نمونه بارز زماننشناسی سیما در پخش سریال
پخش تراژدی نجلا در ایام تعطیلات نوروزی!
پوریا فرجی
منتقد
عاشقانه نجلا خصوصاً در فصل اول که در میانه مسیر با جریان هجوم عراق به مرزهای ایران در ابتدای جنگ تحمیلی همسو و متقاطع میشود دارای موضوعی چالشی است. این چالش تا حدودی از آن جنبه که یک عاشقانه از سوی پسر با شرطی از سوی دختر مبنی بر رسیدن به زیارت اربعین توسط پسر در ازای دادن پاسخ مثبت ازدواج به او همسو میشود نیز به جذابیتهای موضوعی سریال افزوده بود. البته که در میانه راه و با هجوم عراق به خرمشهر و آشفتگی در جریان این هجوم، مسیر داستان و شرط دختر و پسر که درگیر با یک عاشقانه سخت هستند با اتفاقات و حوادثی توأم می شود که به جذابیت سریال میافزاید.
عبد عاشقپیشه در مسیر شرط دختر برای دادن پاسخ مثبت ناغافل تن به اسارت در زندان مخوف بعثیها میدهد که گویی این مسیر تازه ابتدای راه آزمون دیگری برای عبد در مسیر عاشقی است و گویا عشق آن روی دیگر جرار خود را نیز برای او نمایان ساخته است. این فضا از فصل اول نجلا تا فصل دوماش گسترش مییابد، البته که میان پخش فصل اول آن در مهرماه 1399 تا پخش فصل دوم این سریال در تعطیلات نوروزی سال 1401 فاصله طولانی ایجاد شده است و این مسأله خود یکی از عواملی است که بر اقبال مخاطب در یکپارچه نگری به جریان این سریال در طول دو فصل اثر منفی گذاشته است. مورد دیگری که در این مسیر اثر منفی داشته موقعیتنشناسی و زمان پخش فصل دوم سریال نجلا است. شروع فصل دوم از محدوده اسارت عبد در زندان مخوف بعثیها شکل میگیرد که او در شرایط بسیار بدی با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند و از طرف دیگر خانواده او در ایران که درگیر با جنگ است نگران و مشوش در بیخبری از حال او به سر میبرند و نجلا نیز به یک بحران و طوفان درونی مبتلا شده که چه بسا او خود را در این میانه مقصد میداند و این مسأله از جنبه آن شرط که نجلا برای عبد در قبال دادن پاسخ مثبت ازدواج مشخص کرده، وی را از کانون یک عاشقانه به مرکز تقصیرها منتقل کرده است و خانواده عبد و خصوصاً خواهر او، نجلا را مقصر در این جریان میدانند و از وی متنفرند که این چالش به عنوان یک چالش عقیدتی شک گونه با دستمایه خانواده و عشق میتوانست به نحو مطلوبتری در فصل دوم به بسط و گسترش برسد و به جای سرکشیدن گاه و بیگاه به حواشی و گرههای فرعی داستان، همواره چالش مذکور به مسأله اصلی و برجستهترین نقطه داستان بدل شود.
نجلا دارای دو جنس کارگردانی است؛ سکانسهای اسارت و زندان توسط یک تیم کارگردانی و سکانسهای شهر و خانه عبد و غیره توسط تیم دیگر کارگردانی طراحی و کارگردانی شده است که این مسأله یک ضایعه از جنس دوپارگی آشکار به فصل دوم سریال وارد آورده است. این مسأله وقتی خود را آشکار میسازد که در تدوین سکانسهای اسارت عبد و دوستانش در زندان و حتی فرار آنها، بیمحابا در ادامه و امتداد سکانسهای درگیری و چالشهای خانواده عبد در شهر با نجلا قرار میگیرد و گویی مخاطب با دو فضای متفاوت در یک داستان روبهرو است! که این مسأله تمرکز مخاطب را در ارتباط با پیوند دادن خطوط و پیرنگهای فرعی به پیرنگ اصلی سریال مشوش کرده است. اگر این دوپارگی به نحو صحیح کنترل و مدیریت میشد و تنها یک ذهن کارگردانی از جنبه فردی آن بر تمام فضای سریال متمرکز بود شاید ضمن ایجاد یکپارچگی در فصل دوم، فاصله ایجاد شده حدوداً دوساله میان دو فصل نیز قابل ترمیم بود.
افزون بر ضعفهایی که ذکر شد زمان پخش فصل دوم سریال نجلا اصلاً مناسب با حال و هوا و فضای کلی داستان نیست. فصل دوم دقیقاً در ایامی پخش شده که ترجیحاً کنداکتور سیما از جنبه مخاطب شناسانه آن در ایام تعطیلات سال نو متمایل به برنامهها و سریالهای شاد و با نشاط است که ضمن رعایت جنبههای سرگرمکننده، نشاط نوروزی و ایام خوش تعطیلات نوروزی حلاوت بیشتر یابد، اما نجلا به واسطه فضای غالب غمبار آن که ترکیبی از مفاهیم فراق و غم دوری و غربت و تجاوز دشمن به مام وطن ضمن بیان درد عشق و رونمایی از روی جرار عشق است، اصلاً سریال مناسبی برای این ایام نبود. البته که شاید پخش شبکه سوم سیما، مسأله تمرکز بیشتر مخاطب به تلویزیون در ایام تعطیلات سال نو را در مقایسه با دیگر ایام سال بهانهای تصور کرده باشد تا این سریال را در ایام تعطیلات نوروزی برای استقبال بیشتر مخاطب پخش کند اما این اقدام از جذابیت داستان اصلی نجلا به واسطه ضعف در برآورد زمان مناسب برای پخش تا حد محسوسی کاسته بود. این ضعف در زمان نشناسی در پخش چنین سریالی با چنین ویژگیهای تراژیک و غمبار، در حالی است که بلافاصله پس از اتمام تعطیلات نوروزی جامعه و رسانه صدا و سیما با انبوهی از برنامههای مناسبتی به استقبال ماه مبارک رمضان می رود و شاید با وقفه و تحملی دو هفتهای از سوی پخش شبکه سوم سیما، ایام شبهای ماه مبارک رمضان زمان مناسبی برای پخش فصل دوم سریال نجلا میبود.
افزون بر ضعفهایی که ذکر شد لازم است تا عنوان شود که یکی از محاسن فصل دوم سریال نجلا معطوف بر هدایت اصولی و فنی و هنری صحیح مسأله چالشی - ملی لهجه و گویش در ادای دیالوگها است؛ در این رابطه پس از آنکه انبوه سریالهای پخش شده طی سالهای اخیر در سیما به بهرهبرداری با ضعف وافر از لهجهها و گویشهای مناطق مختلف ایران مشغول بودهاند که این مسأله با ضعفها و چالشها و در مواردی جنجالهایی نیز همراه بوده است، نجلا جزو آن دسته از آثار سریالی است که گویش و لهجه را در حدی که در خدمت بیان و روایت داستان و قصه باشد به نحو اصولی و فنی به کار گرفته است، حتی برای بازیگرانی که کمترین نسبت و ارتباط با گویش جنوبی و خصوصاً عربی خوزستانی را دارند. افزون بر این نکته در فصل دوم نجلا از بازیگرانی استفاده شده است که اساساً عربی صحبت میکنند و نه اینکه دیالوگ فارسی را با لهجه اشتباه و دست و پا شکسته عربی ادا کنند. لذا در سریال نجلا از آن جنبه که دیالوگ کاملاً با زبان معیار عربی بیان شده است، تأثیر حسی و القای اقتضائات فضا و موقعیت در طول داستان در برخی سکانسها به خوبی برای مخاطب عیان و ارائه شده است که این مسأله از محاسن قابل توجه فصل دوم سریال نجلا نسبت به فصل گذشته آن و حتی نسبت به سایر سریالهایی است که تلاش میکنند زبان فارسی را با لهجه عربی مخلوط و بیان کنند که گاهی این ضایعه آنچنان از حس بیرون میزند که تماشای ادامه سریال را برای مخاطب با بیانگیزگی و رخوت همراه میکند!
منتقد
عاشقانه نجلا خصوصاً در فصل اول که در میانه مسیر با جریان هجوم عراق به مرزهای ایران در ابتدای جنگ تحمیلی همسو و متقاطع میشود دارای موضوعی چالشی است. این چالش تا حدودی از آن جنبه که یک عاشقانه از سوی پسر با شرطی از سوی دختر مبنی بر رسیدن به زیارت اربعین توسط پسر در ازای دادن پاسخ مثبت ازدواج به او همسو میشود نیز به جذابیتهای موضوعی سریال افزوده بود. البته که در میانه راه و با هجوم عراق به خرمشهر و آشفتگی در جریان این هجوم، مسیر داستان و شرط دختر و پسر که درگیر با یک عاشقانه سخت هستند با اتفاقات و حوادثی توأم می شود که به جذابیت سریال میافزاید.
عبد عاشقپیشه در مسیر شرط دختر برای دادن پاسخ مثبت ناغافل تن به اسارت در زندان مخوف بعثیها میدهد که گویی این مسیر تازه ابتدای راه آزمون دیگری برای عبد در مسیر عاشقی است و گویا عشق آن روی دیگر جرار خود را نیز برای او نمایان ساخته است. این فضا از فصل اول نجلا تا فصل دوماش گسترش مییابد، البته که میان پخش فصل اول آن در مهرماه 1399 تا پخش فصل دوم این سریال در تعطیلات نوروزی سال 1401 فاصله طولانی ایجاد شده است و این مسأله خود یکی از عواملی است که بر اقبال مخاطب در یکپارچه نگری به جریان این سریال در طول دو فصل اثر منفی گذاشته است. مورد دیگری که در این مسیر اثر منفی داشته موقعیتنشناسی و زمان پخش فصل دوم سریال نجلا است. شروع فصل دوم از محدوده اسارت عبد در زندان مخوف بعثیها شکل میگیرد که او در شرایط بسیار بدی با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند و از طرف دیگر خانواده او در ایران که درگیر با جنگ است نگران و مشوش در بیخبری از حال او به سر میبرند و نجلا نیز به یک بحران و طوفان درونی مبتلا شده که چه بسا او خود را در این میانه مقصد میداند و این مسأله از جنبه آن شرط که نجلا برای عبد در قبال دادن پاسخ مثبت ازدواج مشخص کرده، وی را از کانون یک عاشقانه به مرکز تقصیرها منتقل کرده است و خانواده عبد و خصوصاً خواهر او، نجلا را مقصر در این جریان میدانند و از وی متنفرند که این چالش به عنوان یک چالش عقیدتی شک گونه با دستمایه خانواده و عشق میتوانست به نحو مطلوبتری در فصل دوم به بسط و گسترش برسد و به جای سرکشیدن گاه و بیگاه به حواشی و گرههای فرعی داستان، همواره چالش مذکور به مسأله اصلی و برجستهترین نقطه داستان بدل شود.
نجلا دارای دو جنس کارگردانی است؛ سکانسهای اسارت و زندان توسط یک تیم کارگردانی و سکانسهای شهر و خانه عبد و غیره توسط تیم دیگر کارگردانی طراحی و کارگردانی شده است که این مسأله یک ضایعه از جنس دوپارگی آشکار به فصل دوم سریال وارد آورده است. این مسأله وقتی خود را آشکار میسازد که در تدوین سکانسهای اسارت عبد و دوستانش در زندان و حتی فرار آنها، بیمحابا در ادامه و امتداد سکانسهای درگیری و چالشهای خانواده عبد در شهر با نجلا قرار میگیرد و گویی مخاطب با دو فضای متفاوت در یک داستان روبهرو است! که این مسأله تمرکز مخاطب را در ارتباط با پیوند دادن خطوط و پیرنگهای فرعی به پیرنگ اصلی سریال مشوش کرده است. اگر این دوپارگی به نحو صحیح کنترل و مدیریت میشد و تنها یک ذهن کارگردانی از جنبه فردی آن بر تمام فضای سریال متمرکز بود شاید ضمن ایجاد یکپارچگی در فصل دوم، فاصله ایجاد شده حدوداً دوساله میان دو فصل نیز قابل ترمیم بود.
افزون بر ضعفهایی که ذکر شد زمان پخش فصل دوم سریال نجلا اصلاً مناسب با حال و هوا و فضای کلی داستان نیست. فصل دوم دقیقاً در ایامی پخش شده که ترجیحاً کنداکتور سیما از جنبه مخاطب شناسانه آن در ایام تعطیلات سال نو متمایل به برنامهها و سریالهای شاد و با نشاط است که ضمن رعایت جنبههای سرگرمکننده، نشاط نوروزی و ایام خوش تعطیلات نوروزی حلاوت بیشتر یابد، اما نجلا به واسطه فضای غالب غمبار آن که ترکیبی از مفاهیم فراق و غم دوری و غربت و تجاوز دشمن به مام وطن ضمن بیان درد عشق و رونمایی از روی جرار عشق است، اصلاً سریال مناسبی برای این ایام نبود. البته که شاید پخش شبکه سوم سیما، مسأله تمرکز بیشتر مخاطب به تلویزیون در ایام تعطیلات سال نو را در مقایسه با دیگر ایام سال بهانهای تصور کرده باشد تا این سریال را در ایام تعطیلات نوروزی برای استقبال بیشتر مخاطب پخش کند اما این اقدام از جذابیت داستان اصلی نجلا به واسطه ضعف در برآورد زمان مناسب برای پخش تا حد محسوسی کاسته بود. این ضعف در زمان نشناسی در پخش چنین سریالی با چنین ویژگیهای تراژیک و غمبار، در حالی است که بلافاصله پس از اتمام تعطیلات نوروزی جامعه و رسانه صدا و سیما با انبوهی از برنامههای مناسبتی به استقبال ماه مبارک رمضان می رود و شاید با وقفه و تحملی دو هفتهای از سوی پخش شبکه سوم سیما، ایام شبهای ماه مبارک رمضان زمان مناسبی برای پخش فصل دوم سریال نجلا میبود.
افزون بر ضعفهایی که ذکر شد لازم است تا عنوان شود که یکی از محاسن فصل دوم سریال نجلا معطوف بر هدایت اصولی و فنی و هنری صحیح مسأله چالشی - ملی لهجه و گویش در ادای دیالوگها است؛ در این رابطه پس از آنکه انبوه سریالهای پخش شده طی سالهای اخیر در سیما به بهرهبرداری با ضعف وافر از لهجهها و گویشهای مناطق مختلف ایران مشغول بودهاند که این مسأله با ضعفها و چالشها و در مواردی جنجالهایی نیز همراه بوده است، نجلا جزو آن دسته از آثار سریالی است که گویش و لهجه را در حدی که در خدمت بیان و روایت داستان و قصه باشد به نحو اصولی و فنی به کار گرفته است، حتی برای بازیگرانی که کمترین نسبت و ارتباط با گویش جنوبی و خصوصاً عربی خوزستانی را دارند. افزون بر این نکته در فصل دوم نجلا از بازیگرانی استفاده شده است که اساساً عربی صحبت میکنند و نه اینکه دیالوگ فارسی را با لهجه اشتباه و دست و پا شکسته عربی ادا کنند. لذا در سریال نجلا از آن جنبه که دیالوگ کاملاً با زبان معیار عربی بیان شده است، تأثیر حسی و القای اقتضائات فضا و موقعیت در طول داستان در برخی سکانسها به خوبی برای مخاطب عیان و ارائه شده است که این مسأله از محاسن قابل توجه فصل دوم سریال نجلا نسبت به فصل گذشته آن و حتی نسبت به سایر سریالهایی است که تلاش میکنند زبان فارسی را با لهجه عربی مخلوط و بیان کنند که گاهی این ضایعه آنچنان از حس بیرون میزند که تماشای ادامه سریال را برای مخاطب با بیانگیزگی و رخوت همراه میکند!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه