به بهانه روز مادر و بزرگداشت مقام زن

همه مادران نمونه‌اند


یوسف حیدری
گزارش نویس
نوش‌آفرین رستمی سال 98 مادر نمونه کشور شد. بانویی که زندگی‌ مشترکش را زیر سایه جنگ شروع و همه وجودش را وقف فرزندانش کرد و سال‌ها بعد موفقیت‌های علمی فرزندانش باعث شد بنیاد بین‌المللی مادر او را به‌عنوان مادر نمونه کشور و استان فارس معرفی کند. می‌گوید بزرگترین هدیه برای مادر موفقیت فرزندان است: من در خانواده‌ای عشایری به دنیا آمدم. کودکی‌ام در کوچ گذشت. با شروع بهار به کوه و دشت می‌رفتیم و چادر می‌زدیم و با سرد شدن هوا به روستای نجف‌آباد برمی‌گشتیم. ازدواج که کردم، اوایل جنگ بود و همسرم تاب ماندن نداشت. همان شب عروسی بعد از رفتن میهمان‌ها، ساکش را بست و دور از چشم پدر و مادرش راهی جبهه شد. هشت سال جبهه بود و در همه عملیات‌ها حضور داشت. به هرحال می‌دانستم نمی‌توانم مانع رفتنش شوم. پاسدار بود و می‌گفت دفاع از کشور مهم‌تر از همه چیز است. من هم مخالفتی نداشتم. همه این مدت کنار خانواده شوهرم زندگی می‌کردم و علاوه بر بچه‌های خودم از برادران کوچک همسرم هم مراقبت می‌کردم. با حقوق کم همسرم زندگی می‌کردم. همه حواس من به بچه‌ها بود تا کمبودی را حس نکنند. می‌گفتم به خدا ایمان داشته باشید و با درس خواندن سعی کنید بعد از جنگ باری از مشکلات کشور بردارید.
تحصیل مادرانه
خودم شش کلاس بیشتر سواد نداشتم و برای همین به تحصیل آنها اهمیت می‌دادم. اهواز زندگی می‌کردیم و این شهر در طول جنگ همان طور که می‌دانید زیر بمباران دشمن بود. بعد از پایان جنگ همسرم فرمانده پادگان آموزشی خاتم‌الانبیا در فیروز‌آباد شد. بعد از سه سال به شیراز آمدیم و ماندگار شدیم. روی تربیت بچه‌ها حساس بودم و مراقبت می‌کردم و می‌گفتم شما فقط درس بخوانید. پسر بزرگم با موفقیت در رشته پزشکی امروز یکی از نخبه‌های کشور است. دختر بزرگم هم دکترای معماری دارد و در یکی از دانشگاه‌های شیراز مشغول کار است. پسر دومم هم مدال نقره المپیاد فیزیک گرفت و الان دانشجوی دکترا است. یکی دیگر از دخترانم در المپیاد سوم شد و سال آخر دندانپزشکی می‌خواند و دختر کوچکم هم در مقطع دکترای روانشناسی تحصیل می‌کند. حاصل عمر من این بچه‌ها هستند و خوشحالم توانستم با همه مشکلات و سختی‌ها کمک کنم به قله موفقیت برسند. وقتی خیالم از بچه‌ها راحت شد تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدهم و سوم راهنمایی را تمام کردم. البته کنار بچه‌ها همه دروس دبیرستان را خوانده‌ام ولی هنوز امتحان نداده‌ام. باور کنید برای یک مادر بهترین هدیه همین موفقیت بچه‌ها است.
مادران نمونه وقتی به گذشته نگاه می‌کنند از مسیری حرف می‌زنند که با سختی طی شده اما فرجام خوب و خوشی داشته است. فرزندانی که در سایه پرمهر آنها رشد کرده‌اند، امروز در بالاترین جایگاه علمی کشور قرار دارند. می‌گویند مادر که باشی همه زندگی‌ات می‌شود بچه‌هایی که چشم به تو دارند. امروز لوح افتخار مادر نمونه را به دست دارند؛ مادرانی که با ایثار و فداکاری توانستند فرزندان نخبه‌ای پرورش دهند. البته از نگاه آنها همه مادران دنیا نمونه هستند بویژه مادران شهدایی که برای دفاع از کشور فرزندان‌شان را به جبهه فرستادند و شهید شدند، مادرانی چشم انتطار که هنوز هم چشم به در می‌دوزند تا شاید خبری از گمشده‌شان پیدا کنند، مادرانی که خوشبختی همسر و فرزندان را مقدم بر خودشان می‌دانند و به آنها عشق می‌ورزند و آنچه از زبان نوش‌آفرین رستمی خواندید، تنها یک روایت از صدها روایت مادران نمونه‌ای است که هر سال از سوی بنیاد بین‌المللی مادر معرفی و از آنها به پاس سال‌ها مهرورزی و تربیت فرزندان نخبه قدردانی می‌شود.
 فقر و سخاوتمندی
در کودکی طعم تلخ سختی و فقر را چشیده بود. سن و سال زیادی نداشت که مادر بودن را تجربه کرد. از همان کودکی به آنها یاد داد در اوج مشکلات بازهم به نیازمندان کمک کنند. امروز این مادر با ساخت بیمارستان، مسجد و به راه انداختن مرکز خیریه برای نشاندن لبخند بر چهره درد‌کشیده مردم نیازمند لامرد تلاش می‌کند. سال 99 مادر نمونه استان فارس شد. امروز اهالی شهر او و خانواده‌اش را بخوبی می‌شناسند.
معصومه انصاری بانوی لامردی با همسرش خیریه «آتش به اختیار» را به راه انداخته و در کنار ساخت بیمارستان و مسجد به بیماران نیازمند کمک می‌کنند. می‌گوید با همه سختی‌ها و مشکلات چهار فرزندم را به موفقیت‌های علمی رساندم و ثمره این فرزندان این خیریه و کمک به نیازمندان است: «از کودکی همراه خانواده‌ام در کویت زندگی می‌کردیم. تا وقتی که سایه پدر بالای سر ما بود زندگی خوبی داشتیم اما یک حادثه زندگی ما را تغییر داد. پدر در سانحه تصادف فوت کرد. مادر ماند و 4 دختر و 2 پسر کوچک. در کویت غریبه بودیم و ما را به‌عنوان بیگانه می‌شناختند. دست مادر خالی بود و ادامه زندگی در آن شرایط سخت و دشوار. آن روزها معنای واقعی زندگی را از مادرم آموختم. با دست خالی به زادگاه پدری‌مان شهرستان لامرد برگشتیم. حواس مادر به ما بود و اجازه نمی‌داد جای خالی پدر را احساس کنیم.
دو سال کنار خانواده پدری در لامرد زندگی کردیم و یک سالی هم در آبادان. بعد از انقلاب دوباره به لامرد برگشتیم. پدر قبل از مرگ خانه‌ای در آبادان خریده بود و مادر با پول اجاره همان خانه زندگی را اداره می‌کرد. از مادرم درس‌های زیادی یاد گرفتم. 17 سال داشتم که با پسرعمه‌ام ازدواج کردم. سرباز بود و از مال دنیا چیزی نداشت. بعد از سربازی در تعاون روستایی مشغول کار شد. سه هزار تومان حقوق می‌گرفت. با این پول هم اجاره خانه می‌دادیم و هم خرج زندگی می‌کردیم. هر روز هم میهمان داشتیم اما می‌دانستیم خدا کمک می‌کند.
 بازگشت به وطن
دختر و پسرم به دنیا آمده بودند که با همسرم به کویت رفتیم. مغازه کوچکی اجاره کردیم و مشغول کار شدیم. با درآمد کم شروع شد و بعد از مدتی مغازه را بزرگ‌تر کردیم. رحمت خدا شامل حال ما شد و 30 سالی که آنجا بودیم همه کارها با موفقیت جلو ‌رفت. دو فرزند دیگرم آنجا به دنیا آمدند. در کنار کمک به همسر سعی می‌کردم وظیفه مادری را بخوبی انجام بدهم. سختی‌های زیادی در زندگی کشیده بودم و ثمره این سختی‌ها فرزندانی بودند که باید به موفقیت می‌رسیدند. دخترم بعد از دیپلم به ایران برگشت و داروسازی خواند و امروز یکی از داروسازان موفق است. پسر بزرگم در کویت مهندسی نفت و گاز خواند و به ایران برگشت. پسر دومم هم خلبانی و معماری خواند و در ایران مشغول به کار است و فرزند آخرم هم کلاس یازدهم است. ما هم بعد از 30 سال به لامرد برگشتیم و تصمیم گرفتیم در زادگاه‌مان خیریه‌ای به راه بیندازیم و به نیازمندان کمک کنیم.همسرم در زمین پدری‌اش هتل ساخت و تعدادی از جوانان را مشغول کار کرد.
در کنار آن یک بیمارستان و مسجد ساختیم. بعد از آن باز خیریه‌ای به راه انداختیم و نام «آتش به اختیار» را برایش انتخاب کردیم. هدف ما این است که بیماران نیازمند، درد و رنج نبود دارو و هزینه عمل جراحی نداشته باشند. سعی می‌کنیم بخشی از نیازهای بیماران و افراد نیازمند را تأمین کنیم. همسرم یکی از معتمدین شهر است و وقتی برای کمک به نیازمندی فراخوان می‌دهد همه مردم به کمک می‌آیند. دخترم بیمارانی را که نیازمند هستند معرفی می‌کند و تا آنجا که بتوانیم کمک می‌کنیم. برای اورژانس، آمبولانس تهیه کردیم و... حس مادری فقط برای فرزندان خودمان نیست. من یک مادر هستم و به نظر من همه مادران ایرانی نمونه هستند چون در زندگی برای موفقیت فرزندان‌شان ازخودگذشتگی می‌کنند.»

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7831/9/599575/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها