روایت پیامبری که معجزه نداشت
سمیه عظیمی
نویسنده
حمید روحانی است؛ روحانی سیدی که قرار است برای تبلیغ ایام محرم، عازم شهری در مرز شود؛ به همراه همسرش لعیا. لعیا دمِ حرکت، خودش را در آینه پشت آفتابگیر ماشین ورانداز کرده و با احتیاط جوری که به سید برنخورد، گفته بود «نمیخواد با عبا و عمامه پشت ماشین بشینی» و سیدحمید گوش نکرده بود. و حالا که گرفتار قادر و دارودسته شرورش شده، پشت ماشین به حرفهای قادر فکر میکند که «نصفت میکنیم، از وسط نصفت میکنیم»، دلش میخواهد کمی از عذاب وجدانش کم کند؛ از اینکه چرا به حرف لعیا گوش نکرده. پس پیش خودش فکر میکند اگر عبا و عمامه را نپوشیده بودم هم، از ریشم میفهمیدند، از یقه پیراهنم. اصلاً وقتی در صندوق عقب را باز میکردند، عبا و عمامه را میدیدند. بعد دوباره همینطور که دارد پشت ماشین قادر، با چشمان بسته، به این طرف و آن طرف پرت میشود، یادش میآید که ای کاش پایش را روی ترمز نگذاشته بود؛ که خودش و لعیا عین دو صید مفت و مجانی نمیافتادند در دام قادر. و صدای همراه قادر را نشنیده بود که میگفت «هوی قادر، از بخت روزگار ببین چی گیرمان آمده!» اینها تلاش محمدعلی رکنی است برای جلب مخاطبی که قرار است کتابش را بخواند؛ «پیامبر بیمعجزه». هرچند سیدحمید در دام قادر و سردستهاش، «آسا»، گرفتار شده، اما بیش و پیش از اینها، او گرفتار نفسی است که باید در جریان این دستگیری توسط اشرار، از آن خلاص شود. داستان پیامبر بیمعجزه، داستانی خواندنی است؛ داستانی که تلاش کرده مخاطب را با روحی پیامبرگونه و نفس قدسی پیامبر گرامی اسلام آشنا کند. در واقع محمدعلی رکنی میخواهد صفات رحمانی رسولالله را برای مخاطب، از زاویهای متفاوت و با داستانی امروزی، بیان کند و حضور سیدموسی و روضههایش، به همین دلیل است؛ سیدی که جایی از قصه، یار و همراه سیدحمید میشود و تا پایان، عطر خوش روضهها و نوای سحرگونهاش، با سیدحمید باقی میماند؛ وقتی چشمهایش را میبندد و سعی میکند مثل سیدموسی، ببیند و بخواند «او میدوید و من میدویدم». نشر صاد که ناشر اثر محمدعلی رکنی است، این کتاب را با صدای وحید آقاپور، بهصورت صوتی هم منتشر کرده تا اگر کسی دوست داشت یا فرصت و امکان خواندن نسخه کاغذی را نداشت، بتواند از نسخه صوتی استفاده کند. البته برای این کتاب، پویشی هم برگزار شده؛ تا اربعین. دقیقاً به مناسبت تناسب محتوای این کتاب با ایام محرم و اربعین. پویشی که سفر به عتبات عالیات را هم برای برندگانش در نظر گرفته است.
پیامبر بیمعجزه
نویسنده: محمدعلی رکنی
نشر صاد
نویسنده
حمید روحانی است؛ روحانی سیدی که قرار است برای تبلیغ ایام محرم، عازم شهری در مرز شود؛ به همراه همسرش لعیا. لعیا دمِ حرکت، خودش را در آینه پشت آفتابگیر ماشین ورانداز کرده و با احتیاط جوری که به سید برنخورد، گفته بود «نمیخواد با عبا و عمامه پشت ماشین بشینی» و سیدحمید گوش نکرده بود. و حالا که گرفتار قادر و دارودسته شرورش شده، پشت ماشین به حرفهای قادر فکر میکند که «نصفت میکنیم، از وسط نصفت میکنیم»، دلش میخواهد کمی از عذاب وجدانش کم کند؛ از اینکه چرا به حرف لعیا گوش نکرده. پس پیش خودش فکر میکند اگر عبا و عمامه را نپوشیده بودم هم، از ریشم میفهمیدند، از یقه پیراهنم. اصلاً وقتی در صندوق عقب را باز میکردند، عبا و عمامه را میدیدند. بعد دوباره همینطور که دارد پشت ماشین قادر، با چشمان بسته، به این طرف و آن طرف پرت میشود، یادش میآید که ای کاش پایش را روی ترمز نگذاشته بود؛ که خودش و لعیا عین دو صید مفت و مجانی نمیافتادند در دام قادر. و صدای همراه قادر را نشنیده بود که میگفت «هوی قادر، از بخت روزگار ببین چی گیرمان آمده!» اینها تلاش محمدعلی رکنی است برای جلب مخاطبی که قرار است کتابش را بخواند؛ «پیامبر بیمعجزه». هرچند سیدحمید در دام قادر و سردستهاش، «آسا»، گرفتار شده، اما بیش و پیش از اینها، او گرفتار نفسی است که باید در جریان این دستگیری توسط اشرار، از آن خلاص شود. داستان پیامبر بیمعجزه، داستانی خواندنی است؛ داستانی که تلاش کرده مخاطب را با روحی پیامبرگونه و نفس قدسی پیامبر گرامی اسلام آشنا کند. در واقع محمدعلی رکنی میخواهد صفات رحمانی رسولالله را برای مخاطب، از زاویهای متفاوت و با داستانی امروزی، بیان کند و حضور سیدموسی و روضههایش، به همین دلیل است؛ سیدی که جایی از قصه، یار و همراه سیدحمید میشود و تا پایان، عطر خوش روضهها و نوای سحرگونهاش، با سیدحمید باقی میماند؛ وقتی چشمهایش را میبندد و سعی میکند مثل سیدموسی، ببیند و بخواند «او میدوید و من میدویدم». نشر صاد که ناشر اثر محمدعلی رکنی است، این کتاب را با صدای وحید آقاپور، بهصورت صوتی هم منتشر کرده تا اگر کسی دوست داشت یا فرصت و امکان خواندن نسخه کاغذی را نداشت، بتواند از نسخه صوتی استفاده کند. البته برای این کتاب، پویشی هم برگزار شده؛ تا اربعین. دقیقاً به مناسبت تناسب محتوای این کتاب با ایام محرم و اربعین. پویشی که سفر به عتبات عالیات را هم برای برندگانش در نظر گرفته است.
پیامبر بیمعجزه
نویسنده: محمدعلی رکنی
نشر صاد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه