بازدهی سهام صنعت قند به نسبت صنایع دیگر جذاب نیست
شرکت های قند و شکر شرق کشور نسبت به شرکت های حاضر در غرب کشور به دلیل محدودیت در جذب چغندر سودآوری کمتری دارند
مجید میرزاحیدری
خبرنگار
صنعت قند یکی از قدیمیترین صنایع کشور به شمار میرود که غیر از مصرف مستقیم، زمینهساز تولید چند صنعت جانبی هم بوده، اما همین صنعت، در زمینه سیاستگذاری تولید و هم در نرخگذاری سایه دولت را بالای سر خود دارد.
در حال حاضر میزان نیاز کشور به قند و شکر حدود 2 تا 2.2 میلیون تن برآورد شده که با توجه به ظرفیتهای موجود در بخش چغندر و ظرفیت تولید 1.3 میلیون تن قند و شکر، درصورت تأمین نیشکر، توان تولید یک میلیون تن قند و شکر وجود دارد.
به عبارتی درصورت سیاستگذاری مناسب و تأمین چغندر و نیشکر، ظرفیت خودکفایی کشور در این بخش وجود دارد، اما متأسفانه به دلیل نبود استراتژی و سیاست مناسب در قبال این صنعت، هیچگاه برنامه مدونی برای رشد آن وجود نداشته و با تغییر مدیران و تصمیمات سلیقهای، این صنعت با دستاندازهای جدی هم مواجه بوده است.
با اینهمه درحال حاضر 12 نماد شرکت فعال قند و شکر در بازار سرمایه حضور دارند که گفته میشود ارزش بازار آنها در بورس حدود 15 هزارو 700 میلیارد تومان است. معاملهگران حقیقی و حقوقی بازار هم همواره نیم نگاهی به این صنعت در بورس داشتهاند.برای بررسی بیشتر وضعیت این صنعت در بازار سهام گفتوگویی با «مقداد بابایی» تحلیلگر بازارهای مالی انجام شده که با هم مرور میکنیم:
با توجه به بازدهی 10 درصدی بازار در فروردین ماه، آیا این تغییر روند بازار را باید فصل آشتی معامله گران با بازار تلقی کنیم؟
بازار بورس در فرودین ماه، بازدهی مناسبی داشته که این بازدهی از انتظارات مثبت ایجاد شده در گروه خودرویی به دلیل طرح موضوع قیمتگذاری دو خودروساز اصلی و واگذاری آنها آغاز شد و عواملی همچون افزایش نرخ کامودیتیها، بالا رفتن قیمت جهانی نفت و انتظارات از کرک اسپرد صنعت پالایشگاهی، رشد انتظارات تورمی با توجه به افزایش حقوق قانونی کار و برآورد از کسری بودجه و حذف ارز ترجیهی از جمله موضوعاتی است که اثرات خود را بر بازار بورس داشته است.این تغییرات با توجه به اثرات نه چندان زیاد ورود پول حقیقی نشان دهنده وجود تغییراتی در رفتار سرمایهگذاران است اما شاید زود باشد که آن را آشتی با بازار ارزیابی کنیم و این موضوع مستلزم گذشت زمان و تحلیلهای رفتاری است.
اما در کل، انتظار رفتار قبلی سرمایهگذاران و بازدهیهای غیرعادی روزانه را با توجه به تجربهای که سرمایهگذاران کسب کردهاند، نداریم ضمن اینکه سازمان بورس نیز باید در راستای مدیریت بهینه، راهکارها و ابزارهای مناسب را به کارگیرد تا مجدداً غافلگیر نشده و تصمیمات زودگذر اتخاذ نکند.
با توجه به کلیت روند بازار، پربازدهترین سهمهای بازار را کدامها میدانید؟
اصولاً سهمهای کامودیتی محور با توجه به رشد نرخهای جهانی جذابیت بیشتری دارند، سهام گروه پالایشی و پتروشیمی و بانکها و مؤسسات اعتباری از جمله گروههایی هستند که جذابیت بیشتری دارند.
البته گروه خودرویی نیز مورد اقبال بازار بوده و میتواند به عنوان پیش برنده بازار عمل کند.
فلزات اساسی نیز میتوانست جزو پربازدهترین سهمهای بازار باشد، لیکن بر اثر عوارض صادراتی اعمال شده در سال جاری بر کاهش این انتظارات اثرگذار بوده است.
صنعت قند وشکر از جمله صنایع با نرخ بازده دارایی 19 درصد است، علت پایین بودن نرخ بازده دارایی در این صنعت، ناشی از چیست؟
بیشتر ارزندگی صنعت قند و شکر در ایران، دارایی محور است تا بازده محور. به عبارت بهتر، بازدهی این صنعت با توجه به حجم سرمایهگذاری انجام شده در آن به دلیل بیمهریهای سیاستگذار به نسبت صنایع دیگر جذاب نیست.
شاهد این مدعا نیز این است که از دورزمان تاکنون سرمایهگذاری مجددی در این صنعت صورت نپذیرفته و همه کارخانههای قندی کشور مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بوده و تقریباً طرح توسعهای در شرکتهای مزبور انجام نشده است.
این بیمهریها وعدم سیاستگذاری صحیح موجب شده هم در مقاطعی که طرحهای حمایتی ازصنعت با ارائه سوبسید انجام میشد ، هم در چند سال اخیر که سوبسیدها حذف شده و به واسطه رشد مقطعی قیمتها سودآوری بهبود یافته، تفکر اصلاح و بهره وری در صنعت که به تبع آن نیازمند اصلاح رویکرد در کشاورزی بوده ایجاد نشود.
نرخ بازده سهام صنعت قند وشکر درسال گذشته 34 درصد بود، در سال جاری تا چه میزان امید به افزایش نرخ بازده سهام این صنعت وجود دارد؟
در درجه اول بازدهی صنعت در سال جاری بیتأثیر از کلیت بازار نیست و قطعاً عدم قطعیتهایی که در این خصوص وجود دارد بر آن تأثیرگذار است.
با وجود این شرکتهای قندی مستقر در غرب کشور در سال جاری به نسبت سال قبل سودآوری بهتری داشتهاند و گزارشهای عملکردی این شرکتها مبین بهبود عملکرد است ولی شرکتهای قندی شرق کشور به واسطه محدودیت در جذب چغندر و رقابتهای ایجاد شده بین این شرکتها به نسبت سودآوری کمتری داشتهاند.
با توجه به دارایی محور بودن عمده این شرکتها، در مورد شرکتهایی که تجدید ارزیابی نکردهاند، اقدام در این خصوص نیز میتواند جذابیت سهام این صنایع را افزایش و بر بازدهی سهام آنها بیفزاید.
با توجه به (P/E) صنعت قند و شکر در بازار، آیا سهمهای قند و شکر حبابی است؟
صنعت قند و شکر بیشتر دارایی محور است تا بازدهی محور، نسبت P/E این صنعت نسبت به بسیاری از صنایع بالاتر است و این موضوع را نباید حباب قیمتی تلقی کرد، چرا که ارزش جایگزینی شرکتهای مزبور بسیار بالاست و در مورد عمده شرکتهای بورسی فراتر از ارزش سهام آنها روی تابلو است.
ناگفته نماند که روند EPS شرکتهای قندی بهبود یافته و تغییر رویکرد سیاستگذار هم میتواند بر آینده آن تأثیرگذار باشد. سال گذشته، شیوه نرخگذاری شکر به جای اعلام نرخ ریالی، به اعلام فرمول نرخگذاری مانند سایر صنایع غذایی تغییر کرد.
این موضوع نوید بخش تغییر رویکرد در نرخگذاری این محصولات بود، هرچند که نرخگذاری دستوری چالشی است که کل اقتصاد کشور با آن مواجه است، ولی این موضوع را به ذهن متبادر ساخت که به سمت حذف نرخ دستوری پیش خواهیم رفت.
درحال حاضر نرخ شکر وارداتی نسبت به نرخ شکر داخلی بسیار بالاتر است و این موضوع میتواند بر بازدهی آتی صنعت تأثیرگذار باشد.
نسبت پرداخت سود این صنعت نسبت به کل بازار خوب بوده ،هرچند که عملکرد برخی شرکتهای قند و شکر در این خصوص ضعیف بوده، علت این ناهمگونی چیست؟
عوامل متعددی بر بازدهی متفاوت شرکتها اثرگذار است که از آن جمله میتوان به محل استقرار، ظرفیت کارخانهها، توانایی مالی در جذب چغندر، نحوه مدیریت، میزان مالکیت زمین و بهروزتر بودن ماشینآلات اشاره کرد.
اما نکتهای که بیشترین اثرگذاری را در تفاوت عملکرد شرکتهای قندی دارد و به سادگی قابل اصلاح نیست، مکان استقرار شرکتهای قندی است.
این صنعت وابستگی صددرصدی به کشاورزی و میزان منابع آبی دارد.
با افزایش هزینههای حمل، شرکتهایی که در مراکز کشاورزی با منابع آبی مناسب تر واقع شدهاند از منظر استراتژیک، موقعیت مناسب تری دارند و در چالش با رقبای خود برگ برندهای دارند که در کسب سودآوری بهتر به آنها کمک خواهد کرد.
صنعت قند وشکر به نسبت قدمت بالا، دچار محدودیت درحوزه سرمایهگذاری است، چرا؟
بازدهی پایین صنعت و دخالت سیاستگذاران موجب شده این صنعت جذابیت پایینی داشته و سرمایهگذاری جدیدی در این حوزه صورت نپذیرد.البته تعداد کارخانههای قندی در کشور نیز به نسبت میزان کشت بالاست و خشک شدن اقلیم نیز جذابیت سرمایهگذاری در این صنعت را کاهش داده است.
سال جاری را برای بازار سهام در مقایسه با بازارهای موازی تا چه میزان جذاب و دارای بازدهی بیشتر برآورد میکنید!؟
P/E بازار بورس در محدوده 8/8 بوده که این رقم در بازه تاریخی آن قرار گرفته و نشان از این دارد که بازار به نسبت منصفانه است.با این وجود، شاخصهای کلان اقتصادی تأثیر قابل توجهی بر ارزیابیها دارد و عدم اطمینان در مورد شاخصهای مزبور بسیار زیاد است.
موضوع برجام و توانایی فروش نفت ایران و وصول منابع آن و همچنین رفتار دولت در استفاده از منابع از جمله عواملی است که نوع رخداد آن تأثیر بسزایی بر ارزیابیها دارد.
در صورت توافق برجام یا توافق موقت که احتمال آن توسط کارشناسان بیشتر ارزیابی میشود و اثر منفی آن بر نرخ ارز، با توجه به افزایش قیمتهای جهانی، بازار بورس در حدود وضعیت موجود در بین بازارهای مذکور مناسب تر به نظر میرسد.
مجید میرزاحیدری
خبرنگار
صنعت قند یکی از قدیمیترین صنایع کشور به شمار میرود که غیر از مصرف مستقیم، زمینهساز تولید چند صنعت جانبی هم بوده، اما همین صنعت، در زمینه سیاستگذاری تولید و هم در نرخگذاری سایه دولت را بالای سر خود دارد.
در حال حاضر میزان نیاز کشور به قند و شکر حدود 2 تا 2.2 میلیون تن برآورد شده که با توجه به ظرفیتهای موجود در بخش چغندر و ظرفیت تولید 1.3 میلیون تن قند و شکر، درصورت تأمین نیشکر، توان تولید یک میلیون تن قند و شکر وجود دارد.
به عبارتی درصورت سیاستگذاری مناسب و تأمین چغندر و نیشکر، ظرفیت خودکفایی کشور در این بخش وجود دارد، اما متأسفانه به دلیل نبود استراتژی و سیاست مناسب در قبال این صنعت، هیچگاه برنامه مدونی برای رشد آن وجود نداشته و با تغییر مدیران و تصمیمات سلیقهای، این صنعت با دستاندازهای جدی هم مواجه بوده است.
با اینهمه درحال حاضر 12 نماد شرکت فعال قند و شکر در بازار سرمایه حضور دارند که گفته میشود ارزش بازار آنها در بورس حدود 15 هزارو 700 میلیارد تومان است. معاملهگران حقیقی و حقوقی بازار هم همواره نیم نگاهی به این صنعت در بورس داشتهاند.برای بررسی بیشتر وضعیت این صنعت در بازار سهام گفتوگویی با «مقداد بابایی» تحلیلگر بازارهای مالی انجام شده که با هم مرور میکنیم:
با توجه به بازدهی 10 درصدی بازار در فروردین ماه، آیا این تغییر روند بازار را باید فصل آشتی معامله گران با بازار تلقی کنیم؟
بازار بورس در فرودین ماه، بازدهی مناسبی داشته که این بازدهی از انتظارات مثبت ایجاد شده در گروه خودرویی به دلیل طرح موضوع قیمتگذاری دو خودروساز اصلی و واگذاری آنها آغاز شد و عواملی همچون افزایش نرخ کامودیتیها، بالا رفتن قیمت جهانی نفت و انتظارات از کرک اسپرد صنعت پالایشگاهی، رشد انتظارات تورمی با توجه به افزایش حقوق قانونی کار و برآورد از کسری بودجه و حذف ارز ترجیهی از جمله موضوعاتی است که اثرات خود را بر بازار بورس داشته است.این تغییرات با توجه به اثرات نه چندان زیاد ورود پول حقیقی نشان دهنده وجود تغییراتی در رفتار سرمایهگذاران است اما شاید زود باشد که آن را آشتی با بازار ارزیابی کنیم و این موضوع مستلزم گذشت زمان و تحلیلهای رفتاری است.
اما در کل، انتظار رفتار قبلی سرمایهگذاران و بازدهیهای غیرعادی روزانه را با توجه به تجربهای که سرمایهگذاران کسب کردهاند، نداریم ضمن اینکه سازمان بورس نیز باید در راستای مدیریت بهینه، راهکارها و ابزارهای مناسب را به کارگیرد تا مجدداً غافلگیر نشده و تصمیمات زودگذر اتخاذ نکند.
با توجه به کلیت روند بازار، پربازدهترین سهمهای بازار را کدامها میدانید؟
اصولاً سهمهای کامودیتی محور با توجه به رشد نرخهای جهانی جذابیت بیشتری دارند، سهام گروه پالایشی و پتروشیمی و بانکها و مؤسسات اعتباری از جمله گروههایی هستند که جذابیت بیشتری دارند.
البته گروه خودرویی نیز مورد اقبال بازار بوده و میتواند به عنوان پیش برنده بازار عمل کند.
فلزات اساسی نیز میتوانست جزو پربازدهترین سهمهای بازار باشد، لیکن بر اثر عوارض صادراتی اعمال شده در سال جاری بر کاهش این انتظارات اثرگذار بوده است.
صنعت قند وشکر از جمله صنایع با نرخ بازده دارایی 19 درصد است، علت پایین بودن نرخ بازده دارایی در این صنعت، ناشی از چیست؟
بیشتر ارزندگی صنعت قند و شکر در ایران، دارایی محور است تا بازده محور. به عبارت بهتر، بازدهی این صنعت با توجه به حجم سرمایهگذاری انجام شده در آن به دلیل بیمهریهای سیاستگذار به نسبت صنایع دیگر جذاب نیست.
شاهد این مدعا نیز این است که از دورزمان تاکنون سرمایهگذاری مجددی در این صنعت صورت نپذیرفته و همه کارخانههای قندی کشور مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بوده و تقریباً طرح توسعهای در شرکتهای مزبور انجام نشده است.
این بیمهریها وعدم سیاستگذاری صحیح موجب شده هم در مقاطعی که طرحهای حمایتی ازصنعت با ارائه سوبسید انجام میشد ، هم در چند سال اخیر که سوبسیدها حذف شده و به واسطه رشد مقطعی قیمتها سودآوری بهبود یافته، تفکر اصلاح و بهره وری در صنعت که به تبع آن نیازمند اصلاح رویکرد در کشاورزی بوده ایجاد نشود.
نرخ بازده سهام صنعت قند وشکر درسال گذشته 34 درصد بود، در سال جاری تا چه میزان امید به افزایش نرخ بازده سهام این صنعت وجود دارد؟
در درجه اول بازدهی صنعت در سال جاری بیتأثیر از کلیت بازار نیست و قطعاً عدم قطعیتهایی که در این خصوص وجود دارد بر آن تأثیرگذار است.
با وجود این شرکتهای قندی مستقر در غرب کشور در سال جاری به نسبت سال قبل سودآوری بهتری داشتهاند و گزارشهای عملکردی این شرکتها مبین بهبود عملکرد است ولی شرکتهای قندی شرق کشور به واسطه محدودیت در جذب چغندر و رقابتهای ایجاد شده بین این شرکتها به نسبت سودآوری کمتری داشتهاند.
با توجه به دارایی محور بودن عمده این شرکتها، در مورد شرکتهایی که تجدید ارزیابی نکردهاند، اقدام در این خصوص نیز میتواند جذابیت سهام این صنایع را افزایش و بر بازدهی سهام آنها بیفزاید.
با توجه به (P/E) صنعت قند و شکر در بازار، آیا سهمهای قند و شکر حبابی است؟
صنعت قند و شکر بیشتر دارایی محور است تا بازدهی محور، نسبت P/E این صنعت نسبت به بسیاری از صنایع بالاتر است و این موضوع را نباید حباب قیمتی تلقی کرد، چرا که ارزش جایگزینی شرکتهای مزبور بسیار بالاست و در مورد عمده شرکتهای بورسی فراتر از ارزش سهام آنها روی تابلو است.
ناگفته نماند که روند EPS شرکتهای قندی بهبود یافته و تغییر رویکرد سیاستگذار هم میتواند بر آینده آن تأثیرگذار باشد. سال گذشته، شیوه نرخگذاری شکر به جای اعلام نرخ ریالی، به اعلام فرمول نرخگذاری مانند سایر صنایع غذایی تغییر کرد.
این موضوع نوید بخش تغییر رویکرد در نرخگذاری این محصولات بود، هرچند که نرخگذاری دستوری چالشی است که کل اقتصاد کشور با آن مواجه است، ولی این موضوع را به ذهن متبادر ساخت که به سمت حذف نرخ دستوری پیش خواهیم رفت.
درحال حاضر نرخ شکر وارداتی نسبت به نرخ شکر داخلی بسیار بالاتر است و این موضوع میتواند بر بازدهی آتی صنعت تأثیرگذار باشد.
نسبت پرداخت سود این صنعت نسبت به کل بازار خوب بوده ،هرچند که عملکرد برخی شرکتهای قند و شکر در این خصوص ضعیف بوده، علت این ناهمگونی چیست؟
عوامل متعددی بر بازدهی متفاوت شرکتها اثرگذار است که از آن جمله میتوان به محل استقرار، ظرفیت کارخانهها، توانایی مالی در جذب چغندر، نحوه مدیریت، میزان مالکیت زمین و بهروزتر بودن ماشینآلات اشاره کرد.
اما نکتهای که بیشترین اثرگذاری را در تفاوت عملکرد شرکتهای قندی دارد و به سادگی قابل اصلاح نیست، مکان استقرار شرکتهای قندی است.
این صنعت وابستگی صددرصدی به کشاورزی و میزان منابع آبی دارد.
با افزایش هزینههای حمل، شرکتهایی که در مراکز کشاورزی با منابع آبی مناسب تر واقع شدهاند از منظر استراتژیک، موقعیت مناسب تری دارند و در چالش با رقبای خود برگ برندهای دارند که در کسب سودآوری بهتر به آنها کمک خواهد کرد.
صنعت قند وشکر به نسبت قدمت بالا، دچار محدودیت درحوزه سرمایهگذاری است، چرا؟
بازدهی پایین صنعت و دخالت سیاستگذاران موجب شده این صنعت جذابیت پایینی داشته و سرمایهگذاری جدیدی در این حوزه صورت نپذیرد.البته تعداد کارخانههای قندی در کشور نیز به نسبت میزان کشت بالاست و خشک شدن اقلیم نیز جذابیت سرمایهگذاری در این صنعت را کاهش داده است.
سال جاری را برای بازار سهام در مقایسه با بازارهای موازی تا چه میزان جذاب و دارای بازدهی بیشتر برآورد میکنید!؟
P/E بازار بورس در محدوده 8/8 بوده که این رقم در بازه تاریخی آن قرار گرفته و نشان از این دارد که بازار به نسبت منصفانه است.با این وجود، شاخصهای کلان اقتصادی تأثیر قابل توجهی بر ارزیابیها دارد و عدم اطمینان در مورد شاخصهای مزبور بسیار زیاد است.
موضوع برجام و توانایی فروش نفت ایران و وصول منابع آن و همچنین رفتار دولت در استفاده از منابع از جمله عواملی است که نوع رخداد آن تأثیر بسزایی بر ارزیابیها دارد.
در صورت توافق برجام یا توافق موقت که احتمال آن توسط کارشناسان بیشتر ارزیابی میشود و اثر منفی آن بر نرخ ارز، با توجه به افزایش قیمتهای جهانی، بازار بورس در حدود وضعیت موجود در بین بازارهای مذکور مناسب تر به نظر میرسد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه