تابآوری در زندگی روزمره(1 )
کلید طلایی مدیریت استرس
آزاده سهرابی
روانشناس
اولین باری که از خودم پرسیدم چگونه میشود این همه سختی و رنج را تاب آورد، زمانی بود که تنها 24 ساعت بعد از واقعه زلزله بم همراه یک گروه از هنرمندان از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به قلب فاجعه رفته بودیم؛ از دریچه کوچک پنجره اتوبوس مردمی را میدیدم که بیش از هر چیز متحیر بودند و بهتزده! در توقف کوتاهی در قبرستان مردی را دیدم که نمیدانم چند نفر از اعضای خانوادهاش را به خاک سپرده بود و همینطور ایستاده بود به خاک نگاه میکرد. هیچ هیجانی در چهرهاش نبود! او چگونه میتوانست تاب بیاورد؟ ما چگونه داشتیم دیدن این همه ویرانی را تاب میآوردیم؟ ما ناظران شوری اشکهایمان را در دهان با طعم خاک حس میکردیم.
اسفند 98 یک روز صبح از خواب بیدار شدیم و دیدیم آمدن یک ویروس کوچک زندگی را در تمام ابعاد زندگی از شناخت تا هیجان، از رفتار تا انگیزهها تغییر داد و حالا سؤال این بود که هر کدام از ما قرار است چگونه این میزان تغییر و ابهام همراه با استرس را تاب بیاوریم؟ حالا چه میشود، سؤال هر روزمان بود(هست). امروز دی ماه 1400 است و هنوز ویروس نرفته است ولی هر زمانی هم که برود چیزهایی را عمیقاً در زندگی روزمره تغییر داده است.
زمانی بود که واژه «تابآوری» در مقالههای پژوهشی و نهایتاً در ذهن روانشناسان معنا و مفهوم داشت؛ با آنکه این واژه یکی از کلیدیترین مؤلفههای روان شناختی زندگی است. حالا شاید یک دهه بیشتر است که اهمیت این مؤلفه بیشتر شناخته شده است و بعد از تجربه روزگار کرونا میتوان گفت این تجربه که «آسیب» از آنچه فکر میکنیم به ما نزدیکتر است، این مؤلفه را به مهمترین مؤلفه زندگی روزمره تبدیل کرده باشد.
استرس و حتی برخی اختلالهای اضطرابی ناشی از تحمل استرسهای طولانی مدت و یا ضربههای استرسزا، جزئی از زندگی روزمره ماست. از اینها گذشته مشکلات اقتصادی و تبعات آن را که این روزها بر زندگی مردم تحمیل شده است نیز باید به این فهرست اضافه کنیم. چه بسا زندگی در دنیای امروز را باید سبک «زندگی توأم با استرس» نامید. این روزها حتی نمیتوان نسبت به وقایعی که در کشورهای همسایه رخ میدهد بیتفاوت بود و بهواسطه تکنولوژی هر روز در معرض انواع خبرهای جنگ و درگیری در منطقه و دنیا قرار داریم. در این روزگار کلید طلایی مدیریت استرس چیزی جز افزایش تابآوری نیست. از اسفند 98 تا امروز و فرداها چیزی که تغییر نمیکند و میتوان رد اثرش را در زندگی تک تک آدمها دنبال کرد و یک تقسیم کلی هم داشت: کسانی که تابآوری بالایی دارند و کسانی که تابآوری پایینی دارند. در اینجا یک حقیقتی نهفته است: ما انسانی بدون تابآوری نداریم!
حتماً اگر نه به تجربه عینی که در تصاویر دیدهاید درختانی را که در طوفان و زیر شلاق باد به خود پیچیدهاند، خم شدهاند اما نشکستهاند! اینها درختانی هستند که بعد از طوفان دوباره برمیخیزند. حتماً اگر نه خودتان، که در اطرافتان دیدهاید کسی را که با وجود رشد در یک محیط نهچندان مناسب رشدی و یا تجربه تروماها به موفقیتهای خوبی در زندگی دست یافته باشد؟ چرا برخی افراد در برخورد با استرس انعطافپذیری دارند و دوباره و دوباره برمی خیزند؟ آیا این ویژگیها آموختنی است؟
واقعیت این است که برای مشکلات و سختیهایی که ممکن است در زندگی همه ما وجود داشته باشد، هیچ پیشگویی وجود ندارد؛ این خودمان هستیم که این قدرت را برای آنان معنا میکنیم. ما انتخاب میکنیم که تفسیرمان از هر رویداد را چگونه در ذهن مرور کنیم و به حافظه بسپاریم. آنچه در مواقع استرس به ما قدرت میدهد و از درونمان سرچشمه میگیرد با یکی از ویژگیهای مهم روانی به نام «تابآوری» ارتباط پیدا میکند. تابآوری در مورد کسانی بهکار میرود که در معرض خطر قرار میگیرند ولی دچار اختلال نمیشوند. از اینرو شاید بتوان نتیجهگیری کرد که مواجهشدن با خطر شرط لازم برای آسیبپذیری است اما شرط کافی نیست. این را به یاد داشته باشید تا بیشتر دربارهاش حرف بزنیم.
روانشناس
اولین باری که از خودم پرسیدم چگونه میشود این همه سختی و رنج را تاب آورد، زمانی بود که تنها 24 ساعت بعد از واقعه زلزله بم همراه یک گروه از هنرمندان از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به قلب فاجعه رفته بودیم؛ از دریچه کوچک پنجره اتوبوس مردمی را میدیدم که بیش از هر چیز متحیر بودند و بهتزده! در توقف کوتاهی در قبرستان مردی را دیدم که نمیدانم چند نفر از اعضای خانوادهاش را به خاک سپرده بود و همینطور ایستاده بود به خاک نگاه میکرد. هیچ هیجانی در چهرهاش نبود! او چگونه میتوانست تاب بیاورد؟ ما چگونه داشتیم دیدن این همه ویرانی را تاب میآوردیم؟ ما ناظران شوری اشکهایمان را در دهان با طعم خاک حس میکردیم.
اسفند 98 یک روز صبح از خواب بیدار شدیم و دیدیم آمدن یک ویروس کوچک زندگی را در تمام ابعاد زندگی از شناخت تا هیجان، از رفتار تا انگیزهها تغییر داد و حالا سؤال این بود که هر کدام از ما قرار است چگونه این میزان تغییر و ابهام همراه با استرس را تاب بیاوریم؟ حالا چه میشود، سؤال هر روزمان بود(هست). امروز دی ماه 1400 است و هنوز ویروس نرفته است ولی هر زمانی هم که برود چیزهایی را عمیقاً در زندگی روزمره تغییر داده است.
زمانی بود که واژه «تابآوری» در مقالههای پژوهشی و نهایتاً در ذهن روانشناسان معنا و مفهوم داشت؛ با آنکه این واژه یکی از کلیدیترین مؤلفههای روان شناختی زندگی است. حالا شاید یک دهه بیشتر است که اهمیت این مؤلفه بیشتر شناخته شده است و بعد از تجربه روزگار کرونا میتوان گفت این تجربه که «آسیب» از آنچه فکر میکنیم به ما نزدیکتر است، این مؤلفه را به مهمترین مؤلفه زندگی روزمره تبدیل کرده باشد.
استرس و حتی برخی اختلالهای اضطرابی ناشی از تحمل استرسهای طولانی مدت و یا ضربههای استرسزا، جزئی از زندگی روزمره ماست. از اینها گذشته مشکلات اقتصادی و تبعات آن را که این روزها بر زندگی مردم تحمیل شده است نیز باید به این فهرست اضافه کنیم. چه بسا زندگی در دنیای امروز را باید سبک «زندگی توأم با استرس» نامید. این روزها حتی نمیتوان نسبت به وقایعی که در کشورهای همسایه رخ میدهد بیتفاوت بود و بهواسطه تکنولوژی هر روز در معرض انواع خبرهای جنگ و درگیری در منطقه و دنیا قرار داریم. در این روزگار کلید طلایی مدیریت استرس چیزی جز افزایش تابآوری نیست. از اسفند 98 تا امروز و فرداها چیزی که تغییر نمیکند و میتوان رد اثرش را در زندگی تک تک آدمها دنبال کرد و یک تقسیم کلی هم داشت: کسانی که تابآوری بالایی دارند و کسانی که تابآوری پایینی دارند. در اینجا یک حقیقتی نهفته است: ما انسانی بدون تابآوری نداریم!
حتماً اگر نه به تجربه عینی که در تصاویر دیدهاید درختانی را که در طوفان و زیر شلاق باد به خود پیچیدهاند، خم شدهاند اما نشکستهاند! اینها درختانی هستند که بعد از طوفان دوباره برمیخیزند. حتماً اگر نه خودتان، که در اطرافتان دیدهاید کسی را که با وجود رشد در یک محیط نهچندان مناسب رشدی و یا تجربه تروماها به موفقیتهای خوبی در زندگی دست یافته باشد؟ چرا برخی افراد در برخورد با استرس انعطافپذیری دارند و دوباره و دوباره برمی خیزند؟ آیا این ویژگیها آموختنی است؟
واقعیت این است که برای مشکلات و سختیهایی که ممکن است در زندگی همه ما وجود داشته باشد، هیچ پیشگویی وجود ندارد؛ این خودمان هستیم که این قدرت را برای آنان معنا میکنیم. ما انتخاب میکنیم که تفسیرمان از هر رویداد را چگونه در ذهن مرور کنیم و به حافظه بسپاریم. آنچه در مواقع استرس به ما قدرت میدهد و از درونمان سرچشمه میگیرد با یکی از ویژگیهای مهم روانی به نام «تابآوری» ارتباط پیدا میکند. تابآوری در مورد کسانی بهکار میرود که در معرض خطر قرار میگیرند ولی دچار اختلال نمیشوند. از اینرو شاید بتوان نتیجهگیری کرد که مواجهشدن با خطر شرط لازم برای آسیبپذیری است اما شرط کافی نیست. این را به یاد داشته باشید تا بیشتر دربارهاش حرف بزنیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه