گفتوگو با سید وحید ظهوری درباره پشت پرده اتفاقات اخیر
«ایرانهراسی» و «افغانستانهراسی» دو روی یک سکهاند
گفت و گو: سحر سماوات
روابط دو کشور ایران و افغانستان دیرینه و عمیق است؛ اگرچه در برهههای زمانی مختلف دولتهای متفاوتی که در افغانستان روی کار آمدهاند، سیاستهای متفاوتی نسبت به ایران در پیش گرفتهاند، اما پیوند کلی میان دو کشور و بویژه میان دو ملت که اشتراکات فرهنگی زیادی دارند، همواره برقرار بوده است. پیوندی که البته دشمنان این دو کشور هیچگاه تمایل به برقراری آن نداشته و همواره در هر فرصتی که توانستهاند با توطئه چینی و طراحی دسیسههای مختلف برای از بین بردن آن تلاش کردهاند. پس از وقوع اتفاقات اخیر نیز برخی سعی کردند با ارائه ذهنیتی غیرواقعی و نادرست از دو ملت ایران و افغانستان، آنها را رودرروی هم قرار دهند و از این رهگذر مطامع خود را به پیش ببرند. توطئهای که البته همچون توطئههای قبلی ناکام مانده است. درهمین راستا «ایران سیاسی» به سراغ دکتر سید وحید ظهوری، کارشناس مسائل افغانستان رفته تا دیدگاههای وی را در این رابطه جویا شود؛
سیاست حسنهمجواری و همسایگی جمهوری اسلامی نسبت به کشورهای پیرامونی بر مبنای چه رویکردهایی شکل گرفته است؟ آیا میتوان به صرف اینکه شیوه حکمرانی هرکدام از کشورهای همسایه مورد تأیید کامل جمهوری اسلامی نیست، روابط با آنها را کاهش داد یا قطع نمود یا با آنها وارد رویارویی نظامی شد؟ یا مصالح همسایگی چیزهای دیگری را ایجاب میکند؟ این موضوع را بویژه در ارتباط با روابط ایران و افغانستان توضیح دهید؟
جمهوری اسلامی ایران بیش از چهار دهه است که میزبان تعداد قابلتوجهی از مهاجران افغانستانی بهشمار میرود؛ مردمی که خسته از جنگ و اشغال به همسایه شرقی خود پناه آوردهاند. روابط دو ملت مسلمان افغانستان و ایران، رابطهای کهن و تاریخی با مشترکات مختلف اعم از فرهنگی، دینی و سنتی است که ریشهای قوی دارد و بهراحتی ازهم گسسته و جدا نمیشود. هردو کشور، اسلامی هستند و در طول تاریخ در همسایگی یکدیگر روزگاران خوشی را گذراندهاند. چه مردم مؤمن ایران اسلامی و چه مردم شریف و مقاوم افغانستان همواره با حسنهمجواری در کنار یکدیگر زندگی کردهاند و این روابط عمیق و دیرینه همواره مسالمتآمیز و بهدور از اختلافات جدی و تفرقه بوده است.
از منظر دیگر آنطور که مشخص است در شرایط حال حاضر، هر دو دولت جمهوریاسلامی ایران و افغانستان بنایشان بر رعایت حسنهمجواری بوده و در این مسیر همه تلاش خود را بهکار گرفتهاند. این در شرایطی است که سیاست اشغالگران همواره بر تخریب این روابط استوار بوده و کوشیدهاند این ارتباط دیرینه و ریشهدار دو ملت را با اقدامهای خرابکارانه تحتتأثیر قرار دهند و تخریب کنند؛ لذا با توجه به اظهارات مسئولان، اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حسنهمجواری با همسایگان و حفظ امنیت است. معتقد هستم حسنهمجواری و همسایگی ایجاب میکند همسایگان؛ صلح، مودت و رونق اقتصادی را با یکدیگر سهیم شوند.
بر این اساس، شناسایی ظرفیتهای صلح و توانمندیهای اقتصادی هر دو دولت میتواند مردمان هر دو سرزمین را از ثمرات ارتباطی متوازن، عاری از تنش و سازنده برخوردار سازد و فرصت رفاه اقتصادی و آرامش اجتماعی را به هر دو ملت هدیه دهد. طبق نظریات کارشناسان حقوق و روابط بینالملل، صلح و ثبات هر کشور، علاوه بر شرایط داخلی آن، به صلح و توسعه همسایگان آن نیز پیوند خورده است. بدیهی است که صلح و ثبات، ثمره گفتمان سازنده و معنادار به سمت تفاهم و مودت متقابل است تا زمینههای لازم برای کاهش تنش و فرصت ترسیم چشمانداز و تبعات صلح و توسعه مهیا شود.
فکر میکنید چه انگیزههایی برای تقویت افغانستانهراسی در ایران وجود دارد و چرا برخی سعی میکنند روابط میان ایران و افغانستان را تیره کنند؟ ابعاد داخلی و بیرونی این موضوع را توضیح دهید؟
امروز با توجه به اینکه ابزارهای دیگر تنشزایی کُند و مستهلک شده است، دشمنان به استفاده از حربه عملیات روانی روی آوردهاند و تلاش میکنند با ابزار «ایرانهراسی» در افغانستان و «افغانستانهراسی» در ایران، به ایجاد اختلافافکنی میان دو ملت بپردازند و از رخنههای بهوجود آمده برای دستیابی به مطامع نامشروع خود استفاده کنند. بر این اساس ایجاد ذهنیتهای منفی در دو ملت، سرآغازی برای ایجاد تنش بهحساب میآید، البته برخی در داخل که با سیاستهای نظام زاویه دارند، در حال ریختن آب به آسیاب دشمنان هستند. نکته اینجا است که برخی نباید فریب عملیات روانی دشمنان را بخورند و با بعضی اقدامها و گفتهها که در فضای رسانهای، شبکههای اجتماعی و... بازتاب دارد، وجود تنش و اختلاف را میان دو ملت ترویج کنند؛ در چنین فضای مسمومی تنش ایجاد میشود و اختلافها میان دو ملت فاصله میاندازد. امریکاییها در جریان اخیر تلاش کردند از راه دور جریان اختلافافکنی قومی و مذهبی را میان مردم ایران و افغانستان هدایت کنند که البته با هوشیاری نظام و مردم شکست خوردند و طرح دشمن به سرانجامی نرسید. ما در دهههای اخیر بارها شاهد انجام عملیات روانی سنگین ازسوی دشمن بودهایم که با نقشآفرینی محوری مردم، همگی بیاثر شده است. در این صحنه اخیر هم شاهد بودیم که اختلافافکنیها سرانجام موفقی نیافت و طرحهای در نظر گرفته شده دشمنان شکست خورد.
غرب از تنشزایی میان ایران و همسایگان چه نفعی میبرد؟ آیا میتوان گفت که غرب سعی دارد ایران را درگیر تنش با همسایگان کند تا از تمرکز ایران بر محور مقاومت بکاهد و بتواند منافع خود و رژیم صهیونیستی را در منطقه به پیش ببرد؟
مهمترین انگیزهها و اهداف غرب از سیاهنمایی علیه اسلام و ایران (هر سه هراسی) از جمله تلاش برای منفور نشان دادن دین اسلام و مذهب تشیع، جلوگیری از گرایش روزافزون جوانان غربی به اسلام، منفعل نمودن ایران اسلامی در تحولات منطقهای و جهانی، جلوگیری از گسترش نفوذ منطقهای ایران اسلامی در خاورمیانه، افزایش تجارت اسلحه با کشورهای منطقه و درنهایت به تسلیم واداشتن ایران است و لذا دلایل غرب در پیگیری این پروژه، نیاز به دشمنی است. همچنین منفور نشان دادن دین اسلام، حضور نظامی در منطقه و ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی، جلوگیری از الگو شدن ایران برای کشورهای منطقه و منفور نشان دادن مذهب تشیع، جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران و ایجاد ترتیبات امنیتی منطقهای ضد ایران از جمله مهمترین انگیزههای غرب در تنشزایی میان ایران و همسایگان است. غرب برای پیگیری این پروژه از تاکتیکهای گوناگونی از قبیل استفاده ابزاری از تروریسم، جنگ رسانهای، تلاش در ایجاد جهل درباره جهان اسلام، تلاش برای برتر نشان دادن تمدن و فرهنگ غربی، تحریک احساسات مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی، فروش تسلیحات، استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر و بسترسازی تنشهای قومی- فرقهای در مرزهای ایران سود میبرد.
روابط دو کشور ایران و افغانستان دیرینه و عمیق است؛ اگرچه در برهههای زمانی مختلف دولتهای متفاوتی که در افغانستان روی کار آمدهاند، سیاستهای متفاوتی نسبت به ایران در پیش گرفتهاند، اما پیوند کلی میان دو کشور و بویژه میان دو ملت که اشتراکات فرهنگی زیادی دارند، همواره برقرار بوده است. پیوندی که البته دشمنان این دو کشور هیچگاه تمایل به برقراری آن نداشته و همواره در هر فرصتی که توانستهاند با توطئه چینی و طراحی دسیسههای مختلف برای از بین بردن آن تلاش کردهاند. پس از وقوع اتفاقات اخیر نیز برخی سعی کردند با ارائه ذهنیتی غیرواقعی و نادرست از دو ملت ایران و افغانستان، آنها را رودرروی هم قرار دهند و از این رهگذر مطامع خود را به پیش ببرند. توطئهای که البته همچون توطئههای قبلی ناکام مانده است. درهمین راستا «ایران سیاسی» به سراغ دکتر سید وحید ظهوری، کارشناس مسائل افغانستان رفته تا دیدگاههای وی را در این رابطه جویا شود؛
سیاست حسنهمجواری و همسایگی جمهوری اسلامی نسبت به کشورهای پیرامونی بر مبنای چه رویکردهایی شکل گرفته است؟ آیا میتوان به صرف اینکه شیوه حکمرانی هرکدام از کشورهای همسایه مورد تأیید کامل جمهوری اسلامی نیست، روابط با آنها را کاهش داد یا قطع نمود یا با آنها وارد رویارویی نظامی شد؟ یا مصالح همسایگی چیزهای دیگری را ایجاب میکند؟ این موضوع را بویژه در ارتباط با روابط ایران و افغانستان توضیح دهید؟
جمهوری اسلامی ایران بیش از چهار دهه است که میزبان تعداد قابلتوجهی از مهاجران افغانستانی بهشمار میرود؛ مردمی که خسته از جنگ و اشغال به همسایه شرقی خود پناه آوردهاند. روابط دو ملت مسلمان افغانستان و ایران، رابطهای کهن و تاریخی با مشترکات مختلف اعم از فرهنگی، دینی و سنتی است که ریشهای قوی دارد و بهراحتی ازهم گسسته و جدا نمیشود. هردو کشور، اسلامی هستند و در طول تاریخ در همسایگی یکدیگر روزگاران خوشی را گذراندهاند. چه مردم مؤمن ایران اسلامی و چه مردم شریف و مقاوم افغانستان همواره با حسنهمجواری در کنار یکدیگر زندگی کردهاند و این روابط عمیق و دیرینه همواره مسالمتآمیز و بهدور از اختلافات جدی و تفرقه بوده است.
از منظر دیگر آنطور که مشخص است در شرایط حال حاضر، هر دو دولت جمهوریاسلامی ایران و افغانستان بنایشان بر رعایت حسنهمجواری بوده و در این مسیر همه تلاش خود را بهکار گرفتهاند. این در شرایطی است که سیاست اشغالگران همواره بر تخریب این روابط استوار بوده و کوشیدهاند این ارتباط دیرینه و ریشهدار دو ملت را با اقدامهای خرابکارانه تحتتأثیر قرار دهند و تخریب کنند؛ لذا با توجه به اظهارات مسئولان، اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حسنهمجواری با همسایگان و حفظ امنیت است. معتقد هستم حسنهمجواری و همسایگی ایجاب میکند همسایگان؛ صلح، مودت و رونق اقتصادی را با یکدیگر سهیم شوند.
بر این اساس، شناسایی ظرفیتهای صلح و توانمندیهای اقتصادی هر دو دولت میتواند مردمان هر دو سرزمین را از ثمرات ارتباطی متوازن، عاری از تنش و سازنده برخوردار سازد و فرصت رفاه اقتصادی و آرامش اجتماعی را به هر دو ملت هدیه دهد. طبق نظریات کارشناسان حقوق و روابط بینالملل، صلح و ثبات هر کشور، علاوه بر شرایط داخلی آن، به صلح و توسعه همسایگان آن نیز پیوند خورده است. بدیهی است که صلح و ثبات، ثمره گفتمان سازنده و معنادار به سمت تفاهم و مودت متقابل است تا زمینههای لازم برای کاهش تنش و فرصت ترسیم چشمانداز و تبعات صلح و توسعه مهیا شود.
فکر میکنید چه انگیزههایی برای تقویت افغانستانهراسی در ایران وجود دارد و چرا برخی سعی میکنند روابط میان ایران و افغانستان را تیره کنند؟ ابعاد داخلی و بیرونی این موضوع را توضیح دهید؟
امروز با توجه به اینکه ابزارهای دیگر تنشزایی کُند و مستهلک شده است، دشمنان به استفاده از حربه عملیات روانی روی آوردهاند و تلاش میکنند با ابزار «ایرانهراسی» در افغانستان و «افغانستانهراسی» در ایران، به ایجاد اختلافافکنی میان دو ملت بپردازند و از رخنههای بهوجود آمده برای دستیابی به مطامع نامشروع خود استفاده کنند. بر این اساس ایجاد ذهنیتهای منفی در دو ملت، سرآغازی برای ایجاد تنش بهحساب میآید، البته برخی در داخل که با سیاستهای نظام زاویه دارند، در حال ریختن آب به آسیاب دشمنان هستند. نکته اینجا است که برخی نباید فریب عملیات روانی دشمنان را بخورند و با بعضی اقدامها و گفتهها که در فضای رسانهای، شبکههای اجتماعی و... بازتاب دارد، وجود تنش و اختلاف را میان دو ملت ترویج کنند؛ در چنین فضای مسمومی تنش ایجاد میشود و اختلافها میان دو ملت فاصله میاندازد. امریکاییها در جریان اخیر تلاش کردند از راه دور جریان اختلافافکنی قومی و مذهبی را میان مردم ایران و افغانستان هدایت کنند که البته با هوشیاری نظام و مردم شکست خوردند و طرح دشمن به سرانجامی نرسید. ما در دهههای اخیر بارها شاهد انجام عملیات روانی سنگین ازسوی دشمن بودهایم که با نقشآفرینی محوری مردم، همگی بیاثر شده است. در این صحنه اخیر هم شاهد بودیم که اختلافافکنیها سرانجام موفقی نیافت و طرحهای در نظر گرفته شده دشمنان شکست خورد.
غرب از تنشزایی میان ایران و همسایگان چه نفعی میبرد؟ آیا میتوان گفت که غرب سعی دارد ایران را درگیر تنش با همسایگان کند تا از تمرکز ایران بر محور مقاومت بکاهد و بتواند منافع خود و رژیم صهیونیستی را در منطقه به پیش ببرد؟
مهمترین انگیزهها و اهداف غرب از سیاهنمایی علیه اسلام و ایران (هر سه هراسی) از جمله تلاش برای منفور نشان دادن دین اسلام و مذهب تشیع، جلوگیری از گرایش روزافزون جوانان غربی به اسلام، منفعل نمودن ایران اسلامی در تحولات منطقهای و جهانی، جلوگیری از گسترش نفوذ منطقهای ایران اسلامی در خاورمیانه، افزایش تجارت اسلحه با کشورهای منطقه و درنهایت به تسلیم واداشتن ایران است و لذا دلایل غرب در پیگیری این پروژه، نیاز به دشمنی است. همچنین منفور نشان دادن دین اسلام، حضور نظامی در منطقه و ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی، جلوگیری از الگو شدن ایران برای کشورهای منطقه و منفور نشان دادن مذهب تشیع، جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران و ایجاد ترتیبات امنیتی منطقهای ضد ایران از جمله مهمترین انگیزههای غرب در تنشزایی میان ایران و همسایگان است. غرب برای پیگیری این پروژه از تاکتیکهای گوناگونی از قبیل استفاده ابزاری از تروریسم، جنگ رسانهای، تلاش در ایجاد جهل درباره جهان اسلام، تلاش برای برتر نشان دادن تمدن و فرهنگ غربی، تحریک احساسات مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی، فروش تسلیحات، استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر و بسترسازی تنشهای قومی- فرقهای در مرزهای ایران سود میبرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه