مشق حکمت زیر نور بوعلی سینا


حسین عطایی
نویسنده

​​​​​​​برای بسیاری از فضلای علاقه‌مند به فلسفه در تهران، محضر درسی مرحوم آیت‌ الله سید حسن سعادت مصطفوی رحمة الله علیه، نقطه‌ امنی برای فراگیری فلسفه‌ اسلامی بود. جدا از جلسات درسی دانشگاهی و حوزوی که جنبه‌ای رسمی داشت و شاید به حقیقت نتوان آن را معیاری برای میزان موفقیت تدریس استادی دانست، حضور دائمی و از روی علاقه‌ شاگردان آن مرحوم در جلسات درسی آزاد آن استاد، نشان‌دهنده‌ موفقیت ایشان در زمینه‌ تدریس فلسفه بود. به جرأت می‌توان گفت که در دهه‌ آخر عمر مرحوم مصطفوی که دیگر چهره‌های شاخص فلسفه‌ تهران یا فوت شده بوده‌اند یا به سبب بیماری قادر به تدریس نبودند، حضور ایشان بر کرسی فلسفه‌ تهران، نوع منحصر در فرد بود؛ بنابراین پاسداشت و ذکر برخی صفات و ویژگی‌های ایشان، در واقع پاسداشت فلسفه‌ اسلامی است.
از لحاظ شخصیتی، مرحوم مصطفوی، چنانکه در اکثر شخصیت‌های بزرگ علمی و روحانی دیده می‌شود، مخاطب را در انتخابی دوگانه قرار می‌داد؛ یا نمی‌توانستید با ایشان وارد یک رابطه فراتر از معمول شوید یا اینکه با کوچک‌ترین ارتباطی، واله و شیفته‌ شخصیت‌شان می‌شدید. به همین سبب تمام شاگردان نزدیک ایشان، وی را نه تنها مدرس فلسفه که به‌عنوان پدری روحانی تلقی می‌کردند.
اما چه ویژگی‌هایی سبب شد تا ایشان به این جایگاه والای علمی و عملی برسد؟ اول اینکه آن مرحوم با ممارست و مداومت بر تحصیل و تدریس، تبحری کامل بر فلسفه‌ اسلامی داشت و این تبحر، سبب انتقال صحیح علم از ایشان به شاگردان بود. مرحوم مصطفوی از نسلی از روحانیون بود که تنها و تنها با در نظر گرفتن چشم‌اندازی علمی و نه اجرایی یا هر چیز دیگری، به این سلک وارد شده بودند و وظیفه‌ اصلی و ذاتی روحانیت را، تفقه دینی می‌دانستند و دیگر وظایف را در درجه دوم اهمیت قرار می‌دادند. با این شرایط، طبیعی بود که آیت‌الله مصطفوی، ذهن و جان خود را وقف علم، بویژه فلسفه‌ اسلامی‌ کرده بود و در تربیت شاگردان فلسفی موفقیتی کامل داشت. به تجربه برای نویسنده این سطور و دیگر شاگردان ایشان مسجل شد که با درک محضر ایشان، دیگر نیازی به حضور در درس دیگر استادان فلسفه، حتی استادان شهر مقدس قم، وجود ندارد.
مرحوم مصطفوی نگاه خاصی به فلسفه داشت و شهرت ایشان به حکیم سینوی، عاری از حقیقت نیست. ایشان هرچند هم اسفار و دیگر کتب فلسفی غیرسینوی را تدریس می‌کرد و ذره‌ای نیز در تعظیم شخصیت شیخ اشراق و ملاصدرا کوتاهی نمی‌کرد  اما مرام و مسلک شیخ‌الرئیس ابن‌سینا را ترجیح می‌داد که این ترجیح حتی به صبغه‌ علاقه و ارتباطی قلبی درآمده بود.
آیت‌الله مصطفوی در جمع بین اسلامیت و فراگیری فلسفه وسواسی شدید داشت و بر خلاف امروز که مباحث فلسفی تبدیل به کالایی معنوی شده است که به همه‌ مشتری‌ها فروخته می‌شود، خطر فراگیری فلسفه برای غیراهلش را جدی می‌دانست. در نظر ایشان متعلمین فلسفه سه دسته هستند: یا هیچ چیز از مباحث فلسفی نمی‌فهمند یا بعضی چیزها را می‌فهمند و بعضی چیزها را نمی‌فهمند یا همه چیز را می‌فهمند. در نظر ایشان فراگیری فلسفه برای دسته اول و آخر خطری نداشت اما دسته دوم را گروهی خطرناک می‌دانستند که با کج‌فهمی‌شان، آبروی فلسفه و فیلسوفان را می‌برند. همچنین ایشان همیشه تأکید داشتند که قبل از فراگیری فلسفه باید دوره‌ای کلام آموزش داده شود و شیوه خودشان نیز آن بود که قبل از آغاز هر دوره فلسفی، کتاب تجریدالاعتقاد را تدریس می‌کردند.
مرحوم مصطفوی در تربیت شاگردان به حاشیه‌ها نیز اهمیت می‌داد. معمولاً اگر شاگردی را ناراحت و دل‌شکسته می‌دید، مستقیم یا غیرمستقیم جویای احوالش می‌شد و از هیچ کمکی دریغ نمی‌کرد. اکنون که به‌عنوان شاگردی با پنجاه سال اختلاف سن بعضی از این دلجویی‌ها را برای خود و دیگران به یاد می‌آورم، اگر آنها را در همان مواقع به قید کتابت نیاورده بودم، پذیرش آن حتی برای خودم نیز ناممکن بود و آن را ساخته و پرداخته ذهنم فرض می‌کردم. تنها از باب نمونه ذکر می‌کنم که حدود 10 سال پیش که طلبه‌ حوزه‌ مرحوم مجتهدی بودم، به مشکلی آموزشی برخوردم. روزی برای شرکت در کلاس منظومه‌ استاد مصطفوی به دانشگاه امام صادق(ع) رفتم اما با دلنگرانی و اضطراب. استاد که از وجناتم دریافته بود مشکلی وجود دارد، پس از آگاهی، دست به تلفن شد و با تماس با مسئول آموزشی مجتهدی که یکی از شاگردان قدیمی ایشان بود، مشکل مرا حل کردند و غم را از دلم بردند. امثال این اتفاقات برای همه‌ شاگردان ایشان روی داده و خاطراتی شیرین در ذهن‌هایشان رقم زده است.
ذکر خاطرات و ویژگی‌های مرحوم آیت‌الله مصطفوی، مجالی گسترده‌تر می‌طلبد که اینجا میسر نیست. در مراسم ختم ایشان مدام این شعر صائب تبریزی به ذهنم متبادر می‌شد:
«این خط جاده‌ها که به صحرا نوشته‌اند/ یارانِ رفته با قلمِ پا نوشته‌اند/ سنگ مزارها همه سر بسته نامه‌هاست/ کز آخرت به مردم دنیا نوشته‌اند»
ایشان مردی بود که تأثیری عظیم بر شاگردانش داشت و ما در سیمای او ابن‌سینا و خواجه نصیر را می‌دیدیم.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7995/24/625272/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها