بهائیت؛ سازمان امن سرویسهای جاسوسی
حمیدرضا اسماعیلی
پژوهشگر و مورخ
سازمان سیاسی بهائیت، تشکیلاتی است که از ابتدای قرن بیستم در ایالات متحده امریکا شکل گرفت. به تعبیر دیگر، «بهائیت» یک جریان باقیمانده از«بابیت» بود که عمدتاً در سرزمینهای عثمانی و تا زمان فروپاشی امپراطوری آن، حضور داشته و از ابتدای قرن بیستم در ایالات متحده امریکا بویژه ایالت شیکاگو با سازماندهی جدیدی، خود را باز آفرینی کرد. در این دوره، ارتباط بهائیت با عناصر امریکایی و یهودی به طور مستمر شکل گرفت و با یک محاسبه سرانگشتی میتوان دریافت که این سازمان بیش از نیم قرن قبل از تأسیس اسرائیل به وجود آمده بود. ارتباط رهبران بهائی با جریان شبکه یهود و صهیونیستها تا سالها بعد ادامه یافت و در طول جنگ جهانی اول و تحولات بعدی آن و در سایر رویدادهای تاریخی عرصه بینالملل، قویتر هم شد. بهائیان به عنوان جریانی که از ابتدا با شبکه یهود و صهیونیستها در ارتباط بودند، از این پیوند ذینفع شده و در منطقه شامات و فلسطین نیز فعالیت خود را ادامه دادند. در همین دوران بخشی از یهودیان ایران هم به بهائیت پیوستند. اما آنچنان که در تغییر ادیان یهودی هم سراغ داریم، این نوع گرویدن، تنها «تغییر عقیده صوری» و «دیگرفریب» بود. همچون بسیاری از یهودیانی که ادعا میکردند مسلمان شدهاند در حالی که پنهانی به عبادتهای خود میپرداختند؛ بنابراین، ادعای بهائی شدن این جریان یهودی هم ادعای درستی نبوده و بیشتر افرادی که ادعای گرویدن به بهائیت را کردهاند، رهبری این تشکیلات را به دست گرفتند. تا پیش از اینکه بهائیت وارد ارتباط با عناصر امریکایی شود، جریان غیرسازمان یافته و تشکیلات فرقهای غیرمنسجمی بود که تنها حول رهبری حسینعلی نوری معروف به «بهاءالله» جمع میشدند. اما از سال 1892 که بهائیت تلاش کرد با کانونهای قدرت امریکایی ارتباط بگیرد و افرادی را به آنجا اعزام کرد، ارتباط بهائیها با کانونهای قدرت در امریکا برقرار و دوره اصلی زندگی بهائیتی که ما شاهد آن هستیم، آغاز شد.
دلایل سرمایهگذاری شبکه یهود برای بهائیت
تا پیش از این دوره، بهائیت یک جریان بسیار معدود و کوچک و حتی میتوان گفت، خانوادگی بود. ولی پس از آن بهطور سیستماتیک شروع به فعالیت کرد و یک سازمان سیاسی را با نقشآفرینی شبکه یهود به وجود آورد. هدف اصلی جریان غرب از این تلاشها، تغییر عقیده دستگاه فکری و نظام باورهای اکثریت مردم ایران بود. زمانی هیأتهای تبشیری و میسیونرها به ایران و کشورهای اسلامی آمده بودند که فعالیت شان با موفقیتی همراه نشد. بعد از عدم موفقیت این هیأتها، سیاستهای دیگری برای نفوذ در باورها شکل گرفت و آن تقویت جریان بابیت و بهائیت بود. در حقیقت این یهودیها بودند که برای اینکه بتوانند جریانی را علیه جریان اسلامی و شیعی علم کنند، سیاست تقویت بهائیت را در پیش گرفتند. برای رسیدن به این منظور عدهای یهودی خود را بهائی معرفی کردند. خیلی از افراد سرشناس مانند یارشاطر و امانت که در حوزههای فرهنگی و مدیریتی و دانشگاهی هم کار میکردند از تباری یهودی برخوردار بودند.
انگیزههای تبلیغی جریان بهائی
بهائیها انگیزههای فراوانی برای «تبلیغ» دارند، در حالی که این انگیزه در کمتر فرقهای وجود دارد. آنها معتقدند که هر چقدر روی این تشکیلات هزینه شود، تغییر بافت اجتماعی و فرهنگی ایران - به گمان یهودیان- زودتر انجام میشود. بنابراین یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت شبکه یهود در ایران بواسطه بهائیها انجام میشد. بعد از تأسیس دولت اسرائیل، سازمان امنی برای تربیت نیروهایی که مورد اعتماد سرویسهای جاسوسی و سازمانهای اطلاعاتی هستند، تشکیل شد. اگر قرار باشد که یک سازمان اطلاعاتی، شبکهای را در کشور دیگری ایجاد و گروهی از مأموران و جاسوسان خود را شناسایی و استخدام کند باید به بخشی از آنان اعتماد داشته و با آنان به فهم و زبان مشترکی برسد تا بتواند از آن افراد بخوبی استفاده کند، آنان در اینجا به دنبال کسی که بهترین مشابهت را باآنان داشته باشد میگردند. یکی از این مشابهتها، در حوزه عقیدتی و سبک زندگی است. بهائیها به دنبال آن بودند که در تمام کشورهای دنیا نفوذ کنند ولو اینکه تعدادشان به 5 نفر هم نرسد. آنها در بیلان کاری خود ادعا دارند که پس از مسیحیت دومین دین گسترده جهان هستند که توانستهاند در تعداد زیادی از کشورها افرادی هرچند معدود، با فرقه بهائی داشته باشند. این تشکیلات آمده تا در نقاط مختلف جهان به صورت روشمند و سیستماتیک یکسری از اعضای خود را با عنوان معتقدان بهائی به وسعت 5 قاره توزیع کند و از آنان بهعنوان جاسوس استفاده کند. این افراد متناسب با اینکه در چه کشوری زندگی میکنند کاردکردهایشان هم فرق دارد. در اتحاد جماهیر شوروی سابق، بهائیان وظایفی مانند جاسوسی را برعهده داشتند. در دوره جنگ اعراب با اسرائیل، جمال عبدالناصر در سخنرانیهای خود در مصر تأکید میکند که تشکیلات بهائی وظیفه جاسوسی برای اسرائیل را برعهده دارند. در آلمان نازی و ژاپن زمان جنگ جهانی اول و دوم هم بهائیهای مقیم، چنین وظیفهای را برعهده داشتند.
دروغی به نام تشکیلات عقیدتی
تشکیلات بهائیت به مثابه سازمان امن سرویسهای جاسوسی غرب بویژه اسرائیل و امریکا کار میکند. این تشکیلات با پرورش منابع انسانی و تربیت آنها در آن جوامع، از بسیاری هزینههای سازمان جاسوسی میکاهد.
تشکیلات بهائیت در ایران، نمیتواند بگوید که من یک تشکیلات عقیدتی هستم. این سازمان سیاسی از دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی گامهای خود را برای کسب قدرت برداشته و در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، رسانهای، نظامی و اطلاعاتی به صورت هدفمند فعالیت کرده است. در سال 1362 همانطور که فعالیت یکسری از احزاب و تشکیلات، غیرقانونی اعلام شد، این حکم به بهائیها هم ابلاغ شد. رهبری این تشکیلات که در اسرائیل حضور داشت اعلام کرد که ما همیشه مطیع دولتها هستیم ولی به صراحت و آشکارا اعلام میکند که در مورد جمهوری اسلامی این کار را نخواهد کرد و هر طور که خود صلاح بداند رفتار میکند. آنان نه ذیل قوانین جمهوری اسلامی فعالیت میکنند و نه به قانون احترام میگذارند. آنها میخواهند در پوشش عقیده مذهبی و دینی، فعالیتهای سیاسی خود را جلو ببرند. سازمان سیاسی بهائیت طبق تجربیات تاریخی، یک سازمان سیاسی است که برای رسیدن به قدرت تلاش میکند. پوشش مذهب را انتخاب کرده و سعی دارد از این طریق اهداف خود را پیگیری کند. این رفتار بهائیان را هیچ حکومتی تحمل نخواهد کرد. آنها در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب با فراز و نشیب به فعالیتهای خود ادامه دادند و هر چند باری که با آنها مقابله شده، به سوی توقف نرفته و نتیجهای جز کم شدن سرعتشان نداشته است.
پژوهشگر و مورخ
سازمان سیاسی بهائیت، تشکیلاتی است که از ابتدای قرن بیستم در ایالات متحده امریکا شکل گرفت. به تعبیر دیگر، «بهائیت» یک جریان باقیمانده از«بابیت» بود که عمدتاً در سرزمینهای عثمانی و تا زمان فروپاشی امپراطوری آن، حضور داشته و از ابتدای قرن بیستم در ایالات متحده امریکا بویژه ایالت شیکاگو با سازماندهی جدیدی، خود را باز آفرینی کرد. در این دوره، ارتباط بهائیت با عناصر امریکایی و یهودی به طور مستمر شکل گرفت و با یک محاسبه سرانگشتی میتوان دریافت که این سازمان بیش از نیم قرن قبل از تأسیس اسرائیل به وجود آمده بود. ارتباط رهبران بهائی با جریان شبکه یهود و صهیونیستها تا سالها بعد ادامه یافت و در طول جنگ جهانی اول و تحولات بعدی آن و در سایر رویدادهای تاریخی عرصه بینالملل، قویتر هم شد. بهائیان به عنوان جریانی که از ابتدا با شبکه یهود و صهیونیستها در ارتباط بودند، از این پیوند ذینفع شده و در منطقه شامات و فلسطین نیز فعالیت خود را ادامه دادند. در همین دوران بخشی از یهودیان ایران هم به بهائیت پیوستند. اما آنچنان که در تغییر ادیان یهودی هم سراغ داریم، این نوع گرویدن، تنها «تغییر عقیده صوری» و «دیگرفریب» بود. همچون بسیاری از یهودیانی که ادعا میکردند مسلمان شدهاند در حالی که پنهانی به عبادتهای خود میپرداختند؛ بنابراین، ادعای بهائی شدن این جریان یهودی هم ادعای درستی نبوده و بیشتر افرادی که ادعای گرویدن به بهائیت را کردهاند، رهبری این تشکیلات را به دست گرفتند. تا پیش از اینکه بهائیت وارد ارتباط با عناصر امریکایی شود، جریان غیرسازمان یافته و تشکیلات فرقهای غیرمنسجمی بود که تنها حول رهبری حسینعلی نوری معروف به «بهاءالله» جمع میشدند. اما از سال 1892 که بهائیت تلاش کرد با کانونهای قدرت امریکایی ارتباط بگیرد و افرادی را به آنجا اعزام کرد، ارتباط بهائیها با کانونهای قدرت در امریکا برقرار و دوره اصلی زندگی بهائیتی که ما شاهد آن هستیم، آغاز شد.
دلایل سرمایهگذاری شبکه یهود برای بهائیت
تا پیش از این دوره، بهائیت یک جریان بسیار معدود و کوچک و حتی میتوان گفت، خانوادگی بود. ولی پس از آن بهطور سیستماتیک شروع به فعالیت کرد و یک سازمان سیاسی را با نقشآفرینی شبکه یهود به وجود آورد. هدف اصلی جریان غرب از این تلاشها، تغییر عقیده دستگاه فکری و نظام باورهای اکثریت مردم ایران بود. زمانی هیأتهای تبشیری و میسیونرها به ایران و کشورهای اسلامی آمده بودند که فعالیت شان با موفقیتی همراه نشد. بعد از عدم موفقیت این هیأتها، سیاستهای دیگری برای نفوذ در باورها شکل گرفت و آن تقویت جریان بابیت و بهائیت بود. در حقیقت این یهودیها بودند که برای اینکه بتوانند جریانی را علیه جریان اسلامی و شیعی علم کنند، سیاست تقویت بهائیت را در پیش گرفتند. برای رسیدن به این منظور عدهای یهودی خود را بهائی معرفی کردند. خیلی از افراد سرشناس مانند یارشاطر و امانت که در حوزههای فرهنگی و مدیریتی و دانشگاهی هم کار میکردند از تباری یهودی برخوردار بودند.
انگیزههای تبلیغی جریان بهائی
بهائیها انگیزههای فراوانی برای «تبلیغ» دارند، در حالی که این انگیزه در کمتر فرقهای وجود دارد. آنها معتقدند که هر چقدر روی این تشکیلات هزینه شود، تغییر بافت اجتماعی و فرهنگی ایران - به گمان یهودیان- زودتر انجام میشود. بنابراین یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت شبکه یهود در ایران بواسطه بهائیها انجام میشد. بعد از تأسیس دولت اسرائیل، سازمان امنی برای تربیت نیروهایی که مورد اعتماد سرویسهای جاسوسی و سازمانهای اطلاعاتی هستند، تشکیل شد. اگر قرار باشد که یک سازمان اطلاعاتی، شبکهای را در کشور دیگری ایجاد و گروهی از مأموران و جاسوسان خود را شناسایی و استخدام کند باید به بخشی از آنان اعتماد داشته و با آنان به فهم و زبان مشترکی برسد تا بتواند از آن افراد بخوبی استفاده کند، آنان در اینجا به دنبال کسی که بهترین مشابهت را باآنان داشته باشد میگردند. یکی از این مشابهتها، در حوزه عقیدتی و سبک زندگی است. بهائیها به دنبال آن بودند که در تمام کشورهای دنیا نفوذ کنند ولو اینکه تعدادشان به 5 نفر هم نرسد. آنها در بیلان کاری خود ادعا دارند که پس از مسیحیت دومین دین گسترده جهان هستند که توانستهاند در تعداد زیادی از کشورها افرادی هرچند معدود، با فرقه بهائی داشته باشند. این تشکیلات آمده تا در نقاط مختلف جهان به صورت روشمند و سیستماتیک یکسری از اعضای خود را با عنوان معتقدان بهائی به وسعت 5 قاره توزیع کند و از آنان بهعنوان جاسوس استفاده کند. این افراد متناسب با اینکه در چه کشوری زندگی میکنند کاردکردهایشان هم فرق دارد. در اتحاد جماهیر شوروی سابق، بهائیان وظایفی مانند جاسوسی را برعهده داشتند. در دوره جنگ اعراب با اسرائیل، جمال عبدالناصر در سخنرانیهای خود در مصر تأکید میکند که تشکیلات بهائی وظیفه جاسوسی برای اسرائیل را برعهده دارند. در آلمان نازی و ژاپن زمان جنگ جهانی اول و دوم هم بهائیهای مقیم، چنین وظیفهای را برعهده داشتند.
دروغی به نام تشکیلات عقیدتی
تشکیلات بهائیت به مثابه سازمان امن سرویسهای جاسوسی غرب بویژه اسرائیل و امریکا کار میکند. این تشکیلات با پرورش منابع انسانی و تربیت آنها در آن جوامع، از بسیاری هزینههای سازمان جاسوسی میکاهد.
تشکیلات بهائیت در ایران، نمیتواند بگوید که من یک تشکیلات عقیدتی هستم. این سازمان سیاسی از دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی گامهای خود را برای کسب قدرت برداشته و در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، رسانهای، نظامی و اطلاعاتی به صورت هدفمند فعالیت کرده است. در سال 1362 همانطور که فعالیت یکسری از احزاب و تشکیلات، غیرقانونی اعلام شد، این حکم به بهائیها هم ابلاغ شد. رهبری این تشکیلات که در اسرائیل حضور داشت اعلام کرد که ما همیشه مطیع دولتها هستیم ولی به صراحت و آشکارا اعلام میکند که در مورد جمهوری اسلامی این کار را نخواهد کرد و هر طور که خود صلاح بداند رفتار میکند. آنان نه ذیل قوانین جمهوری اسلامی فعالیت میکنند و نه به قانون احترام میگذارند. آنها میخواهند در پوشش عقیده مذهبی و دینی، فعالیتهای سیاسی خود را جلو ببرند. سازمان سیاسی بهائیت طبق تجربیات تاریخی، یک سازمان سیاسی است که برای رسیدن به قدرت تلاش میکند. پوشش مذهب را انتخاب کرده و سعی دارد از این طریق اهداف خود را پیگیری کند. این رفتار بهائیان را هیچ حکومتی تحمل نخواهد کرد. آنها در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب با فراز و نشیب به فعالیتهای خود ادامه دادند و هر چند باری که با آنها مقابله شده، به سوی توقف نرفته و نتیجهای جز کم شدن سرعتشان نداشته است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه