به بهانه حضور ساعد سهیلی در فیلم «شهرک»
آقازاده، اما با استعداد
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
قصه با ساعد سهیلی شروع نشده و با او تمام نمیشود. در سینمای ایران، مناسبات و روابط سببی و نسبی در ورود به دنیای بازیگری بسیار مهم و مؤثر است. اگرچه حرف آخر را نمیزند، اما تعیین کننده و تأثیرگذار است. ساعد از این مسیر به سینما آمده است، اما ماندگاریاش محدود به حضور و نام پدرش نیست. چه بسیار بازیگرانی که پیش و پس از او به واسطه مادر یا پدر، مقابل دوربین رفته و فراموش شده یا همواره در حاشیه باقی ماندهاند.
ساعد سهیلی در کودکی و به پشتوانه حضور پدرش، مقابل دوربین رفت و طبیعی بود که در آن مقطع، حضورش در «شب برهنه» و «چارچنگولی» خبری از یک استعداد درخشان ندهد. آن فیلمها برای مخاطب بزرگسال ساخته شده بود و حضور در چند سکانس، نمیتوانست اعتباری برای ساعد محسوب شود. اما ساعد در دهه 90 و با «چند متر مکعب عشق» (برادران محمودی) به عنوان بازیگر جدی گرفته شد، شخصیتی دشوار و پرتلاطم که با بازی یکدست او شیرین، دوستداشتنی و قابل باور از کار درآمد. آنچه ساعد در یک دهه اخیر به عنوان جوان اول، در سینما تجربه کرده، اغلب قابل قبول است و شاید ضعیفترین فیلمهای کارنامهاش همانهایی است که در آنها مقابل دوربین پدرش بوده است.
اگر «گشت ارشاد» را از کارنامه ساعد حذف کنیم، به تجربههای متفاوت و جذابی برمیخوریم که برای بازیگری به سن و سال او، قابل توجه است. او در فیلمهای معمولی و ضعیف کارنامهاش هم حضوری قابل قبول داشته و کمتر میتوان بازی بد از او به خاطر آورد. این ویژگیها نشان میدهد ساعد، در خانواده سینمایی سهیلی، دست کم تا اینجا از برادرش سینا و پدرش سعید، حرفهایتر است.
همکاری با محمدحسین مهدویان در «لاتاری» و بازی قابل توجه در «روز صفر» (سعید ملکان) ساعد را به بازیگری تبدیل کرد که فارغ از پیوندهای خانوادگی، به چشم میآید و به قدرت بازیگریاش میتوان اعتماد کرد. او که دو بار و برای بازی در «رخ دیوانه» (ابوالحسن داوودی) و «گشت ارشاد» نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده در یک دهه گذشته در مسیر بلوغ گام برداشته است. ساعد اگر چه در فیلمهای تجاری بازی کرده اما در انتخابهایش حضور و همراهی با سینمای متفاوت را از یاد نبرده است. متر او برای انتخاب نقشها، فقط بلندی آنها نبوده، در کارنامه این بازیگر جوان میتوان تنوع نقشها را دید. حضور قابل قبول در نقش پسری عاشق پیشه، از طبقه معمولی جامعه در «لاتاری» که علیه نابرابری عصیان میکند تا ریگی در «روز صفر» که با درک درست او از نقش، باورپذیر از کاردرآمده، تواناییهای این بازیگر را عیان میکند. بازیگری که در «مالاریا» در نقشی بازی کرد که تیرگی و تاریکیاش تا انتها قابل پیش بینی نبود. معصومیت چهره ساعد سهیلی در این نقش، پیچیدگی شخصیت مرتضی و احساسش نسبت به حنا (ساغر قناعت) را تا پایان فیلم به یک نقطه پر ابهام تبدیل میکرد.
امسال و در چهلمین جشنواره فیلم فجر، ساعد سهیلی با فیلم «شهرک» به کارگردانی علی حضرتی جوان در بخش مسابقه حضور دارد. از حال و هوای فیلم و براساس تجربههای قبلی کارگردان میتوان حدس زد که با فیلمی شهری و متفاوت روبهروییم. فیلمی که میتواند نامزدی سیمرغ بلورین را برای ساعد سهیلی به ارمغان بیاورد؛ بازیگری که هنوز راهی طولانی در سینما پیش رو دارد و کارنامه و کیفیت بازیهایش نشان میدهد برای ماندن، بیش از پیوندهای خانوادگی، به استعداد و ممارست در حرفهاش تکیه کرده است.
روزنامهنگار
قصه با ساعد سهیلی شروع نشده و با او تمام نمیشود. در سینمای ایران، مناسبات و روابط سببی و نسبی در ورود به دنیای بازیگری بسیار مهم و مؤثر است. اگرچه حرف آخر را نمیزند، اما تعیین کننده و تأثیرگذار است. ساعد از این مسیر به سینما آمده است، اما ماندگاریاش محدود به حضور و نام پدرش نیست. چه بسیار بازیگرانی که پیش و پس از او به واسطه مادر یا پدر، مقابل دوربین رفته و فراموش شده یا همواره در حاشیه باقی ماندهاند.
ساعد سهیلی در کودکی و به پشتوانه حضور پدرش، مقابل دوربین رفت و طبیعی بود که در آن مقطع، حضورش در «شب برهنه» و «چارچنگولی» خبری از یک استعداد درخشان ندهد. آن فیلمها برای مخاطب بزرگسال ساخته شده بود و حضور در چند سکانس، نمیتوانست اعتباری برای ساعد محسوب شود. اما ساعد در دهه 90 و با «چند متر مکعب عشق» (برادران محمودی) به عنوان بازیگر جدی گرفته شد، شخصیتی دشوار و پرتلاطم که با بازی یکدست او شیرین، دوستداشتنی و قابل باور از کار درآمد. آنچه ساعد در یک دهه اخیر به عنوان جوان اول، در سینما تجربه کرده، اغلب قابل قبول است و شاید ضعیفترین فیلمهای کارنامهاش همانهایی است که در آنها مقابل دوربین پدرش بوده است.
اگر «گشت ارشاد» را از کارنامه ساعد حذف کنیم، به تجربههای متفاوت و جذابی برمیخوریم که برای بازیگری به سن و سال او، قابل توجه است. او در فیلمهای معمولی و ضعیف کارنامهاش هم حضوری قابل قبول داشته و کمتر میتوان بازی بد از او به خاطر آورد. این ویژگیها نشان میدهد ساعد، در خانواده سینمایی سهیلی، دست کم تا اینجا از برادرش سینا و پدرش سعید، حرفهایتر است.
همکاری با محمدحسین مهدویان در «لاتاری» و بازی قابل توجه در «روز صفر» (سعید ملکان) ساعد را به بازیگری تبدیل کرد که فارغ از پیوندهای خانوادگی، به چشم میآید و به قدرت بازیگریاش میتوان اعتماد کرد. او که دو بار و برای بازی در «رخ دیوانه» (ابوالحسن داوودی) و «گشت ارشاد» نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده در یک دهه گذشته در مسیر بلوغ گام برداشته است. ساعد اگر چه در فیلمهای تجاری بازی کرده اما در انتخابهایش حضور و همراهی با سینمای متفاوت را از یاد نبرده است. متر او برای انتخاب نقشها، فقط بلندی آنها نبوده، در کارنامه این بازیگر جوان میتوان تنوع نقشها را دید. حضور قابل قبول در نقش پسری عاشق پیشه، از طبقه معمولی جامعه در «لاتاری» که علیه نابرابری عصیان میکند تا ریگی در «روز صفر» که با درک درست او از نقش، باورپذیر از کاردرآمده، تواناییهای این بازیگر را عیان میکند. بازیگری که در «مالاریا» در نقشی بازی کرد که تیرگی و تاریکیاش تا انتها قابل پیش بینی نبود. معصومیت چهره ساعد سهیلی در این نقش، پیچیدگی شخصیت مرتضی و احساسش نسبت به حنا (ساغر قناعت) را تا پایان فیلم به یک نقطه پر ابهام تبدیل میکرد.
امسال و در چهلمین جشنواره فیلم فجر، ساعد سهیلی با فیلم «شهرک» به کارگردانی علی حضرتی جوان در بخش مسابقه حضور دارد. از حال و هوای فیلم و براساس تجربههای قبلی کارگردان میتوان حدس زد که با فیلمی شهری و متفاوت روبهروییم. فیلمی که میتواند نامزدی سیمرغ بلورین را برای ساعد سهیلی به ارمغان بیاورد؛ بازیگری که هنوز راهی طولانی در سینما پیش رو دارد و کارنامه و کیفیت بازیهایش نشان میدهد برای ماندن، بیش از پیوندهای خانوادگی، به استعداد و ممارست در حرفهاش تکیه کرده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه