چالشها و مسئولیتهای «اتاق وضعیت تئاتر ایران» در گفتوگوی «ایران» با پژوهشگران حوزه نمایش:
یک قدم از هزاران قدم
محسن بوالحسنی: همین چند وقت پیش و همزمان با هفته دولت، دفتر پژوهش، آموزش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی با هدف ترسیم زیستبوم فرهنگی، حرفهای، صنفی و ارائه گزارشهای کمی و کیفی از امور جاری تئاتر کشور اتاق وضعیت تئاتر ایران را تشکیل داد و پس از راهاندازی این اتاق فکر، مهدی کاموس مدیر دفتر پژوهش، آموزش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی درباره اهداف و ضرورت اتاق وضعیت تئاتر به «ایران» گفت: «هدف اصلی تشکیل اتاق وضعیت تئاتر ایران ترسیم زیستبوم فرهنگی، حرفهای و صنفی و ارائه گزارشهای کمی و کیفی از امور جاری تئاتر کشور است. امور جاری تئاتر مربوط به همه حوزههای تولید، آموزش، گروههای نمایشی، جشنوارهها و غیره میشود. اهمیت و ضرورت راهاندازی اتاق وضعیت تئاتر ایران به نقش این گزارشها در سیاستگذاری و همچنین تولید تئاتر برمیگردد. بیتردید گزارشهای این اتاق هم برای سیاستگذاران در توزیع امکانات و خدمات و هم برای جامعه حرفهای تئاتر در شناخت نیازها و آسیبهای تئاتر کشور قابل استفاده خواهد بود.» او همچنین در تشریح این ضرورت، تأکید کرد که «در طول سالها بر اساس پژوهشها و گزارشهایی که در اداره کل هنرهای نمایشی، دانشگاهها و سایر نهادهای مربوط جمعآوریشده ما را با تجمیع دادههایی روبهرو کرده است که میتوانیم به گزارشهای تحلیلی درباره موضوعات و مسائل مهم تئاتر کشور بپردازیم. این گزارشها میتواند برای سیاستگذاری، برنامهریزی و اقدامات مناسب برای تئاتر، گروههای تئاتری، تئاتر در استانهای کشور و برای نمایشنامهنویسان، بازیگران، پژوهشگران و کارگردانان مفید باشد و مورد استفاده قرار بگیرد.» به گفته بسیاری از صاحبنظران، تشکیل چنین اتاق فکرهای نظری و عملی که قدرت تصمیمگیری و اجرا داشته باشند میتواند به تئاتر ایران کمک کند و چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ کمی و کیفی تئاتر ما را در مسیر کمچالشتری قرار دهد، اما بسیاری هم معتقدند این اتفاق تنها یک روی سکهای است که نمیتوان به آن بهصورت تکبعدی نگاه کرد و برای حل و فصل دغدغه تئاتر و تئاتریها باید بسترهای لازم در زیرساختهای مختلف فراهم شود.
تئاتر به مثابه آیینه تمامنما
حمید نعمتنژاد، منتقد و پژوهشگر تئاتر در گفتوگو با «ایران» توجه ما را به زیرساختهای فنی و البته ارج نهادن به هنر و هنرمند و کوتاه کردن دستنااهلان و دلالان از تئاتر جلب میکند.نعمتنژاد معتقد است: «تشکیل اتاق وضعیت یا هر چه به این نام است میتواند در پله اول اتفاق خوب و مبارکی باشد اگر در دام آسیبهای فراوان در این مسیر نیفتد. این اتاق فکر و متخصصانی که در آن شرکت میکنند میتوانند نقش آسیبشناسهای به موضوع واقف را ایفا کنند که همانطور که گفته شد اگر درست طی مسیر کند میتواند ثمرات بسیاری هم داشته باشد. حالا دیگر این حرف شعار نیست و عین حقیقت است که در جوامعی که به هنر و هنرمند بها داده میشود، از آن به مثابه آیینه تمامنما استفاده میکنند که بتوانند انعکاس نبض تپنده زندگی مردم را در آن جاری و ساری کنند. در این جوامع بازتاب مشکلات، مصایب و شادیهای مردم بهعنوان یک اصل در انعکاس آنچه که گفته شد به زبان هنر به حساب میآید. هنر و هنرمند در انتقال این تصویر به جامعه بدون لکنت زبان در نقش طرحکننده سؤالهایی که میتواند گره بسیاری از مشکلات و مصایب و دستاندازهایی که در جامعه ایجاد شده را با هنر خود و با کالای فرهنگی که به مخاطب ارائه میدهد باز کند؛ با زبان هنر میتوان به ایجاد آموزش فرهنگ در حوزههای مختلف در جامعه پرداخت. بنابراین نقش هنر و هنرمند در جوامع مختلف بسیار پررنگ است، اما به شرطی که به او آزادی عمل و اعتماد لازم داده بشود و به او بهعنوان یک شهروند درجه 2 در جامعهای که درآن زیست مسالمتآمیز وجود دارد، چنین نگاهی از سوی سیاستمداران و تصمیمگیرندگانی که در حوزه مدیریتهای مختلف مسئولیت دارند، نشود.»
نقش هنر و هنرمند در پویایی جامعه
او دربخشی دیگر از صحبتهای خود با اشاره به این نکته که هنر، بخصوص تئاتر که ارتباطی نفسبهنفس با مخاطب دارد میتواند نقشی علیحده از دیگر هنرها ایفا کند. نعمتنژاد میگوید: «با زبان هنر و هنرمند میتوان به زشتیها و کاستیهای ریز و درشتی که در سطوح مختلف جامعه وجود دارد به طرح و تبیین آنها پرداخت، بهدلیل اینکه او از جنس مردم است و انعکاسی که در این آیینه به خود مردم تحویل میدهد باورپذیر خواهد بود، پس مخاطب یا جامعه وقتی بدون واسطه با مشکلات روبهرو میشوند، واکنشی که نشان میدهند در کسوت یک کنشگر خواهد بود. بنابراین به فکر فرو میروند تا بتوانند دستبهدست دیگر افراد جامعه بدهند تا در حد توان خود بتوانند این مشکلات را برطرف کنند. با توجه به آنچه آمد باید به این مهم اشاره کرد که نقش هنر و هنرمند بسیار تعیینکننده برای بروز نشاط و شادابی، پویایی و داینامیک بودن یک جامعه و اعضای آن در دنیایی که امروز در آن یکان یکان مردم بدون در نظر گرفتن ملیت، دین، مذهب، رنگ، نژاد و زبان گرفتار ویروس کرونا شدهاند و هرکس به فراخور آنچه که بر او در جامعه جهانی تحمیل شده به سمت تنهاتر شدن سوق پیدا کرده میتوان از زبان هنر و با خلاقیتی که هنرمند در انتقال فرم و معنا دارد استفاده کرد تا لحظه یا لحظاتی را برای مخاطبان به وجود آورد تا بار دیگر با ایجاد امید، نشاط و تولید محتوا او را از تنهایی درآورد و مجدد به او این معنا را منتقل کرد که در کنار هم میتوان به برآمدن خورشید در آسمان بار دیگر امیدوار بود و زندگی مشترک در جامعه را بهصورت هنرمندانه زنده کرد.»
تئاتر و خرد جمعی
این پژوهشگر تئاتر در بخش پایانی صحبتهای خود، تئاتر را برآمده از جهانی جمعگرا میداند که زیستبوماش در خرد جمعی است. او میگوید: «در این خرد جمعی نقش تک تک افراد جامعه، پررنگ است. در کارهای جمعی کنش به وجود میآید و افراد جامعه کنشگر حساب میشوند. در هنرهای مختلف از جمله تئاتر، کالای فرهنگی و فکری که هنرمند قصد ترویج آن را در جامعه دارد، در جمع است که معنا پیدا میکند. متأسفانه در طول دو دهه گذشته هنر نمایشی و تئاتر بهدلیل فراهم نشدن تام و تمام زیرساختهای لازم و... هنوز از آنچه مطلوب است فرسنگها فاصله دارد و اگر تلاش میکنیم که این نکته را باز کنیم و مدام دربارهاش بگوییم به این دلیل واضح است که فرهنگ و هنر به مثابه خورشیدهایی هستند که میتوانند با نورافشانی باعث ایجاد آگاهی، دانش، خرد و ترویج صلح و امید، عشقورزیدن و در نهایت باعث بروز نشاط در جامعه شوند.»
تئاتر به مثابه آیینه تمامنما
حمید نعمتنژاد، منتقد و پژوهشگر تئاتر در گفتوگو با «ایران» توجه ما را به زیرساختهای فنی و البته ارج نهادن به هنر و هنرمند و کوتاه کردن دستنااهلان و دلالان از تئاتر جلب میکند.نعمتنژاد معتقد است: «تشکیل اتاق وضعیت یا هر چه به این نام است میتواند در پله اول اتفاق خوب و مبارکی باشد اگر در دام آسیبهای فراوان در این مسیر نیفتد. این اتاق فکر و متخصصانی که در آن شرکت میکنند میتوانند نقش آسیبشناسهای به موضوع واقف را ایفا کنند که همانطور که گفته شد اگر درست طی مسیر کند میتواند ثمرات بسیاری هم داشته باشد. حالا دیگر این حرف شعار نیست و عین حقیقت است که در جوامعی که به هنر و هنرمند بها داده میشود، از آن به مثابه آیینه تمامنما استفاده میکنند که بتوانند انعکاس نبض تپنده زندگی مردم را در آن جاری و ساری کنند. در این جوامع بازتاب مشکلات، مصایب و شادیهای مردم بهعنوان یک اصل در انعکاس آنچه که گفته شد به زبان هنر به حساب میآید. هنر و هنرمند در انتقال این تصویر به جامعه بدون لکنت زبان در نقش طرحکننده سؤالهایی که میتواند گره بسیاری از مشکلات و مصایب و دستاندازهایی که در جامعه ایجاد شده را با هنر خود و با کالای فرهنگی که به مخاطب ارائه میدهد باز کند؛ با زبان هنر میتوان به ایجاد آموزش فرهنگ در حوزههای مختلف در جامعه پرداخت. بنابراین نقش هنر و هنرمند در جوامع مختلف بسیار پررنگ است، اما به شرطی که به او آزادی عمل و اعتماد لازم داده بشود و به او بهعنوان یک شهروند درجه 2 در جامعهای که درآن زیست مسالمتآمیز وجود دارد، چنین نگاهی از سوی سیاستمداران و تصمیمگیرندگانی که در حوزه مدیریتهای مختلف مسئولیت دارند، نشود.»
نقش هنر و هنرمند در پویایی جامعه
او دربخشی دیگر از صحبتهای خود با اشاره به این نکته که هنر، بخصوص تئاتر که ارتباطی نفسبهنفس با مخاطب دارد میتواند نقشی علیحده از دیگر هنرها ایفا کند. نعمتنژاد میگوید: «با زبان هنر و هنرمند میتوان به زشتیها و کاستیهای ریز و درشتی که در سطوح مختلف جامعه وجود دارد به طرح و تبیین آنها پرداخت، بهدلیل اینکه او از جنس مردم است و انعکاسی که در این آیینه به خود مردم تحویل میدهد باورپذیر خواهد بود، پس مخاطب یا جامعه وقتی بدون واسطه با مشکلات روبهرو میشوند، واکنشی که نشان میدهند در کسوت یک کنشگر خواهد بود. بنابراین به فکر فرو میروند تا بتوانند دستبهدست دیگر افراد جامعه بدهند تا در حد توان خود بتوانند این مشکلات را برطرف کنند. با توجه به آنچه آمد باید به این مهم اشاره کرد که نقش هنر و هنرمند بسیار تعیینکننده برای بروز نشاط و شادابی، پویایی و داینامیک بودن یک جامعه و اعضای آن در دنیایی که امروز در آن یکان یکان مردم بدون در نظر گرفتن ملیت، دین، مذهب، رنگ، نژاد و زبان گرفتار ویروس کرونا شدهاند و هرکس به فراخور آنچه که بر او در جامعه جهانی تحمیل شده به سمت تنهاتر شدن سوق پیدا کرده میتوان از زبان هنر و با خلاقیتی که هنرمند در انتقال فرم و معنا دارد استفاده کرد تا لحظه یا لحظاتی را برای مخاطبان به وجود آورد تا بار دیگر با ایجاد امید، نشاط و تولید محتوا او را از تنهایی درآورد و مجدد به او این معنا را منتقل کرد که در کنار هم میتوان به برآمدن خورشید در آسمان بار دیگر امیدوار بود و زندگی مشترک در جامعه را بهصورت هنرمندانه زنده کرد.»
تئاتر و خرد جمعی
این پژوهشگر تئاتر در بخش پایانی صحبتهای خود، تئاتر را برآمده از جهانی جمعگرا میداند که زیستبوماش در خرد جمعی است. او میگوید: «در این خرد جمعی نقش تک تک افراد جامعه، پررنگ است. در کارهای جمعی کنش به وجود میآید و افراد جامعه کنشگر حساب میشوند. در هنرهای مختلف از جمله تئاتر، کالای فرهنگی و فکری که هنرمند قصد ترویج آن را در جامعه دارد، در جمع است که معنا پیدا میکند. متأسفانه در طول دو دهه گذشته هنر نمایشی و تئاتر بهدلیل فراهم نشدن تام و تمام زیرساختهای لازم و... هنوز از آنچه مطلوب است فرسنگها فاصله دارد و اگر تلاش میکنیم که این نکته را باز کنیم و مدام دربارهاش بگوییم به این دلیل واضح است که فرهنگ و هنر به مثابه خورشیدهایی هستند که میتوانند با نورافشانی باعث ایجاد آگاهی، دانش، خرد و ترویج صلح و امید، عشقورزیدن و در نهایت باعث بروز نشاط در جامعه شوند.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه