ورزش سیاسی نیست ما که هستیم!
محمد اسدی
المپیک، ورزش است؛ ورزش سیاسی نیست، بنابراین المپیک هم سیاسی نیست. شاهد مثال هم اینکه المپیک در سالهای 1916، 1940 و 1944 به خاطر جنگ تعطیل شد؛ آن دورههایی هم که المپیک برگزار میشد، نصف کشورها المپیک را به خاطر مسائل سیاسی تحریم میکردند. این وسط اگر همه چیز روبه راه بود، خود کمیته جهانی المپیک کمربندش را در میآورد و یکسری کشور یا بازیکن را از المپیک محروم میکرد، تا همه بفهمند رئیس کیست!
المپیک 1920- بازندهها نیان، مرسی اه!
جنگ جهانی اول، مانع از برگزاری المپیک 1916 شد. این مسأله در ابتدا موجب ناراحتی تماشاگرانی شد که بلیت بازیهای المپیک را خریداری کرده بودند، اما وقتی دیدند که جنگ جهانی، خیلی جذابتر از رقابتهای المپیک است، ناراحتیشان را پس گرفتند. 4 سال بعد، مسئولان رقابتهای المپیک برای اینکه مشت محکمی بر دهان آنهایی بزنند که اعتقاد دارند ورزش سیاسی است، تصمیم به برگزاری رقابتهای المپیک 1920 در بلژیک گرفتند تا بگویند جنگ و این طور چیزها، خللی در ورزش ایجاد نمیکند و اصلاً جنگ چه ربطی به ورزش دارد و همین طور داشتند میگفتند که دهانشان کف کرد و بس کردند. البته در این رقابتها، کشورهای پیروز جنگ جهانی اول، مانع از حضور کشورهای شکستخورده در جنگ شدند. آنهایی که مشت محکمی بر دهانشان خورده بود، اعتراض کردند که: «مگه نگفتید ورزش سیاسی نیست! پس چرا همه کشورها رو راه نمیدید؟» مسئولان المپیک هم گفتند: «ورزش سیاسی نیست! ولی ما که هستیم.» بدین ترتیب یک مشت محکم دیگر بر دهان آن بندگان خدا خورد!
المپیک 1968- مگه سیاهها هم هستن؟
المپیک 1968 مکزیکوسیتی داشت خوب پیش میرفت که یکی از مسئولان المپیک بادی به غبغبش انداخت و گفت: «جون! عجب المپیک غیرسیاسیای!» یک مسئول دیگر گفت: «داداش! تو چه جوری باد به غبغبت میاندازی؟ من هر بار میخوام باد به غبغبم بندازم، بادا از گوشم میزنن بیرون!» در همین حین که مسئول اول داشت طریقه انداختن باد به غبغب را آموزش میداد، «تامی اسمیت» و «جان کارلوس» دو دونده سیاه پوست امریکایی در ماده دو 200 متر مدال کسب کردند؛ این دو دونده سیاه پوست، پس از پیروزی مشتهایشان را گره کردند. این مسأله، واقعاً اتفاق نادر و عجیبی بود. به عبارتی یک انسان سیاه پوست چرا باید بدود؟ حال وقتی دوید، چرا باید 200 متر بدود؟ چرا کمتر نه و چرا بیشتر نه؟ اینها به کنار! چرا پیروز میشود و چرا از پیروزی خوشحال میشود؟ همه اینها به جهنم! مشت گره میکنی مرتیکه سیاه دونده؟ ورزش رو سیاسی میکنی پدرسوخته؟
این رفتار عجیب و غریب از این دو دونده سیاه پوست، حساسیت مسئول المپیک را برانگیخت و سبب شد باد غبغبش در برود. مسئول اول دستور داد این دو دونده سیاه پوست امریکایی به خاطر این رفتار سیاسی، از المپیک اخراج شوند. مسئول دوم با تعجب رو به مسئول اول کرد و گفت: «مگه سیاهها هم هستن؟»
المپیک 2000- خییییلی هم عادی!
پس از بروز جنگهای داخلی در افغانستان و تسلط طالبان بر این کشور در سال 1996، کمیته جهانی المپیک برای حمایت از جوانان و ورزشکاران افغانستانی و برای اثبات اینکه ورزش میتواند مرهمی بر زخمهای این ملت باشد، افغانستان را از شرکت در همه رقابتهای ورزشی محروم کردند. مسئولان کمیته المپیک خودشان از این تصمیم خودشان تعجب کرده بودند و زیرلب میگفتند قاعدتاً نباید اینجوری میشد. به همین سبب کشور افغانستان که تا پیش از المپیک سیدنی در 4 المپیک دیگر نیز شرکت نکرده بود، از حضور در المپیک 2000 سیدنی نیز محروم شدند. رئیس کمیته المپیک در پاسخ به اصرار افغانستانیها برای حضور در المپیک گفت: «نه تو رو خدا راضی به زحمت شما نیستیم.» ورزشکاران کشورهای دیگر برای همدردی با ورزشکاران افغانستانی، در حالی که مدالشان را گاز میزدند، گفتند: «خیلی هم خوش نمیگذره.»
البته پس از المپیک سیدنی و در پی حمله امریکا به افغانستان و اشغال نظامی این کشور و حضور نیروهای ناتو و حمله به مجالس عروسی افغانستانیها، کمیته جهانی المپیک اعلام کرد که شرایط در کشور افغانستان عادی است و این کشور حق حضور در المپیک را پیدا کرده است.
المپیک، ورزش است؛ ورزش سیاسی نیست، بنابراین المپیک هم سیاسی نیست. شاهد مثال هم اینکه المپیک در سالهای 1916، 1940 و 1944 به خاطر جنگ تعطیل شد؛ آن دورههایی هم که المپیک برگزار میشد، نصف کشورها المپیک را به خاطر مسائل سیاسی تحریم میکردند. این وسط اگر همه چیز روبه راه بود، خود کمیته جهانی المپیک کمربندش را در میآورد و یکسری کشور یا بازیکن را از المپیک محروم میکرد، تا همه بفهمند رئیس کیست!
المپیک 1920- بازندهها نیان، مرسی اه!
جنگ جهانی اول، مانع از برگزاری المپیک 1916 شد. این مسأله در ابتدا موجب ناراحتی تماشاگرانی شد که بلیت بازیهای المپیک را خریداری کرده بودند، اما وقتی دیدند که جنگ جهانی، خیلی جذابتر از رقابتهای المپیک است، ناراحتیشان را پس گرفتند. 4 سال بعد، مسئولان رقابتهای المپیک برای اینکه مشت محکمی بر دهان آنهایی بزنند که اعتقاد دارند ورزش سیاسی است، تصمیم به برگزاری رقابتهای المپیک 1920 در بلژیک گرفتند تا بگویند جنگ و این طور چیزها، خللی در ورزش ایجاد نمیکند و اصلاً جنگ چه ربطی به ورزش دارد و همین طور داشتند میگفتند که دهانشان کف کرد و بس کردند. البته در این رقابتها، کشورهای پیروز جنگ جهانی اول، مانع از حضور کشورهای شکستخورده در جنگ شدند. آنهایی که مشت محکمی بر دهانشان خورده بود، اعتراض کردند که: «مگه نگفتید ورزش سیاسی نیست! پس چرا همه کشورها رو راه نمیدید؟» مسئولان المپیک هم گفتند: «ورزش سیاسی نیست! ولی ما که هستیم.» بدین ترتیب یک مشت محکم دیگر بر دهان آن بندگان خدا خورد!
المپیک 1968- مگه سیاهها هم هستن؟
المپیک 1968 مکزیکوسیتی داشت خوب پیش میرفت که یکی از مسئولان المپیک بادی به غبغبش انداخت و گفت: «جون! عجب المپیک غیرسیاسیای!» یک مسئول دیگر گفت: «داداش! تو چه جوری باد به غبغبت میاندازی؟ من هر بار میخوام باد به غبغبم بندازم، بادا از گوشم میزنن بیرون!» در همین حین که مسئول اول داشت طریقه انداختن باد به غبغب را آموزش میداد، «تامی اسمیت» و «جان کارلوس» دو دونده سیاه پوست امریکایی در ماده دو 200 متر مدال کسب کردند؛ این دو دونده سیاه پوست، پس از پیروزی مشتهایشان را گره کردند. این مسأله، واقعاً اتفاق نادر و عجیبی بود. به عبارتی یک انسان سیاه پوست چرا باید بدود؟ حال وقتی دوید، چرا باید 200 متر بدود؟ چرا کمتر نه و چرا بیشتر نه؟ اینها به کنار! چرا پیروز میشود و چرا از پیروزی خوشحال میشود؟ همه اینها به جهنم! مشت گره میکنی مرتیکه سیاه دونده؟ ورزش رو سیاسی میکنی پدرسوخته؟
این رفتار عجیب و غریب از این دو دونده سیاه پوست، حساسیت مسئول المپیک را برانگیخت و سبب شد باد غبغبش در برود. مسئول اول دستور داد این دو دونده سیاه پوست امریکایی به خاطر این رفتار سیاسی، از المپیک اخراج شوند. مسئول دوم با تعجب رو به مسئول اول کرد و گفت: «مگه سیاهها هم هستن؟»
المپیک 2000- خییییلی هم عادی!
پس از بروز جنگهای داخلی در افغانستان و تسلط طالبان بر این کشور در سال 1996، کمیته جهانی المپیک برای حمایت از جوانان و ورزشکاران افغانستانی و برای اثبات اینکه ورزش میتواند مرهمی بر زخمهای این ملت باشد، افغانستان را از شرکت در همه رقابتهای ورزشی محروم کردند. مسئولان کمیته المپیک خودشان از این تصمیم خودشان تعجب کرده بودند و زیرلب میگفتند قاعدتاً نباید اینجوری میشد. به همین سبب کشور افغانستان که تا پیش از المپیک سیدنی در 4 المپیک دیگر نیز شرکت نکرده بود، از حضور در المپیک 2000 سیدنی نیز محروم شدند. رئیس کمیته المپیک در پاسخ به اصرار افغانستانیها برای حضور در المپیک گفت: «نه تو رو خدا راضی به زحمت شما نیستیم.» ورزشکاران کشورهای دیگر برای همدردی با ورزشکاران افغانستانی، در حالی که مدالشان را گاز میزدند، گفتند: «خیلی هم خوش نمیگذره.»
البته پس از المپیک سیدنی و در پی حمله امریکا به افغانستان و اشغال نظامی این کشور و حضور نیروهای ناتو و حمله به مجالس عروسی افغانستانیها، کمیته جهانی المپیک اعلام کرد که شرایط در کشور افغانستان عادی است و این کشور حق حضور در المپیک را پیدا کرده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه