رئیس جمهور امریکا در یادداشتی برای واشنگتن‌پست خواستار تداوم رویکرد فشار و انزوای ایران شد

هذیـان‌گویی ناتمـام


گروه سیاسی/ یادداشتی که «جو بایدن»، رئیس جمهور دموکرات امریکا در روزنامه واشنگتن پست منتشر کرده است، پرده از تحولاتی بر می‌‌دارد که کاخ سفید در پشت صحنه سیاسی پرآشوب امریکا با آن دست و پنجه نرم می‌‌کند. در این یادداشت که احتمالاً مشاوران «بایدن» با هدف توجیه سفر پرحرف و حدیث او به عربستان در هفته آینده از زبان او نوشته اند، عملکرد کاخ سفید در عرصه سیاست خارجی مطابق با خیالات موهوم دولتمردان این کشور و نه واقعیات جاری بازخوانی شده است.  رئیس جمهور امریکا در این یادداشت با دفاع از سفر خود به عربستان که با موج گسترده ای از مخالفت‌های داخلی رو به رواست، مدعی شده در صورت عدم بازگشت جمهوری اسلامی ایران به برجام، فشار دیپلماتیک و اقتصادی بر این کشور ادامه خواهد داشت. نکته عجیب در این یادداشت اشاره رئیس ‌جمهور امریکا به انزوای ایران است. «بایدن» ادعا کرده که «اکنون این ایران است که منزوی شده است تا زمانی که به توافق هسته‌ای بازگردد.»
دیپلماسی ناکام بایدن
نحوه برخورد رئیس جمهور امریکا و آنچه درباره ادامه فشارها علیه ایران بر زبان آورده، تلاشی است که او و مقام‌های دولتش برای نشان دادن پوسته ای خیالی از یک دیپلماسی ناکام و شکست خورده در قبال ایران به جریان انداخته‌اند. دیپلماسی ای که طی نزدیک به دو سال از عمر دولت «بایدن»، کار را به جایی رسانده که در واقعیت، مذاکرات رفع تحریم‌ها زیر سایه سردرگمی کاخ سفید با وقفه رو به رو شده و ایران در واکنش به چنین وضعیتی، به روند فعالیت‌های هسته‌ای صلح آمیز خود شتابی قابل ملاحظه بخشیده است. این خلاف روندی بود که «بایدن» در خلال مبارزات انتخاباتی خود مبنی بر بازگشت به توافق و تجدید نظر در سیاست منطقه ای اش در قبال متحدان عربی امریکا وعده داده بود. چنان‌که او در عمل، سناریست سیاست مشابهی شد که پیش‌تر «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور در اجرای سیاست تحریم و فشار به ایران در پیش گرفته بود.
تمسک به شیوه آزموده شده
پرواضح بود که نتیجه سیاست تحریمی چنان ناکارآمد بود که «بایدن» خود در آغاز با اقرار به آن، از بازگشت به توافق 2015 سخن گفت اما در ادامه با تمسک به شیوه آزموده شده «ترامپ» نشان داد که او برنامه‌‌ای در چنته ندارد. نتیجه ادامه روند قبلی در دولت امریکا، چیزی نبود جز وقفه در مذاکرات و تقویت روزافزون قدرت ایران در مواجهه با این فشارهای ایذایی؛ یعنی به موازاتی که دولت امریکا ذیل هدف ادعایی خود مبنی بر دستیابی به یک توافق طولانی‌تر و قوی‌تر بدون هیچ ابتکار عمل و برنامه روشنی، فهرست تحریم‌های خود علیه ایران را پرشمارتر کرد، کشورمان با پیگیری استراتژی بی‌اثر کردن تحریم‌ها و تقویت و توسعه حلقه ارتباطی خود با بازیگران قدرتمند آسیایی چنان درخشان عمل کرد که جمهوری‌خواهان برای تغییر این وضعیت به چاره جویی بیفتند. چنان‌که گروهی از سناتورهای جمهوری‌خواه در لایحه‌ای بر آن نوشتند که هر گونه توافق احتمالی را به قطع روابط ایران و چین مشروط کنند. این چنین بود که وقتی «رابرت مالی»، نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران در جلسه غیرعلنی مجلس سنا درباره ایران حضور یافت، «تد کروز»، سناتور جمهوری‌خواه سیاست دولت «بایدن» درباره ایران را فاجعه تمام‌عیار توصیف کرد و گفت که دولت نه تنها پلن «B» ندارد که از پلن «A» هم خبری نیست و در واقع هیچ برنامه‌ای در کار نیست.
مواضعی برای مصرف داخلی
بحران دیگری که دولت امریکا با بالاگرفتن بحران اوکراین و وقوع جنگ در این کشور از سوی روسیه با آن روبه‌رو شد، سر به فلک کشیدن قیمت انرژی به دلیل تقاضای بالای مرتبط با تحریم‌ها علیه روسیه بود که به تورم اقتصادی در امریکا دامن زد تا دولت «بایدن» را با یکی از بزرگ ترین چالش‌های اقتصادی و سیاسی دوره خود رو به رو کند. در چنین شرایطی عربستان به عنوان تولیدکننده‌ای با ظرفیت افزایش نسبتاً سریع تولید، دوباره به شریکی قابل اعتنا برای امریکا تبدیل شد تا از شعارهای نمایشی و موهوم دفاع از حقوق بشر دموکرات‌ها بویژه در مواجهه با پرونده قتل «جمال خاشقجی»، روزنامه‌نگار عربستانی پرده برداشته شود. «بایدن» در آستانه چندماه مانده به انتخابات میاندوره ای کنگره چاره را در آن دیده که برای متقاعد کردن رهبران سعودی به افزایش تولید نفت خود جهت کاهش قیمت‌های تاریخی بنزین در امریکا راهی ریاض شود.
مجموعه این رویدادها که «بایدن» را در اردوگاه دموکرات‌ها دست خالی‌‌تر نشان ‌داد و معلوم کرد که ریاستش در کاخ سفید نکات مبهم و تاریک متعددی از جمله در قبال ایران دارد، هجمه جمهوری خواهان را بر دولت او دوچندان کرد و بر احتمال پیروزی جمهوری‌خواهان در کسب اکثریت مجلس نمایندگان و احتمالاً سنای امریکا در انتخابات آبان ماه پیش رو افزود. وارونه نمایی اخیر «بایدن» برای روزنامه «واشنگتن پست» متناظر با دشواری‌های او در عرصه داخلی و رویارویی با منتقدان معنادار می‌‌شود. 
وضعیت متزلزل اروپایی‌ها
همچنین شرکای اروپایی توافق هسته‌ای از منظر بحران‌هایی که در عرصه داخلی از سر می‌‌گذرانند، وضعیت بهتری از امریکا ندارند. این دسته از کشورها در حالی مدعی هستند که ایران را در نقطه انزوا نشانده‌اند که پیش از این در مواجهه با رویکرد امریکا در قبال توافق، یک شکست تمام عیار را تجربه کرده اند و حالا خود را در پیروی بی چون و چرا از متحد امریکایی خود ناگزیر می‌‌بینند. این سخن ادعایی «امانوئل مکرون»، رئیس جمهور فرانسه در دیدار با «یائیر لاپید»، نخست وزیر جدید رژیم صهیونیستی در کاخ الیزه که مدعی شده «ما در هماهنگی کامل با هم‌پیمانانمان به تلاش خود ادامه می‌‌دهیم تا ایران را از غفلت بیرون بیاوریم»، بیش از آنکه نشان دهنده یک برنامه مدون برای حل اختلافات مربوط به تحریم‌ها باشد، از یک بلوف سیاسی بدون پشتوانه و از سر عجز در برابر ایران حکایت می‌‌کند. چه آنکه «مکرون» پیشتر در اظهاراتی ادعا کرده بود که «ما باید ژست‌های کوچک بگیریم تا ایران را سر میز مذاکره بیاوریم.» ادعایی که معلوم شد حالا این «ژست‌های کوچک» برای ساکت نگه‌داشتن صهیونیست‌ها گرفته می‌شود! آلمان و انگلیس هم که اولی در حال تجربه بی سابقه‌ترین تورم اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم است و دومی با بحران جدی سیاسی دست و پنجه نرم می‌‌کند، در موقعیتی قرار گرفته اند که با وجود معترف شدن به نیاز به نفت ایران در پی بالاگرفتن بحران جنگ در اوکراین، قادر به ایفای کمترین نقشی در مسیر حل پرونده هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌ها نیستند. 
 موقعیت ایران در مناسبات قدرت
در چنین شرایطی که رئیس جمهور امریکا از انزوای ایران سخن به میان آورده است و اروپایی‌ها از پیگیری یک رویکرد مستقل ناتوان مانده اند، نگاهی به تحولات جاری در دیپلماسی پرترافیک تهران نشان می‌‌دهد که کشورمان از یک سو با یافتن راه‌های اثرگذار در دفع تحریم‌ها و از سوی دیگر همزمان با ارتقای روابط تجاری خود ضمن تعریف مجدد اولویت‌های سیاست خارجی و نشاندن همسایگان و کشورهای منطقه در صدر فهرست اولویت خود برای ایجاد تقویت همکاری اقتصادی و امنیتی برای ایجاد حلقه جدیدی از مناسبات قدرت خیز برداشته است. همچنین این واقعیت معلوم شده که اگر کشورهای عربی به دنبال تأمین امنیت و ثبات در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس هستند، ایجاد تغییرات بنیادین و عبور از سنت‌های سیاسی شناخته شده بخصوص در قبال ایران، نه یک انتخاب تاکتیکی که ضرورتی استراتژیک است. رسیدن به چنین درکی از سوی بازیگران منطقه ای و بازتاب چنین تغییری را می‌‌توان در تبدیل شدن ایران به قطب دیپلماسی منطقه ای، روی آوردن ریاض به مذاکره با ایران پس از سال‌ها قطع رابطه و همچنین فراهم شدن مقدمات ترمیم و تقویت رابطه تهران و قاهره مشاهده کرد. گسترش روابط دیپلماتیک مؤثر با اغلب کشورهای آسیایی و خاورمیانه که از جمله ثمرات آن در دستیابی به توافق جامع 25 ساله با چین و تدارک امضای مشابه چنین توافقی با روسیه نمایان شد، در چهارچوب دیپلماسی پررونق ایران  ارزیابی می‌‌شود.
مجموع این شرایط نشان می‌‌دهد این ادعای گزاف رئیس جمهور امریکا که ایران منزوی شده، بیش از آنکه نشانی از واقعیت داشته باشد، با هدف اقناع منتقدان تند و تیز دولت امریکا مطرح شده است اما به نظر نمی‌رسد که چندان در تحقق آن موفق باشد. 

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7953/5/619458/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها