رنگ باختن ابهامات مهم در بازار سرمایه
سید علی هاشمیفشارکی
تحلیلگر بازارهای مالی
گروه اقتصادی/ بازار سرمایه در سالی که گذشت سرشار از نوسان بود که علت اصلی آن هم وجود ابهامات درخصوص نرخ ارز و عدم تعیین تکلیف توافقات برجام بود که این موارد به صورت مستقیم بر شرایط بازار و سودآوری شرکتها تأثیرگذار بود.
هر روز که اخبار ضدونقیضی دراین خصوص در فضای رسانهای کشور بازتاب مییافت، باعث بروز نوسانات زیادی در بازار میشد و بیاعتمادی در بازار را به دنبال داشت. این بیاعتمادی افت شدید حجم معاملات را پیریزی میکرد.در این سال، انتخابات ریاست جمهوری هم وجود داشت که این امر هم باعث بروز نوسانات در بازار سرمایه شد.
نداشتن چشمانداز برای بازار سرمایه هم باعث شد که بسیاری در این بین کنار نشسته و از دور بازار را رصد کنند.از سوی دیگر، کسری بودجه زیادی هم در کشور وجود داشت که به دلیل کسری بودجه، اوراق زیادی هم چاپ شد و با بالا رفتن سود اوراق، پول از بازار جمع و بازارهم خشک شد.
در مجموع، ناامیدی در بازار سرمایه سال گذشته، نتیجهای جز کاهش حجم معاملات به نسبت دو سال قبل از آن نداشت.این موارد، جملگی باعث رکود در بازار سرمایه شد و تصمیمگیری در آن هم بسیار سخت بود.حتی روند بازار، بازدهی خاصی هم برای معاملهگران نداشت و اکثر نوسانگیران در بازار یکسال گذشته ضرر کردند.
نقاط ابهام موجود در بازار سال گذشته امسال هم وجود خواهد داشت با این تفاوت که این ابهامات کمرنگترشده و احتمال توافق هم بالاتر رفته است.
قیمتهای جهانی نفت و کامودیتیها بالا رفته و مشکلات کسری بودجه با شرایط فعلی کمتر شده و میتواند بازار روند مثبتی را در پیش بگیرد.
احتمال رشد بازار نسبت به سال گذشته بالاتر رفته و حتی در صورتی که توافق برجام حاصل نشود به دلیل رشد قیمت کامودیتیها و احتمال افزایش نرخ ارز، بازار سرمایه بازدهی ریالی خوبی خواهد داشت.
هرچند که درصورت افزایش ابهامها در بازار، نوسانات بازار بیشتر شده و اعتماد به بازار هم کمتر میشود و با هر خبر منفی همه فعالان فروشنده میشوند و از بازار بیرون میروند و تا بخواهد مقداری اعتماد به بازار برگردد با یک خبر منفی مجدد، این نوسانات بیشتر میشود.در صورت توافق برجام اما به دلیل بالا بودن نرخ کامودیتیها، بازار سود مناسبی را برای سرمایهگذاران خود به ارمغان خواهد آورد.بنابراین حتی اگر یک توافق دست و پا شکسته هم ایجاد شود، مقداری از هزینههای شرکتها کمتر شده و انتقال پول هم برای شرکتها راحتتر میشود.
در حال حاضر چند عامل بر بازار سرمایه تأثیرگذار است، برجام و نرخ ارز که نرخ ارز، ترکیبی از برجام و کسری بودجه است که این عوامل باید با هم یک برآیند داشته باشند که روی بازار سرمایه هم تأثیرگذار باشند.
یکی از مواردی که اکنون بهشدت در بازار سرمایه جا افتاده تأثیر ورود پول حقیقی به بازار بوده، درحالی که اتفاقاً این مورد، مؤلفه چندان خاصی نیست و برعکس نباید برای بازگشت رونق بازار، منتظر تزریق پول حقیقی بود.بازار سرمایه با شرایط فعلی بشدت ارزنده بوده، هرچند که اگر بخواهیم ورود پول حقیقی به بازار داشته باشیم باید خروج پول حقوقی داشته باشیم.موضوعی که من بیشتر به آن توجه میکنم، افزایش ارزش معاملات در بورس و فرابورس است.اگر ارزش معاملات روزانه در بورس و فرابورس در محدوده 5 یا 6 همت ادامهدار باشد، بیشک رونق به بازار برگشته و من برای رونق بازار چندان منتظر پول حقیقی نیستم.
چون ورود پول حقیقی یعنی خروج پول حقوقی و وقتی که حقوقیها بازار را ارزنده ببینند پولی خارج نمیشود که حقیقیها به بازار وارد شوند.بنابراین هرچه معاملات بیشتری انجام شود مؤلفه بهتری هم برای بازار بوده و میتوان به بازار امیدوارتر بود.
موضوع دیگری که اکنون مطرح بوده، اخذ مالیات از سپردههای حقوقیها نزد بانکها است که این امر هم، موضوع بزرگی برای بازارسرمایه نیست.
چون اکثر حقوقیهای بازار یا دولتی هستند یا نیمهدولتی و دادن مالیات برای آنها چندان مهم نیست و آنها هم این شرایط را قبول خواهند کرد، اما اگر شرکتی زرنگتر باشد، منابع خود را به صندوقهای با درآمد ثابت برده و از آنطرف هم سودهایی را کسب میکند.
البته در این بین، صندوقها باید درصدی از منابع خود را در بازار سهام داشته باشند که این موضوع به صورت غیرمستقیم روی بازار سرمایه تأثیر دارد، هرچند که تأثیرآن زیاد نیست.واقعیت این است که بازار سرمایه ما بهشدت جوان بوده و هنوز آنچنان که باید در جامعه جا نیفتاده و آن درصد و نسبت سرمایهگذاران مردمی که در بازار حضور دارند نسبت به بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی پیشرفته پایینتر است.شاید تعداد معاملهگران یا تعداد افرادی که سهام عدالت دارند در بازار زیاد باشد، اما تعداد افرادی که پولهای مازاد خود را به صورت بلندمدت در بازار سرمایهگذاری کنند، بسیار کم است.بیتردید این بازار بهشدت جای رشد دارد و پتانسیل خوبی هم در جذب پولهای سرگردان دارد و اگر این اتفاق رخ دهد هم به اقتصاد کشور و هم به شرکتها کمک خواهدکرد و هم منجر به سودآوری برای آنها خواهد شد.هماکنون نسبت p/e در بازار سرمایه بسیار پایین است و اگر اعتماد به بازار سرمایه برگردد، مردم به جای اینکه پول مازاد خود را در ملک سرمایهگذاری کنند به بازار سرمایه میآورند، هرچند که در نهایت این اتفاق در بلندمدت رخ خواهد داد، اما سیاستگذار میتواند این فرایند را کوتاهترکرده تا هم سیاستگذار ازاین فرصت استفاده لازم را برده و هم مردم پول خودرا در بازار سرمایهگذاری کنند.
تحلیلگر بازارهای مالی
گروه اقتصادی/ بازار سرمایه در سالی که گذشت سرشار از نوسان بود که علت اصلی آن هم وجود ابهامات درخصوص نرخ ارز و عدم تعیین تکلیف توافقات برجام بود که این موارد به صورت مستقیم بر شرایط بازار و سودآوری شرکتها تأثیرگذار بود.
هر روز که اخبار ضدونقیضی دراین خصوص در فضای رسانهای کشور بازتاب مییافت، باعث بروز نوسانات زیادی در بازار میشد و بیاعتمادی در بازار را به دنبال داشت. این بیاعتمادی افت شدید حجم معاملات را پیریزی میکرد.در این سال، انتخابات ریاست جمهوری هم وجود داشت که این امر هم باعث بروز نوسانات در بازار سرمایه شد.
نداشتن چشمانداز برای بازار سرمایه هم باعث شد که بسیاری در این بین کنار نشسته و از دور بازار را رصد کنند.از سوی دیگر، کسری بودجه زیادی هم در کشور وجود داشت که به دلیل کسری بودجه، اوراق زیادی هم چاپ شد و با بالا رفتن سود اوراق، پول از بازار جمع و بازارهم خشک شد.
در مجموع، ناامیدی در بازار سرمایه سال گذشته، نتیجهای جز کاهش حجم معاملات به نسبت دو سال قبل از آن نداشت.این موارد، جملگی باعث رکود در بازار سرمایه شد و تصمیمگیری در آن هم بسیار سخت بود.حتی روند بازار، بازدهی خاصی هم برای معاملهگران نداشت و اکثر نوسانگیران در بازار یکسال گذشته ضرر کردند.
نقاط ابهام موجود در بازار سال گذشته امسال هم وجود خواهد داشت با این تفاوت که این ابهامات کمرنگترشده و احتمال توافق هم بالاتر رفته است.
قیمتهای جهانی نفت و کامودیتیها بالا رفته و مشکلات کسری بودجه با شرایط فعلی کمتر شده و میتواند بازار روند مثبتی را در پیش بگیرد.
احتمال رشد بازار نسبت به سال گذشته بالاتر رفته و حتی در صورتی که توافق برجام حاصل نشود به دلیل رشد قیمت کامودیتیها و احتمال افزایش نرخ ارز، بازار سرمایه بازدهی ریالی خوبی خواهد داشت.
هرچند که درصورت افزایش ابهامها در بازار، نوسانات بازار بیشتر شده و اعتماد به بازار هم کمتر میشود و با هر خبر منفی همه فعالان فروشنده میشوند و از بازار بیرون میروند و تا بخواهد مقداری اعتماد به بازار برگردد با یک خبر منفی مجدد، این نوسانات بیشتر میشود.در صورت توافق برجام اما به دلیل بالا بودن نرخ کامودیتیها، بازار سود مناسبی را برای سرمایهگذاران خود به ارمغان خواهد آورد.بنابراین حتی اگر یک توافق دست و پا شکسته هم ایجاد شود، مقداری از هزینههای شرکتها کمتر شده و انتقال پول هم برای شرکتها راحتتر میشود.
در حال حاضر چند عامل بر بازار سرمایه تأثیرگذار است، برجام و نرخ ارز که نرخ ارز، ترکیبی از برجام و کسری بودجه است که این عوامل باید با هم یک برآیند داشته باشند که روی بازار سرمایه هم تأثیرگذار باشند.
یکی از مواردی که اکنون بهشدت در بازار سرمایه جا افتاده تأثیر ورود پول حقیقی به بازار بوده، درحالی که اتفاقاً این مورد، مؤلفه چندان خاصی نیست و برعکس نباید برای بازگشت رونق بازار، منتظر تزریق پول حقیقی بود.بازار سرمایه با شرایط فعلی بشدت ارزنده بوده، هرچند که اگر بخواهیم ورود پول حقیقی به بازار داشته باشیم باید خروج پول حقوقی داشته باشیم.موضوعی که من بیشتر به آن توجه میکنم، افزایش ارزش معاملات در بورس و فرابورس است.اگر ارزش معاملات روزانه در بورس و فرابورس در محدوده 5 یا 6 همت ادامهدار باشد، بیشک رونق به بازار برگشته و من برای رونق بازار چندان منتظر پول حقیقی نیستم.
چون ورود پول حقیقی یعنی خروج پول حقوقی و وقتی که حقوقیها بازار را ارزنده ببینند پولی خارج نمیشود که حقیقیها به بازار وارد شوند.بنابراین هرچه معاملات بیشتری انجام شود مؤلفه بهتری هم برای بازار بوده و میتوان به بازار امیدوارتر بود.
موضوع دیگری که اکنون مطرح بوده، اخذ مالیات از سپردههای حقوقیها نزد بانکها است که این امر هم، موضوع بزرگی برای بازارسرمایه نیست.
چون اکثر حقوقیهای بازار یا دولتی هستند یا نیمهدولتی و دادن مالیات برای آنها چندان مهم نیست و آنها هم این شرایط را قبول خواهند کرد، اما اگر شرکتی زرنگتر باشد، منابع خود را به صندوقهای با درآمد ثابت برده و از آنطرف هم سودهایی را کسب میکند.
البته در این بین، صندوقها باید درصدی از منابع خود را در بازار سهام داشته باشند که این موضوع به صورت غیرمستقیم روی بازار سرمایه تأثیر دارد، هرچند که تأثیرآن زیاد نیست.واقعیت این است که بازار سرمایه ما بهشدت جوان بوده و هنوز آنچنان که باید در جامعه جا نیفتاده و آن درصد و نسبت سرمایهگذاران مردمی که در بازار حضور دارند نسبت به بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی پیشرفته پایینتر است.شاید تعداد معاملهگران یا تعداد افرادی که سهام عدالت دارند در بازار زیاد باشد، اما تعداد افرادی که پولهای مازاد خود را به صورت بلندمدت در بازار سرمایهگذاری کنند، بسیار کم است.بیتردید این بازار بهشدت جای رشد دارد و پتانسیل خوبی هم در جذب پولهای سرگردان دارد و اگر این اتفاق رخ دهد هم به اقتصاد کشور و هم به شرکتها کمک خواهدکرد و هم منجر به سودآوری برای آنها خواهد شد.هماکنون نسبت p/e در بازار سرمایه بسیار پایین است و اگر اعتماد به بازار سرمایه برگردد، مردم به جای اینکه پول مازاد خود را در ملک سرمایهگذاری کنند به بازار سرمایه میآورند، هرچند که در نهایت این اتفاق در بلندمدت رخ خواهد داد، اما سیاستگذار میتواند این فرایند را کوتاهترکرده تا هم سیاستگذار ازاین فرصت استفاده لازم را برده و هم مردم پول خودرا در بازار سرمایهگذاری کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه