به بهانه نمایش «گاو» ساخته داریوش مهرجویی در «قاب ماندگار»
گنجینه 50 ساله
مازیار معاونی
منتقد سینما
دومین ساخته داریوش مهرجویی در سال 1348 خورشیدی ساخته شد. مهرجویی که پس از تحصیل در رشته فلسفه در امریکا به ایران بازگشته بود پس از فیلم ناموفق «الماس 33» که حکم فیلم اول و ورود به عرصه سینمای حرفهای را برایش داشت به گونهای از سینما روی خوش نشان داد که تا چهل و چند سال بعد بهعنوان گونه سینمایی خاص خود او شناخته شد. مهرجویی که با کارگردانی فیلم «گاو» در ردیف یکی از بنیانگذاران موج نوی سینمای ایران قرار میگیرد در آن سالهای حکومت فیلمهای نازل فارسی که هر سال دهها اثر بیکیفیت را روانه پرده سینماها میکرد در اقدامی نوآورانه برای ساخت فیلم داستان «عزاداران بَیل» نوشته زنده یاد غلامحسین ساعدی را برای نگارش فیلمنامه کار برگزید و در مقوله انتخاب بازیگر هم از چهرههای مطرح تئاتری آن روزها استفاده کرد، چهرههایی که چندی پس از این فیلم، در بسیاری از آثار نمایشی هر دو مدیوم سینما و تلویزیون درخشیدند از زنده یادان عزتالله انتظامی و جمشید مشایخی گرفته که در کنار علی نصیریان سه قله از آن پنج قله رفیع بازیگری این مرز و بوم را تشکیل دادند تا دیگر بزرگانی چون زندهیادان پرویز فنیزاده، جعفر والی، خسرو شجاعزاده و فیروز بهجت محمدی که بعدها به منزله ستونهای مستحکم عرصه بازیگری شناخته میشدند. فیلم «گاو» اشارات فرامتنی بسیاری داشت، اشاراتی به اوضاع اجتماعی و اقتصادی حاکم بر روستاهای ایران که در آن بازه زمانی بیشتر از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدادند و نمایش فلاکت حاکم بر روستای مورد اشاره فیلم توسط بسیاری از کارشناسان هنری و اجتماعی و حتی مخاطبین عام فیلم به کلیت شیوه زندگی در روستاهای ایرانی تسرّی داده شد تا فیلم فارغ از امتیازات غیر قابل انکار سینمایی، با یک فرامتن پررنگ غیر سینمایی هم در یادها ثبت و ضبط شود. از فیلمی که یکی از پایههای موج نوی سینمای ایران را تشکیل داده و پس از گذشت پنجاه سال از زمان ساخت، هنوز که هنوز است به آن ارجاع میشود قاعدتاً سکانسهای زیادی در ذهن سینما دوستان ایرانی به یادگار باقی مانده است اما شاید ماندگارترین سکانس فیلم که در مناسبتهای سینمایی و برنامههای نوستالژی محور به کرّات بازپخش شده و البته همچنان طراوت و ماندگاری خود را حفظ کرده است همان سکانس مشهور جنون مش حسن در طویله باشد که از غم از دست دادن گاو محبوبش دچار آنچنان جنونی شده که خود را گاو میپندارد و صدای گاو در میآورد، سکانسی که نه فقط مشهورترین سکانس فیلم «گاو» است که یکی از معروفترین سکانسهای بازیگری بهنام عزت الله انتظامی است که به حق او را «آقای بازیگر» نامیدند، بازیگری که دوشادوش همکاران شریف تئاتری اش به یک فیلمساز متفاوت لبیک گفتند تا جریانی تازه و آبرومند در سینمای ایران متولد شود.
منتقد سینما
دومین ساخته داریوش مهرجویی در سال 1348 خورشیدی ساخته شد. مهرجویی که پس از تحصیل در رشته فلسفه در امریکا به ایران بازگشته بود پس از فیلم ناموفق «الماس 33» که حکم فیلم اول و ورود به عرصه سینمای حرفهای را برایش داشت به گونهای از سینما روی خوش نشان داد که تا چهل و چند سال بعد بهعنوان گونه سینمایی خاص خود او شناخته شد. مهرجویی که با کارگردانی فیلم «گاو» در ردیف یکی از بنیانگذاران موج نوی سینمای ایران قرار میگیرد در آن سالهای حکومت فیلمهای نازل فارسی که هر سال دهها اثر بیکیفیت را روانه پرده سینماها میکرد در اقدامی نوآورانه برای ساخت فیلم داستان «عزاداران بَیل» نوشته زنده یاد غلامحسین ساعدی را برای نگارش فیلمنامه کار برگزید و در مقوله انتخاب بازیگر هم از چهرههای مطرح تئاتری آن روزها استفاده کرد، چهرههایی که چندی پس از این فیلم، در بسیاری از آثار نمایشی هر دو مدیوم سینما و تلویزیون درخشیدند از زنده یادان عزتالله انتظامی و جمشید مشایخی گرفته که در کنار علی نصیریان سه قله از آن پنج قله رفیع بازیگری این مرز و بوم را تشکیل دادند تا دیگر بزرگانی چون زندهیادان پرویز فنیزاده، جعفر والی، خسرو شجاعزاده و فیروز بهجت محمدی که بعدها به منزله ستونهای مستحکم عرصه بازیگری شناخته میشدند. فیلم «گاو» اشارات فرامتنی بسیاری داشت، اشاراتی به اوضاع اجتماعی و اقتصادی حاکم بر روستاهای ایران که در آن بازه زمانی بیشتر از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدادند و نمایش فلاکت حاکم بر روستای مورد اشاره فیلم توسط بسیاری از کارشناسان هنری و اجتماعی و حتی مخاطبین عام فیلم به کلیت شیوه زندگی در روستاهای ایرانی تسرّی داده شد تا فیلم فارغ از امتیازات غیر قابل انکار سینمایی، با یک فرامتن پررنگ غیر سینمایی هم در یادها ثبت و ضبط شود. از فیلمی که یکی از پایههای موج نوی سینمای ایران را تشکیل داده و پس از گذشت پنجاه سال از زمان ساخت، هنوز که هنوز است به آن ارجاع میشود قاعدتاً سکانسهای زیادی در ذهن سینما دوستان ایرانی به یادگار باقی مانده است اما شاید ماندگارترین سکانس فیلم که در مناسبتهای سینمایی و برنامههای نوستالژی محور به کرّات بازپخش شده و البته همچنان طراوت و ماندگاری خود را حفظ کرده است همان سکانس مشهور جنون مش حسن در طویله باشد که از غم از دست دادن گاو محبوبش دچار آنچنان جنونی شده که خود را گاو میپندارد و صدای گاو در میآورد، سکانسی که نه فقط مشهورترین سکانس فیلم «گاو» است که یکی از معروفترین سکانسهای بازیگری بهنام عزت الله انتظامی است که به حق او را «آقای بازیگر» نامیدند، بازیگری که دوشادوش همکاران شریف تئاتری اش به یک فیلمساز متفاوت لبیک گفتند تا جریانی تازه و آبرومند در سینمای ایران متولد شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه