به شرط تغییر سیاستهای کشاورزی در منطقه
بخشی از دریاچه ارومیه قابل احیا است
بیتا میرعظیمی
خبرنگار
دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه، سالهاست که با مشکل کاهش سطح آب و خشکسالی دست و پنجه نرم میکند. اما امسال عدم تخصیص حقابه دریاچه از سدهای حوضه آبریز و عدم تکمیل تونل انتقال آب به دریاچه، گلوی ارومیه را خشکتر از همیشه کرده و در نتیجه آن 95 درصد این دریاچه را بهطور کامل خشک کرد. با افزایش خطر خشک شدن کامل دریاچه ارومیه و با تأکید رئیسجمهور مبنی بر تقویت کارگروه دریاچه ارومیه، «عیسی کلانتری» مدیر اجرایی احیای دریاچه ارومیه، از سمتش برکنار و استاندار آذربایجان غربی جایگزین او شد. همچنین استاندار آذربایجان شرقی به عنوان عضو جدید کارگروه به ترکیب افزوده شد تا پیشرفت سریعتری برای حل موضوع دریاچه ارومیه حاصل شود. اما آیا این ترکیب جدید میتواند زمان طلایی برای احیای دریاچه ارومیه را خریداری کرده و از احتمال وقوع یک فاجعه زیست محیطی با راه افتادن طوفانها و بادهای نمکی جلوگیری کند؟
«مسعود باقرزاده کریمی» مشاور آب و فاضلاب کشور و کارشناس حوزه تالابها درخصوص تغییر و تحولات ایجاد شده در ستاد احیای دریاچه ارومیه به «ایران» میگوید: باید این واقعیت را بپذیریم که حال دریاچه ارومیه خوب نیست؛ اما بهطور قطع میتوان آن را احیا کرد. هماکنون هم اقلیم تغییر کرده و هم مصارف در همه بخشها افزایش یافته است. اما با در پیش گرفتن سازوکاری درست و صحیح، بخشی از دریاچه ارومیه «قطعاً» قابل احیا بوده و میتواند کارکردهای خود را بازیابی کند. برای رسیدن به این هدف نیز باید کار را در چند زمینه آغاز کرده و اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را با جدیت بیشتری دنبال کنیم. با مشخص شدن هدف و راهکارها دیگر فرقی نمیکند وزیر رئیس ستاد احیا شود یا استاندار؛ فرقی نمیکند چه کسی برگزیده شود. هدف احیای دریاچه است و این سمتها و مسئولیتها تنها وسیلهای برای رسیدن به هدف نهایی یعنی نجات دریاچه ارومیه بهشمار میرود.
اقدامات فوری و کوتاهمدت
وی میافزاید: در شرایط کنونی نباید وارد مناقشات موجود در خصوص انتخاب افراد یا مسئولین برای ستاد احیا شویم؛ بلکه باید مطالبهگری کرده و از مسئولین احیای این دریاچه بخواهیم اقدامات کوتاهمدت را با فوریت هر چه تمامتر تکمیل کنند. چرا که پیشتر اعتبارات داده شده و بخشهای زیادی نیز تکمیل شده است؛ شما تصور کنید کالبدی در حال از بین رفتن است و شما خونی را تزریق میکنید تا آن را زنده نگه دارید. بر این اساس نباید خود را درگیر سمتها و تغییرات ستاد کرده و باید اقدامات فوری کوتاهمدت شامل تونل زاب، پروژه انتقال آب سیلوه و تصفیهخانههای تبریز- ارومیه هر چه سریعتر پیگیری شوند. این موارد میتواند با فوریت در نیمه دوم سال آبی جدید که از مهرماه آغاز میشود، خود را نشان دهد. اینها خواستها و مطالبات کارشناسی و تمام آحاد مردم است. شنیدهها حاکی از این است که وزارت نیرو نیز متعهد شده است این 3 اقدام کوتاهمدت برای نجات دریاچه را با فوریت پیگیری کرده و به سرانجام برساند. اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم به احیای سریعتر دریاچه ارومیه امیدوار باشیم.
رهاسازی آب از سدها
به گفته این کارشناس تالابها، رهاسازی آب از سدها یکی از اقدامات میانمدت برای نجات دریاچه ارومیه بهشمار میرود که همهساله طبق فرمول سند تخصیص باید انجام شود. خوشبختانه سند تخصیص به گونهای منعطف تدوین شده است تا نسبتهای آب مورد نیاز آن برای دریاچه و کشاورزی با کاهش آورد رودخانهها و.... تغییر کند. بهطور مثال یک عدد مشخص تعیین نشده است که حتماً در مواقع خشک و ترسالی همان میزان آب رهاسازی شود. سال پیش نیز رهاسازی انجام شده اما با توجه به خشکسالی محدود بوده است.
مسعود باقرزاده کریمی تصریح میکند: مسأله بعدی به تعهدات وزارت جهاد کشاورزی برای کاهش مصرف آب بازمیگردد. در حقیقت چالشیترین موضوع دریاچه ارومیه به بخش کشاورزی بازمیگردد؛ چرا که نه تنها ما نتوانستیم تعهدات خود را برای کاهش مصرف به سرانجام برسانیم، بلکه نتوانستیم حتی از مصرف بیرویه و غیرمجاز جلوگیری کنیم. هماکنون کشاورزی کماکان در مناطق شیبدار و دامنهها با وسعت بیش از 100 هزار هکتار به صورت غیرقانونی و با سرعت انجام میشود. البته از این منظر حضور استانداران در ستاد احیا میتواند بسیار مؤثر باشد، چرا که آنها میتوانند به ادارات کشاورزی تابعه خود در این خصوص فشار وارد کرده و کار را سریعتر پیش ببرند.
شمشیر دو لبه!
این کارشناس تالابها، نقش نمایندگان مجلس را در احیای دریاچه بسیار مؤثر توصیف کرده و میگوید: نمایندگان مجلس نباید در خصوص احیای دریاچه برخوردی دوگانه داشته باشند. آنها باید واقعیتها و محدودیتهای آب را پذیرفته و از فعالیتها و شغلهای کمآببر و غیر کشاورزی حمایت کنند تا در نتیجه آن، کمکم وابستگی مردم به خاک و آب کاهش پیدا کند. خوشبختانه حوزههایی که در این استان قرار گرفتهاند هم صنعتی بوده و هم ظرفیتهای اجتماعی و فنی بالایی دارند. باید در اشتباه استراتژیک در توسعه کشاورزی تجدید نظر کرده و مردم را به سمت شغلهای کمآببر هدایت کنیم. چرا که اصرار کردن برای کشاورزی با بهرهوری پایین، مانند شمشیر دولبه عمل میکند. در این میان هم کشاورزان را فقیر میکنیم و هم آب دریاچه را کمتر و کمتر میکنیم. پس دو طرف ضرر خواهند کرد. وی در آخر میافزاید: باید راهکارها برای نجات دریاچه پیشبینی شود. چرا که ادامه این روند، همانند دومینویی خطرناک بوده و عاقبتی برای منطقه نخواهد داشت. سالجاری شاهد بودیم که 1270 هزار تن سیب در ارومیه تولید شد که 400 هزار تن آن پای درخت ریخته شده و از بین رفت. این در حالی است که صدها میلیون متر مکعب آب پای این درختان رفته است، آبی که میتوانست برای دریاچه یک مؤلفه نجاتبخش باشد. بنابراین برای نجات دریاچه در حوزه کشاورزی باید دگردیسی رخ دهد شده و اقدامات اساسی دولت و جهاد کشاورزی با جدیت بیشتری در این زمینه ادامه پیدا کند.
خبرنگار
دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه، سالهاست که با مشکل کاهش سطح آب و خشکسالی دست و پنجه نرم میکند. اما امسال عدم تخصیص حقابه دریاچه از سدهای حوضه آبریز و عدم تکمیل تونل انتقال آب به دریاچه، گلوی ارومیه را خشکتر از همیشه کرده و در نتیجه آن 95 درصد این دریاچه را بهطور کامل خشک کرد. با افزایش خطر خشک شدن کامل دریاچه ارومیه و با تأکید رئیسجمهور مبنی بر تقویت کارگروه دریاچه ارومیه، «عیسی کلانتری» مدیر اجرایی احیای دریاچه ارومیه، از سمتش برکنار و استاندار آذربایجان غربی جایگزین او شد. همچنین استاندار آذربایجان شرقی به عنوان عضو جدید کارگروه به ترکیب افزوده شد تا پیشرفت سریعتری برای حل موضوع دریاچه ارومیه حاصل شود. اما آیا این ترکیب جدید میتواند زمان طلایی برای احیای دریاچه ارومیه را خریداری کرده و از احتمال وقوع یک فاجعه زیست محیطی با راه افتادن طوفانها و بادهای نمکی جلوگیری کند؟
«مسعود باقرزاده کریمی» مشاور آب و فاضلاب کشور و کارشناس حوزه تالابها درخصوص تغییر و تحولات ایجاد شده در ستاد احیای دریاچه ارومیه به «ایران» میگوید: باید این واقعیت را بپذیریم که حال دریاچه ارومیه خوب نیست؛ اما بهطور قطع میتوان آن را احیا کرد. هماکنون هم اقلیم تغییر کرده و هم مصارف در همه بخشها افزایش یافته است. اما با در پیش گرفتن سازوکاری درست و صحیح، بخشی از دریاچه ارومیه «قطعاً» قابل احیا بوده و میتواند کارکردهای خود را بازیابی کند. برای رسیدن به این هدف نیز باید کار را در چند زمینه آغاز کرده و اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را با جدیت بیشتری دنبال کنیم. با مشخص شدن هدف و راهکارها دیگر فرقی نمیکند وزیر رئیس ستاد احیا شود یا استاندار؛ فرقی نمیکند چه کسی برگزیده شود. هدف احیای دریاچه است و این سمتها و مسئولیتها تنها وسیلهای برای رسیدن به هدف نهایی یعنی نجات دریاچه ارومیه بهشمار میرود.
اقدامات فوری و کوتاهمدت
وی میافزاید: در شرایط کنونی نباید وارد مناقشات موجود در خصوص انتخاب افراد یا مسئولین برای ستاد احیا شویم؛ بلکه باید مطالبهگری کرده و از مسئولین احیای این دریاچه بخواهیم اقدامات کوتاهمدت را با فوریت هر چه تمامتر تکمیل کنند. چرا که پیشتر اعتبارات داده شده و بخشهای زیادی نیز تکمیل شده است؛ شما تصور کنید کالبدی در حال از بین رفتن است و شما خونی را تزریق میکنید تا آن را زنده نگه دارید. بر این اساس نباید خود را درگیر سمتها و تغییرات ستاد کرده و باید اقدامات فوری کوتاهمدت شامل تونل زاب، پروژه انتقال آب سیلوه و تصفیهخانههای تبریز- ارومیه هر چه سریعتر پیگیری شوند. این موارد میتواند با فوریت در نیمه دوم سال آبی جدید که از مهرماه آغاز میشود، خود را نشان دهد. اینها خواستها و مطالبات کارشناسی و تمام آحاد مردم است. شنیدهها حاکی از این است که وزارت نیرو نیز متعهد شده است این 3 اقدام کوتاهمدت برای نجات دریاچه را با فوریت پیگیری کرده و به سرانجام برساند. اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم به احیای سریعتر دریاچه ارومیه امیدوار باشیم.
رهاسازی آب از سدها
به گفته این کارشناس تالابها، رهاسازی آب از سدها یکی از اقدامات میانمدت برای نجات دریاچه ارومیه بهشمار میرود که همهساله طبق فرمول سند تخصیص باید انجام شود. خوشبختانه سند تخصیص به گونهای منعطف تدوین شده است تا نسبتهای آب مورد نیاز آن برای دریاچه و کشاورزی با کاهش آورد رودخانهها و.... تغییر کند. بهطور مثال یک عدد مشخص تعیین نشده است که حتماً در مواقع خشک و ترسالی همان میزان آب رهاسازی شود. سال پیش نیز رهاسازی انجام شده اما با توجه به خشکسالی محدود بوده است.
مسعود باقرزاده کریمی تصریح میکند: مسأله بعدی به تعهدات وزارت جهاد کشاورزی برای کاهش مصرف آب بازمیگردد. در حقیقت چالشیترین موضوع دریاچه ارومیه به بخش کشاورزی بازمیگردد؛ چرا که نه تنها ما نتوانستیم تعهدات خود را برای کاهش مصرف به سرانجام برسانیم، بلکه نتوانستیم حتی از مصرف بیرویه و غیرمجاز جلوگیری کنیم. هماکنون کشاورزی کماکان در مناطق شیبدار و دامنهها با وسعت بیش از 100 هزار هکتار به صورت غیرقانونی و با سرعت انجام میشود. البته از این منظر حضور استانداران در ستاد احیا میتواند بسیار مؤثر باشد، چرا که آنها میتوانند به ادارات کشاورزی تابعه خود در این خصوص فشار وارد کرده و کار را سریعتر پیش ببرند.
شمشیر دو لبه!
این کارشناس تالابها، نقش نمایندگان مجلس را در احیای دریاچه بسیار مؤثر توصیف کرده و میگوید: نمایندگان مجلس نباید در خصوص احیای دریاچه برخوردی دوگانه داشته باشند. آنها باید واقعیتها و محدودیتهای آب را پذیرفته و از فعالیتها و شغلهای کمآببر و غیر کشاورزی حمایت کنند تا در نتیجه آن، کمکم وابستگی مردم به خاک و آب کاهش پیدا کند. خوشبختانه حوزههایی که در این استان قرار گرفتهاند هم صنعتی بوده و هم ظرفیتهای اجتماعی و فنی بالایی دارند. باید در اشتباه استراتژیک در توسعه کشاورزی تجدید نظر کرده و مردم را به سمت شغلهای کمآببر هدایت کنیم. چرا که اصرار کردن برای کشاورزی با بهرهوری پایین، مانند شمشیر دولبه عمل میکند. در این میان هم کشاورزان را فقیر میکنیم و هم آب دریاچه را کمتر و کمتر میکنیم. پس دو طرف ضرر خواهند کرد. وی در آخر میافزاید: باید راهکارها برای نجات دریاچه پیشبینی شود. چرا که ادامه این روند، همانند دومینویی خطرناک بوده و عاقبتی برای منطقه نخواهد داشت. سالجاری شاهد بودیم که 1270 هزار تن سیب در ارومیه تولید شد که 400 هزار تن آن پای درخت ریخته شده و از بین رفت. این در حالی است که صدها میلیون متر مکعب آب پای این درختان رفته است، آبی که میتوانست برای دریاچه یک مؤلفه نجاتبخش باشد. بنابراین برای نجات دریاچه در حوزه کشاورزی باید دگردیسی رخ دهد شده و اقدامات اساسی دولت و جهاد کشاورزی با جدیت بیشتری در این زمینه ادامه پیدا کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه