تهران در زمان شاه طهماسب صفوی از قزوین حمایت کرد
در برابر ازبکها
بهزاد یعقوبی
تهرانپژوه
تهران به گونه یک روستای گمنام در شمال شهر تاریخی ری و نیز یکی از جنوبیترین نقاط قصران، از همان آغاز پیوندهایی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حکومتی، با ری باستان داشته است، اما در آن روزگار منطقه قصران، خاصه بخشهای جنوبی آن و شمیرانات، دارای موقعیتی مستقل بوده و روی هم، منطقه خوش آبوهوای دامنه البرز را که از بخشهای حکومتی شمال ری به شمار میآمده، پدید آورده بود.
طهران یا تهران دهی کمنشان و گمنام در شمال سرزمین باستانی و تاریخی ری بود که زمانی یکی از کهن بنیادترین شهرهای مشرق زمین در آن پدید آمد. منطقه شمالیتر و کوهستانی آن تا بلندیهای البرز، قصران نام داشت که در آثار متقدمان، تهران یکی از روستاهای جنوبی آن به شمار میرفت.
در قرن سوم هجری دو قریه وجود داشت به نام تهران؛ یکی تهران اصفهان و دیگری تهران ری و به استناد گفتههای نویسندگانی چون یاقوت حموی و حمدالله مستوفی، ابوزید احمدبن سهل بلخی و ابوبکر محمدبن علی بن سلیمان راوندی، تهران ری از تهران اصفهان مشهورتر بود. نام قریه تهران ری تا قبل از سال 261 ﻫ.ق که تاریخ درگذشت ابوعبدالله محمدبن حماد تهرانی رازی محدث است، در کتب مورخین معروف نبوده. از سال 261ﻫ.ق به بعد تا آغاز حمله مغول (617ﻫ.ق) افرادی چون یاقوت حموی و ابوزید احمدبن سهل بلخی، نام تهران را در نوشتههای خود آوردهاند. در هر صورت این شهر از آبادانی ری در قرون اولیه اسلامی تا حمله مغول شهرتی نداشته است و برآمدن آن نتیجه از بین رفتن مراکز بزرگ مجاور بوده است. در سال 617 ﻫ.ق که شهر ری توسط مغولها ویران شد، در این زمان در دوره مغول گاهی نام تهران به عنوان «طهران» به میان میآید. پس از خرابی ری در قرن هفتم هجری توسط مغولها بخشی از قرا و قصبات آن استعداد بیشتری از لحاظ طبیعی و اقتصادی برای شهرت نسبت به آبادیهای مجاور همعصر خود داشتند که نمونه آن تهران بود و از آن زمان به بعد تهران رو به شهرت نهاد.
از قرن نهم هجری روزبهروز تهران آبادتر شد و توجه به حراست و حفظ بقاع سیداسماعیل، امامزاده زید و امامزاده یحیی بهترین دلیل بر این موضوع است. قبل از تأسیس سلسله صفویه، تهران یکی از مراکز مهم پیروان مذهب تشیع بوده است و از قراین برمیآید که در این دوران قدیمیترین محلات شهر نواحی جوار بقعه سیداسماعیل تا حوالی بازار آهنگران در قسمت جنوبی شهر قدیم در محله چال میدان از یک طرف و بین بقعه سید اسماعیل و امامزاده یحیی در قسمت شرقی شهر قدیم در محله عودلاجان از طرف دیگر بوده است.
در دوره صفویه با به سلطنت رسیدن شاه طهماسب، تهران در مسیر تحولات جدید قرار گرفت و از حالت پراکندگی به صورت یک شهر با برج و بارو درآمد و در درون شهر جدید با ساختن بناها و ایجاد باغشهرها، مسجدها، بازار و دارالحکومه، توسعه شهر سرعت یافت. برج و باروی تهران در سال 961ﻫ.ق به دستور شاه طهماسب ساخته شد. شاه طهماسب که به دلیل مدفون بودن جد اعلای صفویان (امامزاده حمزه(ع) در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی) بارها از قزوین به زیارت این اماکن مقدسه میرفت، نخستینبار در سال 944ﻫ.ق از قریه آباد تهران دیدار کرد و به شکارگاههای آن علاقهمند شد و چندینبار در سفرهای خود در آنجا اقامت گزید. علاوه بر اینها، تهران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیرهای مواصلاتی شرق به غرب و شمال به جنوب، پایگاه خوبی برای محافظت از قزوین پایتخت به حساب میآمد و در مقابل تهدیدات ازبکها میتوانست کمک خوبی برای قزوین باشد. حصاری که شاه طهماسب دستور ساخت آن را داد، دارای چهار دروازه بود و محیط آن 6هزار گام بود. علاوه بر این 114برج (به تعداد سورههای قرآن مجید) هم برای آن در نظر گرفته شده بود. محدوده تهران حصار طهماسبی از غرب به خیابان وحدت اسلامی امروز، از شرق به خیابان ری امروز، از جنوب به خیابان مولوی امروز و از شمال به خیابان امیرکبیر و میدان امام خمینی امروز خلاصه میشد. لالهزار هنوز در این محدوده قرار نداشت و تا اواسط دوره سلطنت ناصرالدین شاه بیرون از محدوده تهران و دروازه شمالی شهر که دولت نام داشت، قرار میگرفت. شاه طهماسب پس از آنکه حصار تهران را برافراشت، گویا هیچ کاری برای ایجاد بناهای دولتی و سلطنتی در آنجا نکرد و ظاهراً تنها آبادی و عمرانی که در دوره او انجام گرفته است، ساخته شدن حمام، تکیه و مدرسه خانم بوده است. این بناهای عمومی بر حسب امر خواهر شاه طهماسب، بانوی بزرگوار هنرمندی که همانند برادرش در مکتب هنری هرات رشد کرده بود، بنا شد.
تهرانپژوه
تهران به گونه یک روستای گمنام در شمال شهر تاریخی ری و نیز یکی از جنوبیترین نقاط قصران، از همان آغاز پیوندهایی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حکومتی، با ری باستان داشته است، اما در آن روزگار منطقه قصران، خاصه بخشهای جنوبی آن و شمیرانات، دارای موقعیتی مستقل بوده و روی هم، منطقه خوش آبوهوای دامنه البرز را که از بخشهای حکومتی شمال ری به شمار میآمده، پدید آورده بود.
طهران یا تهران دهی کمنشان و گمنام در شمال سرزمین باستانی و تاریخی ری بود که زمانی یکی از کهن بنیادترین شهرهای مشرق زمین در آن پدید آمد. منطقه شمالیتر و کوهستانی آن تا بلندیهای البرز، قصران نام داشت که در آثار متقدمان، تهران یکی از روستاهای جنوبی آن به شمار میرفت.
در قرن سوم هجری دو قریه وجود داشت به نام تهران؛ یکی تهران اصفهان و دیگری تهران ری و به استناد گفتههای نویسندگانی چون یاقوت حموی و حمدالله مستوفی، ابوزید احمدبن سهل بلخی و ابوبکر محمدبن علی بن سلیمان راوندی، تهران ری از تهران اصفهان مشهورتر بود. نام قریه تهران ری تا قبل از سال 261 ﻫ.ق که تاریخ درگذشت ابوعبدالله محمدبن حماد تهرانی رازی محدث است، در کتب مورخین معروف نبوده. از سال 261ﻫ.ق به بعد تا آغاز حمله مغول (617ﻫ.ق) افرادی چون یاقوت حموی و ابوزید احمدبن سهل بلخی، نام تهران را در نوشتههای خود آوردهاند. در هر صورت این شهر از آبادانی ری در قرون اولیه اسلامی تا حمله مغول شهرتی نداشته است و برآمدن آن نتیجه از بین رفتن مراکز بزرگ مجاور بوده است. در سال 617 ﻫ.ق که شهر ری توسط مغولها ویران شد، در این زمان در دوره مغول گاهی نام تهران به عنوان «طهران» به میان میآید. پس از خرابی ری در قرن هفتم هجری توسط مغولها بخشی از قرا و قصبات آن استعداد بیشتری از لحاظ طبیعی و اقتصادی برای شهرت نسبت به آبادیهای مجاور همعصر خود داشتند که نمونه آن تهران بود و از آن زمان به بعد تهران رو به شهرت نهاد.
از قرن نهم هجری روزبهروز تهران آبادتر شد و توجه به حراست و حفظ بقاع سیداسماعیل، امامزاده زید و امامزاده یحیی بهترین دلیل بر این موضوع است. قبل از تأسیس سلسله صفویه، تهران یکی از مراکز مهم پیروان مذهب تشیع بوده است و از قراین برمیآید که در این دوران قدیمیترین محلات شهر نواحی جوار بقعه سیداسماعیل تا حوالی بازار آهنگران در قسمت جنوبی شهر قدیم در محله چال میدان از یک طرف و بین بقعه سید اسماعیل و امامزاده یحیی در قسمت شرقی شهر قدیم در محله عودلاجان از طرف دیگر بوده است.
در دوره صفویه با به سلطنت رسیدن شاه طهماسب، تهران در مسیر تحولات جدید قرار گرفت و از حالت پراکندگی به صورت یک شهر با برج و بارو درآمد و در درون شهر جدید با ساختن بناها و ایجاد باغشهرها، مسجدها، بازار و دارالحکومه، توسعه شهر سرعت یافت. برج و باروی تهران در سال 961ﻫ.ق به دستور شاه طهماسب ساخته شد. شاه طهماسب که به دلیل مدفون بودن جد اعلای صفویان (امامزاده حمزه(ع) در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی) بارها از قزوین به زیارت این اماکن مقدسه میرفت، نخستینبار در سال 944ﻫ.ق از قریه آباد تهران دیدار کرد و به شکارگاههای آن علاقهمند شد و چندینبار در سفرهای خود در آنجا اقامت گزید. علاوه بر اینها، تهران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیرهای مواصلاتی شرق به غرب و شمال به جنوب، پایگاه خوبی برای محافظت از قزوین پایتخت به حساب میآمد و در مقابل تهدیدات ازبکها میتوانست کمک خوبی برای قزوین باشد. حصاری که شاه طهماسب دستور ساخت آن را داد، دارای چهار دروازه بود و محیط آن 6هزار گام بود. علاوه بر این 114برج (به تعداد سورههای قرآن مجید) هم برای آن در نظر گرفته شده بود. محدوده تهران حصار طهماسبی از غرب به خیابان وحدت اسلامی امروز، از شرق به خیابان ری امروز، از جنوب به خیابان مولوی امروز و از شمال به خیابان امیرکبیر و میدان امام خمینی امروز خلاصه میشد. لالهزار هنوز در این محدوده قرار نداشت و تا اواسط دوره سلطنت ناصرالدین شاه بیرون از محدوده تهران و دروازه شمالی شهر که دولت نام داشت، قرار میگرفت. شاه طهماسب پس از آنکه حصار تهران را برافراشت، گویا هیچ کاری برای ایجاد بناهای دولتی و سلطنتی در آنجا نکرد و ظاهراً تنها آبادی و عمرانی که در دوره او انجام گرفته است، ساخته شدن حمام، تکیه و مدرسه خانم بوده است. این بناهای عمومی بر حسب امر خواهر شاه طهماسب، بانوی بزرگوار هنرمندی که همانند برادرش در مکتب هنری هرات رشد کرده بود، بنا شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه