گوید اُمیکرون ما را وارد پیک ششم نمی‌کند و برخی هم می‌گویند این‌طور که مرزها باز است و پایتخت‌نشینان هم در صدر بی توجهی به پروتکل‌ها قرار دارند ما گرفتار خواهیم شد. نظر شما چیست و چه اقداماتی در دستور کار دارید؟ با احتساب جمعیت واکسن گریز و دانش‌آموزانی که نوبت سوم را دریافت نکرده‌اند به نظر می رسد ما دچار اشتباه محاسباتی شده‌ایم و اُمیکرون یک مرتبه ما را غافلگیر خواهد کرد.
ببینید ما همه پیش‌بینی‌های لازم برای مواجهه با اُمیکرون را در سطح کشور انجام داده‌ایم و هیچ گونه اشتباه محاسباتی در این زمینه رخ نداده است. پوشش بسیار بالای واکسیناسیون در سه ماهه اخیر با وجود اقدامات بسیاری که در رابطه با واکسن هراسی در کشور صورت گرفته باعث شده تاکنون که بیش از 5/1‌ماه از گسترش سویه اُمیکرون در جهان می‌گذرد تعداد موارد ابتلا در کشور کم باشد. دو عامل در گسترش همه‌گیری اُمیکرون تأثیر‌گذار است:
یک؛ پوشش واکسیناسیون. در حال حاضر 6 میلیون نفر در کشور هنوز حتی نوبت اول را دریافت نکرده‌اند و دلیل اصلی آن تبلیغات واکسن هراسان است. از طرفی پوشش واکسن برای نوبت‌های دوم و سوم هنوز پایین است هر چند که انتظار می‌رود ظرف هفته‌ها و ماه‌های آینده این پوشش به حد قابل قبول برسد (هنوز موعد نوبت سوم واکسن برای جمع زیادی از واکسینه شدگان فرا نرسیده است.)
دوم؛رعایت دستورالعمل‌های بهداشت فردی و اجتماعی که متأسفانه از پوشش پایینی برخوردار است و لازم است از همه اهرم‌های اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی برای این منظور استفاده شود.
در هر صورت آنچه تاکنون معلوم شده سویه اُمیکرون قدرت سرایت بسیار بالا و قدرت بیماری زایی پایینی دارد و اکثر موارد ابتلا به این بیماری خفیف است، هر چند این رخداد قابل پیش‌بینی نبوده و هر آن ممکن است بر شدت بیماری زایی این سویه افزوده شود. به همین خاطر وزارت بهداشت همه مراکز درمانی خود را در بخش دولتی و خصوصی به حالت آماده باش قرار داده و پیش‌بینی‌های لازم برای تأمین امکانات لازم برای درمان انجام شده است. مگر آن که اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ای رخ دهد.
بفرمایید پوشش واکسن در ایران نسبت به میانگین جهانی چگونه است؟
تا امروز 71 درصد مردم ایران نوبت اول واکسن را دریافت کرده‌اند، میانگین جهانی این عدد 2/59 درصد است، همچنین 8/61‌درصد مردم ایران نوبت دوم واکسن را دریافت کرده‌اند که میانگین جهانی آن 3/50 درصد برآورد می‌شود.
هم اکنون رعایت پروتکل‌های بهداشتی به‌دلیل برداشتن محدودیت‌ها و واکسیناسیون به‌شدت افول کرده است. وضعیت اپیدمی در ایران با وجود کاهشی بودن متغیر‌های کرونا در چه شرایطی است و شما چه نسخه جدیدی دارید تا رقم فوتی‌ها سد اعداد سه رقمی را رد نکند؟
وزارت بهداشت نهایت تلاش خود را به کار گرفته تا از وقوع چنین رویدادی جلوگیری کند؛ مانند اطلاع‌رسانی در سطح گسترده برای مردم، حفظ اغلب مراکز درمان سرپایی و بستری، هماهنگی با سایر سازمان‌هایی که امکانات درمانی مناسب جهت حمایت وزارت بهداشت در اختیار دارند، تأمین امکانات تشخیصی به اندازه کافی، تأمین امکانات تشخیصی سویه مختلف ویروس
(full genome sequencing )و....
همان‌طور که می‌دانید، بسیاری از اتفاقات پیش‌بینی نشده در این مسیر ممکن است رخ دهد و مشکلاتی را سر راه کشورهای جهان قرار دهد. وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران با استفاده از همه امکانات علمی و تحقیقاتی خود مدام در حال رصد این پاندمی بوده و با هر گونه تغییری در وضعیت سرایت این بیماری یا شدت آن این توانایی را دارد تا برنامه‌های خود را در کلان و در جزئیات بازنگری کند.
آقای وزیر بفرمایید شما وزارت بهداشت را در چه شرایطی تحویل گرفتید و به‌طور کلی نقش تحریم‌ها و برخی سوءمدیریت‌ها را در مدیریت پیک پنجم بیماری چگونه تحلیل می‌کنید؟ چقدر تحریم‌ها در افزایش میزان مرگ و میر بیماران کرونایی و حتی غیر کرونایی تأثیر داشته است؟
درباره اینکه تحریم‌ها چه بلایی سر نظام سلامت کشور و سلامت بیماران بویژه بیماران خاص و صعب العلاج، پیوند اعضا، پیوند مغز استخوان، دندانپزشکی، درمان اختلالات روانپزشکی و اعتیاد، بیماران مبتلا به سرطان و مبتلایان به دیابت و قلبی و عروقی آورد باید گفت بسیار خسارت سنگینی به همراه داشت. بعد از اعمال تحریم‌های ظالمانه امریکا شرکت مونلیکه که پانسمان اختصاصی بیماران «ای بی‌» را تأمین می‌کرد با ما قطع همکاری کرد. از طرفی به‌دلیل امریکایی بودن شرکت‌های تولید کننده داروهای تخصصی بیماران مبتلا به بیماری متابولیک مانند بیماری موکوپلی ساکاریدوز، گوشه و پمپه بموقع تأمین نشد. اختلال در تأمین مواد اولیه داروی آهن زدای تزریقی دسفوناک به‌دلیل عدم تخصیص ارز ناشی از کاهش درآمدهای ارزی کشور و عدم تأمین ملزومات مورد نیاز دیالیز صفاقی از قبیل کاتتر، کانکتور و سایر مواد اولیه و ملزومات به‌دلیل عدم امکان انتقال ارز از بانک هالک ترکیه به شرکت‌های مقصد درمان این بیماران را با مشکلات زیادی مواجه است. همچنین عدم واردات منظم پودر بی‌کربنات اختصاصی ماشین‌های دیالیز JMS به‌دلیل عدم تخصیص بموقع ارز، عدم تخصیص ارز جهت خرید داروی بیماران پیوندی، کمبود دارو جهت بیماران پیوندی (شامل مایفورتیک، سرتی کان، سل سپت، ATG و...)، عدم تهیه تجهیزات مرتبط با انجام پیوند (ارگان بک، انواع محلول نگهدارنده و....) همه و همه تأثیرات نامطلوب و تلخی بود که تحریم‌ها بر سر بیماران آورد. ما در حوزه سلول درمانی و پیوند مغز استخوان محدودیت در تأمین زیر ساخت‌های سلول درمانی، محدودیت در تأمین مواد مورد نیاز جهت آماده‌سازی سلول و محدودیت در تأمین داروهای آماده‌سازی بیماران نیازمند پیوند سلول‌های بنیادی خونساز مغز استخوان و از همه مهم‌تر محدودیت در تأمین داروهای پس از پیوند سلول‌های بنیادی خونساز مغز استخوان گرفتاری‌های سختی را تجربه کردیم. البته در حوزه دندانپزشکی نیز به‌دلیل کمبود داروی بی حسی موضعی دندانپزشکی بویژه «سیتانست» که جهت بیماران قلبی و عروقی و بیماران تیروئیدی مصرف می‌شد مشکلاتی ایجاد کرد با توجه به اینکه بیش از 90 درصد مواد و تجهیزات دندانپزشکی وارداتی است، همه اینها موجب کاهش ذخیره کشوری و نایاب شدن اقلام دندانپزشکی شده است.در حوزه واردات ماده خام اولیه و گروه داروهای روانپزشکی (ضدافسردگی‌ها، تثبیت کننده‌های خلق و آنتی سایکوتیک ها) که بر اساس آخرین اطلاعات دریافتی از سازمان غذا و دارو در تهیه بسیاری از این داروها در کشور خودکفا هستیم اما کماکان از ترکیبات دارویی جدید مورد تأیید دنیا با عوارض جانبی کمتر و میزان اثربخشی بسیار بهتر و مطلوب‌تر همچون زیپراسیدون، ورتیوکستین، پالیپریدون، ویلازودون و... به‌دلیل اعمال تحریم‌ها محروم هستیم.از طرفی فشار مالی و مطالبات بالای بیمارستان­ های مستقر در دانشگاه‌های علوم پزشکی طی مدت تحریم‌ها اثرات نامطلوبی در ارائه خدمات سرپایی و بستری به بیماران دچار اختلالات روانپزشکی مزمن داشته است. به هرحال ارتقا و توسعه تخت‌های روانپزشکی که از سیاست‌های وزارت بهداشت در سال های اخیر بوده به‌صورت کامل متوقف شده است.نکته مهم‌تر که باید به آن اشاره کنم، این است که تحریم‌ها در ارائه خدمت به بیماران دچار اختلال مصرف مواد، مشکلات عدیده‌ای ایجاد کرده و با توجه به نرخ بالای تورم در کشور شاهد افزایش نرخ مصوب داروهای آگونیست (متادون- بوپرونورفین- شربت اوپیوم) از سوی سازمان غذا و دارو به کرات و به میزان بسیار بالا بوده ­ایم که تهدید جدی لغزش بیماران تحت درمان نگهدارنده در مراکز سرپایی درمان اختلال مصرف مواد را مطرح می کند. فشار‌های اقتصادی و استرس‌های تحمیل شده ناشی از تحریم‌ها در جمعیت عمومی خطر جدی تشدید علائم بیماران روانپزشکی از جمله تهدید جدی اقدام به خودکشی، افسردگی و قطع مصرف داروها به‌دلیل قیمت بالای داروهای تجویزی و... را به‌دنبال داشته و همچنین میزان تمایل به مصرف دخانیات، الکل، مواد مخدر و محرک‌ها را در گروه‌های آسیب پذیر و بخصوص جوانان جامعه افزایش داده است به صورتی که طبق گزارش های دریافتی از سازمان پزشکی قانونی کشور میزان تمایل به مصرف الکل و همچنین مسمومیت و مرگ و میر ناشی از الکل طی دو سال اخیر افزایش چشمگیری نسبت به سال های گذشته داشته است.
هر‌چند که در پیک سهمگین کرونا به هر حال در تأمین داروهای ضد کرونایی از جمله رمدسیویر و دستگاه‌های اکسیژن ساز و ونتیلاتور به خودکفایی رسیدیم اما اظهارات شما نشان می‌دهد در طول این مدت که نظام سلامت کشور با هزینه‌های سنگین درمان بیماران کرونایی مواجه بود از طرفی باید مشکلات بیماران غیر‌کرونایی را هم مرتفع می‌کرد که تحریم دست و پای مسئولان را بسته بود؟
بله.با قاطعیت می‌گویم که یکی از مهم‌ترین اثرات منفی تحریم‌ها بر بیماران دیابتی است و نبود داروهای وارداتی از جمله انسولین قلمی و تجهیزات خودپایشی که تولید داخل و نمونه داخلی ندارد باعث بروز مشکل عوارض و کنترل بیماری دیابت شده است. همچنین فقدان یا کاهش دسترسی بموقع به داروهای «ترومبولیتیک» ضروری، به‌دلیل مشکلات پرداختی و بانکی متأثر از تحریم‌ها در نتیجه به پیشرفت بیماری‌های قلبی و عروقی و افزایش مرگ و ناتوانی ناشی از آن منجر شده است. ما با کاهش یا فقدان دسترسی به تجهیزات مصرفی مورد نیاز به خدمات اصلی و کلیدی درمان این بیماران (آنژیوپلاستی اولیه بیماران سکته قلبی و مغزی) مواجه هستیم. از طرفی افزایش هزینه خرید دستگاه‌های آنژیوگرافی و سی تی اسکن و سایر تجهیزات مرتبط منجربه ایجاد تأخیر و وقفه در انواع درمان‌های اصلی و کلیدی درمان این بیماران (آنژیوپلاستی اولیه بیماران سکته قلبی و مغزی) و افزایش عوارض درمان و ناتوانی‌های ناشی از آن شده است. از اثرات نرخ ارز در حوزه تأمین تجهیزات پزشکی سرمایه‌ای مراکز درمانی دانشکده/دانشگاه‌های علوم پزشکی نیز باید به این نکته اشاره کنم که کاهش واردات دستگاه‌
ام‌آر‌آی و به تبع آن عدم امکان دسترسی عموم مردم به خدمات بهینه و همچنین عدم امکان تشخیص پزشک معالج برای بررسی محل آسیب در بافت‌های مختلف بدن شده است. این در حالی است که با کاهش واردات دستگاه آنژیوگرافی تشخیص بیماری عروق محیطی، بیماری عروق کرونر، نارسایی وریدی و... تقریباً ناممکن است.
در پایان باید به این نکته مهم اشاره کنم که سایه تحریم‌ها در زمان شیوع پاندمی موجب شد در کنار حجم انبوهی از بیماران کرونایی همچنین گرفتار کمبود و عدم دسترسی مناسب به داروها و تجهیزات پزشکی در درمان برخی بیماری‌های صعب العلاج شویم. فقدان دسترسی بموقع به داروهای ضدسرطان «سیتوتوکسیک» ضروری، به‌دلیل مشکلات پرداختی و بانکی متأثر از تحریم‌ها و در نتیجه، پیشرفت بیماری و افزایش مرگ و ناتوانی ناشی از آن، کاهش یا فقدان دسترسی به داروهای ضدسرطان بویژه ایمونوتراپی‌ها و داروهای بیولوژیک و در نتیجه افزایش مرگ در بیماران مرحله پیشرفته یا متاستاتیک، کاهش یا فقدان دسترسی به داروهای غیراختصاصی برای کنترل عوارض درمان و در نتیجه افزایش ایجاد ناتوانی‌ها، افزایش هزینه خرید دستگاه‌های رادیوتراپی و تجهیزات مرتبط و ایجاد تأخیر و وقفه در انواع درمان‌های رادیوتراپی و افزایش عوارض درمان و ناتوانی‌های ناشی از آن، کاهش یا فقدان دسترسی به برخی بررسی‌های تشخیصی آزمایشگاهی و مولکولی که در خارج از کشور انجام می‌شده است و در نتیجه، تأخیر در تشخیص و تصمیم‌گیری درمانی یا کاهش قطعیت در تشخیص و همچنین فقدان یا کاهش دسترسی به تجهیزات مرتبط با غربالگری در کل کشور یا برخی استان‌ها و در نتیجه، تأخیر در تشخیص یا تشخیص در مراحل پیشرفته‌تر بیماری در مبتلایان به سرطان تنها خلاصه‌ای از آنچه که تحریم‌های خصمانه امریکا بر سر ملت ما آورد، عنوان می‌شود. علاوه بر اینکه تجهیزات حوزه توانبخشی از نظر ارزی بسیار گرانقیمت بوده و امکان به روز‌رسانی تجهیزات توانبخشی وجود ندارد بنابراین فعالیت‌های روزمره(ADL) سالمندان و معلولان به‌دلیل عدم دسترسی به وسایل موردنیاز ADL و عدم استقبال تولید‌کنندگان، ساخت این لوازم مختل شده است. عدم امکان تعمیر تجهیزات فرسوده به‌دلیل بالا بودن هزینه‌های قطعات جایگزین یا نبود آنها در کشور و تأثیر کمبود دارویی بر نتایج توانبخشی برای بیمارانی مانند بیماران MS و پارکینسون تنها بخشی از مشکلاتی است که تحریم‌ها در طول مدت اپیدمی کرونا بر همه اینها نیز دامن زد.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7824/27/597632/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها