اقتصاد دانشبنیان زیر چتر اقتصاد مقاومتی
اقتصاد دانشبنیان باید عدالتبنیاد و مردمبنیاد باشد و از طریق «مدیریت جهادی» تحقق یابد
گروه اندیشه: رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۸۸ تا کنون شعارهای سال را «اقتصادی» تعیین کردهاند و در تاریخ ۱۶/۶/۱۳۸۹ برای نخستینبار «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردند. همچنین، ایشان در سخنرانی سال ۹۱ در دیدار با کارگزاران تصریح فرمودند: «شعارهای سال حلقههایی است برای منظومه کامل مسائل اقتصادی کشور در چهارچوب اقتصاد مقاومتی» (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام؛ 3/5/1391). بنا بر این رسم مألوف، ایشان، سال ۱۴۰۱ را نیز در راستای دغدغههای اقتصادیشان، سال «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری کردند. از این رو، سیاستگذاری و برنامهریزی درست در این زمینه منوط به فهم صحیح این شعار در چهارچوب منظومه فکری رهبر معظم انقلاب و شناخت چالشهای تحقق آن است. در این راستا، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی، عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یادداشتی را با عنوان «شعار سال ۱۴۰۱ جزئی از اجزای الگوی اقتصاد مقاومتی است» به رشته تحریر درآورده است که در ادامه فرازهایی از آن برایتان نقل میشود.
حجتالاسلام سید حسین میرمعزی ابتدا به تعریفی که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی خود از اقتصاد دانشبنیان داشتند، اشاره میکند: «اقتصاد دانشبنیان یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فناوری پیشرفته نقشآفرینی فراوان و کاملی داشته باشد در همه عرصههای تولید. «همه عرصههای تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همه کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید] برخاسته از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است که در همه عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد».
میرمعزی با استناد به فرمایش رهبر معظم انقلاب تأکید میکند که در اقتصاد دانشبنیان، اطلاعات و دانش همچون یک نهاده اولیه مورد استفاده قرار میگیرد و با پردازش روی آنها علم و دانش جدیدی تولید میشود و از این دانش جدید در بخشهای مختلف اقتصادی میتوان استفاده کرد. کاری که شرکتهای دانشبنیان انجام میدهند بر همین اساس است و بنگاههای اقتصادی میتوانند از نتایج علمی آنها در فرایند تولید استفاده کنند.
به زعم او، تکثیر شرکتهای دانشبنیان به منظور افزایش بهرهوری و تولید باید عدالتبنیان، مردمبنیاد و درونزا و برونگرا باشد و از طریق «مدیریت جهادی» تحقق یابد. بنابراین در تکثیر این شرکتها نباید مسیری را پیمود که منتهی به تمرکز ثروت و ایفای نقش سرمایهداران بزرگ و حذف مردم و ارتزاق از دانش غیربومی و وارداتی شود.
وی معتقد است ، اقتصاد دانشبنیان باید در چهارچوب اهداف و اصول و سیاستهای اقتصاد مقاومتی فهم شود و در راستای تحقق آن اقدام شود. اقتصاد مقاومتی «اقتصاد عدالتبنیاد» است؛ بر این اساس باید اقدامات در جهت دانشبنیان کردن اقتصاد به گونهای باشد که موجب بیعدالتی نشود. همچنین اقتصاد مقاومتی «اقتصادی مردمبنیاد» است. در نتیجه در فرایند دانشبنیان کردن اقتصاد نباید از سیستمهایی استفاده شود که سرمایهمحور است و تنها سرمایهداران بزرگ توانایی نقشآفرینی در این سیستم را دارند.
به باور میرمعزی، دانش را بهصورت یک کالا تلقی کردن و سپردن جریان عرضه و تقاضای آن به سیستم بازار رقابت آزاد با اصول اقتصاد مقاومتی منافات دارد؛ زیرا در نظر و عمل اثبات شده است که این سیستم موجب تمرکز ثروت در دست عدهای محدود و نقشآفرینی سرمایهداران بزرگ و محرومیت بخش زیادی از مردم از منافع تولید و کاربست دانش میشود. کما اینکه دولتی کردن کامل این فرایند با مردمبنیاد بودن اقتصاد مقاومتی منافات پیدا میکند.
از این رو، او معتقد است که باید به فکر سیستمی بود که خروجی آن اقتصاد دانشبنیان، عدالتبنیاد و مردمبنیاد است و به نظر میرسد سیستم بازار سالم (در چهارچوب احکام شریعت مقدس اسلام) و تحت کنترل و هدایت دولت بر اساس مصالح عمومی بهترین سیستم باشد.
همچنین اقتصاد دانشبنیان در چهارچوب الگوی اقتصاد مقاومتی باید درونزا و برونگرا باشد، یعنی در این اقتصاد باید به جایی برسیم که دانش بومی متکی بر ظرفیتهای دانشی در ایران تولید و صادر شود و نباید به واردات دانش از بیرون اکتفا شود. بر این اساس، تکثیر شرکتهایی که دانش و فناوریهای جدید تولید نمیکنند بلکه به واردات دانش از کشورهای دیگر میپردازند کافی و وافی به مقصود نیست. تکثیر این شرکتها در مراحل ابتدایی که فاصله زیادی با دانش و فناوری موجود در اقتصاد جهانی داریم برای مرحلهگذار مفید است ولی باید با هوشیاری و بصیرت به گونهای انجام شود که این شرکتها به مرور زمان تبدیل به شرکتهایی شوند که دانش برتر و قابل رقابت را در جهان بر اساس ظرفیتهای داخلی تولید و به دنیا صادر میکنند.
وی در پایان میافزاید: «برای تحقق شعار تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین، باید از مدلهای نظام سرمایهداری در دانشبنیان کردن اقتصاد استفاده نکنیم و با هوشیاری جریان دانش و فناوری را به سمت و سویی هدایت کنیم که خروجی آن دانش و فناوری همراه با افزایش اشتغال باشد.»
نیم نگاه
اقتصاد دانشبنیان باید در چهارچوب اهداف و اصول و سیاستهای اقتصاد مقاومتی فهم شود. اقتصاد مقاومتی اقتصاد «عدالتبنیاد» و «مردمبنیاد» است. در نتیجه در فرایند دانشبنیان کردن اقتصاد نباید از سیستمهایی استفاده شود که سرمایهمحور است و تنها سرمایهداران بزرگ توانایی نقشآفرینی در این سیستم را دارند. «دانش» را بهصورت یک کالا تلقی کردن و سپردن جریان عرضه و تقاضای آن به سیستم بازار رقابت آزاد با اصول اقتصاد مقاومتی منافات دارد؛ زیرا در نظر و عمل اثبات شده است که این سیستم موجب تمرکز ثروت در دست عدهای محدود و نقشآفرینی سرمایهداران بزرگ و محرومیت بخش زیادی از مردم از منافع تولید و کاربست دانش میشود. کما اینکه دولتی کردن کامل این فرایند با مردمبنیاد بودن اقتصاد مقاومتی منافات پیدا میکند
گروه اندیشه: رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۸۸ تا کنون شعارهای سال را «اقتصادی» تعیین کردهاند و در تاریخ ۱۶/۶/۱۳۸۹ برای نخستینبار «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردند. همچنین، ایشان در سخنرانی سال ۹۱ در دیدار با کارگزاران تصریح فرمودند: «شعارهای سال حلقههایی است برای منظومه کامل مسائل اقتصادی کشور در چهارچوب اقتصاد مقاومتی» (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام؛ 3/5/1391). بنا بر این رسم مألوف، ایشان، سال ۱۴۰۱ را نیز در راستای دغدغههای اقتصادیشان، سال «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری کردند. از این رو، سیاستگذاری و برنامهریزی درست در این زمینه منوط به فهم صحیح این شعار در چهارچوب منظومه فکری رهبر معظم انقلاب و شناخت چالشهای تحقق آن است. در این راستا، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی، عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یادداشتی را با عنوان «شعار سال ۱۴۰۱ جزئی از اجزای الگوی اقتصاد مقاومتی است» به رشته تحریر درآورده است که در ادامه فرازهایی از آن برایتان نقل میشود.
حجتالاسلام سید حسین میرمعزی ابتدا به تعریفی که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی خود از اقتصاد دانشبنیان داشتند، اشاره میکند: «اقتصاد دانشبنیان یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فناوری پیشرفته نقشآفرینی فراوان و کاملی داشته باشد در همه عرصههای تولید. «همه عرصههای تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همه کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید] برخاسته از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است که در همه عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد».
میرمعزی با استناد به فرمایش رهبر معظم انقلاب تأکید میکند که در اقتصاد دانشبنیان، اطلاعات و دانش همچون یک نهاده اولیه مورد استفاده قرار میگیرد و با پردازش روی آنها علم و دانش جدیدی تولید میشود و از این دانش جدید در بخشهای مختلف اقتصادی میتوان استفاده کرد. کاری که شرکتهای دانشبنیان انجام میدهند بر همین اساس است و بنگاههای اقتصادی میتوانند از نتایج علمی آنها در فرایند تولید استفاده کنند.
به زعم او، تکثیر شرکتهای دانشبنیان به منظور افزایش بهرهوری و تولید باید عدالتبنیان، مردمبنیاد و درونزا و برونگرا باشد و از طریق «مدیریت جهادی» تحقق یابد. بنابراین در تکثیر این شرکتها نباید مسیری را پیمود که منتهی به تمرکز ثروت و ایفای نقش سرمایهداران بزرگ و حذف مردم و ارتزاق از دانش غیربومی و وارداتی شود.
وی معتقد است ، اقتصاد دانشبنیان باید در چهارچوب اهداف و اصول و سیاستهای اقتصاد مقاومتی فهم شود و در راستای تحقق آن اقدام شود. اقتصاد مقاومتی «اقتصاد عدالتبنیاد» است؛ بر این اساس باید اقدامات در جهت دانشبنیان کردن اقتصاد به گونهای باشد که موجب بیعدالتی نشود. همچنین اقتصاد مقاومتی «اقتصادی مردمبنیاد» است. در نتیجه در فرایند دانشبنیان کردن اقتصاد نباید از سیستمهایی استفاده شود که سرمایهمحور است و تنها سرمایهداران بزرگ توانایی نقشآفرینی در این سیستم را دارند.
به باور میرمعزی، دانش را بهصورت یک کالا تلقی کردن و سپردن جریان عرضه و تقاضای آن به سیستم بازار رقابت آزاد با اصول اقتصاد مقاومتی منافات دارد؛ زیرا در نظر و عمل اثبات شده است که این سیستم موجب تمرکز ثروت در دست عدهای محدود و نقشآفرینی سرمایهداران بزرگ و محرومیت بخش زیادی از مردم از منافع تولید و کاربست دانش میشود. کما اینکه دولتی کردن کامل این فرایند با مردمبنیاد بودن اقتصاد مقاومتی منافات پیدا میکند.
از این رو، او معتقد است که باید به فکر سیستمی بود که خروجی آن اقتصاد دانشبنیان، عدالتبنیاد و مردمبنیاد است و به نظر میرسد سیستم بازار سالم (در چهارچوب احکام شریعت مقدس اسلام) و تحت کنترل و هدایت دولت بر اساس مصالح عمومی بهترین سیستم باشد.
همچنین اقتصاد دانشبنیان در چهارچوب الگوی اقتصاد مقاومتی باید درونزا و برونگرا باشد، یعنی در این اقتصاد باید به جایی برسیم که دانش بومی متکی بر ظرفیتهای دانشی در ایران تولید و صادر شود و نباید به واردات دانش از بیرون اکتفا شود. بر این اساس، تکثیر شرکتهایی که دانش و فناوریهای جدید تولید نمیکنند بلکه به واردات دانش از کشورهای دیگر میپردازند کافی و وافی به مقصود نیست. تکثیر این شرکتها در مراحل ابتدایی که فاصله زیادی با دانش و فناوری موجود در اقتصاد جهانی داریم برای مرحلهگذار مفید است ولی باید با هوشیاری و بصیرت به گونهای انجام شود که این شرکتها به مرور زمان تبدیل به شرکتهایی شوند که دانش برتر و قابل رقابت را در جهان بر اساس ظرفیتهای داخلی تولید و به دنیا صادر میکنند.
وی در پایان میافزاید: «برای تحقق شعار تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین، باید از مدلهای نظام سرمایهداری در دانشبنیان کردن اقتصاد استفاده نکنیم و با هوشیاری جریان دانش و فناوری را به سمت و سویی هدایت کنیم که خروجی آن دانش و فناوری همراه با افزایش اشتغال باشد.»
نیم نگاه
اقتصاد دانشبنیان باید در چهارچوب اهداف و اصول و سیاستهای اقتصاد مقاومتی فهم شود. اقتصاد مقاومتی اقتصاد «عدالتبنیاد» و «مردمبنیاد» است. در نتیجه در فرایند دانشبنیان کردن اقتصاد نباید از سیستمهایی استفاده شود که سرمایهمحور است و تنها سرمایهداران بزرگ توانایی نقشآفرینی در این سیستم را دارند. «دانش» را بهصورت یک کالا تلقی کردن و سپردن جریان عرضه و تقاضای آن به سیستم بازار رقابت آزاد با اصول اقتصاد مقاومتی منافات دارد؛ زیرا در نظر و عمل اثبات شده است که این سیستم موجب تمرکز ثروت در دست عدهای محدود و نقشآفرینی سرمایهداران بزرگ و محرومیت بخش زیادی از مردم از منافع تولید و کاربست دانش میشود. کما اینکه دولتی کردن کامل این فرایند با مردمبنیاد بودن اقتصاد مقاومتی منافات پیدا میکند
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه