گزارش «ایران» از اما و اگرهای پیش رو برای حضور کارآمدتر نمایندگان نشر در نمایشگاههای بینالمللی کتاب
ویترینهایی که اثرگذاری فراتر از فرهنگ دارند
مریم شهبازی/ پرونده سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب مسکو امروز بسته میشود؛ رویدادی بینالمللی در عرصه نشر که از آن بهعنوان یکی از بزرگترین رویدادهای حوزه کتاب و فرهنگ در اروپای شرقی و آسیای مرکزی یاد میکنند. به بهانه برگزاری این نمایشگاه در گزارش امروز، نکاتی درباره اما و اگرهای پیش روی اهالی نشر و متولیان فرهنگی، برای حضور کارآمدتر در رویدادهای اینچنینی را در گفتوگویی با یاسر عسگری، نویسنده، پژوهشگر و مدیرمسئول انتشارات راهیار و همچنین در خلال یادداشتی از اصغر نوری، نویسنده و مترجم ادبیات فرانسه میخوانید.
فرصتی برای آشنایی با تحولات جهانی نشر
اهالی کتاب و فعالان صنعت نشر طی روزهای گذشته شاهد برپایی سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب مسکو بودند؛ رویدادی جهانی که با حضور خانه کتاب و ادبیات ایران به نمایندگی از فعالان صنعت نشرمان و همچنین با عرضه بیش از 150 عنوان کتاب تألیفی کشورمان در موضوعات مختلف از جمله ادبیات پایداری و دفاع مقدس، دانشگاهی و آموزش زبان فارسی به زبانهای فارسی، انگلیسی و روسی همراه شد. این نمایشگاه امروز برابر با چهاردهم شهریور ماه در حالی که میزبانی بیش از 300 انتشاراتی از سراسر جهان را به عهده داشت به کار خود پایان میدهد.
نمایشگاه کتاب مسکو یکی از چند نمایشگاهی است که سهم مهمی را در فراهم آوردن ویترینی برای ارائه تازههای نشر کشورهای مختلف و همچنین ایجاد امکانی برای برقراری تعامل میان ناشران، نویسندگان و مترجمان اقصی نقاط جهان فراهم میکند. البته همانطور که اشاره شد این تنها نمایشگاه خارجی در حوزه کتاب نیست و اهالی کتاب هر ساله شاهد برگزاری رویدادهای بینالمللی مختلفی به میزبانی کشورهای مختلف در حوزه نشر هستند؛ نمایشگاههایی که در صورت برنامهریزی اصولی میتوانند به محلی برای تبادل حق رایت و حتی اطلاعات میان فعالان این عرصه تبدیل شوند.یاسر عسگری، مدیر انتشارات «راه یار» درباره رهاوردهایی که حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب برای نشرمان بهدنبال دارد به «ایران» میگوید: «یکی از مهمترین نتایج حضور در نمایشگاههای خارجی کتاب، بهرهمندی از فرصتی است که برای آشنایی با تجربیات جهانی نشر و از سویی کمک به برنامهریزی برای استفاده از ظرفیتهای بینالمللی فراهم میشود. اتفاقی که طی این سالها آنطور که باید برای آن برنامهریزی نشده است.»
بیتوجهی به بهرهمندی از حضور در رویدادهای بینالمللی حوزه کتاب یکی از گلایههایی است که طی سالهای گذشته از ناشران و حتی فعالان فرهنگی شنیده شده و میشود؛ اینکه با وجود ظرفیتهای بسیاری که در خلال برگزاری این نمایشگاهها در دسترس قرار دارد اما برای سود حداکثری بردن از آنها کار جدی و بلندمدتی انجام نمیشود.این فعال فرهنگی با اشاره به برخی نقاط ضعف چگونگی حضور نمایندگان نشرمان در نمایشگاههای خارجی کتاب، طی سالهای گذشته اشاره میکند و ادامه میدهد: «بخشی از ضعفی که در بهرهمندیمان از شرکت در این نمایشگاه وجود دارد به برنامهریزی برای حضور افرادی بازمیگردد که قرار است نمایندگان کشورمان باشند. شما به کارنامه سالهای گذشته نگاه کنید! فارغ از اینکه چه دولتی در رأس کار بوده یا کدام مدیران فرهنگی عهدهدار مسئولیت بودهاند، بخش قابل توجهی از این نمایندگان خود مدیران بودهاند! هرازگاهی هم که بحث انتخاب ناشران بوده، باز بحث عدهای محدود و طیف خاصی در میان بوده که آن هم اثربخشی چندانی نداشته است.»
گفتههای این ناشر تنها به گلایه محدود نمیشود، او با اشاره به راهکارهایی که در این رابطه میتوان به کار بست تصریح میکند: «یکی از موارد اثرگذار تلاش برای مخاطبشناسی است، متولیان فرهنگی اگر خواهان اثرگذاری حضور در این نمایشگاهها هستند بهتر است که دست به برنامهریزیهای حداقل شش تا دوازده ماهه بزنند. »این محقق و نویسنده تاریخ شفاهی بر نیازسنجی از طریق شناخت کشورهای میزبان برگزاری نمایشگاههای خارجی کتاب تأکید دارد و میگوید: «اینکه هر سال با یکسری کتابهای مشابه و از طرفی موضوعاتی خاص قدم به نمایشگاههای خارجی کتاب بگذاریم، راهگشا نخواهد بود، بهتر است مسئولان از همین اکنون برای حضور در نزدیکترین نمایشگاه بینالمللی کتاب که در تقویم فرهنگی جهان درج شده دست به تحقیق بزنند و ببینند بنا بر روابط فرهنگی و حتی شرایط سیاسی حاکم بر آن کشور خاص با چه ضرورتهایی مواجه هستیم یعنی بنا بر یافتههایشان چند موضوع را مشخص کنند، آن وقت یا خود دست به جستوجو میان عنوانهای منتشر شده بزنند یا فراخوان منتشر کنند تا صاحبان آثار کتابهایی را که منطبق با موضوعات مورد نظر هستند ، ارسال کنند.»
به گفته عسگری، برخورداری ایران از پیشینه کهن تمدنی سبب افزایش انتظار مخاطبان جهانی از آثار تألیفیمان میشود، در چنین شرایطی باید با دقت نظر بیشتری دست به انتخاب آثار و عرضه آنها در ویترینی که نمایندگان نشرمان در هر نمایشگاه خارجی در اختیار میگیرند، زد.
مدیر انتشارات راهیار در ادامه باز هم تأکید میکند که حضور در این رویدادهای بینالمللی باید به خانواده کتاب محدود شوند و متولیان تنها به سیاستگذاری و انجام حمایتهای لازم اکتفا کنند. این نویسنده و فعال حوزه نشر معتقد است که برای ارتقای وضعیت چگونگی این حضور نه تنها میتوان از تجربه کشورهای همسایه بهره گرفت بلکه حتی میتوان به سراغ دیگر حوزههای فرهنگی نظیر سینما رفت. او ادامه میدهد:«شما به عملکرد کشورهای حاشیه خلیج فارس نگاه کنید، اینها با اینکه تولید محتوای قابل اتکایی ندارند اما برنامهریزی خوبی برای استفاده از ظرفیت نمایشگاههای خارجی کتاب دارند. فارغ از نمونههای خارجی موفق، در عرصه داخلی هم بخشهایی نظیر سینما کارهای خوبی در زمینههای مشابه انجام دادهاند. حداقل برای ساخت سالی یک فیلم سینمایی با محتوایی که باید در جشنوارههای خارجی شرکت داده شود برنامهریزی میشود یا متولیان با کارهای تشویقی سینماگران را به آن سو هدایت میکنند.»
در تقویم جهانی نشر، نمایشگاههای کتاب فرانکفورت، هنگ کنگ، لندن و بولونیا از جمله رویدادهای بینالمللی بزرگی هستند که در عرصه کتاب شاهد برگزاری سالانه آنها هستیم؛ در رأس اینها نمایشگاه کتاب فرانکفورت عنوان بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان را یدک میکشد و جالب اینکه نمایشگاه کتاب تهران هم به جهت وسعت برگزاریاش در جایگاه دوم این جدول قرار میگیرد.
مشکل همه کارها را به مسائل مدیریتی ربط ندهیم!
یکی از موارد دیگری که در چگونگی حضور ایران در رویدادهای جهان نشر مطرح میشود، موانع پیش روی ناشران در فروش حق رایت آثار است؛ مسألهای که نشأت گرفته از نپیوستن ایران به معاهده جهانی برن یا همان قانون مشهور به کپی رایت است. با وجود اینکه بسیاری از ناشران این مسأله را عاملی منفی برای جلب نظر ناشران خارجی به آثارمان میدانند اما عسگری معتقد است که حتی در این شرایط هم میتوان کارهای خوبی انجام داد، البته او هم منکر تأثیر بحث معاهده برن در چگونگی تعاملات نشر کشورمان با جهان نیست.این نویسنده و محقق ادامه میدهد: «موانعی که بحث کپی رایت پیش روی معرفی آثار ما گذاشته در شرایطی است که برخی ناشران داخلی با وجود آنکه با اجباری روبهرو نیستند اما بدون پرداخت حق کپی رایت یا حداقل جلب نظر صاحب اثر هیچ کتابی را منتشر نمیکنند. در این بین یک نکته مهم را نباید فراموش کرد و آن هم اینکه حتی در این شرایط هم میتوان گامهای خوبی برای معرفی داشتههایمان به دیگران برداریم. بنابراین بهتر است به جای آن که مشکل همه کارها را به مسائل مدیریتی یا حتی سنگینی سایه تحریم ربط بدهیم، خودمان هم از فرصتهای پیشرو تا حد ممکن بهره ببریم!» توجه به ظرفیتهایی که در خلال برگزاری این رویدادهای بینالمللی حوزه نشر میتوان از آنها بهرهمند شد تنها به حوزه کتاب و صنعت نشرمان محدود نمیشود و در صورت برنامهریزی اصولی میتوان برای دستیابی به اهداف کلانتر همچون گام نهادن در مسیر تحقق دیپلماسی فرهنگی نیز از آن بهره جست.عسگری در این رابطه نیز میگوید: «بخشی از کتابهایی که در ویترین غرفه ایران در نمایشگاههای خارجی قرار میگیرند، میتوانند با تکیه بر اهمیت جهانی فعالیتهای انجام گرفته از سوی ایران باشند؛ اینکه مردم دیگر نقاط جهان بدانند که ایران یکی از سنگرهای اصلی مبارزه با قاچاق جهانی مواد مخدر است! از طرفی هنوز کاری جدی و هدفمند درباره نوع نگاه ایران و شیعیان به داعش انجام نشده، این تنها بخشی از مواردی است که با برنامهریزی دربارهشان میتوان در قالب کتابها یا حتی برگزاری برنامههای فرهنگی در خلال شرکت در این نمایشگاهها به آنها پرداخت.»
نگاه
فرصتی برای معرفی داشتههای نشر کشورمان
اصغر نوری
نویسنده و مترجم
یکی از رهاوردهایی که میتوان برای شرکت در نمایشگاههای بینالمللی کتاب جهان برشمرد امکانی است که جهت حضور مترجمان در این رویدادها و از طرفی برقراری تعامل میان آنان با نویسندگان خارجی باید به آن اشاره کرد. هر چند که نمیتوان فراهم شدن امکان تعامل را تنها به فضای نمایشگاهها محدود کرد. بیشک مترجمانی که طی سال از امکان مالی لازم برای سفر به کشورهای مبدأ ترجمههای خود برخوردار هستند هم میتوانند در اوقات غیرنمایشگاهی برای دیدار و گفتوگو با صاحبان آثاری که به سراغ کتابهای آنان میروند، برنامهریزی کنند. با این حال اگر حضور در نمایشگاههای خارجی کتاب با حمایت متولیان فرهنگی همراه باشد، اقشار بیشتری از مترجمان به این امکان دسترسی پیدا خواهند کرد. فراتر از نکتهای که به آن اشاره شد، یکی از مهمترین دستاوردهای شرکت در این رویدادهای جهانی حوزه نشر را میتوان در تعامل میان ناشران کشورهای مختلف دانست. در این بین نمیتوان منکر مانعی همچون بحث معاهده برن و چالشهایی که پیش روی نشرمان گذاشته، شد اما مسأله این است که در همین شرایط هم برخی ناشران داخلی در تعاملات بینالمللی خود دست به خرید و فروش حق رایت کتابها میزنند. این ناشران همانهایی هستند که حتی با وجود موانعی که بحث کپی رایت پیش روی نشرمان گذاشته موفق به برقراری ارتباط با صاحبان آثار از دیگر نقاط جهان شدهاند. ناشران داخلی میتوانند با حضور در این نمایشگاهها دست به ترغیب ناشران خارجی برای انتشار آثار تألیفی در حوزههای مختلف بزنند. کتابهای بسیار خوبی از سوی نویسندگان معاصر ایرانی منتشر شده که در صورت معرفی میتوان به استقبال ناشران خارجی از آنها امیدوار بود، البته تحقق این هدف به برنامهریزی و عزم جدی برای بهرهمندی اصولی از ظرفیتهای حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب جهان نیاز دارد.
فرصتی برای آشنایی با تحولات جهانی نشر
اهالی کتاب و فعالان صنعت نشر طی روزهای گذشته شاهد برپایی سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب مسکو بودند؛ رویدادی جهانی که با حضور خانه کتاب و ادبیات ایران به نمایندگی از فعالان صنعت نشرمان و همچنین با عرضه بیش از 150 عنوان کتاب تألیفی کشورمان در موضوعات مختلف از جمله ادبیات پایداری و دفاع مقدس، دانشگاهی و آموزش زبان فارسی به زبانهای فارسی، انگلیسی و روسی همراه شد. این نمایشگاه امروز برابر با چهاردهم شهریور ماه در حالی که میزبانی بیش از 300 انتشاراتی از سراسر جهان را به عهده داشت به کار خود پایان میدهد.
نمایشگاه کتاب مسکو یکی از چند نمایشگاهی است که سهم مهمی را در فراهم آوردن ویترینی برای ارائه تازههای نشر کشورهای مختلف و همچنین ایجاد امکانی برای برقراری تعامل میان ناشران، نویسندگان و مترجمان اقصی نقاط جهان فراهم میکند. البته همانطور که اشاره شد این تنها نمایشگاه خارجی در حوزه کتاب نیست و اهالی کتاب هر ساله شاهد برگزاری رویدادهای بینالمللی مختلفی به میزبانی کشورهای مختلف در حوزه نشر هستند؛ نمایشگاههایی که در صورت برنامهریزی اصولی میتوانند به محلی برای تبادل حق رایت و حتی اطلاعات میان فعالان این عرصه تبدیل شوند.یاسر عسگری، مدیر انتشارات «راه یار» درباره رهاوردهایی که حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب برای نشرمان بهدنبال دارد به «ایران» میگوید: «یکی از مهمترین نتایج حضور در نمایشگاههای خارجی کتاب، بهرهمندی از فرصتی است که برای آشنایی با تجربیات جهانی نشر و از سویی کمک به برنامهریزی برای استفاده از ظرفیتهای بینالمللی فراهم میشود. اتفاقی که طی این سالها آنطور که باید برای آن برنامهریزی نشده است.»
بیتوجهی به بهرهمندی از حضور در رویدادهای بینالمللی حوزه کتاب یکی از گلایههایی است که طی سالهای گذشته از ناشران و حتی فعالان فرهنگی شنیده شده و میشود؛ اینکه با وجود ظرفیتهای بسیاری که در خلال برگزاری این نمایشگاهها در دسترس قرار دارد اما برای سود حداکثری بردن از آنها کار جدی و بلندمدتی انجام نمیشود.این فعال فرهنگی با اشاره به برخی نقاط ضعف چگونگی حضور نمایندگان نشرمان در نمایشگاههای خارجی کتاب، طی سالهای گذشته اشاره میکند و ادامه میدهد: «بخشی از ضعفی که در بهرهمندیمان از شرکت در این نمایشگاه وجود دارد به برنامهریزی برای حضور افرادی بازمیگردد که قرار است نمایندگان کشورمان باشند. شما به کارنامه سالهای گذشته نگاه کنید! فارغ از اینکه چه دولتی در رأس کار بوده یا کدام مدیران فرهنگی عهدهدار مسئولیت بودهاند، بخش قابل توجهی از این نمایندگان خود مدیران بودهاند! هرازگاهی هم که بحث انتخاب ناشران بوده، باز بحث عدهای محدود و طیف خاصی در میان بوده که آن هم اثربخشی چندانی نداشته است.»
گفتههای این ناشر تنها به گلایه محدود نمیشود، او با اشاره به راهکارهایی که در این رابطه میتوان به کار بست تصریح میکند: «یکی از موارد اثرگذار تلاش برای مخاطبشناسی است، متولیان فرهنگی اگر خواهان اثرگذاری حضور در این نمایشگاهها هستند بهتر است که دست به برنامهریزیهای حداقل شش تا دوازده ماهه بزنند. »این محقق و نویسنده تاریخ شفاهی بر نیازسنجی از طریق شناخت کشورهای میزبان برگزاری نمایشگاههای خارجی کتاب تأکید دارد و میگوید: «اینکه هر سال با یکسری کتابهای مشابه و از طرفی موضوعاتی خاص قدم به نمایشگاههای خارجی کتاب بگذاریم، راهگشا نخواهد بود، بهتر است مسئولان از همین اکنون برای حضور در نزدیکترین نمایشگاه بینالمللی کتاب که در تقویم فرهنگی جهان درج شده دست به تحقیق بزنند و ببینند بنا بر روابط فرهنگی و حتی شرایط سیاسی حاکم بر آن کشور خاص با چه ضرورتهایی مواجه هستیم یعنی بنا بر یافتههایشان چند موضوع را مشخص کنند، آن وقت یا خود دست به جستوجو میان عنوانهای منتشر شده بزنند یا فراخوان منتشر کنند تا صاحبان آثار کتابهایی را که منطبق با موضوعات مورد نظر هستند ، ارسال کنند.»
به گفته عسگری، برخورداری ایران از پیشینه کهن تمدنی سبب افزایش انتظار مخاطبان جهانی از آثار تألیفیمان میشود، در چنین شرایطی باید با دقت نظر بیشتری دست به انتخاب آثار و عرضه آنها در ویترینی که نمایندگان نشرمان در هر نمایشگاه خارجی در اختیار میگیرند، زد.
مدیر انتشارات راهیار در ادامه باز هم تأکید میکند که حضور در این رویدادهای بینالمللی باید به خانواده کتاب محدود شوند و متولیان تنها به سیاستگذاری و انجام حمایتهای لازم اکتفا کنند. این نویسنده و فعال حوزه نشر معتقد است که برای ارتقای وضعیت چگونگی این حضور نه تنها میتوان از تجربه کشورهای همسایه بهره گرفت بلکه حتی میتوان به سراغ دیگر حوزههای فرهنگی نظیر سینما رفت. او ادامه میدهد:«شما به عملکرد کشورهای حاشیه خلیج فارس نگاه کنید، اینها با اینکه تولید محتوای قابل اتکایی ندارند اما برنامهریزی خوبی برای استفاده از ظرفیت نمایشگاههای خارجی کتاب دارند. فارغ از نمونههای خارجی موفق، در عرصه داخلی هم بخشهایی نظیر سینما کارهای خوبی در زمینههای مشابه انجام دادهاند. حداقل برای ساخت سالی یک فیلم سینمایی با محتوایی که باید در جشنوارههای خارجی شرکت داده شود برنامهریزی میشود یا متولیان با کارهای تشویقی سینماگران را به آن سو هدایت میکنند.»
در تقویم جهانی نشر، نمایشگاههای کتاب فرانکفورت، هنگ کنگ، لندن و بولونیا از جمله رویدادهای بینالمللی بزرگی هستند که در عرصه کتاب شاهد برگزاری سالانه آنها هستیم؛ در رأس اینها نمایشگاه کتاب فرانکفورت عنوان بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان را یدک میکشد و جالب اینکه نمایشگاه کتاب تهران هم به جهت وسعت برگزاریاش در جایگاه دوم این جدول قرار میگیرد.
مشکل همه کارها را به مسائل مدیریتی ربط ندهیم!
یکی از موارد دیگری که در چگونگی حضور ایران در رویدادهای جهان نشر مطرح میشود، موانع پیش روی ناشران در فروش حق رایت آثار است؛ مسألهای که نشأت گرفته از نپیوستن ایران به معاهده جهانی برن یا همان قانون مشهور به کپی رایت است. با وجود اینکه بسیاری از ناشران این مسأله را عاملی منفی برای جلب نظر ناشران خارجی به آثارمان میدانند اما عسگری معتقد است که حتی در این شرایط هم میتوان کارهای خوبی انجام داد، البته او هم منکر تأثیر بحث معاهده برن در چگونگی تعاملات نشر کشورمان با جهان نیست.این نویسنده و محقق ادامه میدهد: «موانعی که بحث کپی رایت پیش روی معرفی آثار ما گذاشته در شرایطی است که برخی ناشران داخلی با وجود آنکه با اجباری روبهرو نیستند اما بدون پرداخت حق کپی رایت یا حداقل جلب نظر صاحب اثر هیچ کتابی را منتشر نمیکنند. در این بین یک نکته مهم را نباید فراموش کرد و آن هم اینکه حتی در این شرایط هم میتوان گامهای خوبی برای معرفی داشتههایمان به دیگران برداریم. بنابراین بهتر است به جای آن که مشکل همه کارها را به مسائل مدیریتی یا حتی سنگینی سایه تحریم ربط بدهیم، خودمان هم از فرصتهای پیشرو تا حد ممکن بهره ببریم!» توجه به ظرفیتهایی که در خلال برگزاری این رویدادهای بینالمللی حوزه نشر میتوان از آنها بهرهمند شد تنها به حوزه کتاب و صنعت نشرمان محدود نمیشود و در صورت برنامهریزی اصولی میتوان برای دستیابی به اهداف کلانتر همچون گام نهادن در مسیر تحقق دیپلماسی فرهنگی نیز از آن بهره جست.عسگری در این رابطه نیز میگوید: «بخشی از کتابهایی که در ویترین غرفه ایران در نمایشگاههای خارجی قرار میگیرند، میتوانند با تکیه بر اهمیت جهانی فعالیتهای انجام گرفته از سوی ایران باشند؛ اینکه مردم دیگر نقاط جهان بدانند که ایران یکی از سنگرهای اصلی مبارزه با قاچاق جهانی مواد مخدر است! از طرفی هنوز کاری جدی و هدفمند درباره نوع نگاه ایران و شیعیان به داعش انجام نشده، این تنها بخشی از مواردی است که با برنامهریزی دربارهشان میتوان در قالب کتابها یا حتی برگزاری برنامههای فرهنگی در خلال شرکت در این نمایشگاهها به آنها پرداخت.»
نگاه
فرصتی برای معرفی داشتههای نشر کشورمان
اصغر نوری
نویسنده و مترجم
یکی از رهاوردهایی که میتوان برای شرکت در نمایشگاههای بینالمللی کتاب جهان برشمرد امکانی است که جهت حضور مترجمان در این رویدادها و از طرفی برقراری تعامل میان آنان با نویسندگان خارجی باید به آن اشاره کرد. هر چند که نمیتوان فراهم شدن امکان تعامل را تنها به فضای نمایشگاهها محدود کرد. بیشک مترجمانی که طی سال از امکان مالی لازم برای سفر به کشورهای مبدأ ترجمههای خود برخوردار هستند هم میتوانند در اوقات غیرنمایشگاهی برای دیدار و گفتوگو با صاحبان آثاری که به سراغ کتابهای آنان میروند، برنامهریزی کنند. با این حال اگر حضور در نمایشگاههای خارجی کتاب با حمایت متولیان فرهنگی همراه باشد، اقشار بیشتری از مترجمان به این امکان دسترسی پیدا خواهند کرد. فراتر از نکتهای که به آن اشاره شد، یکی از مهمترین دستاوردهای شرکت در این رویدادهای جهانی حوزه نشر را میتوان در تعامل میان ناشران کشورهای مختلف دانست. در این بین نمیتوان منکر مانعی همچون بحث معاهده برن و چالشهایی که پیش روی نشرمان گذاشته، شد اما مسأله این است که در همین شرایط هم برخی ناشران داخلی در تعاملات بینالمللی خود دست به خرید و فروش حق رایت کتابها میزنند. این ناشران همانهایی هستند که حتی با وجود موانعی که بحث کپی رایت پیش روی نشرمان گذاشته موفق به برقراری ارتباط با صاحبان آثار از دیگر نقاط جهان شدهاند. ناشران داخلی میتوانند با حضور در این نمایشگاهها دست به ترغیب ناشران خارجی برای انتشار آثار تألیفی در حوزههای مختلف بزنند. کتابهای بسیار خوبی از سوی نویسندگان معاصر ایرانی منتشر شده که در صورت معرفی میتوان به استقبال ناشران خارجی از آنها امیدوار بود، البته تحقق این هدف به برنامهریزی و عزم جدی برای بهرهمندی اصولی از ظرفیتهای حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب جهان نیاز دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه