هنرمند نقاش رزمنده رضا بدرالسما مطرح کرد:
با هنر نقاشی راه شهدا را ادامه میدهم
مریــم ســادات گوشــه / «وقتی که جنگ شروع شد خدا اولین فرزندم را به من عطا کرد. فرزندی که پس از فوت چهار فرزند دیگر به ما داده شد. تازه جنگ شده بود و من به خاطر مسئولیت سنگین نگهداری از خانواده خودم و پدرم ناراحت بودم که نتوانم به جنگ بروم. با اینکه روحیه حساسی داشتم و از جنگ و خونریزی بیزار بودم اما احساس وظیفه کردم. وظیفهای که هر کس نسبت به وطنش دارد؛ نسبت به اسلام و دینش. وطنی که تازه به استقلال رسیده بود و بلاد کفر علیه آن متحد شدند و به آن حمله کردند.»
بالاخره رضا بدرالسما نقاش هنرمند پیشکسوت با تمام مشکلات و گرفتاری خود عازم جبهه شد. او درباره خاطرات آن روزهایش به «ایران» میگوید: «آرزو داشتم به جبهه بروم. چند باری داوطلبانه و به همراه نیروهای بسیجی به جبهه رفتم. در آنجا به خاطر هنر نقاشی که داشتم کارهای فرهنگی انجام میدادم و حتی برای حمل مجروحان یا بردن تدارکات و اسلحه هم رانندگی ماشین را به عهده گرفتم. اوایل جنگ بود و امکانات هم نداشتیم. دستمان خالی خالی بود و راهها بسته. من ماشین را به بندرعباس میبردم و از آنجا به اهواز.»
او در ادامه میگوید: «تازه غائله گیلانغرب ایجاد شده بود که برای کمک به آنجا هم رفتم. در پادگانی در شهر سنندج بودم و رانندگی میکردم. آن زمان علاقه زیادی داشتم و داوطلبانه رفتم. همین که بتوانم حداقل لیوان آبی به دست رزمندهای بدهم و خاک پایشان را ببوسم برایم ارزش داشت.»
بدرالسما که در عملیات فتحالمبین راننده آمبولانس حمل مجروحان بوده است، درباره حضورش میگوید: «در عملیات فتحالمبین مجروحان زیادی را با آمبولانس به عقب برگرداندم. یادم است آخرین باری که آمبولانس را از مجروح و شهید پر کردم، تا به پشت جبهه منتقل کنم، در راه دشمن همین طور به سمت آمبولانس خمپاره میانداخت. تا اینکه یکی از خمپارهها نزدیک آمبولانس خورد و ترکش خمپاره به ماشین اصابت کرد و من مجروح شدم. بعد از آن به شهرم بازگشتم. حتی نگذاشتم خانوادهام بفهمند که مجروحم. یکی از دوستانم که موضوع را میدانست به خانوادهام گفته بود. نیت ما آن زمان فیسبیلالله بود. رزمندهها در قید و بند نام و شهرت نبودند. همه در راه خدا و امام خمینی(ره) میجنگیدند. بعد از آن ماجرا سعی کردم با هنرم این راه را ادامه دهم و سیره شهدا را ترسیم کنم. چندین اثر هم راجعبه شهدا کشیدهام.»
این هنرمند نقاش در ادامه توضیح میدهد: «در نظر دارم تابلویی با موضوع شهدا و آزادسازی خرمشهر با فرمایش حضرت امام خمینی(ره) که خرمشهر را خدا آزاد کرد بکشم. البته تابلویی درباره شهید احمد کاظمی کشیدم که نقش مؤثری در فتح خرمشهر داشت. ممکن است بعضیها ندانند که او چه نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر ایفا کرد. اکنون پیش طرح تابلوی فتح خرمشهر را کشیدهام و در حال کار کردن درباره آن هستم.»
حالا او تابلوهای دفاع مقدس را میکشد تا به جوانان بگوید چه خونهای پاکی نثار این آب و خاک شد تا بتوانیم استقلال کشورمان را حفظ کنیم و حالا هم باید راه شهدای وطن را با حفظ کشورمان ادامه دهیم.
بالاخره رضا بدرالسما نقاش هنرمند پیشکسوت با تمام مشکلات و گرفتاری خود عازم جبهه شد. او درباره خاطرات آن روزهایش به «ایران» میگوید: «آرزو داشتم به جبهه بروم. چند باری داوطلبانه و به همراه نیروهای بسیجی به جبهه رفتم. در آنجا به خاطر هنر نقاشی که داشتم کارهای فرهنگی انجام میدادم و حتی برای حمل مجروحان یا بردن تدارکات و اسلحه هم رانندگی ماشین را به عهده گرفتم. اوایل جنگ بود و امکانات هم نداشتیم. دستمان خالی خالی بود و راهها بسته. من ماشین را به بندرعباس میبردم و از آنجا به اهواز.»
او در ادامه میگوید: «تازه غائله گیلانغرب ایجاد شده بود که برای کمک به آنجا هم رفتم. در پادگانی در شهر سنندج بودم و رانندگی میکردم. آن زمان علاقه زیادی داشتم و داوطلبانه رفتم. همین که بتوانم حداقل لیوان آبی به دست رزمندهای بدهم و خاک پایشان را ببوسم برایم ارزش داشت.»
بدرالسما که در عملیات فتحالمبین راننده آمبولانس حمل مجروحان بوده است، درباره حضورش میگوید: «در عملیات فتحالمبین مجروحان زیادی را با آمبولانس به عقب برگرداندم. یادم است آخرین باری که آمبولانس را از مجروح و شهید پر کردم، تا به پشت جبهه منتقل کنم، در راه دشمن همین طور به سمت آمبولانس خمپاره میانداخت. تا اینکه یکی از خمپارهها نزدیک آمبولانس خورد و ترکش خمپاره به ماشین اصابت کرد و من مجروح شدم. بعد از آن به شهرم بازگشتم. حتی نگذاشتم خانوادهام بفهمند که مجروحم. یکی از دوستانم که موضوع را میدانست به خانوادهام گفته بود. نیت ما آن زمان فیسبیلالله بود. رزمندهها در قید و بند نام و شهرت نبودند. همه در راه خدا و امام خمینی(ره) میجنگیدند. بعد از آن ماجرا سعی کردم با هنرم این راه را ادامه دهم و سیره شهدا را ترسیم کنم. چندین اثر هم راجعبه شهدا کشیدهام.»
این هنرمند نقاش در ادامه توضیح میدهد: «در نظر دارم تابلویی با موضوع شهدا و آزادسازی خرمشهر با فرمایش حضرت امام خمینی(ره) که خرمشهر را خدا آزاد کرد بکشم. البته تابلویی درباره شهید احمد کاظمی کشیدم که نقش مؤثری در فتح خرمشهر داشت. ممکن است بعضیها ندانند که او چه نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر ایفا کرد. اکنون پیش طرح تابلوی فتح خرمشهر را کشیدهام و در حال کار کردن درباره آن هستم.»
حالا او تابلوهای دفاع مقدس را میکشد تا به جوانان بگوید چه خونهای پاکی نثار این آب و خاک شد تا بتوانیم استقلال کشورمان را حفظ کنیم و حالا هم باید راه شهدای وطن را با حفظ کشورمان ادامه دهیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه