به انگیزه آغاز نیمفصل دوم لیگ برتر فوتبال ایران
سلام بر «فوتبال نازیبا»
وصال روحانی
روزنامهنگار
نیمفصل دوم لیگ برتر فوتبال کشور در حالی از امروز با انجام 2 بازی آغاز شد که چشماندازی که پیش روی لیگ قرار دارد، لااقل به لحاظ فنی چندان روشن نشان نمیدهد. انجام دیدار استقلال با تیم هوادار به سبب ادامهدار شدن مشکلات کرونایی در اردوی آبیها، به تأخیر افتاده اما فضا و مقدمات به گونهای است که نمیتوان امید به دیدن نمایشهای سطح بالا داشت. یکی از دلایل این نگرش، سرمای شدید هوا در این روزها و به تبع آن تنزل یافتن کیفیت زمینهایی است که پیشتر هم آش دهانسوزی نبودند و اینک سفتتر و سختتر شدهاند و زمین خوردن روی آنها مکافات دارد. عامل دیگر، فرصت کم بین اتمام نیمفصل اول و آغاز نیمفصل دوم است که سبب شد تدارک تیمها سطحیتر و کوتاهمدتتر از همیشه باشد و فقط صرف ترمیم مصدومیتها و بازیابیهای عاجل روحی شود و هیچ وقتی برای بازنگریهای اساسی در روشها و تاکتیکهای بازی گروهی در اختیار مربیان نباشد. البته با تعطیل شدن 20 روزه لیگ بعد از بازیهای این هفته که به خاطر انجام 2 دیدار مهم بعدی تیم ملی است، فرصتی نصیب مربیان میشود اما معایبی که برشمردیم و دشواریها و کاستیهای فراوان مالی و سختافزاری تیمها و مسائلی که مرتبط با فصل زمستان است و معمولاً گشایشهای کاری را سخت میسازد، حتی یک فرجه زمانی 20 روزه هم افق را در ارتباط با ارتقای سطح بازی تیمها روشنتر از گذشته جلوه نمیدهد.
در نیمفصل اول لیگ بیست ویکم نیز که قاعدتاً خبری از حساسیتهای افراطی نباید در کار میبود، فراوان داشتیم مسابقاتی را که مبتنی بر نمایشهایی سراسر دفاعی و احتیاط در حد افراط بودند و اکثر گلزنیها روی اشتباهات حریفان و ضربات آزاد و ایستگاهی و پنالتیها صورت میگرفت و تاکتیکهای مؤثر تهاجمی کمشمار و حرکات چشمنواز، اندک بودند. در نیمفصل دوم که تیمهای مدعی قهرمانی رقابت حساستری را فراروی خود میبینند و تیمهای وسط جدولی چشم به سهمیههای آسیایی میدوزند و تیمهای ته جدولی برای فرار از سقوط جانفشانی میکنند، بدیهی است که تعداد بازیهای دفاعی و حجم احتیاط چند برابر شود و ریسکطلبی به حداقل درجه برسد و بازیهایی را ببینیم که به قول فوتبالیها، اغلب «چرک» هستند. در این نوع بازیها تیمها از همان آغاز «درِ» بازی را به روی حریفان میبندند، تاکتیک حریفان را تخریب میکنند، دفاع اتوبوسی تشکیل میدهند و مترصد فرصتهایی میمانند که در آستانه دروازه رقبا به وجود میآید تا مگر از این طریق گلی بزنند و تمامی 3 امتیاز را بگیرند، در غیر این صورت به همان تکامتیاز حاصل از تساوی احتمالی قناعت میورزند زیرا همین بازیهای یک امتیازی هم میتواند در پایان فصل وسیله رسیدن آنها بهعنوان و جایگاه مورد نظرشان شود.
در نیم فصل اول همین لیگ نیز معدود تیمهایی مثل سپاهان بودند که همیشه حملهور ظاهر میشدند و پرسپولیس و تراکتور نیز در این تعریف میگنجیدند اما در استقلال که فاتح نیمفصل شد، تأکید بر استحکام دفاعی و دل بستن به اشتباهات رقبا و شوتهای از راه دور و فرصتهای بادآورده برای گلزنی، تاکتیک اصلی تلقی میشد و بعضی «هجومی»های سنتی مانند صنعت نفت و ذوبآهن نیز دیگر به معنای سابق تهاجمی ظاهر نشدند و تعداد بازیهای چرک اصلاً اندک نبود. حالا که این بهانه به ظاهر منطقی وجود دارد که بیاحتیاطی عین بیسیاستی است و باید ابتدا نباخت (و سپس به پیروزی فکر کرد) تعداد بازیهای زیبا کاهش بیشتری خواهند یافت و اکثر قریب به اتفاق مسابقات با عنصر احتیاطی عجین خواهد بود که قاتل زیبایی فوتبال است. چشمهای ما و هوش و صرافت مربیان و مدیران ما انگار به روی همه نمونههای خارجی و لیگهای سایر کشورها و بخصوص اروپاییها بسته شده است. لیگهایی که نیمفصل دومشان دو سه هفتهای است که به راه افتاده و لابد باید همان اندیشههای «فوتبال ایرانی» بر آنها نیز حاکم باشد اما نه تنها سرشار از احتیاط و ترس و ضد فوتبال نیستند بلکه با بیاعتنایی به دفاعهای اتوبوسی لبریز از حرکات رو به جلو، فوتبالی زنده و پویا و متکی بر پیروزیخواهی هستند و معدنی از ریسک و ماجراجویی جلوه میکنند. این چنین است که هر ساله خروجیها و بهرهها و ثمرات لیگهای این کشورها بیشتر و پدیدهها و محصولات خوب و مفید لیگ ما کم و کمتر میشوند و این جای تأسف
عمیق دارد.
روزنامهنگار
نیمفصل دوم لیگ برتر فوتبال کشور در حالی از امروز با انجام 2 بازی آغاز شد که چشماندازی که پیش روی لیگ قرار دارد، لااقل به لحاظ فنی چندان روشن نشان نمیدهد. انجام دیدار استقلال با تیم هوادار به سبب ادامهدار شدن مشکلات کرونایی در اردوی آبیها، به تأخیر افتاده اما فضا و مقدمات به گونهای است که نمیتوان امید به دیدن نمایشهای سطح بالا داشت. یکی از دلایل این نگرش، سرمای شدید هوا در این روزها و به تبع آن تنزل یافتن کیفیت زمینهایی است که پیشتر هم آش دهانسوزی نبودند و اینک سفتتر و سختتر شدهاند و زمین خوردن روی آنها مکافات دارد. عامل دیگر، فرصت کم بین اتمام نیمفصل اول و آغاز نیمفصل دوم است که سبب شد تدارک تیمها سطحیتر و کوتاهمدتتر از همیشه باشد و فقط صرف ترمیم مصدومیتها و بازیابیهای عاجل روحی شود و هیچ وقتی برای بازنگریهای اساسی در روشها و تاکتیکهای بازی گروهی در اختیار مربیان نباشد. البته با تعطیل شدن 20 روزه لیگ بعد از بازیهای این هفته که به خاطر انجام 2 دیدار مهم بعدی تیم ملی است، فرصتی نصیب مربیان میشود اما معایبی که برشمردیم و دشواریها و کاستیهای فراوان مالی و سختافزاری تیمها و مسائلی که مرتبط با فصل زمستان است و معمولاً گشایشهای کاری را سخت میسازد، حتی یک فرجه زمانی 20 روزه هم افق را در ارتباط با ارتقای سطح بازی تیمها روشنتر از گذشته جلوه نمیدهد.
در نیمفصل اول لیگ بیست ویکم نیز که قاعدتاً خبری از حساسیتهای افراطی نباید در کار میبود، فراوان داشتیم مسابقاتی را که مبتنی بر نمایشهایی سراسر دفاعی و احتیاط در حد افراط بودند و اکثر گلزنیها روی اشتباهات حریفان و ضربات آزاد و ایستگاهی و پنالتیها صورت میگرفت و تاکتیکهای مؤثر تهاجمی کمشمار و حرکات چشمنواز، اندک بودند. در نیمفصل دوم که تیمهای مدعی قهرمانی رقابت حساستری را فراروی خود میبینند و تیمهای وسط جدولی چشم به سهمیههای آسیایی میدوزند و تیمهای ته جدولی برای فرار از سقوط جانفشانی میکنند، بدیهی است که تعداد بازیهای دفاعی و حجم احتیاط چند برابر شود و ریسکطلبی به حداقل درجه برسد و بازیهایی را ببینیم که به قول فوتبالیها، اغلب «چرک» هستند. در این نوع بازیها تیمها از همان آغاز «درِ» بازی را به روی حریفان میبندند، تاکتیک حریفان را تخریب میکنند، دفاع اتوبوسی تشکیل میدهند و مترصد فرصتهایی میمانند که در آستانه دروازه رقبا به وجود میآید تا مگر از این طریق گلی بزنند و تمامی 3 امتیاز را بگیرند، در غیر این صورت به همان تکامتیاز حاصل از تساوی احتمالی قناعت میورزند زیرا همین بازیهای یک امتیازی هم میتواند در پایان فصل وسیله رسیدن آنها بهعنوان و جایگاه مورد نظرشان شود.
در نیم فصل اول همین لیگ نیز معدود تیمهایی مثل سپاهان بودند که همیشه حملهور ظاهر میشدند و پرسپولیس و تراکتور نیز در این تعریف میگنجیدند اما در استقلال که فاتح نیمفصل شد، تأکید بر استحکام دفاعی و دل بستن به اشتباهات رقبا و شوتهای از راه دور و فرصتهای بادآورده برای گلزنی، تاکتیک اصلی تلقی میشد و بعضی «هجومی»های سنتی مانند صنعت نفت و ذوبآهن نیز دیگر به معنای سابق تهاجمی ظاهر نشدند و تعداد بازیهای چرک اصلاً اندک نبود. حالا که این بهانه به ظاهر منطقی وجود دارد که بیاحتیاطی عین بیسیاستی است و باید ابتدا نباخت (و سپس به پیروزی فکر کرد) تعداد بازیهای زیبا کاهش بیشتری خواهند یافت و اکثر قریب به اتفاق مسابقات با عنصر احتیاطی عجین خواهد بود که قاتل زیبایی فوتبال است. چشمهای ما و هوش و صرافت مربیان و مدیران ما انگار به روی همه نمونههای خارجی و لیگهای سایر کشورها و بخصوص اروپاییها بسته شده است. لیگهایی که نیمفصل دومشان دو سه هفتهای است که به راه افتاده و لابد باید همان اندیشههای «فوتبال ایرانی» بر آنها نیز حاکم باشد اما نه تنها سرشار از احتیاط و ترس و ضد فوتبال نیستند بلکه با بیاعتنایی به دفاعهای اتوبوسی لبریز از حرکات رو به جلو، فوتبالی زنده و پویا و متکی بر پیروزیخواهی هستند و معدنی از ریسک و ماجراجویی جلوه میکنند. این چنین است که هر ساله خروجیها و بهرهها و ثمرات لیگهای این کشورها بیشتر و پدیدهها و محصولات خوب و مفید لیگ ما کم و کمتر میشوند و این جای تأسف
عمیق دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه