داستایوفسکی نامیرا
شاهپور عظیمی
منتقد سینما و ادبیات
دویست سال از تولد او میگذرد اما کتابهایش برای همیشه تازه است. برای خود من که چنین است. اگر قرار باشد پیشنهادی برای سیوسومین دوره نمایشگاه کتاب داشته باشم نه تنها برای این دوره بلکه برای تمام ادوار پیشنهاد من مطالعه آثار اوست. خوشبختانه بسیاری از آثارش توسط مترجمان مختلفی مثل اصغر رستگار، مهری آهی، سروش حبیبی، حمیدرضا آتشبرآب و... به زبان فارسی ترجمه و توسط ناشرهای متفاوت از جمله نشر نیلوفر، نشر ماهی، نشر برج، نشر نگاه و... منتشر شده است.
بله، پیشنهاد یکه و درجه یک بنده مطالعه آثار فئودور داستایوفسکی کبیر است. حداقل 5 رمان سرشناساش «جنایت و مکافات»، «ابله»، «برادران کارامازوف»، «شیاطین» و «جوان خام» را در برنامه مطالعهتان قرار بدهید. حتی سراغ کار نیمه تمام او «نیه توچکا» که انتشارات نیلوفر چاپ کرده بروید. چندین ترجمه از «بیچارگان» یا «آزردگان» داریم، دیگر آثارش «تحقیر و توهین شدگان»،»«همزاد»، «یادداشتهای زیرزمینی»، «خاطرات»، «خانه اموات»، «قمار باز»، «همیشه شوهر» یا به قول نشر ماهی «شوهرباشی» و «شبهای روشن» -بویژه ترجمه استاد حبیبی- را برای یک بار هم که شده بخوانید. اصلاً به این فکر نکنید که دهها سال از انتشار هر کدام از این کتابها میگذرد، هر کدام را که به دست بگیرید و مطالعه کنید مثل این است که همین الان اتفاق افتاده است، شخصیتها هم درس عبرت اند برایمان و هم از آنها یاد میگیریم چطور زندگی کنیم، چطور فکر کنیم، چطور حرف بزنیم و چطور با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم. داستایوفسکی استاد بلامنازع درون کاوی و برون کاوی شخصیتهای قصه است.
خوشبختانه تعدد نشر آثارش نشان میدهد یکی از نویسندگانی است که در کشور ما با اقبال بسیار زیادی روبهرو شده مثل این است که خوانندهها قدر آثارش را میدانند. هیچ وقت کهنه نمیشود، همیشه با طراوت و تازه است و الی یوم القیامه میشود آن را پیشنهاد کرد. این اتفاق درباره برخی فیلمها هم میافتد؛ فیلمهایی دیدهاید که داستانش را میدانید و باز تماشایش میکنید یا کتابهایی را بارها خواندهاید اما با هر بار خوانش دریافت تازهای به دست میآورید. این ویژگی را برخی از نویسندگان دارند از جمله نویسندگان قرن نوزده روسیه _ که از قلههای دست نیافتنی ادبیات جهان است_ از گوگول و پوشکین تا چخوف و سرآمد همه آنها داستایوفسکی. هر چه از داستایوفسکی بخوانیم کم است. نه تنها خسته نمیشویم بلکه چیزهای جدیدی به دست میآوریم. نشان به آن نشان که داستایوفسکی روی بسیاری از نویسندگان، فیلمسازان، فلاسفه، متفکران و ... تأثیر گذاشته و همینها کفایت میکند برای اینکه هیچ وقت در سیر مطالعاتیمان داستایوفسکی را فراموش نکنیم.
منتقد سینما و ادبیات
دویست سال از تولد او میگذرد اما کتابهایش برای همیشه تازه است. برای خود من که چنین است. اگر قرار باشد پیشنهادی برای سیوسومین دوره نمایشگاه کتاب داشته باشم نه تنها برای این دوره بلکه برای تمام ادوار پیشنهاد من مطالعه آثار اوست. خوشبختانه بسیاری از آثارش توسط مترجمان مختلفی مثل اصغر رستگار، مهری آهی، سروش حبیبی، حمیدرضا آتشبرآب و... به زبان فارسی ترجمه و توسط ناشرهای متفاوت از جمله نشر نیلوفر، نشر ماهی، نشر برج، نشر نگاه و... منتشر شده است.
بله، پیشنهاد یکه و درجه یک بنده مطالعه آثار فئودور داستایوفسکی کبیر است. حداقل 5 رمان سرشناساش «جنایت و مکافات»، «ابله»، «برادران کارامازوف»، «شیاطین» و «جوان خام» را در برنامه مطالعهتان قرار بدهید. حتی سراغ کار نیمه تمام او «نیه توچکا» که انتشارات نیلوفر چاپ کرده بروید. چندین ترجمه از «بیچارگان» یا «آزردگان» داریم، دیگر آثارش «تحقیر و توهین شدگان»،»«همزاد»، «یادداشتهای زیرزمینی»، «خاطرات»، «خانه اموات»، «قمار باز»، «همیشه شوهر» یا به قول نشر ماهی «شوهرباشی» و «شبهای روشن» -بویژه ترجمه استاد حبیبی- را برای یک بار هم که شده بخوانید. اصلاً به این فکر نکنید که دهها سال از انتشار هر کدام از این کتابها میگذرد، هر کدام را که به دست بگیرید و مطالعه کنید مثل این است که همین الان اتفاق افتاده است، شخصیتها هم درس عبرت اند برایمان و هم از آنها یاد میگیریم چطور زندگی کنیم، چطور فکر کنیم، چطور حرف بزنیم و چطور با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم. داستایوفسکی استاد بلامنازع درون کاوی و برون کاوی شخصیتهای قصه است.
خوشبختانه تعدد نشر آثارش نشان میدهد یکی از نویسندگانی است که در کشور ما با اقبال بسیار زیادی روبهرو شده مثل این است که خوانندهها قدر آثارش را میدانند. هیچ وقت کهنه نمیشود، همیشه با طراوت و تازه است و الی یوم القیامه میشود آن را پیشنهاد کرد. این اتفاق درباره برخی فیلمها هم میافتد؛ فیلمهایی دیدهاید که داستانش را میدانید و باز تماشایش میکنید یا کتابهایی را بارها خواندهاید اما با هر بار خوانش دریافت تازهای به دست میآورید. این ویژگی را برخی از نویسندگان دارند از جمله نویسندگان قرن نوزده روسیه _ که از قلههای دست نیافتنی ادبیات جهان است_ از گوگول و پوشکین تا چخوف و سرآمد همه آنها داستایوفسکی. هر چه از داستایوفسکی بخوانیم کم است. نه تنها خسته نمیشویم بلکه چیزهای جدیدی به دست میآوریم. نشان به آن نشان که داستایوفسکی روی بسیاری از نویسندگان، فیلمسازان، فلاسفه، متفکران و ... تأثیر گذاشته و همینها کفایت میکند برای اینکه هیچ وقت در سیر مطالعاتیمان داستایوفسکی را فراموش نکنیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه