قربانی سیاست‌های جانسون فقط خود او نیست

سست شدن پایگاه دموکراسی در انگلیس


رابرت بارینگتون، استاد مطالعات ضد فساد در دانشگاه ساسکس انگلیس  
‌مترجم: وصال روحانی
آنچه در بریتانیا در حال رخ دادن است، فقط سست شدن پایه‌های حکومت بوریس جانسون نیست بلکه بی‌اعتبار شدن هر چه بیشتر این کشور است. امروزه رسانه‌ها و تحلیلگران می‌گویند رفتارهای غیرمسئولانه نخست‌وزیر انگلیس چنان زیر پای او را خالی کرده که وی دیر یا زود رفتنی است اما نکته‌سنج‌ها معتقدند آنچه از میان رفته، اعتبار این کشور به‌عنوان یک قدرت سیاسی و به تمسخر گرفته شدن قانون اساسی و عدالت در بریتانیاست.
البته جانسون از همان بدو به قدرت رسیدنش در سال 2019 با انواع جنجال‌ها همدم بوده و تلاش برای اجرایی کردن «برگزیت» که موجب استهلاک و کناره‌گیری اجباری سلف وی (ترزا می) شده بود، او را هم از چشم مردمی انداخت که معتقد بوده و هستند سیاست‌های بین‌المللی انگلیس و جدا زیستن از اتحادیه اروپا سفره کوچک شده معیشتی مردم را کم و بیش محو و حال بد آنها را نزارتر خواهد کرد. امروزه که دروغگویی‌های جانسون درباره رعایت قواعد مهارکننده کرونا در میهمانی‌های آنچنانی هیأت دولت رو شده و او قادر نیست مجوزهای صادر شده در مورد پرداخت وام‌های کلان تجاری به نزدیکان دولتی و غیردولتی خویش را کتمان کند، انواع سؤال‌ها پیرامون جایگاه جانسون به وجود آمده است. اگر می‌توان پرسید که چرا جانسون ملاحظات شخصی‌اش را با منافع دولتی پیوند زده، پرسش مهم‌تر این است که به چه سبب او با کج‌کرداری‌هایش بدترین تصویر ممکن را از بریتانیا طی ماه‌های اخیر به جهانیان ارائه کرده است. درد بریتانیایی‌ها بیشتر از آن روست که چرا جانسون و همراهانش در کمال بی‌خیالی مشغول برپایی مجالس گرم خویش در ایام کریسمس و ژانویه فارغ از هرگونه محدودیت و ملاحظه‌ای در این زمینه بوده‌اند. بسیاری معتقدند بی‌کفایتی جانسون به حدی رسیده که محکوم به استعفاست. حتی اگر جانسون امید داشت که با برخی پرده‌پوشی‌ها از این قضیه به سلامت عبور کند، افشاگری‌ها تازه پیرامون تخلفات او این امید را نقش بر آب کرده است. از دید ناظران آنچه بدتر از خطاهای بزرگ و بی‌تفاوتی‌های آزاردهنده وی به شمار می‌آید، تلاش مذبوحانه او برای سرپوش گذاشتن بر این خطاها طی هفته‌های اخیر است. آنچه جانسون نیاموخته، این است که در ستیز دائمی دو حزب عمده بریتانیا («محافظه‌کار» و «کارگر») طی 40 سال اخیر اگرچه محافظه‌کاران با داشتن امثال مارگارت تاچر و تونی بلر دست پیش را داشته و هر سه دولت اخیر نیز در دست آنها بوده، اما حزب کارگر با کنکاش در احوالات آنها اقدامات خطای آنها را بارها رو کرده و مردم را به سوی سلب اعتماد از آنان سوق داده است. اولین چیزی که مردم انگلیس همیشه خواسته‌اند، دموکراسی و پرهیز دولت از فریبکاری بوده اما جانسون و پیش از وی، ترزا می ‌این فاکتورها را به سخره گرفته و خواسته‌های حزبی خویش را به آنان تحمیل کرده‌اند. اینک همین که جانسون به شکلی مذبوحانه می‌کوشد در پست نخست‌وزیری انگلیس باقی بماند، ناقض این تئوری قدیمی است که «افراد» باید قربانی «سیستم‌های عادلانه» شوند، نه اینکه عدالت محو شود تا افراد خودرأی به زیست سیاسی خویش ادامه دهند. شاید همه اینها ادعایی بیش در کشوری نباشد که سردمدار استثمار کشورهای مختلفی در آسیا، آفریقا و حتی در پهنه اروپا بوده ولی هر چه هست، از شرایط به هم ریخته فعلی انگلیس فقط یک استنباط می‌توان داشت و آن، فرو پاشیدن واپسین پایگاه‌های  دموکراسی در این کشور است.
منبع: Aljazeera

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7844/4/601765/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها