هنوز هم جایی برای پیرمردها نیست
وقتی پل توماس اندرسون با بر پا کردن آتش و دودی عظیم سر صحنه فیلم «خون بهپا میشود» ناخواسته باعث شد تا کار فیلمبرداری «جایی برای پیرمردها نیست» که چند کیلومتر آن طرفتر در مارفای تگزاس در حال انجام بود، متوقف شود، نمیدانست که قرار است مدتی بعد رقابت جایزه اسکار بهترین فیلم را به این فیلم ببازد. برادران کوئن در آن سال (2007) اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین کارگردانی را نیز به خانه بردند و البته خاویر باردم هم مزد زحماتش را گرفت؛ اسکار، گلدن گلوب و بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد. دوستداشتنیهای سینما در ژانرهای مختلفی کار کردهاند: کمدی، تریلر، گنگستری، نوآر، جنایی، عاشقانه، جاسوسی و در هر ژانر نمونهای فوقالعاده از خود بجا گذاشتهاند، گرچه آنها بسیاری از مواقع قواعد ژانر را به نفع فیلم، میشکنند. برادران کوئن یکی از بیبدیلترین نمونههای کارِگروهی یا تیموُرک هستند به همین دلیل به آنها لقب کارگردان دوسر هم دادهاند. تیم دونفرهای که اغلب نویسندگی، تهیهکنندگی، کارگردانی و تدوین آثارشان را مشترکاً انجام میدهند. «جایی برای پیرمردها نیست» دوازدهمین فیلم سینمایی برادران کوئن است. فیلم اقتباسی عالی از رمانی به همین نام، نوشته کورمک مککارتی است.
از نوشتههای این نویسنده فیلمنامههای دیگری همچون «جاده» و «همه اسبهای زیبا» نیز اقتباس و ساخته شده، اما این اقتباس چیز دیگری است. فیلم تریلری جنایی است که داستانش در دهه 80 میگذرد. لِوِلین ماس (جاش برولین) به طور اتفاقی کیفی پُر پول، از بقایای یک معامله ناکام مواد مخدر پیدا میکند. آنتوان چیگور (خاویر باردم) قاتل بیرحم مأمور یافتن پولها میشود. کلانتر اِد تام بِل (تامی لی جونز) مأمور رسیدگی به این پرونده و چند اتفاق مرتبط با آن میشود. بعداً کارلسون ولز (وودی هارلسون) هم از طرف باند تبهکار به ماجرا وارد میشود. عناصر یک تریلر جذاب را هم داریم؛ تعقیب و گریز، کشتن، تعلیق. داستان هم ساده است اما روایت سازندگان طوری است که بیش از اینها را میبینیم. فیلمی ناب و سینمایی درخشان که برادران کوئن با وسواس به جزئیات آن میپردازند و زمان زیادی را به شخصیت اصلی فیلم میدهند تا فقط کیف پول را مخفی کند. یا در همان صحنه آغازین و مسیری که ماس طی میکند تا با بقایای معامله مواد مخدر و تعدادی جنازه روبهرو شود، او به آهستگی قدم میزند و عجلهای برای کشف ندارد به همین سیاق، کارگردان هم عجلهای برای گفتن ماجرا و تمام کردن صحنه ندارد. طول نماها بلند هستند و اغلب از لنز واید بهره گرفته شده که این فقط برای به تصویر کشیدن بهـــــتر مناظر فیلم نیســـت بلکه آنها (راجر دیکـــینز فیلــــمبردار کــــار اســـت) کادر عریض و لنز واید را بهعنوان یک عامل روایتگر فعال به کار میبرند. فروش 170 میلیون دلاری برای فیلمی که فقط 25 میلیون دلار هزینه کرده، نشان از عامپسند بودن این اثر فاخر هم دارد.
از نوشتههای این نویسنده فیلمنامههای دیگری همچون «جاده» و «همه اسبهای زیبا» نیز اقتباس و ساخته شده، اما این اقتباس چیز دیگری است. فیلم تریلری جنایی است که داستانش در دهه 80 میگذرد. لِوِلین ماس (جاش برولین) به طور اتفاقی کیفی پُر پول، از بقایای یک معامله ناکام مواد مخدر پیدا میکند. آنتوان چیگور (خاویر باردم) قاتل بیرحم مأمور یافتن پولها میشود. کلانتر اِد تام بِل (تامی لی جونز) مأمور رسیدگی به این پرونده و چند اتفاق مرتبط با آن میشود. بعداً کارلسون ولز (وودی هارلسون) هم از طرف باند تبهکار به ماجرا وارد میشود. عناصر یک تریلر جذاب را هم داریم؛ تعقیب و گریز، کشتن، تعلیق. داستان هم ساده است اما روایت سازندگان طوری است که بیش از اینها را میبینیم. فیلمی ناب و سینمایی درخشان که برادران کوئن با وسواس به جزئیات آن میپردازند و زمان زیادی را به شخصیت اصلی فیلم میدهند تا فقط کیف پول را مخفی کند. یا در همان صحنه آغازین و مسیری که ماس طی میکند تا با بقایای معامله مواد مخدر و تعدادی جنازه روبهرو شود، او به آهستگی قدم میزند و عجلهای برای کشف ندارد به همین سیاق، کارگردان هم عجلهای برای گفتن ماجرا و تمام کردن صحنه ندارد. طول نماها بلند هستند و اغلب از لنز واید بهره گرفته شده که این فقط برای به تصویر کشیدن بهـــــتر مناظر فیلم نیســـت بلکه آنها (راجر دیکـــینز فیلــــمبردار کــــار اســـت) کادر عریض و لنز واید را بهعنوان یک عامل روایتگر فعال به کار میبرند. فروش 170 میلیون دلاری برای فیلمی که فقط 25 میلیون دلار هزینه کرده، نشان از عامپسند بودن این اثر فاخر هم دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه