ناگفتههایی از مراسم «اسکار 2022»
پیروزی ناشنوایان شکست پر سر و صداها
وصال روحانی
خبرنگار
پرسر و صداترین واقعه مراسم اهدای جوایز اسکار 2022 «سیلی»ای بود که ویل اسمیت بازیگر معروف و سیاهپوست امریکایی بهصورت کریس راک مجری این آیین به سبب توهین وی به همسرش نواخت ولی واقعیت امر این است که اتفاقات بسیار مهمتری هم به لحاظ کیفی و مضمونی و هم به لحاظ حرکاتی که در کل جوامع هنری ایجاد کردند، روی دادند.
از پیشتازان کاندیدایی تا فیلم پیروز
در حالی که فیلمهای «قدرت سگ» با 12 کاندیدایی و «بلفاست» و بازسازی «داستان وست ساید» با 7 نامزدی پیشتاز صف شانسداران فتح این جوایز نشان میدادند و «کوچه کابوسوار» و «تراژدی مکبث» هم به ترتیب با چهار و سه کاندیدایی داعیههایی در سر داشتند، عنوان بهترین فیلم نه به آنها بلکه به «کودا» (coda) رسید که اگرچه سه کاندیدایی داشت اما به نظر میرسید فقط برای شاخه برترین بازیگر نقش دوم مرد و سناریویش اسکار بگیرد. چیزی که آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری البته آن را رعایت کرد و هم تروی کوتسور ناشنوا را صاحب اسکار نقش دوم مرد کرد و هم شیان هدر را به فتح مجسمه طلایی بهترین سناریوی اقتباسی نایل ساخت اما در کنار آن اسکار برترین فیلم سال را نیز به این کار احساسبرانگیز اختصاص داد.
فیلمی که درباره یک زن و مرد ناشنوا و مشکلات حاد آنها در راه برقراری ارتباطی موفق با وابستگانشان است که برخلاف آنها سالم و عادی هستند و هم تکلم میکنند و هم میتوانند حرفهای دیگران را بشنوند.
فیلم برتری که اول نشد
فیلم فضایی و علمی-تخیلی «دون» (Dune) با کسب شش اسکار در مراسم اهدای نود و چهارمین دوره این جوایز به ظاهر برنده اصلی و بزرگ این آیین بود، بخصوص که این فیلم در روز 19 بهمن 1400 هم که زمان اعلام فهرست کاندیداها بود با کسب 10 نامزدی رتبه دوم جدول را مال خود کرده بود اما واقعیت امر این است که اکثر قریب به اتفاق این مجسمهها در شاخههای درجه دوم و بخصوص قسمتهای فنی حاصل آمد و نه در شاخههای اصلی و مضمونی و به تبع آن ارزشی کمتر از اسکارهای کم شمارتری داشتند که سهم فیلمهای «کودا» و «چشمهای تامیفی» شد. بازنده بزرگ توزیع اسکارهای 2022 را باید «بلفاست» تلقی کرد که فیلمی زندگینامهای و سیاسی از کنت برانای بریتانیایی است و دوران کودکی خود او را به تصویر میکشید و از رنجهای او و خانوادهاش که مجبور شدند ایرلند شمالی و شهر بلفاست را که زادگاه آنها و غرق در مبارزات نظامی و سیاسی به قصد کسب استقلال و رهایی از یوغ حکومت مرکزی لندن بود ترک گویند و به گوشهای امنتر از انگلیس کوچ و همان جا مأوا کنند و مبارزات سازمان نظامی-سیاسی موسوم به «ارتش جمهوریخواه ایرلند» را فقط از دور نظاره کنند. از آنجا که «قدرت سگ» یک وسترن Revisionisty و انشقاق طلب به حساب میآید و«تراژدی مکبث» بیش از متعلق بودن به برادران کوئن (جوئل و اتان) یک کار کاملاً شکسپیری و تئاتری محسوب میشود و داستان وست ساید هم نه یک کار اوریژینال بلکه بازسازی فیلم کلاسیک سال 1961 رابرت وایز است اکثر منتقدان به این نتیجه رسیده بودند که آکادمی اسکار «بلفاست» را که یک کار کاملاً اوریژینال است، بر تارک سینما مینشاند و مجسمه طلایی بهترین فیلم را به این کار سیاه و سفید و کاملاً متفاوت ارزانی خواهد داشت اما در یک شگفتی بزرگ «بلفاست» از 7 کاندیداییاش فقط یک جایزه را برد که سهم خود کنت برانا در شاخه اسکار برترین سناریوی اوریژینال شد. چنین سرنوشتی شامل حال وست ساید هم شد که مثل بلفاست هفت نامزدی داشت ولی استیون اسپیلبرگ باوجود تمام نوگراییها و ابتکارهایی که به فیلم 61 سال پیش وایز اضافه کرد تنها شاهد فتح یک اسکار برای فیلمش بود که آن هم به آریانا دی بوسه در شاخه برترین بازیگر نقش دوم زن رسید.
اهمیت فیلمهای انسانی
«قدرت سگ» نیز باوجود فتح اسکار برترین کارگردانی برای جین کمپیون (فیلمساز مسن زن نیوزیلندی) و اهمیت فراوان اسکار این رده از کسب پیروزی در 11 رده دیگری که در آنها کاندیدا شده بود بازماند تا مثل بلفاست و وست ساید بازنده بزرگ اسکار امسال باشد. شکستهای واضح و بزرگ این آثار پر سروصدا و پیروزی عظیم «Coda» که فضایی کوچک اما داستانی عاطفی و انساندوستانه دارد و قشر مظلوم ناشنوایان را در مرکز توجه خود قرار میدهد، ثابت کرد که اگرچه آثار بزرگ و پرهزینه استودیوهای معروف همه ابزار موفقیت و وسایل حمایتی را در اختیار دارند ولی وقتی پای رقابت با فیلمهایی در میان میآید که به رغم امکانات بسیار کمتر مالیشان حرفهای بسیار مهمتری برای گفتن دارند، هر نتیجهای میتواند بر این رقابت متصور باشد و پرسروصداها و ثروتمندان را بازنده و کم سروصداها و آثار هنری کم هزینه را برنده کند.
یک اسکار برای پدر سینمایی تنیسورهای نخست جهان
اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد امسال به ویل اسمیت رسید که در فیلم «شاه ریچارد» نقش پدر ونوس و سرهنا ویلیامز دو تنیسور برتر زن 35 سال اخیر جهان را بازی کرده است اما پیروزی او تحتالشعاع ضربه سیلیای قرار گرفت که او 40 دقیقه قبل از دریافت جایزهاش به صورت کریس راک مجری بیش از حد بذلهگوی مراسم اسکار زد. راک ضمن صحبتها و تکهپرانیهایش همسر اسمیت را که مثل او هنرپیشه است و جادا پنکث اسمیت نام دارد، به خاطر تراشیدن موهایش به تمسخر گرفته بود حال آن که این زن به سبب ابتلا به یک بیماری صعبالعلاج و کمیاب دچار ریزش مو شده و شکل و شمایل تازهاش نه محصول انتخاب وی و محصول مدپرستی او بلکه به سبب تبعات این بیماری است. ویل اسمیت هم که در صف جلوی «سن» در تالار دالبی تیاتر شهر لسآنجلس محل توزیع جوایز اسکار نشسته بود، نه تنها از جای خود بلند شد و برای دفاع از همسرش به روی سن رفت و توی صورت کریس راک کوبید بلکه بعد از بازگشت به محل نشستاش مقداری بد و بیراه هم با صدای بلند نثار راک کرد.
هر چیزی به جز شاستین
توفیق جسیکا شاستین کانادایی تبار در شاخه بهترین بازیگر زن نقش اول یک پیروزی فاقد هرگونه جنجال بود و مقدمهای در حد سیلی زدن به این و آن هم نداشت و او به واقع پاداش بیش از 15 سال حضور خود در بعضی فیلمهای مطرح و پرطمطراق را با بازی در رل اصلی فیلم «چشمهای تامی فی» گرفت، رلی دشوار که میطلبید وی هر روز با گریمی بسیار مفصل در قالب یک زن واقعی و یک فعال اجتماعی دهههای اخیر امریکا ظاهر شود که کوچکترین شباهتی با شاستین ندارد و برخی کارهای جنجالیاش او را در موقعیتی نامطلوب و زیر ذرهبینهای اجتماعی قرار داده و هر چیزی جلوه کرده است، الا شاستین که هنرمندی بدون جنجال و مسلط بر احوال خویش است.
ماشین با یک جایزه
«ماشین مرا بران» فیلمی مفرح که ریوسوکی هاماگوچی ژاپنی ساخته و انبانی از جوایز بینالمللی اندوخته، همانطور که پیشبینی میشد جایزه بهترین فیلم بینالمللی (غیرانگلیسی زبان) را هم ضمیمه این جوایز کرد اما در هیچ یک از سه شاخه دیگری که نامزد شده بود، موفق ظاهر نشد تا پیشبینی برخی کارشناسان که میگفتند این فیلم حتی میتواند اسکار بهترین فیلم سال را هم بگیرد، غلط از آب درآید. در قسمت بهترین کارتون بلند هم نه «لوکا» اول شد و نه «فرار» که هوادارانشان بسیار بودند و این اسکار به فیلم «Encanto» تعلق گرفت تا این ژانر که سالیان متمادی در تملک مطلق کمپانیهای والت دیسنی و پیکسار بوده، نفسی بکشد و فاتحانی بجز آنها را هم تجربه کند. البته چه سود که یک بار دیگر و در ادامه تنزل دائمی شمار تماشاگران پخش تلویزیونی مراسم اسکار که همیشه شبکه ABC امریکا عهدهدار این امر بوده است، امسال هم فقط 4/15میلیون نفر در امریکا و نفراتی نه چندان چشمگیر درسایر کشورها این مراسم را دیدند و این ارقام نازل کجا و تماشاگران 55 میلیون نفری مراسم سال 1997 که یک رکورد دیرپا برای اسکار بوده، کجا.
خبرنگار
پرسر و صداترین واقعه مراسم اهدای جوایز اسکار 2022 «سیلی»ای بود که ویل اسمیت بازیگر معروف و سیاهپوست امریکایی بهصورت کریس راک مجری این آیین به سبب توهین وی به همسرش نواخت ولی واقعیت امر این است که اتفاقات بسیار مهمتری هم به لحاظ کیفی و مضمونی و هم به لحاظ حرکاتی که در کل جوامع هنری ایجاد کردند، روی دادند.
از پیشتازان کاندیدایی تا فیلم پیروز
در حالی که فیلمهای «قدرت سگ» با 12 کاندیدایی و «بلفاست» و بازسازی «داستان وست ساید» با 7 نامزدی پیشتاز صف شانسداران فتح این جوایز نشان میدادند و «کوچه کابوسوار» و «تراژدی مکبث» هم به ترتیب با چهار و سه کاندیدایی داعیههایی در سر داشتند، عنوان بهترین فیلم نه به آنها بلکه به «کودا» (coda) رسید که اگرچه سه کاندیدایی داشت اما به نظر میرسید فقط برای شاخه برترین بازیگر نقش دوم مرد و سناریویش اسکار بگیرد. چیزی که آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری البته آن را رعایت کرد و هم تروی کوتسور ناشنوا را صاحب اسکار نقش دوم مرد کرد و هم شیان هدر را به فتح مجسمه طلایی بهترین سناریوی اقتباسی نایل ساخت اما در کنار آن اسکار برترین فیلم سال را نیز به این کار احساسبرانگیز اختصاص داد.
فیلمی که درباره یک زن و مرد ناشنوا و مشکلات حاد آنها در راه برقراری ارتباطی موفق با وابستگانشان است که برخلاف آنها سالم و عادی هستند و هم تکلم میکنند و هم میتوانند حرفهای دیگران را بشنوند.
فیلم برتری که اول نشد
فیلم فضایی و علمی-تخیلی «دون» (Dune) با کسب شش اسکار در مراسم اهدای نود و چهارمین دوره این جوایز به ظاهر برنده اصلی و بزرگ این آیین بود، بخصوص که این فیلم در روز 19 بهمن 1400 هم که زمان اعلام فهرست کاندیداها بود با کسب 10 نامزدی رتبه دوم جدول را مال خود کرده بود اما واقعیت امر این است که اکثر قریب به اتفاق این مجسمهها در شاخههای درجه دوم و بخصوص قسمتهای فنی حاصل آمد و نه در شاخههای اصلی و مضمونی و به تبع آن ارزشی کمتر از اسکارهای کم شمارتری داشتند که سهم فیلمهای «کودا» و «چشمهای تامیفی» شد. بازنده بزرگ توزیع اسکارهای 2022 را باید «بلفاست» تلقی کرد که فیلمی زندگینامهای و سیاسی از کنت برانای بریتانیایی است و دوران کودکی خود او را به تصویر میکشید و از رنجهای او و خانوادهاش که مجبور شدند ایرلند شمالی و شهر بلفاست را که زادگاه آنها و غرق در مبارزات نظامی و سیاسی به قصد کسب استقلال و رهایی از یوغ حکومت مرکزی لندن بود ترک گویند و به گوشهای امنتر از انگلیس کوچ و همان جا مأوا کنند و مبارزات سازمان نظامی-سیاسی موسوم به «ارتش جمهوریخواه ایرلند» را فقط از دور نظاره کنند. از آنجا که «قدرت سگ» یک وسترن Revisionisty و انشقاق طلب به حساب میآید و«تراژدی مکبث» بیش از متعلق بودن به برادران کوئن (جوئل و اتان) یک کار کاملاً شکسپیری و تئاتری محسوب میشود و داستان وست ساید هم نه یک کار اوریژینال بلکه بازسازی فیلم کلاسیک سال 1961 رابرت وایز است اکثر منتقدان به این نتیجه رسیده بودند که آکادمی اسکار «بلفاست» را که یک کار کاملاً اوریژینال است، بر تارک سینما مینشاند و مجسمه طلایی بهترین فیلم را به این کار سیاه و سفید و کاملاً متفاوت ارزانی خواهد داشت اما در یک شگفتی بزرگ «بلفاست» از 7 کاندیداییاش فقط یک جایزه را برد که سهم خود کنت برانا در شاخه اسکار برترین سناریوی اوریژینال شد. چنین سرنوشتی شامل حال وست ساید هم شد که مثل بلفاست هفت نامزدی داشت ولی استیون اسپیلبرگ باوجود تمام نوگراییها و ابتکارهایی که به فیلم 61 سال پیش وایز اضافه کرد تنها شاهد فتح یک اسکار برای فیلمش بود که آن هم به آریانا دی بوسه در شاخه برترین بازیگر نقش دوم زن رسید.
اهمیت فیلمهای انسانی
«قدرت سگ» نیز باوجود فتح اسکار برترین کارگردانی برای جین کمپیون (فیلمساز مسن زن نیوزیلندی) و اهمیت فراوان اسکار این رده از کسب پیروزی در 11 رده دیگری که در آنها کاندیدا شده بود بازماند تا مثل بلفاست و وست ساید بازنده بزرگ اسکار امسال باشد. شکستهای واضح و بزرگ این آثار پر سروصدا و پیروزی عظیم «Coda» که فضایی کوچک اما داستانی عاطفی و انساندوستانه دارد و قشر مظلوم ناشنوایان را در مرکز توجه خود قرار میدهد، ثابت کرد که اگرچه آثار بزرگ و پرهزینه استودیوهای معروف همه ابزار موفقیت و وسایل حمایتی را در اختیار دارند ولی وقتی پای رقابت با فیلمهایی در میان میآید که به رغم امکانات بسیار کمتر مالیشان حرفهای بسیار مهمتری برای گفتن دارند، هر نتیجهای میتواند بر این رقابت متصور باشد و پرسروصداها و ثروتمندان را بازنده و کم سروصداها و آثار هنری کم هزینه را برنده کند.
یک اسکار برای پدر سینمایی تنیسورهای نخست جهان
اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد امسال به ویل اسمیت رسید که در فیلم «شاه ریچارد» نقش پدر ونوس و سرهنا ویلیامز دو تنیسور برتر زن 35 سال اخیر جهان را بازی کرده است اما پیروزی او تحتالشعاع ضربه سیلیای قرار گرفت که او 40 دقیقه قبل از دریافت جایزهاش به صورت کریس راک مجری بیش از حد بذلهگوی مراسم اسکار زد. راک ضمن صحبتها و تکهپرانیهایش همسر اسمیت را که مثل او هنرپیشه است و جادا پنکث اسمیت نام دارد، به خاطر تراشیدن موهایش به تمسخر گرفته بود حال آن که این زن به سبب ابتلا به یک بیماری صعبالعلاج و کمیاب دچار ریزش مو شده و شکل و شمایل تازهاش نه محصول انتخاب وی و محصول مدپرستی او بلکه به سبب تبعات این بیماری است. ویل اسمیت هم که در صف جلوی «سن» در تالار دالبی تیاتر شهر لسآنجلس محل توزیع جوایز اسکار نشسته بود، نه تنها از جای خود بلند شد و برای دفاع از همسرش به روی سن رفت و توی صورت کریس راک کوبید بلکه بعد از بازگشت به محل نشستاش مقداری بد و بیراه هم با صدای بلند نثار راک کرد.
هر چیزی به جز شاستین
توفیق جسیکا شاستین کانادایی تبار در شاخه بهترین بازیگر زن نقش اول یک پیروزی فاقد هرگونه جنجال بود و مقدمهای در حد سیلی زدن به این و آن هم نداشت و او به واقع پاداش بیش از 15 سال حضور خود در بعضی فیلمهای مطرح و پرطمطراق را با بازی در رل اصلی فیلم «چشمهای تامی فی» گرفت، رلی دشوار که میطلبید وی هر روز با گریمی بسیار مفصل در قالب یک زن واقعی و یک فعال اجتماعی دهههای اخیر امریکا ظاهر شود که کوچکترین شباهتی با شاستین ندارد و برخی کارهای جنجالیاش او را در موقعیتی نامطلوب و زیر ذرهبینهای اجتماعی قرار داده و هر چیزی جلوه کرده است، الا شاستین که هنرمندی بدون جنجال و مسلط بر احوال خویش است.
ماشین با یک جایزه
«ماشین مرا بران» فیلمی مفرح که ریوسوکی هاماگوچی ژاپنی ساخته و انبانی از جوایز بینالمللی اندوخته، همانطور که پیشبینی میشد جایزه بهترین فیلم بینالمللی (غیرانگلیسی زبان) را هم ضمیمه این جوایز کرد اما در هیچ یک از سه شاخه دیگری که نامزد شده بود، موفق ظاهر نشد تا پیشبینی برخی کارشناسان که میگفتند این فیلم حتی میتواند اسکار بهترین فیلم سال را هم بگیرد، غلط از آب درآید. در قسمت بهترین کارتون بلند هم نه «لوکا» اول شد و نه «فرار» که هوادارانشان بسیار بودند و این اسکار به فیلم «Encanto» تعلق گرفت تا این ژانر که سالیان متمادی در تملک مطلق کمپانیهای والت دیسنی و پیکسار بوده، نفسی بکشد و فاتحانی بجز آنها را هم تجربه کند. البته چه سود که یک بار دیگر و در ادامه تنزل دائمی شمار تماشاگران پخش تلویزیونی مراسم اسکار که همیشه شبکه ABC امریکا عهدهدار این امر بوده است، امسال هم فقط 4/15میلیون نفر در امریکا و نفراتی نه چندان چشمگیر درسایر کشورها این مراسم را دیدند و این ارقام نازل کجا و تماشاگران 55 میلیون نفری مراسم سال 1997 که یک رکورد دیرپا برای اسکار بوده، کجا.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه