روز پنجم جشنواره؛ روز زن و مادر
رضا صائمی
منتقد سینما
روز پنجم جشنواره بـــــــــا دو فیـــــلـــم «بیمادر» و «دسته دختران» همراه بود. یک ملودرام خانوادگی و دیگری فیلمی زنانه در ژانر جنگی، اما یک مؤلفه مشترک بین آنها را میتوان در گره خوردن هر دو فیلم با موقعیت و جنسیت زنانه دانست. در فیلم «بی مادر» با قصه نازایی و رحم اجارهای مواجه هستیم که در آن سویههای عاطفی و روانشناختی مادرانه در نسبت با مالکیت فرزند بهعنوان چالش اصلی قصه روایت میشود و در «دسته دختران» که از نام فیلم هم پیداست با قصهای زنانه از جنگ. روایتی از حضور زنان و مقاومت آنها در جنگ تحمیلی. این فیلم البته کارگردان زن هم داشته است: منیر قیدی که پیش از فیلم «ویلاییها» را شاهد بودیم. گرچه فیلم با همه هزینههایی که برداشت و استفاده از تکنیک و جلوههای ویژه میدانی و بصری در خلق لحظات تأثیرگذار و البته تراژیک از جنگ، تأثیرگذار بود اما فاقد قصه است و از همین نقطه لطمه میخورد.
مادرانگی در جشنواره امسال مفهوم پرکاربردی است و «بی مادر» سیدمرتضی فاطمی با تأکید بر فقدان یک مفهوم یا موجود در همان عنوان خود میخواهد از ضرورت و اهمیت حضور آن بگوید. از اینرو تجربه مادرانگی و فرزندآوری را با قصه رحم اجارهای پیوند میزند تا از پس آن هم یک موقعیت اخلاقی پیچیده را به تصویر بکشد و هم دشواری مادرانگی را از منظری متفاوت بازنمایی کند. شاید بتوان از حیث مفهومی مهمترین مسأله فیلم را در ارتباط با موقعیت مادرانگی در از دست دادنها و بهدست آوردنها جستوجو کرد. ضمن اینکه قرار است موقعیت و تجربه مادرانگی در نسبت با مسأله رحم اجارهای در یک چالش عاطفی قرار بگیرد. اینکه آیا بچهای که در رحم اجارهای متولد میشود چقدر میتواند تجربه و عواطف مادرانگی را به وضعیتی متضاد و پارادوکسیکال بدل کند. از یکسو مادر باید موجودی را به دنیا آورد که فرزند دیگری است و از سوی دیگر مهر و عطوفت او در زنی که فرزند را زاییده بهعنوان مهر مادرانه وجود دارد. پرسشی که فراتر از قصه فیلم میتواند ذهن مخاطب را درگیر خود کند.
منیر قیدی در تداوم جهان سینمایی که با نخستین فیلمش «ویلاییها» به بازنمایی حضور و نقش زنان در جنگ میپردازد به ساخت فیلم «دسته دختران» میپردازد. این بار اما شاهد حضور زنان در میدان جنگ و تجربه نبرد هستیم. فیلم را میتوان نمونه زنانه «تنگه ابوقریب» دانست. فیلم با صحنههای تکان دهنده و تأثیرگذاری از خشونت جنگ همراه است و میتواند هولناک بودن آن را به نمایش بگذارد اما مهمترین مشکل فیلم در فقدان قصه است. قصه منسجم سر و تهداری که بتواند به شکلگیری درام بیانجامد. گویی با خرده پیرنگی مواجه هستیم که در نهایت به یک داستان واحد هویتمند بدل نمیشود. محیط جغرافیایی و هویت آن چندان روشن و باور پذیر نیست و تمام تلاش فیلمساز این است تا صحنههایی از جنگ را بواسطه تکنیک به نمایش بگذارد تا مخاطب را مرعوب کند؛ البته نه لزوماً به معنای منفی آن بلکه به قصد نمایش وحشتناک بودن جنگ. یکی دیگر از مشکلات فیلم به انتخاب نیکی کریمی برمی گردد که به نوعی لیدر این زنان جنگجو است. چهره و صدا و جنس بازی او هیچ نسبت منطقی و باورپذیری با فضای قصه ندارد و انگار با نگاه به گیشه انتخاب شده است اما به همین اندازه انتخاب پانتهآ پناهیها با ایفای نقش مناسب است و بخوبی از پس آن برمیآید. بازی فرشته حسینی هم از امتیازهای فیلم است. «دسته دختران» علی رغم ضعف و کاستیهایی که در قصهگویی و شخصیتپردازی دارد اما فیلم تأثیرگذاری است در به تصویر کشیدن یک مقاومت زنانه. در نهایت باید گفت روز پنجم جشنواره روز مادرانگی بود. قصه نبرد مادرانه چه در زندگی و چه در جنگ.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه