معادله منطقه علیه امریکا


سید‌هادی سید افقهی
کارشناس مسائل منطقه

گمانه‌زنی‌ها و نظریه‌های متعارض درخصوص خروج امریکا از منطقه غرب آسیا، گاهی به حد تناقض می‌‌رسد.
گمانه نخست این است که امریکا با این همه لشکرکشی و احداث پایگاه‌های نظامی زمینی، هوایی و دریایی و همچنین نیروهای متراکمی که در اطراف آن منتشر کرده، به این زودی‌ها قصد خروج از این منطقه سرشار از ثروت‌های خدادادی و برخوردار از مناطق و موقعیت‌های سوق‌الجیشی بسیار حساس را ندارد. وجود تنگه‌های مالاگا، هرمز و باب‌المندب و گذرگاه‌های آبی مهم بین‌المللی و مسیرهای خروج نفت و گاز و دیگر منابع سبب شده که به این سادگی و یا حداقل به این زودی امریکایی‌ها قصد خروج از منطقه را نداشته باشند.
گمانه دوم -به اعتقاد برخی تحلیلگران- این است که امریکایی‌ها خود را برای رویارویی با اژدهای زرد آماده می‌‌کنند. هیمنه و سلطه چین بر اقتصاد دنیا و گذرگاه‌های مهمی همچون جاده ابریشم، امریکا را وادار می‌‌کند تا جابه‌جایی‌هایی را در منطقه غرب آسیا به ضرورت انجام دهد. بحران آینده امریکا بعد از جنگ اوکراین، تایوان و منطقه پاسیفیک و شرق چین است. مقامات عالیرتبه امریکایی همچون نانسی پلوسی و هیأت‌هایی از سوی کنگره امریکا برای آنکه بهانه‌ای دست چینی‌ها علیه دولت بایدن ندهند به عنوان نمایندگان رژیم امریکا مرتباً از تایوان دیدار می‌‌کنند. پر واضح است که امریکایی‌ها با تقسیم وظایفی که برای هم تعریف کرده‌اند، چنین اقدامات تحریک‌آمیزی را برای چینی‌ها رقم می‌‌زنند. چینی‌ها هم ساکت ننشسته و مانورهای نظامی خود را به اطراف تایوان به حرکت درآورده‌اند. از این رو برخی معتقدند که پس از جنگ اوکراین، امریکا مجبور خواهد شد که برخی از نیروهای خود را از منطقه غرب آسیا به سمت دریای چین منتقل کند.
حال باید دید که جایگاه ایران در بین چنین رقابت‌های اقتصادی، راهبردی، امنیتی و نظامی کجاست؟
مسأله ایران، دو موضوع قدیم و جدید است. «قدیم» به قدمت انقلاب اسلامی و قبل از آن و «جدید»، پس از پیروزی سال 57 مردم ایران.
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، امریکایی‌ها نسبت به ایران و قدرت و جایگاه و ثروت خدادادی کشورمان «حساسیت» خاصی داشته و خواهان زیر سلطه قرار دادن کشورمان بوده‌اند. پس از پیروزی انقلاب این حساسیت تبدیل به «خصومت» شد و رژیم تروریست امریکا به انحای مختلف آسیب‌های زیادی را علیه ما اعمال کرد که تاکنون هم ادامه دارد.
یکی از اقداماتی که امریکا به زعم خود می‌‌خواهد در تثبیت جبهه ضد ایرانی حتی در صورت خروج خود از منطقه انجام دهد، ایجاد یک ائتلاف ضد ایرانی و یا بهتر است بگوییم موازنه امریکایی و استکباری در منطقه با همپیمانان خود در مقابل محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورها و سازمان‌هایی است که با ایران دوست و همپیمان هستند.
تحرکات امریکا مسأله جدیدی نیست. این تحرکات با دقت و حساسیت زایدالوصفی تحت مراقب مقامات نظامی و امنیتی و سیاسی ایران قرار دارد. برخلاف آنچه که تصور می‌‌رود کشورهایی تا لبه پرتگاه می‌‌روند و بازی با آتش را با امریکا تجربه می‌‌کنند اما در نهایت رفتار دیگری از خود نشان می‌‌دهند. همین حالا، برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس که در رأس آن عربستان سعودی و امارات قرار گرفته‌اند، تمایل دارند که به سوی ایران بیایند و سفارتخانه‌های خود را بازگشایی کنند و به مرور زمان روابط ثابت و پایداری را شاهد باشند. این تصمیم برخلاف روند متصور همگان است. کشورهای منطقه دیگر دستوربردار فرامین امریکا نیستند. امریکا مرحله افول را تجربه می‌‌کند و شرایط افغانستان، سوریه و عراق شاهد همین مدعاست.
رژیم اسرائیل هم در اخذ سیاست‌های خود در این راستا شکست خورده است. گرچه مقامات این رژیم برای عادی‌سازی روابط، گسترش منطقه نفوذ و ایجاد موازنه جدید در مقابل ایران و محور مقاومت در حال تلاش هستند اما این خواسته‌ها، طبق توقعات‌شان محقق نشده است. آنان حتی توقع داشتند که با سفر اخیر بایدن به منطقه غرب آسیا، حداقل عربستان سعودی عادی‌سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی را شروع کند که این امر هم محقق نشد تا ضربه معنوی بزرگی به اسرائیل و بایدن وارد شود.
در همان روزها، سر و صدای بسیار زیادی هم مبنی بر ایجاد مجموعه دفاعی هوایی تحت عنوان ناتوی عربی به پا شد که این هم محقق نشد و خیلی از کشورهایی که از آنان به عنوان عضو ناتوی عربی یاد می‌‌شد توبه‌نامه نوشته و اعلام برائت کرده و برای مقامات کشور ما پیغام دوستانه فرستادند.
سیاست ثابت و قاطع جمهوری اسلامی ایران در مقابل خطرات احتمالی امریکا مثال زدنی است. امریکایی‌ها خیلی از اوقات می‌‌گویند که اگر پای میز مذاکره با ایرانی‌ها به توافق نرسیم، گزینه‌های دیگری را ممکن است به کار بگیریم. گزینه‌ها نوعاً یا فشار روانی و جنگ تبلیغاتی است و یا فشار امنیتی و عملیات تروریستی. علیرغم لاف در غریبی مقامات و سیاستمداران این دو رژیم، بحث جنگ نظامی باز و گسترده نه در دستور کار امریکایی‌ها قرار دارد و نه از سوی صهیونیست‌ها قابل اجرا شدن است.
امریکا درصدد برافروختن جنگ علیه ایران نیست. چون بخوبی می‌‌داند که با این کار کل منطقه در آتش خواهد سوخت. در چنین شرایطی که بشدت نیازمند آرامش منطقه برای خروج سالم نفت و گاز از آن است، بعید به نظر می‌‌رسد که به فکر حمله نظامی به ایران باشد.
اما چنین شرایطی به ما اجازه نخواهد داد که بنشینیم و مانورهای مرتب آنها را نظاره کنیم. در مقابل تحرکات و تهدیدات آنان، باید آمادگی رزمی و دفاعی و حتی تهاجمی خود را حفظ کنیم. ما در یک جنگ ترکیبی به سر می‌‌بریم و هرکدام از جبهه‌های جنگ ترکیبی مقتضیات خاص خود را می‌‌طلبد که مهم‌ترین آنها بحث آمادگی رزمی است. همین ایام شاهد مانور زمینی بسیار عظیم ارتش ایران هستیم و پیش از آن هم مانور پهپادی و دریایی را به اجرا درآورده‌ایم. ما در مقابل دشمن نباید کم بیاوریم و باید نشان دهیم که برای هرگونه خطر آمادگی کامل داریم.
به همه همسایگانی که میزبان پایگاه‌های نظامی امریکا هستند می‌‌گوییم که امریکایی‌ها روزی از این منطقه کوچ خواهند کرد و یک روز رژیم صهیونیستی نابود خواهد شد، ولی مقدرات ما و شما چه به لحاظ سرزمینی و چه به لحاظ راهبردی و امنیتی این است که باید کنار هم زندگی کنیم. پس بیایید معادله‌ای را تعریف کرده و مساحت مشترکی را تعیین کنید تا هم ما و هم شما در آرامش باشیم. راهی برای خدمت به مردم منطقه طراحی کنیم.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8001/2/626344/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها