به بهانه نمایشگاه جدید محمود آزادنیا در گالری ثالث
«تاخت» نمایشی از شکل کلاسیک و مدرن نقاشی است
جمال رحمتی
کاریکاتوریست و استاد دانشگاه
محمود آزادنیا جزو آن دسته از کارتونیستهایی است که از نقاشی شروع کرده است. معمولاً کسانی که از نقاشی شروع میکنند به واسطه شناختشان از رنگ، ترکیببندی و فرم طبیعتاً نتیجه بهتری در کارتون میگیرند. مضافاً اینکه ایشان طراح خوبی هم است و بهخوبی ایدههای ذهنی خودش را میتواند روی اثر پیاده کند. همین هم به او قابلیت بزرگی داده که با استفاده از آن میتواند ایدههای نابی را که به ذهنش میرسد پیاده کند. محمود آزادنیا از کارتونیستهایی است که در زمینه ایدهپردازی دارای سبک است. به این معنی که ایدههایی که به ذهنش میرسد مختص خودش است. من کارهایی از او به یاد دارم و وقتی کاری به یاد انسان میماند به این معنی است که آن اثر توانسته تأثیر مشخصی در ذهن آدم بگذارد. به همین خاطر وقتی از او صحبت میشود، هنرمندی با ایدههای ناب و اجراهای خوب به یاد میآورم. از آنجایی که همیشه صحبت از این است که آدمها از هر جایی که میآیند به آنجا هم برمیگردند. مصداق شعر مولاناست: «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش» این هم به نظر من همین حالت است. ما در کارتونیستها کسانی مثل امیر آقایی و محمود آزادنیا داریم که با نقاشی شروع کردند و به نقاشی برمیگردند. از آزادنیا کارهای بسیاری دیدیم که ساخت و ساز بسیاری داشت. به این معنی که وفاداری عین به عین به طبیعت در اجراهایش دارد. در آن مسیر چون شناخت خوبی از رنگ و تسلط خوبی به اجرا دارد، بسیار موفق است. حتی تجربیات هایپررئال از او دیدم. کارهایی با درجه واقعگرایی خیلی بالا اجرا کرده است. از جمله چهرهای که از پدرش کار کرده که با جزئیات خیلی فوقالعاده کار شده بود. محمود آزادنیا معروف است به اینکه تسلط کافی به اجرا دارد و همینطور در ایدههای خوب. در این دوره از کارهایش در نمایشگاهی با عنوان «تاخت» که ششم اسفندماه در گالری ثالث افتتاح شد، هم به این توانایی رجوع کرده است. محمود آزادنیا در این آثار هم شکل کلاسیک از نقاشی را حفظ کرده و هم به شکلی برخورد مدرن کرده است. وقتی صحبت از اسب میشود دویدن و سرعت جزو چیزهایی است که همان اول به ذهن خطور میکند. آزادنیا در واقع از قاعده سرعت و حرکت اسب استفاده کرده ولی در ترکیبهایی که به دست آورده بخشهایی از تصویر را به شکل فیکس درآورده و در آن از توانایی فوقالعاده اجرایش استفاده کرده است. مثلاً فرض کنید اسبی که میدود بدنش شکل تاجهای خیلی سریع قلم است انگار که چیزی را با سرعت دیده باشید. ولی در قسمت سر جزئیات واقعگرایانه دارد. مجموعه آثارش را که دیدم توانسته در آن هماهنگی درستی ایجاد کند. هماهنگی هم در فرم و هم در ترکیب و در قالب اجرا هم همینطور است. در واقع یک نخ تسبیح در تمام کارها میبینیم. از این جهت حرکت خوبی است. برای او در قدمهای بعدی آرزوی موفقیت دارم. لازم به ذکر است که این نمایشگاه تا 18 اسفندماه برپاست.
کاریکاتوریست و استاد دانشگاه
محمود آزادنیا جزو آن دسته از کارتونیستهایی است که از نقاشی شروع کرده است. معمولاً کسانی که از نقاشی شروع میکنند به واسطه شناختشان از رنگ، ترکیببندی و فرم طبیعتاً نتیجه بهتری در کارتون میگیرند. مضافاً اینکه ایشان طراح خوبی هم است و بهخوبی ایدههای ذهنی خودش را میتواند روی اثر پیاده کند. همین هم به او قابلیت بزرگی داده که با استفاده از آن میتواند ایدههای نابی را که به ذهنش میرسد پیاده کند. محمود آزادنیا از کارتونیستهایی است که در زمینه ایدهپردازی دارای سبک است. به این معنی که ایدههایی که به ذهنش میرسد مختص خودش است. من کارهایی از او به یاد دارم و وقتی کاری به یاد انسان میماند به این معنی است که آن اثر توانسته تأثیر مشخصی در ذهن آدم بگذارد. به همین خاطر وقتی از او صحبت میشود، هنرمندی با ایدههای ناب و اجراهای خوب به یاد میآورم. از آنجایی که همیشه صحبت از این است که آدمها از هر جایی که میآیند به آنجا هم برمیگردند. مصداق شعر مولاناست: «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش» این هم به نظر من همین حالت است. ما در کارتونیستها کسانی مثل امیر آقایی و محمود آزادنیا داریم که با نقاشی شروع کردند و به نقاشی برمیگردند. از آزادنیا کارهای بسیاری دیدیم که ساخت و ساز بسیاری داشت. به این معنی که وفاداری عین به عین به طبیعت در اجراهایش دارد. در آن مسیر چون شناخت خوبی از رنگ و تسلط خوبی به اجرا دارد، بسیار موفق است. حتی تجربیات هایپررئال از او دیدم. کارهایی با درجه واقعگرایی خیلی بالا اجرا کرده است. از جمله چهرهای که از پدرش کار کرده که با جزئیات خیلی فوقالعاده کار شده بود. محمود آزادنیا معروف است به اینکه تسلط کافی به اجرا دارد و همینطور در ایدههای خوب. در این دوره از کارهایش در نمایشگاهی با عنوان «تاخت» که ششم اسفندماه در گالری ثالث افتتاح شد، هم به این توانایی رجوع کرده است. محمود آزادنیا در این آثار هم شکل کلاسیک از نقاشی را حفظ کرده و هم به شکلی برخورد مدرن کرده است. وقتی صحبت از اسب میشود دویدن و سرعت جزو چیزهایی است که همان اول به ذهن خطور میکند. آزادنیا در واقع از قاعده سرعت و حرکت اسب استفاده کرده ولی در ترکیبهایی که به دست آورده بخشهایی از تصویر را به شکل فیکس درآورده و در آن از توانایی فوقالعاده اجرایش استفاده کرده است. مثلاً فرض کنید اسبی که میدود بدنش شکل تاجهای خیلی سریع قلم است انگار که چیزی را با سرعت دیده باشید. ولی در قسمت سر جزئیات واقعگرایانه دارد. مجموعه آثارش را که دیدم توانسته در آن هماهنگی درستی ایجاد کند. هماهنگی هم در فرم و هم در ترکیب و در قالب اجرا هم همینطور است. در واقع یک نخ تسبیح در تمام کارها میبینیم. از این جهت حرکت خوبی است. برای او در قدمهای بعدی آرزوی موفقیت دارم. لازم به ذکر است که این نمایشگاه تا 18 اسفندماه برپاست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه