سلسله درس‌گفتارهای تفسیری‌منتشرنشده آیت‌الله شهید‌بهشتی (2)

خدای رحمت


اولین صفت برجسته الهی که از آن در هر نیایش روزانه یاد می‌کنیم «رحمت» است. در جامعه‌ای که تعلیم و تربیت دینی آن به جای رحمت الهی بیشتر خشم، عذاب و عقاب خدا را در انظار مجسم می‌کند، آیا غایب بودن «بسم‌الله الرحمن الرحیم» به‌عنوان یک شعار، احساس نمی‌شود؟
مسیحیان منتقد اسلام می‌گویند: «خدای اسلام و خدای یهود، خدای غضب و خدای مسیحیت، خدای رحمت است»!
در حالی که شعار اسلام «بسم‌الله الرحمن الرحیم» است، چگونه خدایش، خدای غضب، خشم و انتقام است؟ اینکه ما خدا را پس از مقام الوهیت و خدایی در رابطه با مخلوقات، قبل از هرچیز با خصلت رحمت، آن هم مکرر و با تأکید بر «رحمن» و «رحیم» بودن یاد می‌کنیم، علت دارد. البته اگر سرسری بگیریم، نتیجه‌ای نمی‌دهد و اگر قرار باشد از تمام این نکته‌ها و دقایق و لطایف اسلام سرسری عبور کنیم، همین می‌شود!
«الحَمْدُللِهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» ستایش مخصوص خدا، خداوند جهانیان است.
در این جمله بعد از نیایش، باز هم از خدا با عنوان «رب العالمین» یاد می‌شود؛ خدای هستی و خدای همه مردم. مسلمانی که فکر، زندگی و ایده‌اش نشانگر آن باشد که خدا را فقط خدای خودش می‌داند و نفهمد که خدا، خدای کافر و مؤمن، مسلمان و غیرمسلمان اعم از مسیحی، یهودی، زرتشتی، بودایی، برهمایی، بی‌دین، مادی و ملحد است و طرز فکر و رفتار او با بندگان خدا نمایشگر این صفت خاص الهی «رب العالمین» نباشد، این شعار برایش زنده نیست.
درست است که یک مسلمان در پرتو اسلام و تعالیم آن، از نعمتی بزرگ یعنی نعمت آگاهی نسبت به پدیده‌های هستی از طریق آیات قرآن برخوردار است و یک گام از دیگران جلوتر است، ولی این جلوداری نباید موجب شود که بر همه خوبی‌ها، نیکی‌ها و خصلت‌های مترقی و پیشرفته دیگران خط بطلان بکشد و آنها را نادیده بگیرد. این غرور است. نباید این‌طور تلقی کنیم که گویی خدا و رحمت الهی و همه چیز متعلق به ماست. این غرور، افراط، تندروی، تفریط و مسخ تعالیم عالی اسلام است.
هر کاری کنیم، باز خداوند «رب العالمین» است. به هیچ عنوان نمی‌توانیم رب العالمین بودن خداوند را محدود کنیم. اگر محدود کنیم، خلاف اصل ثابت اسلامی عمل کرده‌ایم و زیربناهای اعتقادی اسلام را زیر سؤال برده‌ایم.
«الحمدلله» ستایش مخصوص خداست، یعنی در برابر هیچ موجود دیگری زبان به ستایش مگشای؛ هیچ کس دیگر، هرکسی که می‌خواهد باشد، حتی پیامبر و امام. پیامبر و امام را هم نمی‌توان ستایش کرد. شما می‌توانید کمالات هر فردی را بگویید، ولی در همان حدی که هست.
از افراد در همان حدی که هستند قدردانی کنید و درهمان حدی که استحقاق دارند، تشکر و سپاسگزاری کنید. اما اینکه یک مرتبه قید و بند را از زبان بردارید و شروع کنید به ستایش کردن غیرخدا، این مغایربا تعالیم اسلام است.
ستایش مخصوص خداست، چون فقط اوست که کمال مطلق و بی‌نهایت است. از او که پایین آمدیم، ماسوی، همه نهایت و حد و مرز دارند و مرزها را باید رعایت کرد.
پیامبر اکرم(ص) فضیلت‌های بسیاری دارد که باید آنها را شناخت؛ ولی در حدش. حدش هم معلوم است: در آن حدی که دلیل قاطع از قرآن و سنت برای آن وجود دارد. این حدش است، من درآوردی و ساختگی نمی‌شود.
مولای متقیان، علی(ع) فضیلت‌های زیادی دارد. ائمه(ع) فضیلت‌های بسیار دارند، عده‌ای از صحابه رسول خدا(ص) کمالات زیادی دارند. همه اینها حسابش مشخص است. در حدی که دلیل قطعی از قرآن و سنت برای آن هست. دلیل شکی و ظنی در اینجا به درد نمی‌خورد.
بی‌حساب سخن گفتن و ستایشگرانه از آنان یاد کردن، در‌ شأن مسلمان نیست. فقط یک موجود وجود دارد که می‌توان با خیال راحت، بدون دغدغه و بی‌هیچ حد و مرزی او را ستایش کرد و آن خداست؛ ستایش از آن خداست.
«الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» خدای مهربان و مهرورز. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این آیات به سرچشمه لایزال هستی توجه می‌دهد. یعنی خداوند و رحمت واسعه‌اش و اینکه او خدای تمام جهانیان است و ستایش مخصوص اوست.
تا اینجا سخن از مبدأ بود. حال آیات سوره به سایر مسائل توجه می‌دهد، از جمله اینکه‌ ای انسان! تو در زندگی مسئول هستی. هر کاری می‌کنی مراقب باش که حساب و سؤالی در کار است و از تو خواهند پرسید چرا این کار را انجام دادی؟ آن هم روزی که فرمانروای آن روز فقط خداست و دروغ آنجا کارساز نیست.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7878/29/608050/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها