هنر و نهادسازی اجتماعی
نشست تحلیل و بررسی حراج تهران از منظر اقتصاد و هنر با حضور پرویز براتی (روزنامهنگار و نویسنده)، سمیه رمضانماهی(پژوهشگر حوزه هنر)، حافظ روحانی (منتقد و پژوهشگر)، آرش سلطانعلی(مدیر گالری و مؤسسه ایده) و محمود نورایی(روزنامهنگار و منتقد هنری) در مؤسسه فرهنگی ـ هنری ایده برگزار شد. سمیه رمضانماهی در بخشی از این نشست، با اشاره به وضعیت اقتصاد فرهنگ و تاریخچه خرید و فروش آثار هنری گفت: «تا مدتها در تاریخ هنر به چیزی به اسم نهاد قائل نبودند و در واقع نهاد دیده نمیشد. شیء هنری دارای ارزشی دانسته میشد که در ذاتش وجود دارد. درواقع اثر هنری بواسطه تولید توسط فردی به نام هنرمند دارای یک ارزش در ذات خودش بود که اگر ما نمیدانستیم که هنرمند اثر هنری چه کسی است، اینطور برداشت میکردیم که اثر هنری بهذات دارای یک ارزش است. زمان در تاریخ میگذرد و نظریههای مختلفی پیرامون هنر مطرح میشوند. در ورود به قرن بیستم اتفاقی که میافتد این است که ارزش اثر هنری از امر ذاتی با نظریه جورج دیکی به نهاد منتقل میشود. جورج دیکی در نظریه خودش چیزی را به اسم نهاد اجتماعی هنر تعریف میکند. او بر این باور است که آنچه اثر هنری را اثر هنری میکند، در ذات آن وجود ندارد.» رمضانماهی به این نکته اشاره کرد که «هزاران تابلو هنری هستند که ممکن است دارای هارمونی باشند اما شما آن را اثر هنری ندانید. چیزی که اثر هنری را ارزشمند میکند نهاد اجتماعی هنر است که منظور گالریداران، منتقدین، مجموعهداران و کسانی است که در تخصص حیطه هنری هستند. پیرامون اینکه آیا میشود نهاد را خرید، آیا میشود بر نهاد تأثیر گذاشت، آیا نهاد دارای یک مافیای عجیب است، میتوان بحث کرد. ما امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که امر اقتصادی یکی از اجزای لاینفک تمام فعالیتهای ما است. ما بهصورت عجیبی با چیزی به اسم ارزش مالی درگیر هستیم. یعنی انسانی که وقت و زمانش را بدون اینکه بتواند از آن رهاورد مالی داشته باشد، برای ما عجیب است. نکتهای که امروزه ما داریم این است که امر اقتصاد و نهاد قدرت اقتصادی جهان را دارد میگرداند و به تبع در مورد اثر هنری هم وارد میشود. یعنی ما نمیتوانیم به آثار هنری فارغ از ارزش اقتصادی نگاه کنیم. اگر چنین امکانی را بخواهیم برای آن ایجاد کنیم، تابلو به روی دیوار خانه ما میرود؛ صرفاً برای اینکه دوستش داریم. ما در قدیم نیز این را داشتیم. اصلاً شروع حراج در ایران با چنین مضمونی بود.» این پژوهشگر افزود: «خاطرم هست زمانی که ما از مجموعهدار کار میخواستیم، میگفتند که من این کار را از خود آرتیست گرفتم و گذاشتمش روی دیوار و حاضر نیستم حتی کسی آن را ببیند چه برسد به اینکه بخواهم معاوضه کنم. این یعنی چفت و بست عاطفی با اثر. وقتی میخواهیم جایگاه اثر هنری را با این معیار که اثر هنری به قدری جایگاه والایی دارد که اصلاً قابل معاوضه نیست، بسنجیم، باید در تمام مراحل زندگی این نگاه را داشته باشیم که چون در بقیه مراحل زندگی به اقتصاد وابسته هستیم، پس شدنی نیست. حراجیهایی مثل کریستیز سابقه آنها به قرن هجدهم بازمیگردد؛ اما حراجی در ایران به سالهای ۱۳۴۵ برمیگردد و امر تازهای است. نکتهای که وجود دارد، به لحاظ فرهنگی است.» او اضافه کرد: «ما در فرهنگی زیست میکنیم که هنرمند بهصورت ناخوادآگاه و پنهانی واژه عارف را بهدنبال خودش میکشد. ما دوست داریم که هنرمندان را همواره به یک چیزی به اسم شهود منتسب کنیم؛ یعنی دیدگاهمان این است که هنرمند برای اینکه به آن دریچه بالا وصل شود، باید خیلی خالص باشد. پیشزمینهای داریم که هنرمند از عالم ماده بریده است. در فرهنگ ما ایرانیان هنرمند بودن شغل نیست. واژه هنرمند از تولیدات جدید ما محسوب میشود. در واقع شغل نمیتواند هنر باشد. شما زمانی که به تاریخ هنر نگاه میکنید، هنرمندان شغلی دارند که محل درآمدشان است و کار هنری هم میکنند. زمانی که پارلمان قدرت آرتیست را حمایت میکند، شکوفایی هنر را داریم. پس در واقع ما هنرمندی که در این خاک بتواند بواسطه خلق اثر هنری زندگی کند و آن زندگی، زندگی باکیفیتی باشد، نداشتیم. بنابراین ناخودآگاه واکنش نشان میدهیم؛ نسبت به اینکه چطور یک آرتیست صرفاً از بده بستان مالیای که بهواسطه خلق اثر هنری میخواهد اتفاق بیفتد، میخواهد زندگی کند. هنر نه تنها شغل است که میتواند شغل پربازدهی نیز باشد. هنرمند میتواند در سطح بالایی تولید کند و رهاورد مالی نیز داشته باشد و واکنش هم در مقابل آن داریم. بهدلیل اینکه آن ذهنیت همچنان وجود دارد. اصولاً در فرهنگ ما ایرانیان شغل چیز لذتبخشی نیست. هنر امر لذت است و ما نمیتوانیم فکر کنیم فردی از طریق لذت بردن کسب درآمد کند. نه فقط در جامعه ما بلکه در بیشتر جوامع در حال پیشرفت چنین است.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه