درباره ماهیت و ضرورت مطالعات راهبردی رسانه

کارکردها و رویکردهای جنگ ادراکی


امیر فرشباف
پژوهشگر مسائل رسانه
به هر موضوعی از جهات متعددی می‌توان نگریست و پرسش‌هایی را پیرامون آن طرح کرد؛ اما در هر صورت، چند پرسش هستند که جنبه بنیادی‌تری نسبت به سایر پرسش‌ها دارند و مستقیماً به ذات موضوع می‌پردازند. پرسش از چیستی و ذات یک موضوع و پرسش از ضرورت و چرایی آن، دو پرسش اساسی هستند که هر پاسخی به آنها مستلزم پژوهشی بنیادی است. در متن پیش‌رو نیز سعی بر این است که به این دو پرسش در حوزه مطالعات راهبردی رسانه پاسخ داده شود؛ به تعبیر دیگر، قصد بر این است که اولاً، چیستی و ماهیت مطالعات راهبردی در حوزه رسانه و ثانیاً، چرایی و تبیین ضرورت آن مورد بررسی قرار بگیرد. نیاز به توضیح ندارد که میان این دو پرسش بنیادی، به لحاظی رابطه استلزام برقرار است و تفکر درباره هر یک، ضرورتاً اندیشیدن درباره دیگری را به‌دنبال دارد؛ به طوری که وقتی به تعریف مطالعات راهبردی رسانه و بیان چیستی آن پرداخته می‌شود، بلافاصله پرسش از ضرورت و اینکه «چرا باید به آن پرداخت؟» در ذهن خودنمایی می‌کند.
مطالعات راهبردی به طور کلی در هر حوزه‌ای معطوف به سه رکن پیشگیری، پدافند و آفند است و منطقاً هر سه این موارد درمورد امنیت فرهنگی و مطالعات راهبردی رسانه‌ای نیز مفروض است. بنیاد دیگر مطالعات راهبردی، بررسی وسایل، اهداف و نسبت اینها با یکدیگر در هر سه رکن مذکور است و باز درمورد رسانه و میدان جنگ شناختی نیز بدیهی است که ابزارها و اهداف و مهم‌تر از همه، برقراری نسبت میان وسایل و غایات یک پیش‌فرض ضروری است. به بیان دیگر، سه رکن پیشگیری، پدافند و آفند رسانه‌ای، کارکردها و رویکردهای جنگ ادراکی را تشکیل می‌دهند که هر یک دارای ابزار یا ابزارها و اهدافی هستند که در اینجا با تفصیل بیشتری به آن پرداخته خواهد شد.
 امنیت فرهنگی و رویکرد پیشگیرانه
عملیات روانی، جنگ شناختی، نبرد باورها و اصطلاحاتی از این قبیل، مفاهیمی هستند که جملگی یک ارجاع دارند و آن دلالت به جنگ نرم است. نیاز به توضیح ندارد که جنگ نرم نیز مانند جنگ سخت دارای مختصات راهبردی خودش است که این مختصات همان نسبت میان ابزار و وسایل یعنی به‌کارگیری ابزارها برای رسیدن به اهدافی معین است. یکی از مبادی کنش رسانه‌ای، نسبت میان رخداد و تصویر رخداد است که گاهی رخداد مقدم بر برساخت تصویر بوده و گاهی هم تصویرسازی می‌تواند علت رخداد بیرونی باشد. در هر صورت، اشراف بر رخداد و جلوتر بودن از رویدادها -تا حد امکان- امری است که کنشگر را در موقعیتی راهبردی قرار می‌دهد و این اشراف در کنار روشنگری رسانه‌ای پیرامون رخداد، مهم‌ترین ابزار در رهیافت پیشگیرانه است.
دلالت قرآنی رویکرد پیشگیرانه در جنگ، مفهوم مرابطه (رِباط) است که به معنای حفاظت و ایجاد استحکامات به کار می‌رود و مصداق آن را باید در آیه 60 سوره انفال (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ‌الله وَ عَدُوَّکمْ) جست‌و‌جو کرد. استفاده‌ای که از این آیه در حوزه راهبرد رسانه‌ای پیشگیرانه می‌توان کرد این است که حفاظت از باورها و پیشرفت در تولید ابزار و عدوات رسانه‌ای و ایجاد استحکامات در برابر عملیات روانی و تصویرپردازی رسانه‌ای دشمن، امری است که در عین اینکه خودش هدفی میانی و واسطی است؛ اما نسبت به هدف غایی یعنی بازدارندگی روانی و امنیت فرهنگی پایدار، یک ابزار تلقی می‌شود که تعین آن مشروط به همان اشراف و سبقت رسانه نسبت به رخداد است.
 رسانه و راهبرد پدافندی
دومین رهیافت راهبردی در جنگ ادراکی، پدافند است. پدافند نیز یکی از الگوهای راهبردی است که تعین اولیه آن مربوط به حوزه سخت‌افزاری است که مطابق و معادل آن در حوزه نرم‌افزاری و ادراکی، رویکرد تدافعی در برابر عملیات روانی جریان یا جریان‌های مقابل است. پیش‌فرض اصلی در تدوین و تعیین راهبرد پدافندی، هجمه رسانه‌ای دشمن و ضرورت و کیفیت مقابله و دفع آن است و همین امر، وجه تمایز آن از رویکرد آفندی است.
قلب واقعیت، ایجاد شبهه، تبدیل عملیات روانی به عملیات میدانی، ضداطلاعات یا نشر اطلاعات گمراه کننده، بزرگ‌نمایی، سیاه‌نمایی، ایجاد نفرت و یأس اجتماعی و ده‌ها طریق دیگر، همگی ابزارهای عملیات روانی و ادراک‌سازی هستند که توسط رسانه‌ها در ضمن هزاران خبر و تصویر و در چندین قالب متنوع و متعدد به کار بسته می‌شوند تا امنیت روانی و ذهنی یک جامعه را مورد هدف قرار داده تا نظم موجود بهم خورده و نظم مطلوب ایجاد شود. در این موضع است که رهیافت تدافعی و پدافندی معنا می‌یابد که از طریق تبیین و روشنگری، پاسخ به شبهات، مقابله با ضداطلاعات، امیدبخشی و وفاق‌آفرینی اجتماعی و راهکارهای متناسب با نوع تهدید، می‌توان آن را عملیاتی کرد.
در قرآن کریم می‌توان به مفهوم مدافعه (دفاع) به‌عنوان استشهاد و مؤید این رویکرد در دو حوزه سخت و نرم اشاره کرد، آنجا که خداوند در آیه 251 سوره بقره می‌فرماید: «لَولا دَفْعُ‌الله النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْض». نکته‌ای که در این خصوص می‌توان به آن اشاره کرد این است که رویکرد تدافعی و پدافندی دربرابر تهاجم رسانه‌ای دشمن و خنثی‌سازی زهر القائات آن، منجر به دفع فساد و شر رسانه‌ای دشمن شده و می‌توان آن را یکی از راه‌های تأمین و تضمین امنیت روانی جامعه دانست که آن نیز خود یکی از شقوق امنیت ملی پایدار است.
 رویکرد آفندی
یک توضیح مقدماتی که به نظر لازم می‌رسد این است که میان رخداد و برساخت رسانه‌ای یا میان ذهن و عین و یا به تعبیر دیگر، میان نمود و نماد، پیوند وثیقی برقرار است و این امر به‌عنوان یک پیش‌فرض قطعی که در فلسفه ذهن یا پدیدارشناسی و یا در سایر بنیادهای معرفتی جنگ ادراکی بحث می‌شود، ثابت شده و غیرقابل خدشه است. مراد از ذکر این مقدمه این است که فهم پیوند میان عملیات روانی و عملیات میدانی و درک ماهیت و آثار آن، نه امری صرفاً ممکن؛ بلکه امری ضروری است و این اصل موضوع بایسته است که در تعیین و تدوین هر سه راهبرد پیشگیرانه، پدآفندی و بالاخص راهبرد آفندی و تهاجمی مورد ملاحظه قرار بگیرد.
اما صرف‌نظر از رویکردهای پیشگیرانه و پدافندی، آنچه در تقابل با دشمن موضوعیت اولیه و مستقیم دارد، رویکرد و راهبرد آفندی و تهاجمی است. به بیان دیگر، یک رسانه یا یک کنشگر رسانه‌ای، از طریق طبقه‌بندی و جریان‌شناسی دقیق و تخصصی رسانه‌ای و تعریف زمینه و میدان آفند رسانه‌ای و برقراری تناسب منطقی و عملی میان ابزار و اهداف، می‌تواند به نحو مستقیم علیه دشمن عملیات آفندی داشته باشد. عملیات آفند رسانه‌ای یکی از اصلی‌ترین ابزارهای ایجاد بازدارندگی روانی و امنیت پایدار فرهنگی است. نشانه آن در کلام خدا را باید در مفهوم مقاتله (قِتال) جست‌وجو کرد که به‌عنوان نمونه‌ای در این زمینه می‌توان به آیه 12 سوره توبه (فَقَاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَیمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ ینْتَهُون) اشاره کرد که مستقیماً و صریحاً بر آفند و تهاجم برای برخورداری از قدرت بازدارندگی دلالت دارد.
معنا، تصویر، گزاره، تلقی و سایر شئون ادراکی مانند آنها، اموری هستند که عملیات روانی و هزینه‌های سرسام‌آور دولت‌های متخاصم با جمهوری اسلامی، در بستر آنها و برای آنها شکل می‌گیرد؛ چراکه آنها را می‌توان از یک سو، زمین و میدان عملیات نرم دشمن و از سوی دیگر، هدف این عملیات تلقی کرد. حجم و گستره و عمق آتش رسانه‌ای دشمن بیرونی و عقبه داخلی آن علیه انقلاب اسلامی به قدری است که چندان نیازی به تبیین ضرورت پژوهش راهبردی و امنیت فرهنگی و بازتولید و توسعه بازدارندگی در حوزه رسانه باقی نمی‌ماند. فقط آنچه به‌عنوان موضوع قابل ذکر و نقد نسبت به عملکرد رسانه‌های همسو با اهداف انقلاب اسلامی می‌توان گفت این است که این گسیختگی، انفصال و عدم توجه به ملاحظات و مطالعات راهبردی در حوزه رسانه، اتفاقی است که آسیب آن در هر سه فرم و صورت راهبردی رسانه‌ای یعنی رهیافت پیشگیرانه، پدافندی و آفندی قابل تشخیص است؛ مسأله‌ای که سطح و عمق مخاطرات روانی و میدانی آن را با توجه به تصویرسازی جریان‌های معاند و دامنه‌ها و پیامدهای آن به وضوح می‌توان
درک کرد.




آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7865/3/605439/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها