آموزش در چهارچوب سن و فرهنگ


رشید دوقانلود
روانشناس و سرگروه دبیرخانه کشوری گروه آموزشی مشاوران
آموزش رسمــــــی به معنای خواندن و نوشتن و به طورکلی یادگیری، نباید در سنین قبل از دبستان و در مهدکودک اتفاق بیفتد. آموزش رسمی خواندن و نوشتن در سنین قبل از دبستان همچنین آموزش زبان خارجی در این سنین، در برخی مهدهای کودک یا پیش دبستانی‌های لاکچری از نظر علمی کار درستی نیست. چراکه ما در روانشناسی رشد با دو مفهوم مواجه هستیم؛ نخست مفهوم «یادگیری» و دیگری مفهوم «رسش». رسش به این معنا است که فرد قبل از آموزش باید مفهوم آن را بیاموزد. در مورد مسائل شناختی نیز به همین ترتیب است و فرد باید به سن مورد نظر برسد تا مفهوم این مسائل را بیاموزد و بعد از آن یادگیری اتفاق بیفتد. برای مثال می‌توان به آموزش رانندگی اشاره کرد. برای آموختن مهارت رانندگی، انسان‌ها باید به سن مشخصی برسند تا مفهوم رانندگی را بفهمند و بعد پشت فرمان بنشینند یعنی رسش باید اتفاق بیفتد تا بعداز آن یادگیری صورت بگیرد.
کودک باید به سنی برسد که معنا و مفهوم برخی مسائل برایش قابل فهم باشد، آنگاه می‌تواند بخوبی آموزش ببیند. مثلاً دانش‌آموز تا به کلاس سوم نرسد مفهوم محیط دایره را بخوبی درک نمی‌کند حالا اگر والدین به او فشار بیاورند که زودتر از رسش، این موضوع را بفهمد قاعدتاً دچار مشکل می‌شود. سطح اضطراب کودکانی که برای آموزش پیش از موعد تحت فشار هستند، بالا می‌رود و دچار استرس می‌شوند. گاهی حتی مشاهده می‌شود که برخی از این کودکان گرفتار شب ادراری می‌شوند یا ناخن‌های خود را می‌جوند.
از نظر روانشناسی کودک باید در سن 6 تا 7 سالگی وارد فرایند یادگیری حروف الفبا شود. در روانشناسی رشد، کودکی که در سنین مهدکودک و پیش دبستانی قرار دارد برای خواندن و نوشتن به رسش نرسیده است به همین دلیل وقتی وادار به یادگیری مهارت خواندن و نوشتن می‌شود کاری اضافه به او تحمیل می‌شود و ممکن است دچار آسیب‌های متعدد روحی و روانی شود.
از سوی دیگر در روانشناسی مفهومی به‌نام «وابسته به فرهنگ» وجود دارد که می‌گوید هر جامعه‌ای بنا به ارزش‌های خود و اصولی که به آن اعتقاد دارد و به طورکلی در چهارچوب فرهنگی خود باید حرکت کند، مگر اینکه بخواهد یک امر آموزشی در سایر فرهنگ‌ها را دنبال کند.
اینکه یک فرهنگ دیگری را در فرهنگ خود جایگزین کنیم و در این زمینه فعالیت‌های متنوعی را انجام دهیم به نظر می‌رسد که دانسته یا نادانسته ما را به سمت استحاله فرهنگی می‌برد که به هیچ وجه مورد تأیید نیست. به گفته آلبرت بندورا نخستین عامل مؤثر در تربیت کودک، تقلید است. یعنی کودک در نخستین گام برای آموزش، یادگیری تقلیدی را در پیش می‌گیرد و هر آنچه از رفتار و گفتار گرفته تا نحوه لباس پوشیدن را که از والدین و اطرافیان می‌بیند، تقلید می‌کند. هرچند که در برخی از مهدهای کودک‌ برای تربیت و تعالی کودکان هدفمند اقدام نمی‌شود اما مشاهده می‌شود دوره پیش دبستانی و حضور کودک در میان همسالانش نقش چشمگیری در تربیت کودکان ایفا می‌کند. کودکان 4 تا 5 ساله وارد پیش دبستانی یک می‌شوند. در این دوره کودکان بیشتر تعاملات اجتماعی را می‌آموزند. باید مراقبت کنیم تا در این دوره الگوهای درستی برای تقلید روبه‌روی فرزندانمان بگذاریم وگرنه بی‌هویتی یکی از پیامدهای چنین دوگانه‌هایی خواهد بود.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7844/9/601789/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها