در گفت وگو با «ایران» مطرح شد
کنکور، معلول است نه علت!
هامون سبطی دبیر کارگروه آموزش دیده بان شفافیت در گفتوگو با «ایران»، درباره آسیبهای روانی و اجتماعی کنکور روی دانشآموز و داوطلبان کنکور میگوید: این مشکل ناگزیر است و ناشی از وضعیت بد اقتصادی است. وقتی امکان راهیابی به رشتههایی که از نظر اقتصادی آیندهدار هستند به یک درصد تقلیل مییابد طبیعتاً فرزندان طبقات متوسطه و مستضعف تمام هم و غم خودشان را معطوف به این میکنند که بتوانند در این رقابت خشونتآمیز موفق شوند و بُعدهای دیگر زندگیشان مثل ورزش، هنر ارتباط مؤثر با جامعه، مطالعه آزاد و... را فعلاً نادیده بگیرند تا در این مسابقه نفسگیر قبول شوند و اگر به آن رسیدند به سایر جنبههای زندگی خود نیز توجه کنند.
این کارشناس تعلیم و تربیت ادامه میدهد: کنکور معلول است نه علت. اغلب سخنان و قوانینی که در اوایل دهه هشتاد برای حذف کنکور مطرح شده بود، ناشی از این بود که قانونگذار متوجه این قضیه نبوده است. بعضاً کنکور را معضلی میدانستند که باعث مشکلات روحی، اقتصادی و خانوادگی شده است اما با توجه به بررسیهایی که در دهه ۹۰ شد، نمایندگان مجلس و مرکز پژوهشهای مجلس به این نتیجه رسیدند که کنکور معلول است و با توجه به علتهای آسیبرسانی که در جامعه هست فعلاً از هرآنچه آسیب میرساند، میتواند آسیب کمتری داشته باشد اما نیاز به اصلاحات دارد.
وی ادامه میدهد: در عین حال اما شورای عالی انقلاب فرهنگی به این نتیجه نرسیده و برخی میپندارند که کنکور علت مشکلاتی است که در حوزه آموزش و پرورش، آموزش عالی و سلامت روانی دانشآموزان وجود دارد. در واقع به جایگاه بیست سال پیش مجلس عقب گرد کرده است. در سال ۸۶ قانونی موسوم به قانون «حذف کنکور» در مجلس تصویب شد که در سال ۹۲ با توجه به پژوهشهای انجام شده، کاملاً لغو شد و گفتند حذف کنکور ممکن نیست.
سبطی درباره انگیزه اقتصادی برای سوق دادن دانشآموزان به سمت رشتههای پزشکی بیان میکند: کنکور در واقع معلول مشکلات اقتصادی است که در جامعه ایران وجود دارد. اغلب تلاشهای خانوادهها برای اینکه فرزندانشان در رشتههای دارو سازی، پزشکی و دندانپزشکی قبول شوند، انگیزه اقتصادی و اجتماعی است.
دبیر کارگروه آموزش دیده بان شفافیت میگوید: البته ما در کشوری به سر میبریم که از دیرباز؛ اینکه خانواده به فکر تحصیل فرزندان باشد و بتواند او را در رشتههای خاص وارد کند جزو عناصر برتر فرهنگی ما بوده اما اکنون وضعیت فعلی که ما در کشور مشاهده میکنیم بیشتر به خاطر وضعیت اقتصادی است. ما با یک حلقه بسته «قدرت و ثروت» رو به رو هستیم که قشر ضعیف و متوسط جامعه با حدود بیش از ۹۰ درصد، تنها راه ورودشان به این حلقه قدرت و ثروت را ورود به رشتههای خاص دانشگاهی میدانند که اتفاقاً دولت نیز از آنها به لحاظ مالی حمایت میکند.
وی با بیان اینکه در این سالها تقاضا به سمت دانشگاه فرهنگیان نیز افزایش پیدا کرده است دلیل اصلی این گرایش را نیز مالی عنوان میکند و میگوید: دانشگاه فرهنگیان به دانشجویان خود پول میدهد و شغلشان را تضمین میکند. ما با ۹۰ درصد جمعیت کشور ۸۰ میلیونی ایران روبهرو هستیم که احساس میکنند اگر فرزندانشان در رشتههای دکترای پزشکی یا دبیری قبول شوند از نظر آینده اقتصادی تضمین هستند؛ در غیر این صورت آیندهشان تضمین نیست و فرزندان خود را برای زندگی اقتصادی، ازدواج و چگونگی مدیریت آینده دچار درماندگی میدانند.
سبطی خاطرنشان میکند: در این میان بهدلیل اینکه میزان پذیرش این رشتهها در دانشگاههای دولتی بسیار محدود است، بدین صورت که حدود ده هزار نفر اول میتوانند به این رشته محلها دست یابند - در حالی که ما بیش از یک میلیون متقاضی داریم- رقابت خیلی شدیدی شکل میگیرد. این رقابت حتماً پر از استرس خواهد بود و حتماً در این مسیر بنگاههای اقتصادی به وجود میآیند تا موفقیت در این رقابتها را تسریع یا تسهیل کنند.
وی اشاره میکند: اینکه ما فکر کنیم چون کنکور در ۴ ساعت برگزار میشود یا چون تستی است، باعث این معضلات میشود، یک اشتباه فاحش است. اگر کنکور سالی ۱۰ بار هم برگزار شود یا تشریحی هم شود، استرس و معضلات روحی آن برطرف نمیشود زیرا ما با یک میلیون متقاضی روبهرو هستیم که میخواهند ۱۰ هزار صندلی را اشغال کنند.
دبیر کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت در پایان بیان میکند: اتفاقاً این مسأله امکان سودجویی برخی افراد را بیشتر خواهد کرد. از اینرو میبینیم که شورای عالی انقلاب فرهنگی با نقدهای بسیار زیادی از طرف وزرا و معاونان سابق خود وزارت آموزش و پرورش هم روبهرو شده است. اینکه بخواهیم کنکور را به پایه دهم، یازدهم و دوازدهم تسری بدهیم موجب میشود فشاری که روی دانشآموز است به سه سال تشدید پیدا کند نه تقلیل. بنابراین همین مسأله میتواند عوارض اجتماعی و اقتصادی بیشتری هم داشته باشد.
این کارشناس تعلیم و تربیت ادامه میدهد: کنکور معلول است نه علت. اغلب سخنان و قوانینی که در اوایل دهه هشتاد برای حذف کنکور مطرح شده بود، ناشی از این بود که قانونگذار متوجه این قضیه نبوده است. بعضاً کنکور را معضلی میدانستند که باعث مشکلات روحی، اقتصادی و خانوادگی شده است اما با توجه به بررسیهایی که در دهه ۹۰ شد، نمایندگان مجلس و مرکز پژوهشهای مجلس به این نتیجه رسیدند که کنکور معلول است و با توجه به علتهای آسیبرسانی که در جامعه هست فعلاً از هرآنچه آسیب میرساند، میتواند آسیب کمتری داشته باشد اما نیاز به اصلاحات دارد.
وی ادامه میدهد: در عین حال اما شورای عالی انقلاب فرهنگی به این نتیجه نرسیده و برخی میپندارند که کنکور علت مشکلاتی است که در حوزه آموزش و پرورش، آموزش عالی و سلامت روانی دانشآموزان وجود دارد. در واقع به جایگاه بیست سال پیش مجلس عقب گرد کرده است. در سال ۸۶ قانونی موسوم به قانون «حذف کنکور» در مجلس تصویب شد که در سال ۹۲ با توجه به پژوهشهای انجام شده، کاملاً لغو شد و گفتند حذف کنکور ممکن نیست.
سبطی درباره انگیزه اقتصادی برای سوق دادن دانشآموزان به سمت رشتههای پزشکی بیان میکند: کنکور در واقع معلول مشکلات اقتصادی است که در جامعه ایران وجود دارد. اغلب تلاشهای خانوادهها برای اینکه فرزندانشان در رشتههای دارو سازی، پزشکی و دندانپزشکی قبول شوند، انگیزه اقتصادی و اجتماعی است.
دبیر کارگروه آموزش دیده بان شفافیت میگوید: البته ما در کشوری به سر میبریم که از دیرباز؛ اینکه خانواده به فکر تحصیل فرزندان باشد و بتواند او را در رشتههای خاص وارد کند جزو عناصر برتر فرهنگی ما بوده اما اکنون وضعیت فعلی که ما در کشور مشاهده میکنیم بیشتر به خاطر وضعیت اقتصادی است. ما با یک حلقه بسته «قدرت و ثروت» رو به رو هستیم که قشر ضعیف و متوسط جامعه با حدود بیش از ۹۰ درصد، تنها راه ورودشان به این حلقه قدرت و ثروت را ورود به رشتههای خاص دانشگاهی میدانند که اتفاقاً دولت نیز از آنها به لحاظ مالی حمایت میکند.
وی با بیان اینکه در این سالها تقاضا به سمت دانشگاه فرهنگیان نیز افزایش پیدا کرده است دلیل اصلی این گرایش را نیز مالی عنوان میکند و میگوید: دانشگاه فرهنگیان به دانشجویان خود پول میدهد و شغلشان را تضمین میکند. ما با ۹۰ درصد جمعیت کشور ۸۰ میلیونی ایران روبهرو هستیم که احساس میکنند اگر فرزندانشان در رشتههای دکترای پزشکی یا دبیری قبول شوند از نظر آینده اقتصادی تضمین هستند؛ در غیر این صورت آیندهشان تضمین نیست و فرزندان خود را برای زندگی اقتصادی، ازدواج و چگونگی مدیریت آینده دچار درماندگی میدانند.
سبطی خاطرنشان میکند: در این میان بهدلیل اینکه میزان پذیرش این رشتهها در دانشگاههای دولتی بسیار محدود است، بدین صورت که حدود ده هزار نفر اول میتوانند به این رشته محلها دست یابند - در حالی که ما بیش از یک میلیون متقاضی داریم- رقابت خیلی شدیدی شکل میگیرد. این رقابت حتماً پر از استرس خواهد بود و حتماً در این مسیر بنگاههای اقتصادی به وجود میآیند تا موفقیت در این رقابتها را تسریع یا تسهیل کنند.
وی اشاره میکند: اینکه ما فکر کنیم چون کنکور در ۴ ساعت برگزار میشود یا چون تستی است، باعث این معضلات میشود، یک اشتباه فاحش است. اگر کنکور سالی ۱۰ بار هم برگزار شود یا تشریحی هم شود، استرس و معضلات روحی آن برطرف نمیشود زیرا ما با یک میلیون متقاضی روبهرو هستیم که میخواهند ۱۰ هزار صندلی را اشغال کنند.
دبیر کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت در پایان بیان میکند: اتفاقاً این مسأله امکان سودجویی برخی افراد را بیشتر خواهد کرد. از اینرو میبینیم که شورای عالی انقلاب فرهنگی با نقدهای بسیار زیادی از طرف وزرا و معاونان سابق خود وزارت آموزش و پرورش هم روبهرو شده است. اینکه بخواهیم کنکور را به پایه دهم، یازدهم و دوازدهم تسری بدهیم موجب میشود فشاری که روی دانشآموز است به سه سال تشدید پیدا کند نه تقلیل. بنابراین همین مسأله میتواند عوارض اجتماعی و اقتصادی بیشتری هم داشته باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه