رهایی از اثرات درونی مشاغل


محمد زینالی‌اُناری
جامعه‌شناس

​​​​​​​سرِ کار که هستیم، ممکن است با همکاری دعوا کنیم یا خودخوری کرده و از اتفاقاتی که افتاده رنج ببریم. احتمال دارد هر یک از ما شغلی با ویژگی‌های خاص داشته باشد که سبب شود خیلی از مواقع چنین اتفاقاتی در رابطه‌ها رخ بدهد. به‌عنوان مثال ارباب‌رجوع مدام با ذهن ما کلنجار برود. در نمونه‌های دیگر، چه بسا موقع انجام دادن وظیفه‌ شغلی، صحنه‌های دلخراش و منزجرکننده ببینیم و مأموریت‌های دلهره‌آور یا خطرناک برویم. باری از این میان جان سالم به در می‌بریم، ولی روح و روان، دیگر آن روح و روانی نیست که پیش‌تر می‌توانستیم در شادی‌های دوستان‌ همراه و برای سختی‌های دیگران تکیه‌گاه باشیم. ما کار را جوهر بدن می‌دانیم، اما ممکن است همین عنصر سازنده، منجر به از بین رفتن جوهر ما هم بشود!
کار علاوه بر سازندگی و بالندگی‌ که با خود به همراه دارد، منبع تنش‌ها و رویارویی با مسائلی است که ما را درگیر خود می‌کند؛ خصوصاً یکسری کارهای خاص که به چند نمونه از آنها اشاره شد، بر روان آدمی آثار شدیدتری می‌گذارد و با گذر زمان ما را با مسائل درونی متعددی درگیر می‌کند. علاوه بر پیچیدگی سیستم‌های صنعتی یا خدماتی که در آنها کار می‌کنیم، تعدد نقش‌های ما در دنیای میان کار و زندگی شخصی، موجب می‌شود دنیای پیرامون ما در معرض آسیب‌های متعدد ناشی از شغل قرار گیرد. هر یک نفر از نیروی کار، در صورتی که در اثر جراحات وارده بر روح و جانش آسیب دیده و مشکلاتی به یادگار داشته باشد، یک خانواده‌ اصلی و چندین گروه شغلی، ‌دوستی و خویشاوندی را درگیر مسائل خود می‌کند.
 ممکن است در ابتدا بسیاری از همکاران، دوستان و خویشان سفارش‌های مقطعی و روتینی به ما بدهند که چکار کن و چکار نکن تا از اتفاقات و حوادث شغلی آسیب نبینی، در حالی که مکانیسم آسیب‌های شغلی چندان آگاهانه نیست. وقتی در مشاغل پرخطر یا حساس مشغول هستیم، به طور روزمره در انجام کارها و فعالیت‌های دشوار و پیچیده‌ای قرار داریم که ما را از روال عادی خارج کرده و درگیر مسائل اساسی‌ می‌کند. آن‌گاه پس از آنکه ذهن از تسلط ویژه‌ روال عادی زندگی خارج شده و به دنیای التهابات و هیجانات رهنمون شود، انرژی و تسلط‌ مورد نیاز بر خود را بشدت کاهش داده و در همین لحظات زخم‌های عمیق و کاری بر زندگی و ضمیر می‌نهد.‌ گذار از این دشواری‌ها بسیار سخت بوده و با وجود به کار بستن نصایح و گوشزدها، بالاخره ما با درصدی از مسائل درونی، کابوس‌ها و فوبیاهای پس از رویدادهای سخت شغلی درگیر می‌شویم.
به علاوه می‌توان گفت امروزه هیچ شغلی، از کارگری ساده گرفته تا مأموریت‌های سخت امنیتی و بالینی، مصون از آسیب نبوده و چه بسا در دور و اطراف کسانی را برشمریم که در اثر مشکلات شغلی و چالش‌های سازمانی به آسیب‌های اساسی دچار شده‌اند. گروهی از این آسیب‌ها خود را نشان می‌دهند و گروهی به‌ صورت نهفته باقی مانده و در هیجانات، حوادث و مسائل پرتنش باعث فرافکنی فردی شده و فرد را به سوی اقدامات مخاطره‌آمیز سوق می‌دهند. حال اگر این دو گروه را آسیب‌های درونی حاد و مزمن که ناشی از مشاغل پیچیده و پرخطر امروزی هستند بنامیم، چه رویکردی باید در مقابل آنها اتخاذ کنیم؟مراقبت از وجود شخصی در این اتفاقات کار ساده‌ای نبوده و از دسترس «فرد» خارج است. رسیدگی به مشکلات فردی پس از جراحت‌های درونی هم کار خود فرد نیست و چه بسا بسیاری از این جراحات مدت‌ها معلوم نشوند. پس چگونه می‌توان از آسیب و گزند حوادث حرفه‌ای نهفته در روح و روان فردی و فرافکنی‌های احتمالی ناشی از آن پیشگیری کرد؟ یقیناً پیش از هر آسیبی، در زمان کار و فعالیتی که در معرض خطرات و مسائل درگیرکننده است، همانند داشتن جعبه کمک‌های اولیه و کپسول آتش‌نشانی، نیاز به بسته‌های اطلاعاتی و پروتکل‌های مراقبت شخصی داریم، اما همین روش‌ها هم اطمینان‌بخش نبوده و سرانجام برای دوران پس از چنین رخدادهایی هم نیازمند خدمات مراقبتی و کاهش آلام هستیم.
«نظام مراقبت اجتماعی» علاوه بر اینکه می‌تواند از طریق راه‌حل‌های اخلاقی، اجتماعی و مشاوره‌های صنفی و نهادی ما را در گذارهای سالم و سازنده همراهی کند، نیازمند این است که از تنش‌های درونی و روانی پس از حوادث ما نیز لایه‌برداری نماید. پس همان‌طور که گفته شد، در نوبت اول نیاز است هر یک از نهادهای شغلی و حرفه‌ای مرتبط با نیروهای انسانی در معرض خطر، برای پیشگیری از آسیب‌های کارکنان، از برنامه‌های مراقبتی استفاده کنند، اما از آنجا که گریزی از این آسیب‌ها نیست، برای پیشگیری از آسیب‌های ناشی از این اتفاقات، نیازمند طبقه‌‌بندی مشاغل و در دسترس گذاشتن امکانات مراقبتی شامل معاینات درمانی، مشاوره و آگاه‌سازی جامعه برای اقدام بموقع فردی، دربرابر زیان‌های روانی ناشی از مشاغل سخت است. البته هر کسی در طول دوران حرفه‌ای‌اش که با تنش‌ها و حوادث مقطعی روبه‌رو بوده، قطعاً نیازمند بهره‌مندی از این خدمات خواهد بود.
سازمان‌ها و نهادهای خدماتی، همچنین کارگاه‌ها و کارخانه‌های صنعتی علاوه بر داشتن برنامه‌های عملیاتی برای خط تولید و موفقیت سازمانی خود، برای پیشگیری از مشکلات اجتماعی نیازمند داشتن برنامه‌های مراقبت فردی از خطرهای جسمی و در عین حال روانی هستند. «فرد» به‌عنوان نیروی کار، در کنار حقوق و مزایا، نیازهای دیگری نیز دارد اما چه بسا مؤسسات خدماتی و صنعتی به چنین الزام‌هایی توجه نکنند. با این همه از آن جایی که خوشبختانه نهادهای سیاسی و اجتماعی ما دارای ساختارهای متعددی برای مسائل انسانی‌ هستند، طبیعتاً می‌توانند پیگیر تدوین سازوکار و کاهش آسیب‌های جامعه از مسائل مرتبط به «فرد» باشند؛ بویژه موضوع مغفولی چون آسیب‌های مزمن و حاد مربوط به تحمل مشاغل و فعالیت‌های دشوار و پیچیده‌ای که اثرات مهیب درونی بر ضمیر و روح کارکنان مشاغل حساس می‌گذارند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7970/18/621634/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها