«ایران» گزارش میدهد
کارنامه مردود صنعت قند و شکر در بازار سهام
گروه اقتصادی/تقاضا برای مصرف شکر بهعنوان یک منبع ارزانقیمت برای تأمین انرژی در ایران و کشورهای توسعهیافته همواره درحال افزایش بوده است و این کالا در زمره کالاهای استراتژیک همواره مورد توجه دولتها است. صنعت قند و شکر از جمله صنایعی است که بیشترین ارتباط را با حلقههای پیشین و پسین در زنجیره تولید اقتصاد ملی دارد. مهمترین بخشهای تأمینکننده ورودیهای صنعت قند و شکر بخش کشاورزی است و بخش صنعت و بخش نفت و حملونقل و بازرگانی از جمله دیگر صنایع مرتبط با این صنعت به شمار میروند.صنعت قند و شکر (بهعنوان دومین صنعت از نظر قدمت) در ایران با افتتاح اولین کارخانه قند در سال 1274 در کهریزک توسط یک شرکت بلژیکی آغاز به کار کرد. در حال حاضر بیش از 28واحد چغندری و 9واحد نیشکری با ظرفیت سالانه 170هزارتن در حال فعالیت هستند که 57درصد تولیدات از کارخانههای چغندری و 43درصد از کارخانههای نیشکری است. نیاز کشور اما در حدود 2.4میلیون تن برآورد شده که در حدود 3/1میلیون تن آن در داخل تولید میشود. از منظر بورس؛ این صنعت با 12 نماینده و ارزش بازاری حدود 15هزارو 700میلیارد تومان، در حدود 20درصد از ارزش کل بازار را به خود اختصاص داده است. درحالی که تنها 1درصد از سود شرکتهای بورسی مربوط به این صنعت میشود که بسیار قابل توجه است.
به نظر میرسد ارقام پایین سودسازی این صنعت مهمترین عامل بالابودن نسبتهای ارزندگی همچون نسبت قیمت به درآمد(P/E) و قیمت به فروش (P/S) آن باشد. با شروع روند صعودی بازار در فروردین ماه، سهام این صنعت نیز با استقبال نسبی سرمایهگذاران همراه شد و توانست بازدهی 13.4درصدی را برای سهامداران به ارمغان آورد. هرچند که آمارها نشان میدهد؛ سرمایهگذارانی که در یک یا دو سال گذشته در سهام قند و شکر سرمایهگذاری کردهاند همچنان با زیان سنگینی روبهرو هستند؛بطوری که در یک سال گذشته ارزش سهام این صنعت در حدود 34.6درصد افت کرده و سهامداران بیش از یک سوم از ارزش دارایی خود را از دست دادهاند.
بازدهی سهام این صنعت درحالی است که نسبتهای ارزندگی مانند (P/E) و (P/S) به ترتیب با 19.67 و2.71 به نسبت بالاتری از میانگین بازار قرار دارد.
سودسازی بسیار پایین قند و شکریها
متأسفانه در سالهای گذشته شرکتهای قند و شکری با میانگین حاشیه سود خالص 14درصدی در جایگاه مناسبی از نظر سودسازی قرار ندارند که این امر در مجموع از جذابیت آنها کاسته است. همچنین با نگاهی به صورتهای مالی این شرکتها در مییابیم بازده داراییها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام نیز به ترتیب با 19و 36درصد در جایگاه پایینتری در میان صنایع مختلف موجود در بازار قرار دارد. آمارها نشان میدهد درطول 8سال گذشته قیمت نهادههای این صنعت همواره با نسبت بیشتری از نرخهای فروش شکر افزایش یافتهاند که تأثیر بسزایی را بر روند سودسازی آنها داشته است. وجود ناهماهنگی در عوامل بنیادی و قیمت سهام در این صنعت، موضوعی است که با اصول سرمایهگذاری در سهام سازگاری چندانی ندارد که میتوان برای آن دو حالت متصور شد. اول اینکه سهامداران به افزایش سودسازی این شرکتها در آینده بسیار خوش بین هستند و انتظار دارند در دورههای مالی آینده سودسازی این شرکتها به میزان قابل توجهی افزایش یابد. این موضوع با وجود وضعیت آب و هوایی ایران و نظام دستوری قیمتها فاصله زیادی با واقعیت دارد و روند افزایش هزینههای تولید در این صنعت نشان میدهد که هرگاه افزایش قیمت محصولات اتفاق افتاده، قیمت نهادههای تولید با افزایش بیشتری روبهرو شده است.در حالت دوم میتوان وجود حباب قیمت در سهام این صنعت؛ ناشی از انتشار خبر یا تغییر در شرایط کلی بازار؛ را متصور شد که در این حالت، قیمت سهام براساس عوامل غیرواقعی رشد کردهاند.در جدول زیر 10سهم برترصنعت قند و شکر از نظر ارزش بازاری آورده شده است.
به نظر میرسد ارقام پایین سودسازی این صنعت مهمترین عامل بالابودن نسبتهای ارزندگی همچون نسبت قیمت به درآمد(P/E) و قیمت به فروش (P/S) آن باشد. با شروع روند صعودی بازار در فروردین ماه، سهام این صنعت نیز با استقبال نسبی سرمایهگذاران همراه شد و توانست بازدهی 13.4درصدی را برای سهامداران به ارمغان آورد. هرچند که آمارها نشان میدهد؛ سرمایهگذارانی که در یک یا دو سال گذشته در سهام قند و شکر سرمایهگذاری کردهاند همچنان با زیان سنگینی روبهرو هستند؛بطوری که در یک سال گذشته ارزش سهام این صنعت در حدود 34.6درصد افت کرده و سهامداران بیش از یک سوم از ارزش دارایی خود را از دست دادهاند.
بازدهی سهام این صنعت درحالی است که نسبتهای ارزندگی مانند (P/E) و (P/S) به ترتیب با 19.67 و2.71 به نسبت بالاتری از میانگین بازار قرار دارد.
سودسازی بسیار پایین قند و شکریها
متأسفانه در سالهای گذشته شرکتهای قند و شکری با میانگین حاشیه سود خالص 14درصدی در جایگاه مناسبی از نظر سودسازی قرار ندارند که این امر در مجموع از جذابیت آنها کاسته است. همچنین با نگاهی به صورتهای مالی این شرکتها در مییابیم بازده داراییها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام نیز به ترتیب با 19و 36درصد در جایگاه پایینتری در میان صنایع مختلف موجود در بازار قرار دارد. آمارها نشان میدهد درطول 8سال گذشته قیمت نهادههای این صنعت همواره با نسبت بیشتری از نرخهای فروش شکر افزایش یافتهاند که تأثیر بسزایی را بر روند سودسازی آنها داشته است. وجود ناهماهنگی در عوامل بنیادی و قیمت سهام در این صنعت، موضوعی است که با اصول سرمایهگذاری در سهام سازگاری چندانی ندارد که میتوان برای آن دو حالت متصور شد. اول اینکه سهامداران به افزایش سودسازی این شرکتها در آینده بسیار خوش بین هستند و انتظار دارند در دورههای مالی آینده سودسازی این شرکتها به میزان قابل توجهی افزایش یابد. این موضوع با وجود وضعیت آب و هوایی ایران و نظام دستوری قیمتها فاصله زیادی با واقعیت دارد و روند افزایش هزینههای تولید در این صنعت نشان میدهد که هرگاه افزایش قیمت محصولات اتفاق افتاده، قیمت نهادههای تولید با افزایش بیشتری روبهرو شده است.در حالت دوم میتوان وجود حباب قیمت در سهام این صنعت؛ ناشی از انتشار خبر یا تغییر در شرایط کلی بازار؛ را متصور شد که در این حالت، قیمت سهام براساس عوامل غیرواقعی رشد کردهاند.در جدول زیر 10سهم برترصنعت قند و شکر از نظر ارزش بازاری آورده شده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه