آیا در شرایط سخت قادریم از دین وایمان خود محافظت کنیم و در ورطه کفر و بی دینی گرفتار نشویم؟

تجهیز ناشدگان شکست می‌خورند


دکتر سیدمسعود راد
دو ساعتی است که در حد فاصل سقوط دو بهمن، داخل ماشینم نشسته‌ام و از اینکه معجزه‌آسا زیر برف‌ها مدفون نشده‌ام، خدا را بی‌نهایت شاکرم. بنزین ماشینم تمام شده، سرما امانم را بریده وراه عبور از دو طرف جاده کاملاً بسته است. ناخودآگاه در سکوت جاده کوهستانی به فکر فرو می‌روم.
وقتی درها به رویت بسته می‌شود، اگر منصف باشی، اول به اشتباهاتت فکر می‌کنی. از خودم می‌پرسم چرا برای زودتر رسیدن به مقصد از این جاده خلوت و ناامن استفاده کردم؟ چرا قبلاً از وضعیت راه‌ها کسب اطلاع نکردم؟ چرا کسی را همراه خود نیاوردم؟ چرا باتری گوشیم را شارژ نکردم؟ چرا وسایل زمستانی مثل زنجیر‌چرخ، بیلچه، پتو و لباس گرم اضافی، جعبه کمک‌های اولیه، مقداری غذای کنسرو و... همراه خود نیاوردم؟ پاسخی ندارم که بدهم. فقط فریاد می‌زنم: «خدا!... (بعد با ناله و اشکریزان) کمکم کن» سپس چشمانم را می‌بندم و به همسر و فرزندانم فکر می‌کنم، لحظاتی خاطرات تلخ و شیرین زندگی‌ام را مرور می‌کنم و بعد آرام‌آرام پلک‌هایم سنگین شده و به خواب عمیقی فرو می‌روم ...وقتی پلکهایم را باز می‌کنم تصویر تار و ناموزون یک اتاق و یک شخص را می‌بینم که آرام‌آرام روشن‌تر و واضح‌تر می‌شوند. با واضح‌‌تر شدن تصویر متوجه می‌شوم که زنده‌ام و در بیمارستان بستریم و آن شخص یک پرستار است. با پرسش متوجه می‌شوم که توسط امدادگران جاده نجات یافته‌ام. تبسمی می‌کنم و می‌گویم: خدایا شکر، یکبار دیگر به من رحم کردی، خدایا تو چقدر مهربانی خیلی دوستت دارم، شکر، شکر، شکر ... و اینبار در حالی که اشک‌های شادی بر گونه‌هایم جاریست با خود، این‌گونه فکر می‌کنم؛ در سختی‌ها و دشواری‌های راه «آنهایی که خود را به وسایل لازم و ضروری مجهز نکرده‌اند ممکن است به سختی‌ها و دشواری‌های زیادی دچار شده یا اینکه جان خود را از دست بدهند. به این فکر کردم که اگر امدادگران نبودند من زنده نمی‌ماندم. آنها، مانند فرشته‌های بی‌ادعایی هستند که با ایثار جان خود، به درماندگان و آسیب‌دیدگان، کمک کرده یا اینکه به آنها زندگی دوباره می‌بخشند.» بعد احساس می‌کنم خیلی دلم می‌خواهد امدادگر خود را ببینم و در آغوش بگیرم و صمیمانه از او تشکر و سپاسگزاری کنم و خیلی بیشتر دلم می‌خواهد تا من نیز یک امدادگر باشم، چون حالا با تمام وجود درمی‌یابم که نجات انسان‌ها و حفظ جان آنها ارزشمند‌ترین کار دنیاست.دوران غیبت امام‌عصرعلیه‌السلام دوران بلاها، سختی‌ها و دشواری‌های کمرشکن و جانکاه است. دوران غیبت، زمستان دینداری و یخبندان معنویت و اخلاق است. در این دوران که دوران امتحانات سخت الهی است، دوران لرزه‌های معنوی بسیار، ریزش بهمن‌ها و وزش طوفان‌های سهمگین است. آوار کفر و بی‌دینی بر سر ایمان مردم بی‌دفاع و تجهیز ناشده، فرو می‌ریزد و آنها را به هلاکت و نابودی معنوی می‌کشاند. البته کسانی که از قبل، با علم و معرفت الهی تجهیز شده‌اند، با اطاعت و بندگی خالصانه خدا و با اتصال و پیوند معنوی با حجت الهی، خود را همواره در دایره دین و ایمان نگه می‌دارند، از بلاها و خطرات دوران غیبت مصون می‌مانند.آیا ما نیز از تجهیز شدگانیم؟! آیا در چنین شرایط سختی قادریم از دین و ایمان خود محافظت کنیم؟! و به ورطه کفر و بی‌دینی گرفتار نشویم؟!پیامبراسلام (ص) و ائمه هدایتگر(ع) آنهایی که خدای کریم علم‌غیب را در اختیارشان گذاشته است، در روایات متعددی از نزول بلاها و سقوط بهمن‌ها و آوارهای خطرناک معنوی این زمان، ما را آگاه کرده‌اند و وضعیت چنین زمانی را به طور واضح و روشن، توصیف نموده‌اند. از توصیف وضعیت و اوضاع زمان گرفته تا اوضاع سیاسی جهان و حتی تشریح ظاهر مردان و زنان و چگونگی تنزل دین و سقوط ایمانی و اخلاقی دینداران را تشریح کرده‌اند که البته این پیشگویی‌های دقیق، نشانه مهمی از حقانیت و عظمت حجت‌های الهی است.در چنین زمانی، دین‌فروشی و خروج از دین، کاری ساده و آسان است. شیاطین (جنی و انسی) دست به دست هم می‌دهند تا ایمان مؤمنین را به تاراج برده و آنها را در دره‌های کفر و بی‌دینی به سقوط و نابودی بکشانند. آنها تلاش می‌کنند حقیقت و محتوای دین را از بین برده و فقط پوسته و ظاهری از آن باقی گذارند و البته به مقدار زیادی هم موفق می‌شوند. حال وضعیت دورانی که در آن زندگی می‌کنیم را از زبان روایات مرور می‌کنیم.امام باقر(ع) می‌فرمایند: «در دوران غیبت فردی صبح می‌کند در حالی که از پیروان راه و آیین ماست و شب را درک می‌کند، در حالی که از آیین ما بیرون رفته است یا اینکه اول شب در آیین ماست و صبح از آن خارج می‌شود.»1رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «بر مردم زمانی آید که از قرآن جز نامی نماند و از اسلام و مسلمانی جز اسمی نباشد، مردم خود را مسلمان نامند ولی رفتارهای آنها بیش از همه از اسلام دور است.»2
در چنین زمانی پیوندهای خانوادگی و خویشاوندی سست شده و مردم بسیار سنگدل می‌شوند و رحم و بخشش از دل‌ها دور می‌شود و برادر به برادر خود رحم نمی‌کند.
«هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود،... رحم و مروت از دل بزرگان برود و حیا از کوچک‌ترها گرفته شود.»3
«راستی و درستی کمیاب می‌شود، دروغ همه جا را فرا می‌گیرد، دوستی و صمیمیت فقط در زبان است و در اعماق دل، با یکدیگر دشمنی می‌ورزند، کارهای نامشروع مایه مباهات شده، عفت و خویشتنداری موجب اعجاب و شگفتی می‌شود، اسلام وارونه می‌گردد همانند پوستینی که وارونه پوشیده شود.»4یکی از دام‌هایی که شیاطین برای از بین بردن دین و ایمان اهل ایمان در جلوی راه آنان قرار می‌دهد، کشاندن زنان به ناپاکی و گمراهی است که وسیله مهمی برای گمراه کردن مؤمنین به شمار می‌آید و براحتی می‌تواند آنها را به سمت کفر و بی‌دینی بکشاند.«در آن زمان زن‌ها عریان می‌شوند، زینت‌های خود را آشکار می‌سازند و از دین بیرون می‌روند، در فتنه‌ها داخل می‌شوند، به سوی شهوات و لذت‌ها می‌شتابند، محرمات الهی را حلال می‌شمارند و در جهنم جاوید خواهند بود.»5در دوران غیبت فتنه‌ها و آشوب‌ها به قدری زیاد است که افراد براحتی درگیر آنها شده و دین، مال و حتی جان‌شان نابود می‌شود. جنگ و ستیز‌ها آنقدر زیاد است که افراد چه بخواهند، چه نخواهند گرفتار می‌شوند و خود یا بستگان‌شان در معرض نابودی قرار می‌گیرند.
حضرت علی (ع) در خطبه‌ای پرشور و در خبری غیبی وضعیت دوران ما را چنین توصیف می‌فرمایند: « در چنین زمانی (افراد غیر‌عرب) بر ضد عرب شورش می‌کنند و بصره را اشغال می‌کنند. چه سخت است حال و روز مردم بصره که طاعون و فتنه‌های فراوانی در آن پدید می‌آید. چه سخت است حال و روز مردم دنیا از فتنه‌های پیاپی که در آن زمان در شرق، غرب، شمال و جنوب جهان در هر شهر و روستایی اتفاق می‌افتد، هر گروهی علیه گروه دیگری شورش می‌کند و جنگ‌های دائمی یکی پس از دیگری روی می‌دهد... »6و امام صادق (ع) می‌فرمایند: «چون فتنه در شام (دمشق یا سوریه فعلی) ظاهر شود، دیگر دائم کشت و کشتار خواهد بود. بعد نژاد زرد به ممالک عربی می‌تازد و آنگاه حوادث دیگری رخ خواهد داد...»7زمانی که یک مسافر بدون امکانات و تجهیزات لازم اقدام به سفر می‌کند، خود را در معرض خطرات بسیاری قرار می‌دهد. ما نیز در عصر غیبت، اگر مجهز به ایمان و اعتقادات صحیح نباشیم در معرض گمراهی و هلاکت‌های معنوی بسیاری قرار می‌گیریم.روایات اولیای معصومین(ع) با صراحت به ما می‌فهمانند که مؤمنین در چنین زمانی برای محافظت از ایمان خود باید به خواندن دعاهایی که آنها را از بی‌دینی و هلاکت محفوظ می‌دارد و در راس آنها، در دعا کردن برای کسب معرفت و تعجیل در فرج امام‌عصر(ع) بسیار همت کنند.برای کسب معرفت صحیح دائم بگویند: «خدایا خودت را به من بشناسان، که اگر تو را نشناسم پیامبرت را نخواهم شناخت و خدایا پیامبرت را به من بشناسان، که اگر پیامبرت را نشناسم حجتت را نخواهم شناخت، خدایا حجتت را به من بشناسان، که اگر حجتت را نشناسم در دینم گمراه خواهم شد.»8
و برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنند و بگویند: «اَلّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ» چنانچه امام‌عصر(ع) خود می‌فرمایند:«...برای فرج بسیار دعا کنید که همانا گشایش و فرج شما در آن است...»9دعا برای فرج، سپر بلاهای دوران غیبت نیز هست. چنانکه امام حسن عسکری (ع) پدر بزرگوارشان نیز می‌فرمایند: «در زمان غیبت، هیچ کسی از هلاکت نجات نمی‌یابد، مگر آن کس که خدای عز‌و‌جل او را بر ایمان به امامت ایشان (حضرت مهدی علیه السلام) ثابت قدم بدارد و به خواندن دعا برای تعجیل در فرجش موفق نماید.»10«خدایا! بر ما منت گذار و ما را نیز از عالمان و امدادگران دینت قرار ده! زیرا این کار در نزد تو برترین اعمال است.»
 
پاورقی
1- غیبت شیخ طوس، ص 206
2- روضه کافی یا گلستان آل محمد(ص)، ترجمه کمره‌ای؛ ج 2؛ ص 204.
 3- بحارالانوار، ج 52، ص 63.
 4- نهج‌البلاغه صبحی صالح، ص 157
 5- منتخب الاثر، ص: 420
 6- الزام الناصب، ص: 196
7- الملاحم و الفتن، ص 107
8- دعا در عصر غیبت، مفاتیح‌الجنان
9- کمال‌الدین، ج 2، ص 485
 10- کمال‌الدین، ج 2، ص 384.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7858/19/604163/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها