چرا مبارزه علمی یک ضرورت حیاتی است؟
محمدرضا یزدیزاده
کارشناس اقتصادی
رهبر انقلاب سال جدید را سال «تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرین» نامیدند. تأکید بر نقش علم در فرآیند تولید و اشتغال، نکته بسیار اساسی و تضمینکننده تولید قابل رقابت، قابل گسترش و با ثبات است.
تأکیدات مکرر ایشان بر علم، ریشه در مبانی دینی ما دارد. دینی که در آن، خداوند تفسیر آنچه را بر پیامبر اعظم نازل فرمودند را، نزد خود و راسخون فی العلم میدانند. دینی که در آن یک ساعت تفکر، برتر از هفتاد سال عبادت شمرده شده است، دینی که درآن به علمآموزی از گهواره تا هنگام مرگ توصیه شده است. بلکه این تأکیدات که در پیام پذیرش قطعنامه از سوی امام راحل(ره) که فرمودند: «خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی آماده کنید. و من به همه مسئولان و دستاندرکاران سفارش میکنم به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازند » نشاندهنده یک ضرورت برای ادامه حیات کشور است. تأکیدات مکرری که همانند بسیاری از بیانات رهبری بهدلیل برخورد شعارگونه دولتهای پس از جنگ، به جای طراحی یک استراتژی برای آنها، غالباً ابتر ماندهاند.
دنیای ما در حال یکسری تغییرات سریع و وسیع است. همانگونه که جنگ سرد موجب فروپاشی اردوگاه شرق شد، جنگ نرم اقتصادی علیه حاکمیت دلارهای نفتی که در جنگ اوکراین شدت گرفته ، با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی در غرب میتواند به فروپاشی اردوگاه غرب منجر شود. موضوع ویروس کرونا، آزمایشگاههای تولید ویروسهای کشنده در اوکراین و قطعاً سایر نقاط جهان که خبر ازجایگزینی سلاحهای جدید میکروبی احتمالاً ژنتیک، بجای سلاحهای اتمی را میدهد، نشان میدهد که مبارزه علمی دارای یک ضرورت حیاتی است. همانگونه که ذکر شد تحقق تأکیدات مکرر رهبر انقلاب نیازمند یک استراتژی دقیق است که در این استراتژی قبل از هرچیز باید به دلایل مختلف مهاجرت نیروهای نخبه کشور و آسیبشناسی این پدیده بپردازد. مسلماً بخشی از دلایل این پدیده اشتباهات داخلی است. مثلاً نبود یک آییننامه دقیق برای انتصابات مدیران دولتی، بجای انتصاب نخبگان، با انتصابات قومی، گروهی، باندی و... و در نتیجه انتصاب افراد بیکفایت و سرخوردگی نیروهای کارا مواجه میشویم. عدم رعایت عدالت در توزیع امکانات که از وظایف دولت در قانون اساسی است، و در نتیجه عدم امکان رقابت سالم، مثلاً در صدور مجوزهای فعالیت، مجوزهای واردات و... همگی موجب دلسردی نیروهای متخصص میشود که باید در این استراتژی دیده شوند. بخش دیگری نیز متأثر از عوامل خارجی است که متبلور در استراتژی شبیخون علمی و سرقت نیروهای متخصص کشورها توسط غرب و با ایجاد امتیازات و انگیزههاست. مثلاً برخی از کشورهای غربی با وجود جذابیت صرف دادن اقامت به صاحبان ایدههای علمی، در حدود 60 درصد هزینههای شرکتهای دانش بنیان را تأمین میکنند. بنابراین استراتژی مورد نظر با درنظر گرفتن جمیع عوامل مؤثر باید از سربازان علمی کشور در این مبارزه علمی حمایت کند.
کارشناس اقتصادی
رهبر انقلاب سال جدید را سال «تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرین» نامیدند. تأکید بر نقش علم در فرآیند تولید و اشتغال، نکته بسیار اساسی و تضمینکننده تولید قابل رقابت، قابل گسترش و با ثبات است.
تأکیدات مکرر ایشان بر علم، ریشه در مبانی دینی ما دارد. دینی که در آن، خداوند تفسیر آنچه را بر پیامبر اعظم نازل فرمودند را، نزد خود و راسخون فی العلم میدانند. دینی که در آن یک ساعت تفکر، برتر از هفتاد سال عبادت شمرده شده است، دینی که درآن به علمآموزی از گهواره تا هنگام مرگ توصیه شده است. بلکه این تأکیدات که در پیام پذیرش قطعنامه از سوی امام راحل(ره) که فرمودند: «خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی آماده کنید. و من به همه مسئولان و دستاندرکاران سفارش میکنم به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازند » نشاندهنده یک ضرورت برای ادامه حیات کشور است. تأکیدات مکرری که همانند بسیاری از بیانات رهبری بهدلیل برخورد شعارگونه دولتهای پس از جنگ، به جای طراحی یک استراتژی برای آنها، غالباً ابتر ماندهاند.
دنیای ما در حال یکسری تغییرات سریع و وسیع است. همانگونه که جنگ سرد موجب فروپاشی اردوگاه شرق شد، جنگ نرم اقتصادی علیه حاکمیت دلارهای نفتی که در جنگ اوکراین شدت گرفته ، با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی در غرب میتواند به فروپاشی اردوگاه غرب منجر شود. موضوع ویروس کرونا، آزمایشگاههای تولید ویروسهای کشنده در اوکراین و قطعاً سایر نقاط جهان که خبر ازجایگزینی سلاحهای جدید میکروبی احتمالاً ژنتیک، بجای سلاحهای اتمی را میدهد، نشان میدهد که مبارزه علمی دارای یک ضرورت حیاتی است. همانگونه که ذکر شد تحقق تأکیدات مکرر رهبر انقلاب نیازمند یک استراتژی دقیق است که در این استراتژی قبل از هرچیز باید به دلایل مختلف مهاجرت نیروهای نخبه کشور و آسیبشناسی این پدیده بپردازد. مسلماً بخشی از دلایل این پدیده اشتباهات داخلی است. مثلاً نبود یک آییننامه دقیق برای انتصابات مدیران دولتی، بجای انتصاب نخبگان، با انتصابات قومی، گروهی، باندی و... و در نتیجه انتصاب افراد بیکفایت و سرخوردگی نیروهای کارا مواجه میشویم. عدم رعایت عدالت در توزیع امکانات که از وظایف دولت در قانون اساسی است، و در نتیجه عدم امکان رقابت سالم، مثلاً در صدور مجوزهای فعالیت، مجوزهای واردات و... همگی موجب دلسردی نیروهای متخصص میشود که باید در این استراتژی دیده شوند. بخش دیگری نیز متأثر از عوامل خارجی است که متبلور در استراتژی شبیخون علمی و سرقت نیروهای متخصص کشورها توسط غرب و با ایجاد امتیازات و انگیزههاست. مثلاً برخی از کشورهای غربی با وجود جذابیت صرف دادن اقامت به صاحبان ایدههای علمی، در حدود 60 درصد هزینههای شرکتهای دانش بنیان را تأمین میکنند. بنابراین استراتژی مورد نظر با درنظر گرفتن جمیع عوامل مؤثر باید از سربازان علمی کشور در این مبارزه علمی حمایت کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه