اسماعیل علوی دبیر گروه پایداری
انقلاب اسلامی
حاصل عزم ملی
در میان انبوه تحلیلهای موجود پیرامون انقلاب اسلامی جای دیدگاههای فلسفی و نظریههای مرتبط با آن در مورد انسان انقلاب اسلامی خالی است. بویژه جای خالی نظریههایی که به نقش ساختارهای کلان و دیرپایی که به انسان انقلاب اسلامی بپردازد نیز احساس میشود.
جامعهشناسان، انقلاب را مترادف با تحولات بنیادی در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ورود به دوران جدید میدانند و بر این اساس زمینههای تاریخی، فرایندها، آثار و پیامدهای آن را مورد توجه قرار میدهند، اما به ویژگیهای انسانی آن در کشورهایی که انقلاب را تجربه کردهاند کمتر پرداختهاند. انسان انقلاب اسلامی انسان تراز تعالیم مکتبی است که همزمان با طلوع انقلاب اسلامی به صحنه آمد و مجال یافت تا دیدگاههای آرمانی خود را در عرصه حیات اجتماعی جامه عمل پوشاند و براساس اندیشه و الگوی دینی آینده خود را رقم زند. کوشش برای حاکمیت بخشیدن به ارزشهای آرمانی جوهره نهضت مردم ایران را تشکیل میدهد؛ همان ارزشهایی که بیش از یک قرن در آفاق فکری هر ایرانی حضور و نمود داشته و آزادی و استقلال در رأس آنها قرار دارد. با طلوع فجر بهمن 1357 مدیریت توسعه آرمانی کشور به دست فرزندان لایق این مرز و بوم افتاد و اندیشه ملهم از وحی و عقل، ساماندهی نو به نوی اجتماعی را عهدهدار گردید.
وجه غالب تجربه انقلاب اسلامی مردم ایران براساس درک دینی استوار است و الگوی رفتاری و هنجاری، مطلوبها و آرمانهای انقلاب نیز بر همین مبنا قابل بازشناسیاند. انقلاب اسلامی رهیافتهای تازهای را پیش روی مردم نهاد تا با یاری آن راههای عبور از «وضعیت موجود» به «وضعیت مطلوب» را نشان دهد.
با ظهور انقلاب اسلامی دوران درخشان بازنگری به مفاهیم توضیحدهنده وضعیت آرمانی فرارسید و آموزههای هدایتی کتاب وحی الهی و سنتهای رفتاری معصومین(ع) با ویژگیهای فرهنگی- تاریخی عنصر ایرانی درآمیخت. فصل جامع آن اندیشه و این تأثیرپذیری را میتوان در شخصیت رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) دید. امام خمینی(ره) با عزم راسخ و با اتکا به اراده نستوه مردم خواستار بالندگی و توسعه کشور بود و با روشناندیشی مدینه فاضله را در عرصهای ماورای مناسبات دنیایی جستوجو نمیکرد و همواره جامعه آرمانی را به عنوان یک چشمانداز دست یافتنی برمیشمرد.
نفی روابط ظالمانه، کسب آزادیهای مشروع و قطع ایادی بیگانه در امور کشور را میتوان علتالعلل خروش همدلانه مردم سلحشور ایران در روزهای انقلاب دانست. ایرانیان با انگیزه الهی پا به معرکه قیام نهادند و با رهبری داهیانه امام خمینی(ره) سرنوشت کشور را با ایثار جان و مالشان به دست گرفتند و فصلی پرافتخار را در تاریخ ملتها به نام خود گشودند.
امروز هم انسان ایرانی دل در گرو
انقلاب دارد و به دستاوردهای بزرگ آن میبالد و در راه پاسداری از موهبت استقلال و آزادی آماده فداکاری است. مردم ایران در پرتو استقلال فارغ از سیطره اجانب به ایرانی آباد و سربلند میاندیشند و به یمن آزادی، خود برای خود تصمیم میگیرند و امیدوارانه چشم به افقی روشن دارند.
امروز با گذشت 43 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم ایران در جزر و مد حوادث با پیچیدگیهای مناسبات جهان امروز آشنا شده و استوارتر از همیشه آماده مقابله با هرگونه توطئه هستند و همچون همیشه مصمم هستند تا از استقلال و آزادی که بهای زیادی برای آن پرداختهاند، پاسداری کنند.
حاصل عزم ملی
در میان انبوه تحلیلهای موجود پیرامون انقلاب اسلامی جای دیدگاههای فلسفی و نظریههای مرتبط با آن در مورد انسان انقلاب اسلامی خالی است. بویژه جای خالی نظریههایی که به نقش ساختارهای کلان و دیرپایی که به انسان انقلاب اسلامی بپردازد نیز احساس میشود.
جامعهشناسان، انقلاب را مترادف با تحولات بنیادی در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ورود به دوران جدید میدانند و بر این اساس زمینههای تاریخی، فرایندها، آثار و پیامدهای آن را مورد توجه قرار میدهند، اما به ویژگیهای انسانی آن در کشورهایی که انقلاب را تجربه کردهاند کمتر پرداختهاند. انسان انقلاب اسلامی انسان تراز تعالیم مکتبی است که همزمان با طلوع انقلاب اسلامی به صحنه آمد و مجال یافت تا دیدگاههای آرمانی خود را در عرصه حیات اجتماعی جامه عمل پوشاند و براساس اندیشه و الگوی دینی آینده خود را رقم زند. کوشش برای حاکمیت بخشیدن به ارزشهای آرمانی جوهره نهضت مردم ایران را تشکیل میدهد؛ همان ارزشهایی که بیش از یک قرن در آفاق فکری هر ایرانی حضور و نمود داشته و آزادی و استقلال در رأس آنها قرار دارد. با طلوع فجر بهمن 1357 مدیریت توسعه آرمانی کشور به دست فرزندان لایق این مرز و بوم افتاد و اندیشه ملهم از وحی و عقل، ساماندهی نو به نوی اجتماعی را عهدهدار گردید.
وجه غالب تجربه انقلاب اسلامی مردم ایران براساس درک دینی استوار است و الگوی رفتاری و هنجاری، مطلوبها و آرمانهای انقلاب نیز بر همین مبنا قابل بازشناسیاند. انقلاب اسلامی رهیافتهای تازهای را پیش روی مردم نهاد تا با یاری آن راههای عبور از «وضعیت موجود» به «وضعیت مطلوب» را نشان دهد.
با ظهور انقلاب اسلامی دوران درخشان بازنگری به مفاهیم توضیحدهنده وضعیت آرمانی فرارسید و آموزههای هدایتی کتاب وحی الهی و سنتهای رفتاری معصومین(ع) با ویژگیهای فرهنگی- تاریخی عنصر ایرانی درآمیخت. فصل جامع آن اندیشه و این تأثیرپذیری را میتوان در شخصیت رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) دید. امام خمینی(ره) با عزم راسخ و با اتکا به اراده نستوه مردم خواستار بالندگی و توسعه کشور بود و با روشناندیشی مدینه فاضله را در عرصهای ماورای مناسبات دنیایی جستوجو نمیکرد و همواره جامعه آرمانی را به عنوان یک چشمانداز دست یافتنی برمیشمرد.
نفی روابط ظالمانه، کسب آزادیهای مشروع و قطع ایادی بیگانه در امور کشور را میتوان علتالعلل خروش همدلانه مردم سلحشور ایران در روزهای انقلاب دانست. ایرانیان با انگیزه الهی پا به معرکه قیام نهادند و با رهبری داهیانه امام خمینی(ره) سرنوشت کشور را با ایثار جان و مالشان به دست گرفتند و فصلی پرافتخار را در تاریخ ملتها به نام خود گشودند.
امروز هم انسان ایرانی دل در گرو
انقلاب دارد و به دستاوردهای بزرگ آن میبالد و در راه پاسداری از موهبت استقلال و آزادی آماده فداکاری است. مردم ایران در پرتو استقلال فارغ از سیطره اجانب به ایرانی آباد و سربلند میاندیشند و به یمن آزادی، خود برای خود تصمیم میگیرند و امیدوارانه چشم به افقی روشن دارند.
امروز با گذشت 43 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم ایران در جزر و مد حوادث با پیچیدگیهای مناسبات جهان امروز آشنا شده و استوارتر از همیشه آماده مقابله با هرگونه توطئه هستند و همچون همیشه مصمم هستند تا از استقلال و آزادی که بهای زیادی برای آن پرداختهاند، پاسداری کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه