کش و قوس


علیرضا عبدی
امروز، برخلاف ۹۳.۵ درصد مردم جامعه که بی‌تفاوت‌اند، خواستم باتفاوت باشم و با دوچرخه به محل کارم ‌بروم. به دوچرخه‌ام تازه رسیده بودم و تازه دیروز از تعمیرگاه گرفتم. وقتی هنوز به یک‌سوم راهم نرسیده بودم که دوچرخه‌ام دود کرد! من هم عین شما دقیقاً نمی‌دانستم کجای دوچرخه‌ است که دارد دود می‌کند... شده بودم منقل متحرک سیزده‌بدر! به ناچار با گرفتنِ مرخصی ساعتی، دوچرخه را بردم همان تعمیرگاه دیروزی. آقای سامانیانی، تعمیرکار دوچرخه، گفت: «من دوچرخه رو بدون آتیش تحویلت دادم و هیچ مسئولیتی گردن من نیست.» مجبور شدم مرخصی روزانه بگیرم و بروم صنف دوچرخه‌سواران و دوچرخه‌سازان و از سامانیانی شکایت کنم؛ من را فرستادند پیش کارشناس. از اتفاق، کارشناس صنف هم فامیلی‌اش سامانیانی بود. سامانیانی شماره دو گفت: «چون خودتون آتیش رو خاموش کردین، باید یه نامه از آتش‏نشانی بیارین.» من مرخصی روزانه را به مرخصی هفتگی تبدیل کردم و رفتم آتش‏نشانی یک مبلغی به حسابشان ریختم تا یک کارشناس به محل حادثه بفرستند. از اتفاق، کارشناس ارسالی هم فامیلی‌اش سامانیانی بود. با بررسی‏‌های فراوان این سه نفر، دوچرخه بنده مقصر شناخته شد و خوشبختانه خودم تبرئه شدم!

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7888/30/609947/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها