به مناسبت میلاد باسعادت اباعبدالله الحسین(ع)
میلاد آنکه جان رسول خدا بود
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
سوم شعبان یادآور ولادت شخصیتی است که ادبیات دینی را سرشار از آموزههای سره و ناب ملهم از یک روح بلند ساخته و عالى ترین، صمیمىترین و گویاترین رابطه معنوى با ملکوت هستیآفرین را تعلیم نمود. هم «او» که پیامبر خاتم(ص) با شنیدن خبر ولادتش سراسیمه عازم خانه دخترش فاطمه(س) شد و فرمود تا نوزاد را بیاورند. آنگاه پس از خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ وی، از سوی پیک وحی - جبرائیل امین - مأموریت یافت تا نوزاد را «حسین»(ع) نام نهد و در حقش بگوید: «حسین از من و من از حسینم» و در حق دوستدارانش اینگونه دعا کند که: «خدایا دوست بدار آنانی که فرزندم حسین را دوست میدارند...». به این ترتیب نام پرعظمت «حسین» از جانب پروردگار، براى دومین فرزند علی(ع) و فاطمه(س) انتخاب شد تا طی قرون و اعصار، با شکوه حماسه عجین شده و مانع خاموشی شعله حقیقت شود. انس بن مالک روایت مى کند: «وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست میدارى، فرمود: حسن و حسین را، بارها رسول گرامى اسلام(ص) آن دو را به سینه مى فشرد و آنان را مى بویید و مى بوسید.» ابوهریره که در دشمنی با خاندان امامت شهره است، اعتراف مى کند که: «رسول اکرم(ص) را دیدم که حسن و حسین(ع) را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى ما میآمد، وقتى به ما رسید، فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.»
اباعبدالله الحسین(ع) شش سال و چند ماه بیشتر کنار جدش حضرت محمد(ص) نزیست، اما در این فرصت کوتاه آموزههای بسیاری را در سایه تربیتهای پیامبرانه رسول خدا(ص) فرا گرفت و در زندگی به کار بست. مهمترین اهتمام آن حضرت(ع) با رویکرد اصلاحی، هدایت فراگیر جامعه در راستای سیره نبوی بود. چرا که پس از رحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) تا زمان یزید بر اثر تغییرات وسیع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نظام عقیدتی اسلام با بدعت مواجه و سنت رسول خدا(ص) میرانده شده بود.
اباعبدالله الحسین(ع) طی نهضت خونین کربلا، با به نمایش درآوردن یکی از متعالیترین جلوههای روح انسانی تکاپوی محسوسی را در طول تاریخ ایجاد نمود که طنین آن در کلیه مقاطع تاریخی پس از این واقعه همه جا به چشم میآید.
نهضت عاشورا موجی توفنده است که موجب جریان یافتن ارزشهای متعالی در باور افراد و اجتماعات بشری شده وخرافات، گرایشات انحرافی و باورهای سخیف را که بهتدریج لباس دین و دیانت پوشیدهاند به چالش جدی میطلبد. توحید و یکتاپرستی با همه ملزومات آن یکی از مهمترین عناصر نهضت حسینی بوده و مخاطبانش را از شرک و فردپرستی برحذر میدارد. نهضت حسینی همچنین، ریا و دورویی رواج یافته در اجتماع را زیر شلاق نقد گرفته و سلوک بزرگان دین، به دور از اشرافیت طاغوتی و تبختر و تفرعن را رواج میدهد.
اباعبدالله الحسین(ع) با عزم احیای سنن الهی و اصلاح جامعه قدم در راه قیام گذارد و حرکتی کانونی در تاریخ بشر پدید آورد. حرکتی که به مصداق «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» ظرفیت ساماندهی امواج اعتراضی را در موقعیتهای جغرافیایی و زمانی مختلف داراست. فرایند قیام امام حسین(ع) در دو قلمرو تربیتی و سیاسی بر اصول «اندیشه ناب» و«توانمندی» در حوزه فکر و اندیشه و «مشروعیت» و «کارآمدی» در حوزه اقدام استوار است. بر این اساس ابعاد نهضت حسینی(ع)، هم شامل حوزه «شناخت» و هم شامل حوزه «راهبرد» میشود که تحلیل مفاهیم درونی و بررسی وجوه راهبردی آن، الگوی مطلوب نهضت حسینی(ع) را به دست میدهد.
الگو و روش امام حسین(ع) در احیا و اصلاح همانا شیوه «امر به معروف» و «نهی از منکر» و عینیت بخشیدن به آموزههای دین از طریق عمل به کتاب و سیره رسول خدا(ص) بود. آن حضرت(ع) ضمن شناسایی امکانات و ابزار لازم برای مقابله با حکومتی همچون خلافت یزید و اندیشه منحط و بدعتهای رایج با تصویر روشنی که از «امام برحق» به دست داد، امکان مقایسه میان «خلیفه» و «امام مصلح» را به وجود آورد.
دبیر گروه پایداری
سوم شعبان یادآور ولادت شخصیتی است که ادبیات دینی را سرشار از آموزههای سره و ناب ملهم از یک روح بلند ساخته و عالى ترین، صمیمىترین و گویاترین رابطه معنوى با ملکوت هستیآفرین را تعلیم نمود. هم «او» که پیامبر خاتم(ص) با شنیدن خبر ولادتش سراسیمه عازم خانه دخترش فاطمه(س) شد و فرمود تا نوزاد را بیاورند. آنگاه پس از خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ وی، از سوی پیک وحی - جبرائیل امین - مأموریت یافت تا نوزاد را «حسین»(ع) نام نهد و در حقش بگوید: «حسین از من و من از حسینم» و در حق دوستدارانش اینگونه دعا کند که: «خدایا دوست بدار آنانی که فرزندم حسین را دوست میدارند...». به این ترتیب نام پرعظمت «حسین» از جانب پروردگار، براى دومین فرزند علی(ع) و فاطمه(س) انتخاب شد تا طی قرون و اعصار، با شکوه حماسه عجین شده و مانع خاموشی شعله حقیقت شود. انس بن مالک روایت مى کند: «وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست میدارى، فرمود: حسن و حسین را، بارها رسول گرامى اسلام(ص) آن دو را به سینه مى فشرد و آنان را مى بویید و مى بوسید.» ابوهریره که در دشمنی با خاندان امامت شهره است، اعتراف مى کند که: «رسول اکرم(ص) را دیدم که حسن و حسین(ع) را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى ما میآمد، وقتى به ما رسید، فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.»
اباعبدالله الحسین(ع) شش سال و چند ماه بیشتر کنار جدش حضرت محمد(ص) نزیست، اما در این فرصت کوتاه آموزههای بسیاری را در سایه تربیتهای پیامبرانه رسول خدا(ص) فرا گرفت و در زندگی به کار بست. مهمترین اهتمام آن حضرت(ع) با رویکرد اصلاحی، هدایت فراگیر جامعه در راستای سیره نبوی بود. چرا که پس از رحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) تا زمان یزید بر اثر تغییرات وسیع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نظام عقیدتی اسلام با بدعت مواجه و سنت رسول خدا(ص) میرانده شده بود.
اباعبدالله الحسین(ع) طی نهضت خونین کربلا، با به نمایش درآوردن یکی از متعالیترین جلوههای روح انسانی تکاپوی محسوسی را در طول تاریخ ایجاد نمود که طنین آن در کلیه مقاطع تاریخی پس از این واقعه همه جا به چشم میآید.
نهضت عاشورا موجی توفنده است که موجب جریان یافتن ارزشهای متعالی در باور افراد و اجتماعات بشری شده وخرافات، گرایشات انحرافی و باورهای سخیف را که بهتدریج لباس دین و دیانت پوشیدهاند به چالش جدی میطلبد. توحید و یکتاپرستی با همه ملزومات آن یکی از مهمترین عناصر نهضت حسینی بوده و مخاطبانش را از شرک و فردپرستی برحذر میدارد. نهضت حسینی همچنین، ریا و دورویی رواج یافته در اجتماع را زیر شلاق نقد گرفته و سلوک بزرگان دین، به دور از اشرافیت طاغوتی و تبختر و تفرعن را رواج میدهد.
اباعبدالله الحسین(ع) با عزم احیای سنن الهی و اصلاح جامعه قدم در راه قیام گذارد و حرکتی کانونی در تاریخ بشر پدید آورد. حرکتی که به مصداق «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» ظرفیت ساماندهی امواج اعتراضی را در موقعیتهای جغرافیایی و زمانی مختلف داراست. فرایند قیام امام حسین(ع) در دو قلمرو تربیتی و سیاسی بر اصول «اندیشه ناب» و«توانمندی» در حوزه فکر و اندیشه و «مشروعیت» و «کارآمدی» در حوزه اقدام استوار است. بر این اساس ابعاد نهضت حسینی(ع)، هم شامل حوزه «شناخت» و هم شامل حوزه «راهبرد» میشود که تحلیل مفاهیم درونی و بررسی وجوه راهبردی آن، الگوی مطلوب نهضت حسینی(ع) را به دست میدهد.
الگو و روش امام حسین(ع) در احیا و اصلاح همانا شیوه «امر به معروف» و «نهی از منکر» و عینیت بخشیدن به آموزههای دین از طریق عمل به کتاب و سیره رسول خدا(ص) بود. آن حضرت(ع) ضمن شناسایی امکانات و ابزار لازم برای مقابله با حکومتی همچون خلافت یزید و اندیشه منحط و بدعتهای رایج با تصویر روشنی که از «امام برحق» به دست داد، امکان مقایسه میان «خلیفه» و «امام مصلح» را به وجود آورد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه