تولید دانشبنیان؛ حلقه مفقوده صنعت پوشاک ایران
سمانه شهرینژاد
استاد دانشگاه
با توجه به سیاستهای کلی نظام با تأسی از تأکیدات مقام معظم رهبری، مبنی بر توجه به موضوع خودکفایی در عرصههای مختلف، مصرف کالاهای ایرانی به منظور رونق تولید و افزایش مصرف کالاهای فرهنگی در میان اقشار مختلف، از طریق فرهنگسازی، ترویج، تولید و توزیع با بهرهگیری از ظرفیتهای بومی از طریق شناسایی بازارهای پنهان، میتوان موجبات رونق اقتصادی- فرهنگی- اجتماعی و صادراتی را رقم زد؛ در این بین یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی و در عین حال سودآور اقتصادی که نقش جدی در انتقال ایدههای خلاق و رشد فرهنگی در جامعه ایفا میکند، پوشاک است. در این زمینه کشور همچنان در بخشهایی مانند تولید، تبلیغات و توزیع، آموزش و پژوهش، طراحی، سیاستهای دولتی و غیره مشکلات فراوانی دارد. هر کدام از این مباحث متأسفانه زیرشاخههای خود را دارند که باید براساس آینده پژوهی صنعت پوشاک به آن پرداخت.
تلاش برای احیای هویت ایرانی- اسلامی نوعی آرمان فکری جامعه را با بررسی چالشها، نگرشها در جهت بررسی ریشههای عمیق فرهنگی درگیر خود کرده است و باید با نگاهی درست و دقیق آن را بررسی و مطالعه کرد و آینده پژوهی این هنر- صنعت نیاز به بازنگری چند منظوره دارد. ناگفته نماند که تاریخ پوشاک در ایران کهن، زبانزد جهانیان بوده و تا به امروز در بخشهای بومی و محلی، ظرفیتهای دانشگاهی، هنری و کارآفرینی بانوان در این زمینه پیشقدم بوده و هست، اما بر حسب سیاست و زیرساختهای اشتباه، تاکنون دانشگاهها، ادارات مربوطه، جشنوارهها و بازار آنطور که باید به این نیاز اجتماعی پاسخ کامل و جامع با توجه به ذائقه مردم ندادهاند؛ زیرا آنچه بهعنوان پوشاک عمومی در سطح جامعه رواج دارد با جغرافیای زیست بومی و شیوه زندگی افراد، هویت شغلی، منزلتهای اجتماعی، اقوام و فرهنگهای مختلف، پایداری اجتماعی و فرهنگی با ارزشهای ایرانی- اسلامی قرابت فرهنگی ندارد.
از عوامل ناموفق بودن در بومیسازی و کارآفرینی در حوزه پوشاک بهعنوان بخشی از صنایع خلاق و اشتغالزا میتوان موارد زیر را اشاره کرد که شامل عدم پذیرش تغییر و انجماد فکری، عدم اعتمادبهنفس، رخوت اجتماعی و ایدهآلگری به جای عملگرایی، ترس و روحیه محافظهکار، تمایل به همرنگی با جماعت و ترس از متفاوت عمل کردن، آموزشهای نامناسب، تغییرات و محدودیتهای سیاسی و اجتماعی، عدم شناسایی و استفاده صحیح از منابع انسانی و عدم استفاده از منابع مالی و تخصص نادرست منابع، است.
از اینرو در راستای افزایش توسعه و بهبود کیفی و توجه به میراث فرهنگی و محلی و با وجود اقوام متعدد در ایران در حوزه پوشاک و احیای دوباره آن بهعنوان یک ارزش ملی که دارای شناسنامه و هویت است، راهکارهایی باید ارائه گردد:
1-گسترش ظرفیت شهرها بهمثابه به دست آوردن جایگاه اصلی در حوزه تولید پوشاک با دستبافتههای بومی.
2-شناختن بازارهای هدف برای فروش که عامل رکود و پیشرفت است.
3- بررسی مؤلفههای بومی- فرهنگی، مطابق با نیاز اقشار جامعه تا نقش حیاتی خود را بهعنوان بخشی از جریان فرهنگساز چه به لحاظ نظری و چه در عرصه عملی به شکلی معتبر ایفا کند.
4-ورود صنعتی صنایعدستی به بازار با تعامل بین هنرمند، طراح، سرمایهگذار و ارگانهای مرتبط بهعنوان پشتیبان برای ورود به بخش اشتغالزایی صنایع خلاق.
5-جداسازی از مصرفگرایی و تک بُعدی شدن و پیش رفتن به سوی تفکری مستقل.
6- به روز شدن آموزشهای دانشگاهی مرتبط به جهت علمی شدن این رشته.
7- حمایت حقوقی از مؤلفین، محققین، هنرمندان و صنعتگران و حمایت جذب گردشگر.
8-حمایت مسئولان در شکلگیری یک برند ایرانی و ملی برای حرفه، هنر، صنعت ومهارت پوشاک برای تولید مستمر و پیوسته.
برای آنکه بتوانیم جهشی نوین به آینده هنر- صنعت پوشاک در ایران داشته باشیم، بهتر است چند شرط را رعایت کنیم: تحولات و تغییرات سریع عصر فناوری و تکنولوژی را جدی بگیریم، برای تکامل با علوم دیگر در ارتباط باشیم، روابط و ارتباطات اجتماعی را ارتقا دهیم، سرمایهگذاری و دانش فنی فوقالعاده را دستکم نگیریم.
با توجه به ظرفیتهای ملی در عرصه طراحی و تولید که زنان با درایت سکاندار آن هستند، باید به این امر توجه کنیم که توسعه پایدار از مسیر توسعه اقتصادی بخشهای خصوصی میگذرد، چراکه دستیابی به توسعه پایدار بهصورت مداوم، بر پایه اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی استوار است. از اینرو میتوان با تکیه بر امنیت داخلی و آزادی اقتصادی از راه عدالت و تحملپذیری و زیستپذیری در امر پایداری به توسعه دست یافت و این امر مستلزم این میباشد که هماهنگی با تولید داخلی دارای شرط لازم برای توسعه باشد.
در استفاده از این کالای فرهنگی و البته با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه و بالفعل در حوزه تولید که میتوان در سطح کلان اقدامات شایانی انجام داد، متأسفانه حلقه مفقوده علم - صنعت همچنان در نظام سرمایهداری محو میشود.
با تأکید به خودکفایی از طریق تولید دانشبنیان و اشتغالآفرینی و رونق صنایع خلاق، امید است با توجه به توانمندی بانوان در بخشهای علمی و پژوهشی، صنعتی، اجتماعی و اقتصادی، موجبات رشد و پیشرفت کشور در حوزههای متفاوت از جمله پوشاک فراهم شود، چراکه بر این باوریم که بانوان ما در بخشهای متفاوت همیشه موفق عمل کردهاند و در هر بخش در سطح ملی، از هر استان و شهری، ظرفیتهای بسیار موفقی داریم. توجه به حوزه بانوان در فرهنگسازی سبک زندگی و تربیت یک نسل مقتدر بسیار حائزاهمیت میباشد و برای آیندهای پربار نباید از این مبحث غافل ماند.
از این رو اصلاح تفکر حاکم، اصلاح نظامهای آموزشی با تأکید بر فرایند یادگیری، اصلاح نظامهای پژوهشی، گسترش شبکههای دانش بومی، خودباوری، تقویت کار تیمی، عملگرایی و نشاط اجتماعی، استفاده از منابع انسانی، ظرفیتها و پتانسیلهای بومی و سازگاری با شرایط محیطی از عوامل پیشرفت در هنر- صنعت پوشاک و تولید ملی است.
استاد دانشگاه
با توجه به سیاستهای کلی نظام با تأسی از تأکیدات مقام معظم رهبری، مبنی بر توجه به موضوع خودکفایی در عرصههای مختلف، مصرف کالاهای ایرانی به منظور رونق تولید و افزایش مصرف کالاهای فرهنگی در میان اقشار مختلف، از طریق فرهنگسازی، ترویج، تولید و توزیع با بهرهگیری از ظرفیتهای بومی از طریق شناسایی بازارهای پنهان، میتوان موجبات رونق اقتصادی- فرهنگی- اجتماعی و صادراتی را رقم زد؛ در این بین یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی و در عین حال سودآور اقتصادی که نقش جدی در انتقال ایدههای خلاق و رشد فرهنگی در جامعه ایفا میکند، پوشاک است. در این زمینه کشور همچنان در بخشهایی مانند تولید، تبلیغات و توزیع، آموزش و پژوهش، طراحی، سیاستهای دولتی و غیره مشکلات فراوانی دارد. هر کدام از این مباحث متأسفانه زیرشاخههای خود را دارند که باید براساس آینده پژوهی صنعت پوشاک به آن پرداخت.
تلاش برای احیای هویت ایرانی- اسلامی نوعی آرمان فکری جامعه را با بررسی چالشها، نگرشها در جهت بررسی ریشههای عمیق فرهنگی درگیر خود کرده است و باید با نگاهی درست و دقیق آن را بررسی و مطالعه کرد و آینده پژوهی این هنر- صنعت نیاز به بازنگری چند منظوره دارد. ناگفته نماند که تاریخ پوشاک در ایران کهن، زبانزد جهانیان بوده و تا به امروز در بخشهای بومی و محلی، ظرفیتهای دانشگاهی، هنری و کارآفرینی بانوان در این زمینه پیشقدم بوده و هست، اما بر حسب سیاست و زیرساختهای اشتباه، تاکنون دانشگاهها، ادارات مربوطه، جشنوارهها و بازار آنطور که باید به این نیاز اجتماعی پاسخ کامل و جامع با توجه به ذائقه مردم ندادهاند؛ زیرا آنچه بهعنوان پوشاک عمومی در سطح جامعه رواج دارد با جغرافیای زیست بومی و شیوه زندگی افراد، هویت شغلی، منزلتهای اجتماعی، اقوام و فرهنگهای مختلف، پایداری اجتماعی و فرهنگی با ارزشهای ایرانی- اسلامی قرابت فرهنگی ندارد.
از عوامل ناموفق بودن در بومیسازی و کارآفرینی در حوزه پوشاک بهعنوان بخشی از صنایع خلاق و اشتغالزا میتوان موارد زیر را اشاره کرد که شامل عدم پذیرش تغییر و انجماد فکری، عدم اعتمادبهنفس، رخوت اجتماعی و ایدهآلگری به جای عملگرایی، ترس و روحیه محافظهکار، تمایل به همرنگی با جماعت و ترس از متفاوت عمل کردن، آموزشهای نامناسب، تغییرات و محدودیتهای سیاسی و اجتماعی، عدم شناسایی و استفاده صحیح از منابع انسانی و عدم استفاده از منابع مالی و تخصص نادرست منابع، است.
از اینرو در راستای افزایش توسعه و بهبود کیفی و توجه به میراث فرهنگی و محلی و با وجود اقوام متعدد در ایران در حوزه پوشاک و احیای دوباره آن بهعنوان یک ارزش ملی که دارای شناسنامه و هویت است، راهکارهایی باید ارائه گردد:
1-گسترش ظرفیت شهرها بهمثابه به دست آوردن جایگاه اصلی در حوزه تولید پوشاک با دستبافتههای بومی.
2-شناختن بازارهای هدف برای فروش که عامل رکود و پیشرفت است.
3- بررسی مؤلفههای بومی- فرهنگی، مطابق با نیاز اقشار جامعه تا نقش حیاتی خود را بهعنوان بخشی از جریان فرهنگساز چه به لحاظ نظری و چه در عرصه عملی به شکلی معتبر ایفا کند.
4-ورود صنعتی صنایعدستی به بازار با تعامل بین هنرمند، طراح، سرمایهگذار و ارگانهای مرتبط بهعنوان پشتیبان برای ورود به بخش اشتغالزایی صنایع خلاق.
5-جداسازی از مصرفگرایی و تک بُعدی شدن و پیش رفتن به سوی تفکری مستقل.
6- به روز شدن آموزشهای دانشگاهی مرتبط به جهت علمی شدن این رشته.
7- حمایت حقوقی از مؤلفین، محققین، هنرمندان و صنعتگران و حمایت جذب گردشگر.
8-حمایت مسئولان در شکلگیری یک برند ایرانی و ملی برای حرفه، هنر، صنعت ومهارت پوشاک برای تولید مستمر و پیوسته.
برای آنکه بتوانیم جهشی نوین به آینده هنر- صنعت پوشاک در ایران داشته باشیم، بهتر است چند شرط را رعایت کنیم: تحولات و تغییرات سریع عصر فناوری و تکنولوژی را جدی بگیریم، برای تکامل با علوم دیگر در ارتباط باشیم، روابط و ارتباطات اجتماعی را ارتقا دهیم، سرمایهگذاری و دانش فنی فوقالعاده را دستکم نگیریم.
با توجه به ظرفیتهای ملی در عرصه طراحی و تولید که زنان با درایت سکاندار آن هستند، باید به این امر توجه کنیم که توسعه پایدار از مسیر توسعه اقتصادی بخشهای خصوصی میگذرد، چراکه دستیابی به توسعه پایدار بهصورت مداوم، بر پایه اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی استوار است. از اینرو میتوان با تکیه بر امنیت داخلی و آزادی اقتصادی از راه عدالت و تحملپذیری و زیستپذیری در امر پایداری به توسعه دست یافت و این امر مستلزم این میباشد که هماهنگی با تولید داخلی دارای شرط لازم برای توسعه باشد.
در استفاده از این کالای فرهنگی و البته با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه و بالفعل در حوزه تولید که میتوان در سطح کلان اقدامات شایانی انجام داد، متأسفانه حلقه مفقوده علم - صنعت همچنان در نظام سرمایهداری محو میشود.
با تأکید به خودکفایی از طریق تولید دانشبنیان و اشتغالآفرینی و رونق صنایع خلاق، امید است با توجه به توانمندی بانوان در بخشهای علمی و پژوهشی، صنعتی، اجتماعی و اقتصادی، موجبات رشد و پیشرفت کشور در حوزههای متفاوت از جمله پوشاک فراهم شود، چراکه بر این باوریم که بانوان ما در بخشهای متفاوت همیشه موفق عمل کردهاند و در هر بخش در سطح ملی، از هر استان و شهری، ظرفیتهای بسیار موفقی داریم. توجه به حوزه بانوان در فرهنگسازی سبک زندگی و تربیت یک نسل مقتدر بسیار حائزاهمیت میباشد و برای آیندهای پربار نباید از این مبحث غافل ماند.
از این رو اصلاح تفکر حاکم، اصلاح نظامهای آموزشی با تأکید بر فرایند یادگیری، اصلاح نظامهای پژوهشی، گسترش شبکههای دانش بومی، خودباوری، تقویت کار تیمی، عملگرایی و نشاط اجتماعی، استفاده از منابع انسانی، ظرفیتها و پتانسیلهای بومی و سازگاری با شرایط محیطی از عوامل پیشرفت در هنر- صنعت پوشاک و تولید ملی است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه