نسخه Pdf
ایران عصر
گذشت از قصاص به حرمت اعیاد شعبانیه
گروه حوادث / اولیای دم مرد جوانی که به دست پسرخاله همسرش به قتل رسیده بود، پس از 6 جلسه صلح و سازش به خاطر رضای خدا و اعیاد شعبانیه حاضر به گذشت شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از ساعت 3 بامداد 16 تیرماه سال 95 با مرگ مشکوک مرد جوانی که در خودرواش در محدوده فیروزآباد ورامین سوخته بود، آغاز شد. مأموران گشت کلانتری که شاهد سوختن خودرو بودند بلافاصله آتش‌نشانی را در جریان قرار دادند و آتش‌نشان‌ها نیز پس از حضور در صحنه، حریق را اطفا و اعلام کردند که حریق عمدی بوده است. پس از آن مشخص شد که جوانی داخل خودرو به‌خاطر شدت سوختگی جان باخته است.
در ادامه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. در بررسی‌های اولیه متخصصان پزشکی قانونی در صحنه، مشخص شد قربانی ابتدا با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و بعد از آن جنازه‌اش به آتش کشیده شده است.
شناسایی هویت مقتول
با استعلام شماره پلاک خودروی سمند، هویت قربانی به نام سامان 45 ساله به‌دست آمد. بعد از آن مأموران به سراغ همسر او لیلا رفتند و وی در تحقیقات گفت: شب قبل از حادثه به همراه دو دخترم به خانه پدرم رفتم. ساعت 11 و نیم شب بود که با سامان تماس گرفتم و از او خواستم به‌دنبال من و بچه‌ها بیاید. اما همسرم خسته بود و همین مسأله باعث شد که شب در خانه پدرم بمانیم، بعد از آن هم دیگر از همسرم خبری نداشتم.
خودروی مشکوک
در ادامه تحقیقات کارآگاهان راهی خانه سامان شدند و در بررسی ساختمان محل زندگی مقتول، خودروی پژو 207 کشف شد. در اقدامات اولیه به نظر می‌رسید که خودرو متعلق به همسایه طبقه اول است اما در ادامه معلوم شد ساعت 11 شب پانزدهم تیر، جوان 30 ساله‌ای سوار بر این خودرو وارد پارکینگ شده و لحظاتی بعد همراه مقتول و سوار بر خودروی سمند آنجا را ترک کرده است.
با استعلام شماره پلاک خودروی پژو، مشخص شد که خودرو متعلق به مهران 23 ساله پسرخاله لیلا است و در زمینه خرید و فروش خودرو با سامان همکاری می‌کرد در توضیح اینکه چرا خودروی پژو را در پارکینگ خانه سامان گذاشته، گفت: خودرو را تازه خریده بودم و چون پارکینگ نداشتم به پارکینگ خانه سامان بردم تا پس از پایان تعطیلات آخر هفته، آن را بفروشیم. پس از پارک ماشین، سامان اصرار کرد مرا تا خانه‌ام برساند و من هم قبول کردم تا میانه راه مرا برد و پس از آن هم به خانه‌ام رفتم و دیگر از او اطلاعی نداشتم.
انگیزه‌هایی برای قتل
اما اظهارات مهران برای تیم جنایی کافی نبود و مأموران در ادامه تحقیقات دریافتند که لیلا با مهران در تماس بوده است. این در حالی بود که مقتول و همسرش از مدت‌ها قبل باهم اختلاف داشته‌اند. همچنین شب حادثه پدر لیلا در خارج از تهران بود. با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی، انگیزه قتل خانوادگی قوت گرفت.
بدین ترتیب لیلا بازداشت و زن جوان زمانی که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت، راز قتل همسرش را این‌گونه برملا کرد: مدتی بود که با همسرم اختلاف داشتیم و چند ماه قبل در همین رابطه با پسرخاله‌ام درد دل کردم و همین موضوع باعث صمیمی‌تر شدن ارتباط من و مهران شد و تصمیم گرفت برای کمک به من، همسرم را از بین ببرد.
اعتراف به جنایت
به‌دنبال اعتراف همسر مقتول، دستور بازداشت مهران صادر شد و در همان بازجویی‌های مقدماتی به جنایت اعتراف کرد و گفت: روز قبل از جنایت، طی تماس تلفنی با دخترخاله ام، متوجه درگیری شدید بین او و همسرش شدم. همین مسأله باعث شد از دست شوهرش عصبانی شوم و تصمیم بگیرم که او را بکشم. ساعت 11 شب حادثه و با نقشه‌ای از پیش طراحی شده، به بهانه تحویل خودرو به خانه سامان رفتم. پس از آن او قصد داشت مرا به خانه برساند که در میانه راه، با این بهانه که می‌خواهم نزد یکی از دوستانم بروم، از او خواستم به سمت حکیمیه برویم. وقتی به آنجا رسیدیم از او خواستم خودرو را متوقف کند و به محض توقف، با چاقو به طرفش حمله کردم و چندین ضربه به او زدم. بعد از قتل، جسد را روی صندلی کناری گذاشتم و بی‌هدف حرکت کردم و به ابتدای جاده ورامین رسیدم. ابتدا قصد آتش زدن ماشین را نداشتم اما پس از چند متری که از ماشین دور شده بودم، تصمیم به آتش زدن گرفتم و پس از آن هم بسرعت از محل دور شدم.
با اعتراف متهم جوان، او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. با توجه به درخواست اولیای دم که دو فرزند و پدر و مادر مقتول بودند، مهران به قصاص محکوم و پرونده او برای اجرای حکم به شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد. به‌دنبال ارجاع پرونده 6 جلسه صلح و سازش با حضور سرپرست دادسرای امور جنایی تهران و قاضی شعبه اول اجرای احکام دادسرای جنایی برگزار شد، در نهایت زمانی که دو دختر و مادر و پدر مقتول، متوجه شدند که متهم در زندان توبه کرده و از جنایت بشدت پشیمان است، به‌خاطر رضای خدا و اعیاد شعبانیه از قصاص عامل جنایت گذشت کردند. بدین ترتیب پرونده از جنبه عمومی جرم بزودی در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از ساعت 3 بامداد 16 تیرماه سال 95 با مرگ مشکوک مرد جوانی که در خودرواش در محدوده فیروزآباد ورامین سوخته بود، آغاز شد. مأموران گشت کلانتری که شاهد سوختن خودرو بودند بلافاصله آتش‌نشانی را در جریان قرار دادند و آتش‌نشان‌ها نیز پس از حضور در صحنه، حریق را اطفا و اعلام کردند که حریق عمدی بوده است. پس از آن مشخص شد که جوانی داخل خودرو به‌خاطر شدت سوختگی جان باخته است.
در ادامه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. در بررسی‌های اولیه متخصصان پزشکی قانونی در صحنه، مشخص شد قربانی ابتدا با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و بعد از آن جنازه‌اش به آتش کشیده شده است.
شناسایی هویت مقتول
با استعلام شماره پلاک خودروی سمند، هویت قربانی به نام سامان 45 ساله به‌دست آمد. بعد از آن مأموران به سراغ همسر او لیلا رفتند و وی در تحقیقات گفت: شب قبل از حادثه به همراه دو دخترم به خانه پدرم رفتم. ساعت 11 و نیم شب بود که با سامان تماس گرفتم و از او خواستم به‌دنبال من و بچه‌ها بیاید. اما همسرم خسته بود و همین مسأله باعث شد که شب در خانه پدرم بمانیم، بعد از آن هم دیگر از همسرم خبری نداشتم.
خودروی مشکوک
در ادامه تحقیقات کارآگاهان راهی خانه سامان شدند و در بررسی ساختمان محل زندگی مقتول، خودروی پژو 207 کشف شد. در اقدامات اولیه به نظر می‌رسید که خودرو متعلق به همسایه طبقه اول است اما در ادامه معلوم شد ساعت 11 شب پانزدهم تیر، جوان 30 ساله‌ای سوار بر این خودرو وارد پارکینگ شده و لحظاتی بعد همراه مقتول و سوار بر خودروی سمند آنجا را ترک کرده است.
با استعلام شماره پلاک خودروی پژو، مشخص شد که خودرو متعلق به مهران 23 ساله پسرخاله لیلا است و در زمینه خرید و فروش خودرو با سامان همکاری می‌کرد در توضیح اینکه چرا خودروی پژو را در پارکینگ خانه سامان گذاشته، گفت: خودرو را تازه خریده بودم و چون پارکینگ نداشتم به پارکینگ خانه سامان بردم تا پس از پایان تعطیلات آخر هفته، آن را بفروشیم. پس از پارک ماشین، سامان اصرار کرد مرا تا خانه‌ام برساند و من هم قبول کردم تا میانه راه مرا برد و پس از آن هم به خانه‌ام رفتم و دیگر از او اطلاعی نداشتم.
انگیزه‌هایی برای قتل
اما اظهارات مهران برای تیم جنایی کافی نبود و مأموران در ادامه تحقیقات دریافتند که لیلا با مهران در تماس بوده است. این در حالی بود که مقتول و همسرش از مدت‌ها قبل باهم اختلاف داشته‌اند. همچنین شب حادثه پدر لیلا در خارج از تهران بود. با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی، انگیزه قتل خانوادگی قوت گرفت.
بدین ترتیب لیلا بازداشت و زن جوان زمانی که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت، راز قتل همسرش را این‌گونه برملا کرد: مدتی بود که با همسرم اختلاف داشتیم و چند ماه قبل در همین رابطه با پسرخاله‌ام درد دل کردم و همین موضوع باعث صمیمی‌تر شدن ارتباط من و مهران شد و تصمیم گرفت برای کمک به من، همسرم را از بین ببرد.
اعتراف به جنایت
به‌دنبال اعتراف همسر مقتول، دستور بازداشت مهران صادر شد و در همان بازجویی‌های مقدماتی به جنایت اعتراف کرد و گفت: روز قبل از جنایت، طی تماس تلفنی با دخترخاله ام، متوجه درگیری شدید بین او و همسرش شدم. همین مسأله باعث شد از دست شوهرش عصبانی شوم و تصمیم بگیرم که او را بکشم. ساعت 11 شب حادثه و با نقشه‌ای از پیش طراحی شده، به بهانه تحویل خودرو به خانه سامان رفتم. پس از آن او قصد داشت مرا به خانه برساند که در میانه راه، با این بهانه که می‌خواهم نزد یکی از دوستانم بروم، از او خواستم به سمت حکیمیه برویم. وقتی به آنجا رسیدیم از او خواستم خودرو را متوقف کند و به محض توقف، با چاقو به طرفش حمله کردم و چندین ضربه به او زدم. بعد از قتل، جسد را روی صندلی کناری گذاشتم و بی‌هدف حرکت کردم و به ابتدای جاده ورامین رسیدم. ابتدا قصد آتش زدن ماشین را نداشتم اما پس از چند متری که از ماشین دور شده بودم، تصمیم به آتش زدن گرفتم و پس از آن هم بسرعت از محل دور شدم.
با اعتراف متهم جوان، او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. با توجه به درخواست اولیای دم که دو فرزند و پدر و مادر مقتول بودند، مهران به قصاص محکوم و پرونده او برای اجرای حکم به شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد. به‌دنبال ارجاع پرونده 6 جلسه صلح و سازش با حضور سرپرست دادسرای امور جنایی تهران و قاضی شعبه اول اجرای احکام دادسرای جنایی برگزار شد، در نهایت زمانی که دو دختر و مادر و پدر مقتول، متوجه شدند که متهم در زندان توبه کرده و از جنایت بشدت پشیمان است، به‌خاطر رضای خدا و اعیاد شعبانیه از قصاص عامل جنایت گذشت کردند. بدین ترتیب پرونده از جنبه عمومی جرم بزودی در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار خواهد کرد.
آدرس مطلب
http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7871/17/606624/0
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه
ویژه نامه ها
.jpg)
