موسیقی، کمالی است برای رساندن به کمال مطلق


محسن نفر
نوازنده و آهنگساز
​​​​​​​
احساسات، مولد نیات هستند. خواست‌ها و آرزوهای نیک هنر می‌‌تواند بر اراده اثر بگذارد و آن را تحریک نماید. با هنر، می‌‌توان عزم بر انجام کاری داشت و نسبت به آن تصمیم گرفت.
اینها همه کارهایی است که مثلاً با پزشکی نمی‌توان! حال هنر بهتر است یا پزشکی؟ آیا آن خیر کثیر و عامی که صحبتش رفت، در هنر هست یا در پزشکی یا هر موضوع دیگر؟ صحبت از صفت تفضیلی بود!
از هنر بهتر چیست؟ آیا هنر بهترین است؟ چرا هنرخوب است؟ مثلاً موسیقی! چرا خوب است؟ برای تجدید قوای روحی؟ برای تمددّ اعصاب؟ خب این کارها را بعضی داروهای گیاهی هم انجام می‌‌دهند! برای سرگرمی؟ تفریحات سالم؟ برای آنها هم موارد بی زیان دیگری نیز هست! برای حال خوب؟ با موضوعات دیگر هم حال خوب، به دست می‌‌آید! پس برای چه؟ برای ایجاد عالمی مطبوع و شخصی؟! مواد مخدر و گیاهان روانگردان هم چنان می‌‌کنند! پس موسیقی برای چه است و باید باشد؟
همه موارد مزبور، جزو فواید موسیقی و از آثار و نتایج آن هست اما... اما چه؟ اما اینکه موسیقی صوت خوش است. صوت مطبوع مصنوع! صوت دل انگیزی که انسان خالقش است. انسان به صدای خوش و مطبوع، بسیار متمایل است. مگر در طبیعت صداهای خوش و مطبوع کم است یا مگر نیست؟ آری هست. اما درکنار صداهای ناخوش و مهیب و گوشخراش. طبیعت، معدن و منبعی است که درآن همه چیز هست. مثلاً گیاهان شفابخش و گیاهان مهلک، ازهر نوعی در طبیعت هست. برای گیاهان شفابخش، باید بشر همت کند و آنها را  تهیه و جمع آوری نماید. سپس با عملیات و اقداماتی که بر آنها انجام می‌‌دهد، آنها را قابل بهره‌برداری کند.
صدا‌ها هم همین طورند. بشر، صداهای دلنشین و مطبوع طبیعت را شناسایی وجمع آوری می‌‌کند و با تقلید و تولید آنها به وسیله آلات، آنها را به کار می‌گیرد و می‌‌برد و موسیقی همین است. این بدین صورت در طبیعت نیست! موسیقی، فرآوری اصوات خوش و دل انگیز طبیعت است. فعالیتی است که آدمی بر اصوات طبیعی، انجام می‌‌دهد! این پدیده بدین صورت در طبیعت نیست و این صدای دل‌انگیز محصول بشر، مخلوق خودش است. انسان به مخلوق خود عشق می‌‌ورزد. آنچنان که خالق  متعال به مخلوقات خود عشق می‌‌ورزد.
اولاً، موسیقی از جنس صدا است و بشر به صدای خوش متمایل است و جایگزین آن چیزی دیگر نیست ولو با همان خواص و تأثیرات! ثانیاً، موسیقی، مخلوق بشر است و بشر مخلوق خود را هر چه باشد، دوست دارد! اینها  دلایل وجود موسیقی و بودن آن است!
اگرتوجه شود، بشر برای یافتن صداهای خوش (و هرچیز دیگر) در طبیعت، جست وجو می‌‌کند.این جست وجو و تحرک، درنهایت او را به مطلوبش می‌‌رساند. به تعبیر دیگر بشر موجودی کمالجو و تکامل‌گرا است. برای بهترین‌ها حرکت می‌‌کند و برای نیل به آنها کوشش و تلاش می‌‌نماید. همان طور که از صداهای طبیعی به موسیقی می‌‌رسد و موسیقی، کمال اصوات طبیعت است، خود موسیقی  هم باید کمال انسان را تأمین کند. زیر اصلاً  انسان برای کمال و تکامل، هر جهش و جنبشی را انجام می‌‌دهد. پس موسیقی باید وسیله و زمینه کمال انسان باشد. اگر هر چیزی که نتیجه جنبش و جهش انسان است برای کمال او نباشد، سیر قهقرایی و نقض غرض است. غرض از جنبش و حرکت انسان تکامل و کمال اوست. حال اگر نتیجه این تحرک، کمال نباشد، نقض غرض و رفتن به قهقرا است. موسیقی  (و هر چیز) که کمال اصوات طبیعی است، خود باید کمال  انسان را تأمین کند.اگر نکند، نقض غرض انسان و سیر حیات اوست! کمال انسان چیست؟ رسیدن به کمال مطلق. آیا موسیقی می‌‌تواند وسیله نیل انسان به کمال مطلق باشد، آری. همان طور که موسیقی خود کمال اصوات طبیعت است، حاصل کمالجویی انسان است. رسیدن به کمال جز به دلیل خوی کمالجویی ممکن نیست! پس انسان اگر موسیقی را اختراع کرده، برای ارضای حس کمالجویی‌اش بوده و خود موسیقی پایان سیر کمالجویی بشر نیست. بلکه کمالی است برای رساندن به کمال مطلق! بعضی موسیقی را علاوه برمواردی که پیش‌تر گفته شد، برای لذت می‌خواهند. مانند اینکه عسل را برای شیرینی‌اش بخواهند درست است. عسل شیرین است و شیرینی، مطلوب و دلچسب انسان است. اما شیرینی عسل از عوارض آن است نه نتایجش. نتیجه عسل، عافیت بخشی و خاصیت سلامت افزایی است که در آن است اگرچه بسیار شیرین و لذتبخش است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7971/24/621838/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها