نگاهی به فیلم «شب طلایی» ساخته یوسف حاتمیکیا
خانه پنهان است
علیرضا نراقی
منتقد سینما
روز تولد مادر است و با اینکه در خانواده میان برادران و خواهران اختلافاتی وجود دارد، اما روز آشتی کنان و پنهان کردن اختلافات زیر فرش است. در حالی که همه به این نمایش دوستی و همزیستی گرم ادامه میدهند معلوم میشود دو کیلو شمش طلای داماد خانواده که پیش مادر به امانت گذاشته شده بود گم شده و این آغاز به سطح آمدن همه اختلافات است؛ آغازی برای افشا شدن احساسات و رخدادهای نهان مانده و جدی شدن بحران خانوادگی. اولین فیلم یوسف حاتمیکیا «شب طلایی» به لحاظ دراماتیک از الگوی آشنایی بهره برده است. فیلم جمع و جور و نسبتاً سادهای است. از الگوی موقعیت بحرانی در یک خانواده در تاریخ درام بسیار دیده شده است؛ در این نوع درامها به طور کلی وحدت بواسطه اختلاف، به گسستی آشوبناک منتهی میشود و بنا به رویکرد مؤلف و روند درام، در پایان موقعیت تازهای شکل میگیرد که با آگاهی تازه شخصیتهای اصلی و تحول آنها همراه است. در این نوع درام شخصیتها تقریباً به یک اندازه اهمیت دارند و درام موفق آن است که رنگ آمیزی متنوعی در آدمها ایجاد کند تا بتواند در درون موقعیت اصلی موقعیتهای کوچک جذابی را ایجاد نماید. حاتمیکیا ورود سریعی به موقعیت و درام دارد و فیلم زود جان میگیرد. شمایل تیپیکال آدمها را بسرعت معرفی میکند و تنش را به روانی شکل میدهد.
در زیرساخت درام «شب طلایی» خانه اهمیت زیادی دارد، این خانه قدیمی بناست بزودی خراب شود و این خود اشارهای است به پایان یک دوره و سبک زندگی این خانواده. اما در کارگردانی با وجود تلاشهایی که برای معرفی خانه شده تا انتها فضا و حال و هوای خانه فارغ از آدمهای درون آن ساخته نمیشود. یک خانه ویلایی قدیمی داریم که اتاقهای زیادی دارد و با وسایلی پر شده که احتمالاً سرشار از قدمت و خاطره هستند، اما پلانهای فیلم آنقدر مصروف نمایش از نزدیک آدمها و موقعیتهای پر تنش در رفت و آمدهای سریع و مداوم شده است که خانه پنهان میماند. خانهای که باید خود یک شخصیت میشد، غایب است و به همین علت بخشی از مسأله فیلم که پراکندگی خانواده و خروج ترمیمناپذیر آن از وحدت معطوف به خانه رو به ویرانی مادری است شکل نمیگیرد.
یکی از عناصر جذاب فیلم «شب طلایی» صداست. در ابتدا که فیلم از زاویه مادر خانواده وارد داستان میشود صداها گنگ و دور هستند. میفهمیم که ما داریم از زاویه مادر کم شنوا میشنویم و وقتی سمعک به گوش مادر گذاشته میشود حال صداها واضح میشوند، اما گویی صدای خوبی برای شنیدن وجود ندارد، کلمات تلخ و گفتوگوها پر از اتهام و کنایهاند؛ اینجا گویی که نشنیدن از شنیدن بهتر است. این از نشانهسازیهای با ارزشی است که اثر موفق به ساختن آن میشود اما فیلم از اینگونه ظرافتها برای بُعد دادن به فضای محدود درام کم دارد.
درام در پایان دو سوم ابتدایی فیلم تمام میشود. یعنی ما بهعنوان مخاطب متوجه میشویم شمشها کجاست اما فیلم در نهایت تعجب با پایان یافتن درام همچنان ادامه پیدا میکند، ادامهای بیسرانجام که در آن علاوه بر داستان اصلی به خرده داستانها هم سر و سامان داده نمیشود. فیلمساز توجهش به روابط است اما این روابط تا جایی برای دیدن توجیه دارند که خواست اصلی و موانع رسیدن به آن هم وجود داشته باشند. تازه در روابط هم فیلم به سرانجام و نقطه پایانی نمیرسد. حاتمیکیا اما فیلم را ادامه میدهد و با شخصیتها پیش میرود و شمشها را رها میکند و این انحراف از درام باعث کسل کننده شدن فیلم و از قوام افتادن داستان در یک سوم پایانی میشود.
منتقد سینما
روز تولد مادر است و با اینکه در خانواده میان برادران و خواهران اختلافاتی وجود دارد، اما روز آشتی کنان و پنهان کردن اختلافات زیر فرش است. در حالی که همه به این نمایش دوستی و همزیستی گرم ادامه میدهند معلوم میشود دو کیلو شمش طلای داماد خانواده که پیش مادر به امانت گذاشته شده بود گم شده و این آغاز به سطح آمدن همه اختلافات است؛ آغازی برای افشا شدن احساسات و رخدادهای نهان مانده و جدی شدن بحران خانوادگی. اولین فیلم یوسف حاتمیکیا «شب طلایی» به لحاظ دراماتیک از الگوی آشنایی بهره برده است. فیلم جمع و جور و نسبتاً سادهای است. از الگوی موقعیت بحرانی در یک خانواده در تاریخ درام بسیار دیده شده است؛ در این نوع درامها به طور کلی وحدت بواسطه اختلاف، به گسستی آشوبناک منتهی میشود و بنا به رویکرد مؤلف و روند درام، در پایان موقعیت تازهای شکل میگیرد که با آگاهی تازه شخصیتهای اصلی و تحول آنها همراه است. در این نوع درام شخصیتها تقریباً به یک اندازه اهمیت دارند و درام موفق آن است که رنگ آمیزی متنوعی در آدمها ایجاد کند تا بتواند در درون موقعیت اصلی موقعیتهای کوچک جذابی را ایجاد نماید. حاتمیکیا ورود سریعی به موقعیت و درام دارد و فیلم زود جان میگیرد. شمایل تیپیکال آدمها را بسرعت معرفی میکند و تنش را به روانی شکل میدهد.
در زیرساخت درام «شب طلایی» خانه اهمیت زیادی دارد، این خانه قدیمی بناست بزودی خراب شود و این خود اشارهای است به پایان یک دوره و سبک زندگی این خانواده. اما در کارگردانی با وجود تلاشهایی که برای معرفی خانه شده تا انتها فضا و حال و هوای خانه فارغ از آدمهای درون آن ساخته نمیشود. یک خانه ویلایی قدیمی داریم که اتاقهای زیادی دارد و با وسایلی پر شده که احتمالاً سرشار از قدمت و خاطره هستند، اما پلانهای فیلم آنقدر مصروف نمایش از نزدیک آدمها و موقعیتهای پر تنش در رفت و آمدهای سریع و مداوم شده است که خانه پنهان میماند. خانهای که باید خود یک شخصیت میشد، غایب است و به همین علت بخشی از مسأله فیلم که پراکندگی خانواده و خروج ترمیمناپذیر آن از وحدت معطوف به خانه رو به ویرانی مادری است شکل نمیگیرد.
یکی از عناصر جذاب فیلم «شب طلایی» صداست. در ابتدا که فیلم از زاویه مادر خانواده وارد داستان میشود صداها گنگ و دور هستند. میفهمیم که ما داریم از زاویه مادر کم شنوا میشنویم و وقتی سمعک به گوش مادر گذاشته میشود حال صداها واضح میشوند، اما گویی صدای خوبی برای شنیدن وجود ندارد، کلمات تلخ و گفتوگوها پر از اتهام و کنایهاند؛ اینجا گویی که نشنیدن از شنیدن بهتر است. این از نشانهسازیهای با ارزشی است که اثر موفق به ساختن آن میشود اما فیلم از اینگونه ظرافتها برای بُعد دادن به فضای محدود درام کم دارد.
درام در پایان دو سوم ابتدایی فیلم تمام میشود. یعنی ما بهعنوان مخاطب متوجه میشویم شمشها کجاست اما فیلم در نهایت تعجب با پایان یافتن درام همچنان ادامه پیدا میکند، ادامهای بیسرانجام که در آن علاوه بر داستان اصلی به خرده داستانها هم سر و سامان داده نمیشود. فیلمساز توجهش به روابط است اما این روابط تا جایی برای دیدن توجیه دارند که خواست اصلی و موانع رسیدن به آن هم وجود داشته باشند. تازه در روابط هم فیلم به سرانجام و نقطه پایانی نمیرسد. حاتمیکیا اما فیلم را ادامه میدهد و با شخصیتها پیش میرود و شمشها را رها میکند و این انحراف از درام باعث کسل کننده شدن فیلم و از قوام افتادن داستان در یک سوم پایانی میشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه