مهاجرت؛ سراب جاذبه ها و دافعه ها
حسین میرزایی
جامعه شناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
مهاجرت، بهعنوان یک پدیده پیچیده و چند بعدی، در دهههای گذشته در سطح جهان رشدی صعودی داشته و افراد به دلایل متعدد جلای وطن کرده و در جای دیگر این کره پهناور سکنی گزیدهاند. مهاجران به طور متوسط 3.5 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
ایرانیان نیز به دلایل متعدد از روند مهاجرتی جامعه جهانی تبعیت کرده و مقاصدی را برای مهاجرت خود برگزیدهاند. طبق آمار رصدخانه مهاجرت ایران، در بین کشورهای جهان رتبه مهاجرفرستی ایران 54 و در جذب استعدادها رتبه 78 را داراست. طبق این آمار، وضعیت مهاجرت در ایران، نسبت به مهاجرتهای جهانی، برعکس آنچه در فضای عمومی کشور منتشر میشود، بدتر نیست. این مهاجرتها، با انگیزههای گوناگون و به سه دلیل عمده اتفاق افتاده است؛ دافعه مبدأ، جاذبه مقصد یا هر دو. پناهندگیهای سیاسی-اجتماعی، میزان بازگشت متخصصان و دانشآموختگان ایرانی به کشور، مهاجرت کارآفرینان، ورزشکاران و کادر پزشکی و قدرت کم گذرنامه، شاخص میل مهاجرت ازجمله نگرانیها درباره مهاجرفرستی در ایران میتواند قلمداد شود. همچون سایر پدیدههای اجتماعی در ایران، وضعیت بدین شکل که رسانههای آن سوی آبی از ایران و جهان بازنمایی میکنند، نیست. نه زندگی در ایران آنگونه که آنها میخواهند القا کنند فلاکت بار است و نه زیست در دنیای غربی آنچنان که نشان میدهند بهشتوار. هر کس که مدتی را در غرب زندگی کرده باشد میداند که هر منطقه از جهان، حتی پیشرفتهترین و توسعهیافتهترین مناطق هم مشکلات خاص خود را دارند. فارغ از سیاهنماییهایی که رسانههای معاند از وضعیت زیست در ایران ارائه میدهند، مدیریت پدیدههایی چون فقر، نابرابری، فساد اقتصادی و اجتماعی، بیکاری، بحرانهای محیط زیستی و... در ایران دچار مشکلاتی است. فقدان اراده سیاسی قوی برای حل این مسائل شاید دافعه از مبدأ را ایجاد میکند. نخبگان برای بازگشت به کشور نیاز به افق امیدبخش دارند و فشار و فساد اقتصادی، عدم فرصتهای ایفای نقش برابر و احساس غیرمفید بودن، عدم شفافیت در حکمرانی، در کنار سیاهنماییهای رسانهای، آنها را جذب مقصدهای دیگر میکند.
قدر مسلم، اگر کیفیت حکمرانی در کشور افزایش یابد - چیزی که بدان امیدبستهایم- میتواند مهاجرفرستی را کاهش و جذب نخبگان را افزایش دهد. ایران کشوری است که برای هر ایرانی بهترین مکان برای زیست است اگر شرایط به گونهای مطلوبتر اداره شود.
عدم شفافیت، فشار و فساد اقتصادی میتواند زمینه مهاجرت را برای هر ایرانی دوستدار وطن فراهم کند بیآنکه چشمانداز چندان بهتری در جای دیگر منتظر او باشد. ایرانیان کشور خود را دوست دارند و تمایل دارند در کشور خود زندگی کرده و برای اعتلای آن کوشش کنند به شرط آنکه حکمرانان نیز در عمل نشان دهند که منافع جمعی کشور بر سایر مطامع برتری دارد.
جامعه شناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
مهاجرت، بهعنوان یک پدیده پیچیده و چند بعدی، در دهههای گذشته در سطح جهان رشدی صعودی داشته و افراد به دلایل متعدد جلای وطن کرده و در جای دیگر این کره پهناور سکنی گزیدهاند. مهاجران به طور متوسط 3.5 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
ایرانیان نیز به دلایل متعدد از روند مهاجرتی جامعه جهانی تبعیت کرده و مقاصدی را برای مهاجرت خود برگزیدهاند. طبق آمار رصدخانه مهاجرت ایران، در بین کشورهای جهان رتبه مهاجرفرستی ایران 54 و در جذب استعدادها رتبه 78 را داراست. طبق این آمار، وضعیت مهاجرت در ایران، نسبت به مهاجرتهای جهانی، برعکس آنچه در فضای عمومی کشور منتشر میشود، بدتر نیست. این مهاجرتها، با انگیزههای گوناگون و به سه دلیل عمده اتفاق افتاده است؛ دافعه مبدأ، جاذبه مقصد یا هر دو. پناهندگیهای سیاسی-اجتماعی، میزان بازگشت متخصصان و دانشآموختگان ایرانی به کشور، مهاجرت کارآفرینان، ورزشکاران و کادر پزشکی و قدرت کم گذرنامه، شاخص میل مهاجرت ازجمله نگرانیها درباره مهاجرفرستی در ایران میتواند قلمداد شود. همچون سایر پدیدههای اجتماعی در ایران، وضعیت بدین شکل که رسانههای آن سوی آبی از ایران و جهان بازنمایی میکنند، نیست. نه زندگی در ایران آنگونه که آنها میخواهند القا کنند فلاکت بار است و نه زیست در دنیای غربی آنچنان که نشان میدهند بهشتوار. هر کس که مدتی را در غرب زندگی کرده باشد میداند که هر منطقه از جهان، حتی پیشرفتهترین و توسعهیافتهترین مناطق هم مشکلات خاص خود را دارند. فارغ از سیاهنماییهایی که رسانههای معاند از وضعیت زیست در ایران ارائه میدهند، مدیریت پدیدههایی چون فقر، نابرابری، فساد اقتصادی و اجتماعی، بیکاری، بحرانهای محیط زیستی و... در ایران دچار مشکلاتی است. فقدان اراده سیاسی قوی برای حل این مسائل شاید دافعه از مبدأ را ایجاد میکند. نخبگان برای بازگشت به کشور نیاز به افق امیدبخش دارند و فشار و فساد اقتصادی، عدم فرصتهای ایفای نقش برابر و احساس غیرمفید بودن، عدم شفافیت در حکمرانی، در کنار سیاهنماییهای رسانهای، آنها را جذب مقصدهای دیگر میکند.
قدر مسلم، اگر کیفیت حکمرانی در کشور افزایش یابد - چیزی که بدان امیدبستهایم- میتواند مهاجرفرستی را کاهش و جذب نخبگان را افزایش دهد. ایران کشوری است که برای هر ایرانی بهترین مکان برای زیست است اگر شرایط به گونهای مطلوبتر اداره شود.
عدم شفافیت، فشار و فساد اقتصادی میتواند زمینه مهاجرت را برای هر ایرانی دوستدار وطن فراهم کند بیآنکه چشمانداز چندان بهتری در جای دیگر منتظر او باشد. ایرانیان کشور خود را دوست دارند و تمایل دارند در کشور خود زندگی کرده و برای اعتلای آن کوشش کنند به شرط آنکه حکمرانان نیز در عمل نشان دهند که منافع جمعی کشور بر سایر مطامع برتری دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه