فعال حوزه کارآفرینی در گفت وگو با «ایران»:
سخنرانی و تشویق کلامی تأثیری بر حوزه کارآفرینی ندارد
حدیث حدادی
خبرنگار
کارآفرینی یکی از عرصههایی است که نقش قابل توجهی در بکارگیری نیروی انسانی در کشور و اشتغالزایی دارد. از سوی دیگر نیز از گذشته تاکنون کشورهای پیشرفته و توسعه یافته از راهکارهایی برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی استفاده میکردند تا بتوانند با ایجاد توسعه اقتصادی به ثروت و رفاه در جامعه دست یابند. در همین راستا اقتصاددانان معتقدند که کارآفرینی یکی از مهمترین راهکارها برای دستیابی به توسعه اقتصادی محسوب میشود که یکی از مهمترین ابزارها برای رونق حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی استفاده از اقتصاد دانش بنیان در این عرصه میباشد. در واقع استفاده از دانش و جهتگیری کارآفرینانه در شکلگیری کارآفرینی دانش بنیان نقش قابل توجهی دارد و برای تجلی بخشیدن به ایجاد اشتغال دانش بنیان، کارآفرینان نقش پررنگی دارند زیرا این عرصه در اشتراک دانش بین سازمانی، نوآوری مدیریتی، فرایندی و فناوری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
در حال حاضر اغلب کشورهای توسعه یافته به منظور تغییر شیوه کار در بازار (تغییر از شیوه سنتی به مدرن) به استفاده از فناوریهای نوین پرداختهاند. در همین راستا به سمت مدلهای نوین کارآفرینی، ترویج حقوق مالکیت مادی و معنوی حرکت کردهاند. از سوی دیگر با توجه به اینکه این حوزهها در زیرمجموعه اقتصاد دانش بنیان قرار میگیرند میتوانند زیرساخت ایجاد اشتغال دانش بنیان را در کشور فراهم کنند. بنابراین یکی از روشها در این عرصه تغییر اقتصاد خلاق از شرایط سنتی به دانش بنیان است که این رویداد نیازمند تغییرات گسترده در زیرساختها، قوانین، رویکردها و تدوین برنامههای ملی برای اقتصاد فرهنگ و هنر است.در ایران با توجه به ظرفیتهای اقتصاد دانش بنیان و چالشهایی که در توسعه صنایع خلاق وجود دارد میتوانیم به جای اینکه طرحهای جدید را تعریف کنیم، از ظرفیتهای موجود که شامل زیرساختها، سازوکارها و قوانین است نیز بهره برده تا به اشتغال دانش بنیان دست یابیم.
یکی دیگر از دلایل ایجاد اشتغال دانش بنیان نیاز بازار کار و جامعه است به این معنا که در حال حاضر بخش تولید و همچنین کسب و کارها نیازمند روش های جدید به منظور ایجاد نوآوری است. در واقع برای دستیابی به کسب و کارهای نوآورانه در بازار کار باید در جستوجوی الگوهای مختلف در حوزه کارآفرینی بود. علاوه بر آن برای دستیابی به این امر باید انتظارات صنعت، دولت و دانشگاهها و نقش مؤثر آنها در این عرصه درک شود.
در همین راستا محمدرضا سبحان، فعال حوزه کارآفرینی، با روزنامه ایران گفتوگویی داشته است که در ادامه می خوانید.
نقش کارآفرینان در اقتصاد دانش بنیان چیست؟
به نظر من کارآفرینی بیشتر از اینکه مربوط به ایجاد کسب و کار باشد یک فرهنگ محسوب میشود که فرهنگ تلاش کردن و فرهنگ پیدا کردن راهحلهای پایدار برای حل مشکلات یک جمع یا جامعه است، بنابراین وجود کارآفرینان در هر اقتصادی باعث رشد و پیشرفت اقتصاد آن کشور خواهد شد. این رشد اقتصادی میتواند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط کارآفرینان رخ دهد، درخصوص اقتصاد دانش بنیان نیز کارآفرینان میتوانند با استفاده از دانش و فناوری ایجاد اشتغال کرده و در شکلگیری اقتصاد دانش بنیان تأثیر قابل توجهی میگذارند.
آیا کارآفرینان فعال در حوزه دانش بنیان با کارآفرینان دیگر متفاوت هستند؟
تفاوت چندانی بین آنها وجود ندارد زیرا هر فردی در یک عرصهای دارای تخصص و مهارتی است که معمولاً در زمینه تخصص خود مشکلات و نیازهای جامعه هدف را پیدا کرده و برای آن راهحلهای نوآورانهای ارائه میدهد که به آن کارآفرینی گفته میشود. در این میان فردی در زمینه دانشی یا اصطلاحاً هایتک تخصص دارد و دیگری در زمینههای غیردانشی دارای مهارت لازم و کافی است اما مهمترین موضوع در این عرصه پیدا کردن راهحل نوآورانه و تبدیل آن به درآمد پایدار است.
چگونه باید کارآفرینان دانش بنیانی را در کشور افزایش داد؟ نقش دانشگاهها در این مورد چیست؟
همانطور که گفتم کارآفرینی یک فرهنگ است، فرهنگ هم چیزی نیست که با ابزار مستقیم ایجاد شود یا توسعه پیدا کند. در واقع فرهنگ در جامعه و توسط خود جامعه گسترش پیدا میکند و دولتها نیز برای گسترش این فرهنگ باید مراقب دو ابزار باشند. یکی از آنها ابزار ترویجی است که در اینجا نقش دولت ترویج و تشویق و اشاعه فرهنگ کارآفرینی است. در این حوزه با سخنرانی و تشویق کلامی تغییری رخ نخواهد داد بلکه باید متوجه باشیم که اشاعه فرهنگ با عمل رخ میدهد. دولتها باید نقش کارآفرینان را در پیشبرد اقتصاد جدی گرفته و از آنها برای اجرای برنامههای مرتبط استفاده کند که همین امر میتواند پیام مهمی به کارآفرینان بالقوه بعدی دهد. اما اگر در جامعهای فعالان این حوزه هر روز سرخوردهتر شده و هر روز نقش خود را در رشد جامعه و اقتصاد کمرنگتر ببینند یا هر روز کمتر طرف مشورت سیاسیون و مدیران اجرایی کشور برای پیشبرد اهداف بزرگ کشور قرار بگیرند، چطور میتوانیم منتظر ظهور و بروز فرهنگ کارآفرینی در کشور باشیم؟
ابزار دوم مربوط به قوانین مراقبتی است به این معنا که دولتها برای جلوگیری از فساد و انحراف مجهز به قوانین مراقبتی هستند اما گاهی استفاده از این ابزار به اندازهای افراطی است که منجر به جلوگیری از هرگونه خلاقیت و نوآوری میشود. بنابراین برای ترویج فرهنگ کارآفرینی باید مراقب افراط در استفاده از ابزارهای کنترلی و محدود کننده باشیم زیرا موفقیت در حوزه کارآفرینی در محیطی بسته و محدود، رؤیایی است که هرگز به واقعیت نخواهد رسید.
ظرفیت کشور درخصوص پرورش کارآفرینان دانش بنیانی چقدر است؟
معمولاً در جمعهایی که در مورد کارآفرینی صحبت میکنم به شاخصهای جهانی اشاره میکنم. در بعضی از این شاخصها آمارها حرفهای جذابی دارند مثلاً ایران در پرورش مهندس رتبه بسیار بالایی دارد، اما در پرورش مدیر رتبه پایین و در سهولت راهاندازی کسب و کار نیز در رتبه بسیار پایینی به خود اختصاص داده است. نتیجه این آمار نشان میدهد کشور در حال پرورش مهندسهایی است که در بهترین شرایط تبدیل میشوند به کارگران کلاه سفید شرکتهای بزرگ خارجی و خودمان برای استفاده از دانش آنها برنامهای نداریم، در حالی که میتوان با برنامهریزی دقیق کارآفرینان دانش بنیان را در کشور پرورش داد.
نقش و تأثیر کارآفرینان دانش بنیان در صنعت تجارت چیست؟
این خیلی بستگی دارد که کشور تصمیم داشته باشد به چه سمتی حرکت کند، آیا ما قرار است یک کشور پیشرو در تکنولوژی باشیم؟ یا تصمیم داریم در دوره انقلاب صنعتی چهارم هم آنقدر سعی و خطا داشته باشیم که از این دوره جهش هم عقب بمانیم و مصرف کننده باشیم؟
اگر انتخاب کردیم که برخلاف سه انقلاب صنعتی قبلی به سمت جلو حرکت کنیم میتوان از این افراد کمک قابل توجهی گرفته و شاهد نقش پررنگ و تأثیرگذار کارآفرینان در این عرصه باشیم.
تأثیر حضور کارآفرینان دانش بنیان در سازمانها، ارگانها و ادارات چیست و چقدر است؟
همان طور که اشاره کردم، برای ترویج فرهنگ کارآفرینی نیازمند عمل هستیم و یکی از این راههای عملی استفاده از توان کارآفرینان دانش بنیان در سازمانها و ارگانها است. در واقع مسیر کارآفرینی یک فیلتر طبیعی برای انتخاب افرادی است که سختکوش، متعهد و نوآور هستند. میتوان از تخصص و توان آنها برای پیشبرد اهداف یک سازمان یا حتی اهداف دولتها بهره برد. البته باید فراموش نکنیم که یک کارآفرین «واقعی» ذاتاً نه علاقه دارد و نه زمان کافی که در خدمت یک سازمان قرار گیرد. بنابراین اگر تمایل به همکاری با این افراد داشته باشند باید از آنها بهینه استفاده کنند و از بازیهای خطرناک سیاسی مصونشان کنند همانگونه که بسیاری از کشورهای پیشرفته در جهان از این استفاده میکنند.
بـــرش
با توجه به اینکه ترویج حقوق مالکیت مادی و معنوی زیرمجموعه اقتصاد دانشبنیان قرار میگیرند میتوانند زیرساخت ایجاد اشتغال دانشبنیان را در کشور فراهم کنند. بنابراین یکی از روشها در این عرصه تغییر اقتصاد خلاق از شرایط سنتی به دانشبنیان است که این رویداد نیازمند تغییرات گسترده در زیرساختها، قوانین، رویکردها و تدوین برنامههای ملی برای اقتصاد فرهنگ و هنر است. در همین راستا و همسو با کشورهای توسعه یافته باید تغییراتی در شیوه کار در بازار (تغییر از شیوه سنتی به مدرن) ایجاد کرد که این تغییرات را میتوان با استفاده از فناوریهای نوین به بازار کسب و کار تزریق کرد. اگر بخواهیم به توسعه صنایع خلاق بپردازیم با چالشهای متعددی مواجه خواهیم شد، در حالی که ایران دارای ظرفیتهای اقتصاد دانشبنیان قابل توجهی است. بنابراین میتوانیم به جای اینکه طرحهای جدید را تعریف کنیم، از ظرفیتهای موجود که شامل زیرساختها، سازوکارها و قوانین است نیز بهره برده تا به اشتغال دانشبنیان دست یابیم. با بررسی الگوهای مختلف در حوزه کارآفرینی میتوان به شکلگیری کسب و کارهای نوآورانه در این بازار سرعت ببخشیم که برای ایفای نقشی مؤثر در این عرصه باید انتظارات صنعت، دولت و دانشگاهها همسو شود.
خبرنگار
کارآفرینی یکی از عرصههایی است که نقش قابل توجهی در بکارگیری نیروی انسانی در کشور و اشتغالزایی دارد. از سوی دیگر نیز از گذشته تاکنون کشورهای پیشرفته و توسعه یافته از راهکارهایی برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی استفاده میکردند تا بتوانند با ایجاد توسعه اقتصادی به ثروت و رفاه در جامعه دست یابند. در همین راستا اقتصاددانان معتقدند که کارآفرینی یکی از مهمترین راهکارها برای دستیابی به توسعه اقتصادی محسوب میشود که یکی از مهمترین ابزارها برای رونق حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی استفاده از اقتصاد دانش بنیان در این عرصه میباشد. در واقع استفاده از دانش و جهتگیری کارآفرینانه در شکلگیری کارآفرینی دانش بنیان نقش قابل توجهی دارد و برای تجلی بخشیدن به ایجاد اشتغال دانش بنیان، کارآفرینان نقش پررنگی دارند زیرا این عرصه در اشتراک دانش بین سازمانی، نوآوری مدیریتی، فرایندی و فناوری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
در حال حاضر اغلب کشورهای توسعه یافته به منظور تغییر شیوه کار در بازار (تغییر از شیوه سنتی به مدرن) به استفاده از فناوریهای نوین پرداختهاند. در همین راستا به سمت مدلهای نوین کارآفرینی، ترویج حقوق مالکیت مادی و معنوی حرکت کردهاند. از سوی دیگر با توجه به اینکه این حوزهها در زیرمجموعه اقتصاد دانش بنیان قرار میگیرند میتوانند زیرساخت ایجاد اشتغال دانش بنیان را در کشور فراهم کنند. بنابراین یکی از روشها در این عرصه تغییر اقتصاد خلاق از شرایط سنتی به دانش بنیان است که این رویداد نیازمند تغییرات گسترده در زیرساختها، قوانین، رویکردها و تدوین برنامههای ملی برای اقتصاد فرهنگ و هنر است.در ایران با توجه به ظرفیتهای اقتصاد دانش بنیان و چالشهایی که در توسعه صنایع خلاق وجود دارد میتوانیم به جای اینکه طرحهای جدید را تعریف کنیم، از ظرفیتهای موجود که شامل زیرساختها، سازوکارها و قوانین است نیز بهره برده تا به اشتغال دانش بنیان دست یابیم.
یکی دیگر از دلایل ایجاد اشتغال دانش بنیان نیاز بازار کار و جامعه است به این معنا که در حال حاضر بخش تولید و همچنین کسب و کارها نیازمند روش های جدید به منظور ایجاد نوآوری است. در واقع برای دستیابی به کسب و کارهای نوآورانه در بازار کار باید در جستوجوی الگوهای مختلف در حوزه کارآفرینی بود. علاوه بر آن برای دستیابی به این امر باید انتظارات صنعت، دولت و دانشگاهها و نقش مؤثر آنها در این عرصه درک شود.
در همین راستا محمدرضا سبحان، فعال حوزه کارآفرینی، با روزنامه ایران گفتوگویی داشته است که در ادامه می خوانید.
نقش کارآفرینان در اقتصاد دانش بنیان چیست؟
به نظر من کارآفرینی بیشتر از اینکه مربوط به ایجاد کسب و کار باشد یک فرهنگ محسوب میشود که فرهنگ تلاش کردن و فرهنگ پیدا کردن راهحلهای پایدار برای حل مشکلات یک جمع یا جامعه است، بنابراین وجود کارآفرینان در هر اقتصادی باعث رشد و پیشرفت اقتصاد آن کشور خواهد شد. این رشد اقتصادی میتواند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط کارآفرینان رخ دهد، درخصوص اقتصاد دانش بنیان نیز کارآفرینان میتوانند با استفاده از دانش و فناوری ایجاد اشتغال کرده و در شکلگیری اقتصاد دانش بنیان تأثیر قابل توجهی میگذارند.
آیا کارآفرینان فعال در حوزه دانش بنیان با کارآفرینان دیگر متفاوت هستند؟
تفاوت چندانی بین آنها وجود ندارد زیرا هر فردی در یک عرصهای دارای تخصص و مهارتی است که معمولاً در زمینه تخصص خود مشکلات و نیازهای جامعه هدف را پیدا کرده و برای آن راهحلهای نوآورانهای ارائه میدهد که به آن کارآفرینی گفته میشود. در این میان فردی در زمینه دانشی یا اصطلاحاً هایتک تخصص دارد و دیگری در زمینههای غیردانشی دارای مهارت لازم و کافی است اما مهمترین موضوع در این عرصه پیدا کردن راهحل نوآورانه و تبدیل آن به درآمد پایدار است.
چگونه باید کارآفرینان دانش بنیانی را در کشور افزایش داد؟ نقش دانشگاهها در این مورد چیست؟
همانطور که گفتم کارآفرینی یک فرهنگ است، فرهنگ هم چیزی نیست که با ابزار مستقیم ایجاد شود یا توسعه پیدا کند. در واقع فرهنگ در جامعه و توسط خود جامعه گسترش پیدا میکند و دولتها نیز برای گسترش این فرهنگ باید مراقب دو ابزار باشند. یکی از آنها ابزار ترویجی است که در اینجا نقش دولت ترویج و تشویق و اشاعه فرهنگ کارآفرینی است. در این حوزه با سخنرانی و تشویق کلامی تغییری رخ نخواهد داد بلکه باید متوجه باشیم که اشاعه فرهنگ با عمل رخ میدهد. دولتها باید نقش کارآفرینان را در پیشبرد اقتصاد جدی گرفته و از آنها برای اجرای برنامههای مرتبط استفاده کند که همین امر میتواند پیام مهمی به کارآفرینان بالقوه بعدی دهد. اما اگر در جامعهای فعالان این حوزه هر روز سرخوردهتر شده و هر روز نقش خود را در رشد جامعه و اقتصاد کمرنگتر ببینند یا هر روز کمتر طرف مشورت سیاسیون و مدیران اجرایی کشور برای پیشبرد اهداف بزرگ کشور قرار بگیرند، چطور میتوانیم منتظر ظهور و بروز فرهنگ کارآفرینی در کشور باشیم؟
ابزار دوم مربوط به قوانین مراقبتی است به این معنا که دولتها برای جلوگیری از فساد و انحراف مجهز به قوانین مراقبتی هستند اما گاهی استفاده از این ابزار به اندازهای افراطی است که منجر به جلوگیری از هرگونه خلاقیت و نوآوری میشود. بنابراین برای ترویج فرهنگ کارآفرینی باید مراقب افراط در استفاده از ابزارهای کنترلی و محدود کننده باشیم زیرا موفقیت در حوزه کارآفرینی در محیطی بسته و محدود، رؤیایی است که هرگز به واقعیت نخواهد رسید.
ظرفیت کشور درخصوص پرورش کارآفرینان دانش بنیانی چقدر است؟
معمولاً در جمعهایی که در مورد کارآفرینی صحبت میکنم به شاخصهای جهانی اشاره میکنم. در بعضی از این شاخصها آمارها حرفهای جذابی دارند مثلاً ایران در پرورش مهندس رتبه بسیار بالایی دارد، اما در پرورش مدیر رتبه پایین و در سهولت راهاندازی کسب و کار نیز در رتبه بسیار پایینی به خود اختصاص داده است. نتیجه این آمار نشان میدهد کشور در حال پرورش مهندسهایی است که در بهترین شرایط تبدیل میشوند به کارگران کلاه سفید شرکتهای بزرگ خارجی و خودمان برای استفاده از دانش آنها برنامهای نداریم، در حالی که میتوان با برنامهریزی دقیق کارآفرینان دانش بنیان را در کشور پرورش داد.
نقش و تأثیر کارآفرینان دانش بنیان در صنعت تجارت چیست؟
این خیلی بستگی دارد که کشور تصمیم داشته باشد به چه سمتی حرکت کند، آیا ما قرار است یک کشور پیشرو در تکنولوژی باشیم؟ یا تصمیم داریم در دوره انقلاب صنعتی چهارم هم آنقدر سعی و خطا داشته باشیم که از این دوره جهش هم عقب بمانیم و مصرف کننده باشیم؟
اگر انتخاب کردیم که برخلاف سه انقلاب صنعتی قبلی به سمت جلو حرکت کنیم میتوان از این افراد کمک قابل توجهی گرفته و شاهد نقش پررنگ و تأثیرگذار کارآفرینان در این عرصه باشیم.
تأثیر حضور کارآفرینان دانش بنیان در سازمانها، ارگانها و ادارات چیست و چقدر است؟
همان طور که اشاره کردم، برای ترویج فرهنگ کارآفرینی نیازمند عمل هستیم و یکی از این راههای عملی استفاده از توان کارآفرینان دانش بنیان در سازمانها و ارگانها است. در واقع مسیر کارآفرینی یک فیلتر طبیعی برای انتخاب افرادی است که سختکوش، متعهد و نوآور هستند. میتوان از تخصص و توان آنها برای پیشبرد اهداف یک سازمان یا حتی اهداف دولتها بهره برد. البته باید فراموش نکنیم که یک کارآفرین «واقعی» ذاتاً نه علاقه دارد و نه زمان کافی که در خدمت یک سازمان قرار گیرد. بنابراین اگر تمایل به همکاری با این افراد داشته باشند باید از آنها بهینه استفاده کنند و از بازیهای خطرناک سیاسی مصونشان کنند همانگونه که بسیاری از کشورهای پیشرفته در جهان از این استفاده میکنند.
بـــرش
با توجه به اینکه ترویج حقوق مالکیت مادی و معنوی زیرمجموعه اقتصاد دانشبنیان قرار میگیرند میتوانند زیرساخت ایجاد اشتغال دانشبنیان را در کشور فراهم کنند. بنابراین یکی از روشها در این عرصه تغییر اقتصاد خلاق از شرایط سنتی به دانشبنیان است که این رویداد نیازمند تغییرات گسترده در زیرساختها، قوانین، رویکردها و تدوین برنامههای ملی برای اقتصاد فرهنگ و هنر است. در همین راستا و همسو با کشورهای توسعه یافته باید تغییراتی در شیوه کار در بازار (تغییر از شیوه سنتی به مدرن) ایجاد کرد که این تغییرات را میتوان با استفاده از فناوریهای نوین به بازار کسب و کار تزریق کرد. اگر بخواهیم به توسعه صنایع خلاق بپردازیم با چالشهای متعددی مواجه خواهیم شد، در حالی که ایران دارای ظرفیتهای اقتصاد دانشبنیان قابل توجهی است. بنابراین میتوانیم به جای اینکه طرحهای جدید را تعریف کنیم، از ظرفیتهای موجود که شامل زیرساختها، سازوکارها و قوانین است نیز بهره برده تا به اشتغال دانشبنیان دست یابیم. با بررسی الگوهای مختلف در حوزه کارآفرینی میتوان به شکلگیری کسب و کارهای نوآورانه در این بازار سرعت ببخشیم که برای ایفای نقشی مؤثر در این عرصه باید انتظارات صنعت، دولت و دانشگاهها همسو شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه